🌹🌹🌹
#ishia
#انسانِ_بَرده
#قسمت16
#المیزان
💠 كوتاه سخن، براى هيچ عاقلى جاى ترديد نيست كه #آزادى_مطلق انسان در مجتمع انسانى حتى در يك لحظه، باعث اختلال نظام اجتماعى شده و در لحظه، وضع اجتماع را در هم مى ريزد. پس اينكه گفتند حُرّيت، #فطرى و ارتكازى بشر است - و ما نيز آن را قبول داشتيم - دليل بر اين نمى شود كه حتى افراد در ياغی گرى و بر هم زدن اوضاع اجتماعى هم آزاد باشند. براى اينكه تنها حرّيت فطرى نيست، احتياج به تشكيل اجتماع نيز #فطرى و ارتكازى بشر است، و همين ارتكاز، اطلاقِ حرّيتش را (كه آن هم موهبت اراده و شعور غريزى اوست) مقيّد و محدود مى سازد؛ زيرا همانطورى كه تشكيل و اجتماع با بطلان «اصل آزادى» دوام نمى يابد، همين طور نیز جز به اينكه آزادى هاى فردى تا اندازه اى «محدود» شود قابل دوام نخواهد بود.
💠 و لذا مى بينيم جوامعى كه بين اين دو حدّ «افراط و تفريط» در #آزادى به سر مى برده اند، محفوظ و پايدار مانده اند. و تاريخ از اينگونه جوامع بسيار نشان مى دهد و چيز نو ظهورى نيست، گر چه بسيارى از ماها در اثر از حدّ گذشتن تبليغات ملل غرب خيال مى كنند كه اسم آزادى را #غربی_ها در دهن ها انداخته و معنايش را هم همانها اختراع و ابتكار كرده و توانسته اند آزادى علی الإطلاق را حفظ كنند.
💠 به هر حال پيكره يك اجتماع مانند يك #بدن است، همانطورى كه قُواى طبيعى روحى و جسمى يك فرد يكديگر را محدود داشته و بعضى از قُوا بخاطر بعضى ديگر از كار دست مى كشد مثلاً قوّه باصره (= بینایی) كه منشأ ديدن هر چيز قابل رؤيتى است وقتى لامسه ی چشم و يا قُواى فكرى خسته و مانده شوند، او نيز به منظور همراهى با همكارانش متوقف مى شود، و قوّه ذائقه كه از اعمال دستگاه گوارش (از گرفتن لقمه و جويدن و فرو بردنش) لذّت مى برد وقتى عضلات فك خسته و مانده شدند او نيز دست از اشتهاى خود بر مى دارد، هم چنين #اجتماع_بشرى هم كه خود امرى است فطرى، براى هيچ قومى دست نمى دهد مگر اينكه بعضى از افراد، مقدارى از آزادى را كه مى خواهند در عمل و در تمتّعات خود داشته باشند فداى ديگران كرده و به محدوديّت تن در دهند.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :
🆔@ishiaa 👈