🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت24
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 حال كه اين چند نكته روشن گرديد، معلوم شد كه حقّ بودن، صفتِ #موجود_خارج است. وقتى چيزى را مى گوئيم حقّ است كه - در طبيعت - وقوعش در خارج #اكثرى و يا #دائمى باشد، كه بازگشت اكثريّتش هم (به بيانى كه گذشت) به همان دوام و ثبات است، پس حقّ بودن هر چيزى بدين اعتبار است، نه به اعتبار اينكه من به آن علم دارم و يا دركش میكنم.
به عبارتى ديگر، #حقّ بودن، صفتِ آن امرى است كه معلوم به علم ما است، نه صفتِ علم ما. پس اگر رأى و علمِ اكثريّت افراد و اعتقادشان به فلان امر تعلق بگيرد، نمى توان گفت اين رأى حقّ است و حقّ دائمى است؛ بايد ديد اين رأى اكثريت مطابق با واقعيّت خارجى است يا مخالف آن، بسا مى شود كه مطابق با واقع است و در نتيجه حقّ است، و بسا مى شود كه به خاطر مخالفتش با واقعيّت خارج، مصداق #باطل مى شود؛ و وقتى باطل شد ديگر جا ندارد كه انسان در برابر آن خاضع شود و يا اگر خيال می كرده واقعيّت دارد و در برابرش خاضع مى شده، بعد از آن هم كه فهميد باطل است باز هم دست از خضوعِ قبليش بر ندارد.
💠 مثلاً وقتى شما خواننده عزيز، #يقين به امرى پيدا كنيد و آنگاه تمام مردم در آن عقيده با تو مخالفت كنند، تو به خاطر مخالفت همه مردم دست از خضوع خود در برابر آن تشخيص كه داشتى بر نمى دارى و طبيعتاً خاضع تشخيص مردم نمى شوى، و به فرضى هم كه به ظاهر از آنان پیروی كنى، اين پيروی تو بخاطر رو در بايستى و يا ترس و يا عاملى ديگر است، نه اينكه تشخيص آنان را حقّ و واجب الإتّباع بدانى. و #بهترين بيان در اينكه صِرف اكثريّت دليل بر حقّ بودن و وجوب تبعیّت نيست، بيان خداى تعالى است كه مى فرمايد :
❣بلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ — بلكه آنچه براى آنان آمد حقّ بود، ولى بيشترشان از پذيرفتن حقّ كراهت دارند. (سوره مؤمنون آيه 70)
و اگر آنچه اكثريّت مى فهمد حقّ بود، ديگر ممكن نبود كه اكثريّت نسبت به حقّ كراهت داشته باشند و به معارضه با آن برخيزند.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :👇
http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺