eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷 📝 و خلاصه اينكه، لازمه آنچه در اين باره اشاره كرديم اين است كه هر جا قوا و خواص با قوا و خواص معارضه كند، قوا و خواص اجتماعى به خاطر اينكه نيرومندتر است، بر قوا و خواص فردى غلبه كند، و همين طور هم هست، چون لازمه قوى تر بودنِ يكى از دو نيروى متضاد اين است كه بر آن ديگرى غلبه كند، علاوه بر اينكه حس و تجربه هم همين را اثبات مى كند و بر اين معنا (يعنى غلبه قوا و خواص فاعله ی جامعه و قوا و خواص منفعله آن، بر قوا و خواص فاعله و منفعله فرد) شهادت مى دهد. 📝 مثلا وقتى بر امرى همت بگمارد و تحقق آن را اراده كند، و قوا و خواص فاعله خود را به كار بگيرد، يك فرد نمى تواند با نيروى خودش به تنهايى عليه جامعه قيام كند، مثلا در جنگها و هجومهاى دسته جمعى اراده يك فرد نمى تواند با اراده جمعيت معارضه نمايد، بلكه فرد چاره اى جز اين ندارد كه تابع جمع شود تا هر چه بر سر كلّ آمد بر سر آن جزء هم بيايد، حتى مى توان گفت آن قدر قوى است كه از فرد سلب اراده و شعور و فكر می كند. 📝 و همچنين آنجا كه قوا و خواص منفعله جامعه به كار مى افتد مثلاً خطرى عمومى از قبيل شكست در يا شروع و يا وجود قحطى و وَبا او را وادار به فرار مى سازد، و يا رسوم متعارفه باعث مى شود كه از ترك عملى شرم كند و يا عادتى قومى، جامعه را وادار مى سازد به اينكه فرم مخصوصى از بپوشد. در همه اين انفعالهاى عمومى، يك فرد نمى تواند منفعل نشود بلكه خود را ناچار مى بيند به اين كه از جامعه پيروى كند، حتى در اين دو حال كه گفته شد فعل و انفعال ، شعور و فكر را از افراد و اجزاء خود سلب می كند. 📝 و همين معنا ملاك اهتمام به شأن اجتماع است، اهتمامى كه تا كنون نديده و ابداً نيز نخواهيم ديد كه نظيرش در يكى از اديان و در يكى از سنن ملت هاى يافت شود (هر چند كه ممكن است خواننده محترم اين دعوى ما را نپذيرد). ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 💠 و امّا اينكه گفتند رحمت الهى چگونه با تشريع حكم تذكيه و ذبح حيوانات سازگار است با اينكه خداى تعالى أرحم الرّاحمين است؟ جوابش اينست كه اين شبهه از خَلط ميان رحمت و ناشى شده است. آنچه در خداى تعالى است رحمت است نه رقّت قلب كه تأثّر شعورى خاصی است در انسان كه باعث مى شود انسانِ رحم دل، نسبت به فرد مرحوم تلطّف و مهربانى كند؛ و اين خود صفتى است و مادّى كه خداى تعالى از داشتن آن مُتعالى است (تعالى اللَّه عن ذلك عُلواً كبيراً ). 💠 و امّا در خداى تعالى معنايش إفاضه «خير» بر مستحقّ خير است، آن هم به مقدارى كه استحقاق آن را دارد؛ و به همين جهت بسا مى شود كه عذاب را رحمت خدا و بالعكس رحمت او را عذاب تشخيص مى دهيم (هم چنان كه تشريعِ حكم تذكيه حيوانات را براى حيوانات عذاب مى پنداريم). پس اين فكر را بايد از مغز بيرون كرد كه احكام الهى بايد بر طبق كه ناشى از «عواطف كاذبه» بشرى است بوده باشد، و خدا باید «مصالح تدبير» در عالَم تشريع را بخاطر اينگونه امور باطل ساخته و يا در اينكه شرايعش را مطابق با «واقعيّات» تشريع كرده است مُسامحه كند. 💠 لذا از همه مطالب گذشته اين معنا روشن گرديد كه در تجويز خوردن گوشت حيوانات و همچنين در جزئيات و قيد و شرطهايى كه در اين تجويز رعايت نموده ، را حكايت كرده است. فطرتى كه خداى تعالى بشر را بر آن فطرت خلق كرده : ❣ فطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ — پيوسته از طريقه دين خدا كه فطرت خَلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه هيچ تغييرى در خلقت خدا نبايد داد، اين است آيين استوار حقّ (سوره روم آیه 30). ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 ❇️ رفتار و سيره اسلام درباره غلامان و كنيزان و عنايت به آزاد گشتن بردگان. 💠 بعد از آنكه بَردگى بر غلام و يا كنيزى مستقر گرديد، آن غلام و كنيز «مِلك يَمين» شده و تمامى منافع عملش براى غير خواهد شد و در مقابل هزينه زندگيش بر عهده مالكش خواهد بود. سفارش كرده كه مولا با عبد خود معامله پدر و فرزندى نموده و او را يكى از اهل بيت خود حساب كنند، و بين او و آنان در لوازم و احتياجات زندگى فرق نگذارد؛ چنان كه رسول خدا (ص) هم با غلامان و خدمتكاران خود همين طور رفتار مى نمود و با ايشان غذا مى خورد، نشست و برخاست مى كرد و در خوراك و پوشاك و امثال آن، هيچ تقدّمى براى خود بر آنان قائل نبود. و نيز كرده كه بر غلام و كنيز سخت نگيرند و شكنجه ندهند و ناسزا نگويند و ظلم روا ندارند، و اجازه داده كه اين طائفه در بين خود و به اِذن اهلشان ازدواج كنند و همچنين به اَحرار هم اجازه داده كه با آنان ازدواج نمايند و در دادن شهادت و در كارهاى خود دخالت داده و سهيم سازند، چه در زمان بَردگيشان و چه بعد از آزاد شدنشان. 💠 ارفاق اسلام در حقّ بردگان به جايى رسيد كه در جميع امور با اِصرار شركت مى كردند، حتى تاريخ صدر اسلام بسيارى از بردگان را ياد مى كند كه متصدّى امر فرماندهی و امیری لشكر شده اند. در بين صحابه بزرگ رسول خدا (ص) نيز عده اى از همين بردگان وجود داشتند، مانند ، و ديگران. در حُسن سلوك اسلام با بردگان همين بس كه خود رسول خدا (ص) صفيّه (دختر حىّ بن أخطب) را آزاد نمود و با او ازدواج كرد، و همچنين جويريه (دختر حارث) را كه يكى از دويست نفر اُسراى جنگ بنى المصطلق بود همسر خود نمود، و اين عمل باعث شد كه بقيه نفرات هم كه همه، زنان و كودكان بودند آزاد شوند. و اين خود يكى از «ضروريات» سيره اسلام است كه مردان اگر چه بَرده باشند مقدّم بر سايرين هستند، حتى از مولاى بى تقواى خود هم گرامی ترند. و عبد مى تواند مالى را تملّك نموده و با اِذن اهل خود از جميع مزاياى حيات استفاده نمايد، اين بود اجمالى از رفتار اسلام نسبت به بردگان. 💠 علاوه بر اين، تأكيد بليغ و كرده به آزاد كردن ايشان و اخراجشان از زندانِ بردگی به فضاى آزاد حُرّيت، و همين روش خود باعث شد كه روز به روز از عدّه ی بردگان كاسته شده و به جمعيت اَحرار افزوده شود. به اين سفارشات هم اكتفاء نكرده، يكى از را آزاد كردن بردگان قرار داد نظير : كفّاره قتل و روزه خورى؛ و نيز به مَوالى اجازه داد كه با بندگان خود «مكاتبه» كنند، يعنى قرارداد ببندند كه هر وقت تمامى قيمت خود را به موالى پرداختند آزاد شوند، و يا به هر مقدارى كه از قيمت خود را پرداختند به همان مقدار آزاد گردند. همه اين دستورات از جهت عنايتى است كه به آزاد شدن بردگان و رها شدنشان از اسارت بندگى و اِلحاق آنها به مجتمع انسانى دارد، و مى خواهد كه هر چه زودتر و هر چه بيشتر پيوند بندگان به مجتمع بشرى تكميل شده و بطور كلّى اين ذلّت از عائله بشر رخت بربندد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈 🌺🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 ❇️ وضع زن در بین عرب و محيط زندگى عرب (آن محيطى كه در آن نازل شد) 💠 از همان زمانهاى قديم در شبه جزيره عربستان زندگى مى كرد، سرزمينى بى آب و علف و خشك و سوزان، و بيشتر سكنه ی اين سرزمين از قبائل صحرانشين و دور از تمدّن بودند، و زندگيشان با غارت و شبيخون اداره مى شد. عرب از يك سو، يعنى از طرف شمال شرقى به ايران و از طرف شمال به روم و از ناحيه جنوب به شهرهاى حبشه و از طرف غرب به مصر و سودان متّصل بودند، و به همين جهت عمده رسومشان رسوم توحّش بود، كه در بين آن رسوم، احياناً اثرى از عادات روم و ايران و هند و مصر قديم هم ديده مى شد. عرب براى نه استقلالى در زندگى قائل بود و نه حُرمت و شرافتى، بله حرمتى كه قائل بود براى بيت و خاندان بود. زنان در عرب ارث نمی بردند و آن هم بدون حدّى معيّن، جائز بود، هم چنان كه در يهود نيز چنين است، و همچنين در مسأله طلاق براى زن اختيارى قائل نبود، و دختران را زنده به گور مى كرد. اوّلين قبيله اى كه دست به چنين جنايتى زد قبيله «بنی تميم» بود، و به خاطر پيشامدى بود كه در آن قبيله رخ داد، و آن اين بود كه با «نعمان بن منذر» جنگ كردند و عدّه اى از دخترانشان اسير شدند كه داستانشان معروف است، و از شدّت خشم تصميم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند و زنده دفن كنند، و اين رسم ناپسند به تدريج در قبائل ديگر عرب نيز معمول گرديد، و عرب هرگاه دخترى برايش متولّد مى شد به فال بد گرفته و داشتن چنين فرزندى را ننگ مى دانست بطورى كه قرآن مى فرمايد : ❣يتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ (سوره نحل آيه 59) يعنى پدرِ دختر از شنيدن خبر ولادت ، خود را از مردم پنهان مى كرد؛ و بر عكس هر چه بيشتر داراى پسر مى شد (هر چند پسر خوانده) خوشحال تر مى گرديد، و حتّى بچّه زن شوهردارى را كه با او زنا كرده بود، به خود ملحق مى كرد و چه بسا اتفاق مى افتاد كه سران قوم و زورمندان، بر سر يك پسرى كه با مادرش زنا كرده بودند نزاع مى كردند، و هر يك آن پسر را براى خود ادّعا مى نمودند. البته از بعضى خانواده هاى عرب اين رفتار هم سرزده، كه به زنان و مخصوصاً دختران خود در امر ازدواج استقلال داده، و رعايت رضايت و انتخاب خود او را كرده باشند، كه اين رفتار از عرب، شبيه همان عادتى است كه گفتيم در اشراف ايرانيان معمول بود، و خود يكى از آثار در جامعه است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa