Tarbiat Jensi.zip
5.18M
✅ بسته آموزشی «تربیت جنسی» با رویکردی اسلامی: تهیه و تنظیم توسط کانال روانشناسی اسلامی
محتوای بسته شامل موارد زیر است👇
متن شماره ۱: مقدمه
متن شماره ۲: نکاتی پیرامون آموزش غیرت ورزی به جا برای پسران
متن شماره ۳: رعایت حیا و پوشش در خانه
متن شماره ۴: نکاتی پیرامون حمّام کردن فرزندان (قسمت اوّل)
متن شماره ۵: نکاتی پیرامون حمّام کردن فرزندان (قسمت دوم)
متن شماره ۶: نکاتی پیرامون پاسخ دهی به سؤالات فرزندان (قسمت اوّل)
متن شماره ۷: نکاتی پیرامون پاسخ دهی به سؤالات فرزندان (قسمت دوم)
متن شماره ۸: نکاتی پیرامون دستشویی رفتن کودک (قسمت اوّل)
متن شماره ۹: نکاتی پیرامون دستشویی رفتن کودک (قسمت دوم)
متن شماره ۱۰: خودتحریکی در کودکان (قسمت اوّل)
متن شماره ۱۱: خودتحریکی در کودکان (قسمت دوم)
متن شماره ۱۲: خودارضایی نوجوان
متن شماره ۱۳: حفظ حریم خصوصی
متن شماره ۱۴: مراقبت از شنیده ها و دیده ها در هفت سال نخست زندگی فرزند
متن شماره ۱۵: مدیریت بازی های جنسی
فایل word و pdf مطالب در کانال ایتا پیوست شده است.
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است.
لطفا در انتشار این ارسال نیز همراهی کنید. ان شاء الله برای والدین و دست اندرکاران تربیتی مفید فایده خواهد بود.
http://eitaa.com/islamic_psychology
اوضاع پیچیده ای است
به قرآن کریم بی اعتنایی می کنند و صدایی از ما در نمی آید...
بستگان یک مسئول به ترکیه می روند و واکنش مردمی و نخبگانی نسبت به این رفتار (که البته نادرست است) چند برابر واکنش ها به اهانت به ساحت نبی مکرم اسلام (ص) از جانب فرزند مسئولی دیگر است...
سخنران خوش نامی که به گردن همه ما حق دارد درباره رابطه اسلام و طب نظر خود را می گوید و برخی او را با توهین کننده به ساحت نبی مکرم اسلام (ص) قیاس می کنند!
پناه میبریم به خدا از این هجمه های شیطانی بر اذهان ما...
دشمن در میدان #جنگ_شناختی کار می کند...
خدایا به حق این شبهای عزیز بینش صحیح و عمل صواب را به ما الهام فرما... الغوث الغوث...
التماس دعا
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر با چشمان گریان به مرکز آمد و به من گفت که دخترش در فضای مجازی دچار لغزش شده. با پسری ارتباط گرفته و هرچه به او میگویم حرف خود را میزند. پس از کمی آرامش دادن، از او خواستم دخترش را صدا بزند و خود به فضای بیرون اتاق برود. دختر خیلی سفت و محکم از رابطه دفاع میکرد. واضح بود که با وجودی که در خانواده ای مذهبی پرورش یافته بود، گوشش از شنیدن نصایح پر بود و پذیرشی نسبت به آنها نداشت. در مدت نیم ساعتی که با او صحبت میکردم، با دقت حرفهایش را گوش دادم و متوجه نیازهایش شدم. با ادبیات خودش وارد صحبت شدم و درباره آینده رابطه، اگر با همین روال پیش برود، احتمالات منطقی و تجربی را مطرح کرده و برای رسیدگی به نگرانی هایش راهکارهایی ارائه کردم.
سه هفته بعد مادر با خوشحالی به دفتر آمد و گفت ظاهرا مشکل حل شده. او به پسر پیام داده که اگر واقعا خواهان من هستی، دو سال دیگر رسما به خواستگاری ام بیا. علائمی از اینکه ارتباطی با هم دارند هم مشاهده نمیکنم.
چه شده بود؟
من درباره پیامدهای فردا و پس فردا و پنج سال بعد این رابطه برای زندگی خود دختر صحبت کردم، نه درباره ناراحتی دیگران یا عواقب اخروی آن! نه اینکه صحبت از آن موارد بد باشد، نه اشتباه نشود! نسل امروز ما در نتیجه برخی عملکردهای اشتباه دینداران(برخوردهای تند و بی منطق، ناهمخوانی بین گفتار و کردار و ...) و تبلیغات علیه دین و عوامل دیگر، نسبت به واژگان متعارف دینی مقاومتهایی دارند. اما معنای این حرف این نیست که از درون با محتوا و روح دین بیگانه اند! نه، آنها کاملا دین را پذیرا هستند، اگر هنر معرفی داشته باشیم...
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅الگوی دعای ما الگوی مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام است
🛑نقدی بر سخنان آقای اقبالی نسب درباره شبهای قدر
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى
مولاى من ... تويى سرور و منم بنده و آيا رحم كند بر بنده جز سرور او ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمالِكُ وَاَ نَا الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ اِلا الْمالِكُ
مولاى من اى مولاى من ، تويى مالك و منم مملوك و آيا رحم كند بر مملوك جز مالك ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَزيزُ وَاَ نَا الذَّليلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الذَّليلَ اِلا الْعَزيزُ
مولاى من اى مولايم تويى عزتمند و منم خوار و ذليل و آيا رحم كند بر شخص خوار جز عزيز ؟
تویی کامل منم ناقص، تویی خالص منم مخلص / توی سور و منم راقص، من اسفل تو معلایی
مولوی
جناب آقای اقبالی نسب، آنچه مدل 《خاک بر سری》معرفی نمودید، تاجی بر سر ماست که از مقتدرترین مرد عالَم به ما به ارث رسیده است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
پروین اعتصامی
ما همه در برابر خدا خاضع و تسلیم هستیم
حال مردم را با چنین تحلیل های فرافکنانه ای خراب نکنید که:
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
جهت نقد کامل تر سخنان ایشان، دو ارسال بعدی را نیز ببینید...
التماس دعا
http://eitaa.com/islamic_psychology
نقدی بر سخنان حسین اقبالی نسب درباره شب قدر | امید پیشگر
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۳
یک. اظهار نظر یک روانشناس گرچه احکام و فنون قرائت را بداند و حافظ قرآن هم باشد در تفسیر و حدیث و فقه، غلطی آشکار است؛ زیرا اظهار نظر در هر رشتهای نیازمند داشتن تخصص در آن رشته است.
فقر آگاهی در رشتههای یادشده سبب شده تا آقای دکتر سخنانی بگوید و ادعاهایی را مطرح کند که یا اساساً هیچ دلیلی برای اثبات و پذیرش آنها وجود ندارد و یا اگر دلیلی هست، درست در انکار و ابطال ادعاهای ایشان است.
دو. دکتر اقبالینسب در این کمتر از 10 دقیقه نزدیک به سی ادعا مطرح میکند که بر پایهٔ اسناد و منابع قرآنی و حدیثی، همگی نادرستاند. بنا داشتم موارد را یک به یک بیاورم اما دیدم ارزش این همه وقت گذاشتن ندارد. برای تنها محورهای اصلی سخنان ایشان را بازگو کرده نادرستیشان را نشان میدهم.
محور اول: واژه سلام
ایشان معتقد است: «سلام راز آفرینش است و هر کس بتواند در شب قدر به این راز دست پیدا کند شب قدر موفقی داشته است. سپس توصیه میکند در شب قدر، سلام بخواهید. نیز میگوید: جامع جمیع همهٔ اسمای الهی کلمهٔ سلام است. برای همین در شب قدر این اسم سلام است که فرود میآید و هدف فرشتگان از فرود آوردن این اسم سلام است.»
این سخنان، بخشی از ادعاهای بیاساس ایشان است که هیچ دلیلی از قرآن و روایات برای آن نداریم و معلوم نیست بر تکیه بر کدام دلیل بر زبان جاری شده است. دیگر اینکه، جامع جمیع اسمای الهی الله است و نه سلام (تفسیر نمونه 1/20). سوم اینکه سلام در آیه به معنای ایمنی است و منظور، آن حالت امنیتی است که در شب قدر از شر شیطان و یاران او برای خداجویان فراهم میشود (روایت نبوی در مجمع البیان 10/789، تفسیر قرطبی 20/137). چهارم اینکه در میان انبوه روایاتی که دربارهٔ شب قدر به ما رسیده است در کدام یک آمده است که ما در شب قدر، از خدا سلام به این معنای نامفهومی که آقای دکتر میگویند بخواهیم. پنجم اینکه بر پایهٔ روایات اهلبیت (ع) ملائکه بر امام هر عصر فرود میآیند و حامل آن چیزهایی هستند که در سال آینده رخ خواهد داد و امام واسطهٔ فیض آن است (بصائر الدرجات 1/220) در این روایات هیچ اثری از ادعاهای آقای دکتر وجود ندارد.
محور دوم: راههای تجربه دین و معنویت
ایشان میگوید: «ما به عنوان روانشناس میگوییم: هر کس با سنخ روانی و روانشناختی خودش باید دین و معنویت را تجربه کند؛ یکی با تفکر، یکی با آواز خواندن به اوج میرسد، یکی هم با ذکر و مناجات و انابه و زاری.»
میگویم: دین، از جنس حال نیست که هر کس به گونهای متناسب با علاقهمندی و نوع شخصیتش آن را تجربه کرده و با آن به اوج لذت برسد. دین، برنامه است؛ برنامهای متشکل از بایدها و نبایدها، هستها و نیستها که همگان باید آن را بشناسند بهکار بندند تا به سعادت دنیا و آخرت برسند. در حد نصاب اولیهاش انتخاب و ذوق و سلیقه هم بر نمیدارد. برای نمونه نماز را همه باید بخوانند و یگانگی خدا را همه باید باور داشته باشند و هیچکس نباید گناه کند. بله؛ مستحبات اختیاری است.
در این برنامه، آن حال معنوی که گاه با آواز، گاه با مواد روانگردان، گاه با رقص و گاه با موسیقی غمگین به دست میآید و شخص با اینها به اوج میرسد اساساً وجود ندارد.
گفتنی است: جملهٔ الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق؛ که گاه دستمایهٔ چنین تحلیلهای نادرستی قرارمیگیرد اساساً روایت نیست و نمیتوان به آن تکیه زد.
محور سوم: نقش مفاتیحالجنان در شبهای قدر
دکتر اقبالینسب، فرهنگ رایج در اعمال شبهای قدر را متأثر از مفاتیح و مفاتیح را نمایانگر روحیهٔ نویسندهٔ آن یعنی مرحوم شیخ عباس قمی دانسته و او را در شکل شخصیتی چهارم قرار میدهد که دینداریشان با گریه و زاری است و در نهایت چنین تلقین میکند که برای داشتن یک شبقدر خوب و باحال باید مفاتیح را کنار بگذاریم. سخن او این است: «کل شب قدر دارد با مدل شیخ عباس قمی پیاده میشود. شیخ عباس قمی از مدل چهارم (نالهای) است و بقیه به پیروی از او چنین میکنند در حالی که هر کس باید بر اساس تیپ شخصیتی خودش عمل کند.»
اعمال شب قدر که بین مردم رواج دارد با استناد به روایاتی است که مرحوم شیخ عباس قمی این دانشمند حدیثشناس، از منابع روایی جمعآوری کرده و در مفاتیح الجنان نوشته است. بر این پایه، اعمالی که مردم در شب قدر انجام میدهند بر اساس روایاتی است که از اهلبیت (ع) به آنها رسیده است و ربطی به شخصیت نویسنده ندارد و نیز روشن شد که دینداری مدلبردار نیست. اعمال شبقدر هم به شکل کلی از سوی پیشوایان دین برای همگان صادر شده است. البته چون مستحب است هر کس به هر مقدار که میخواهد یا میتواند آنها را انجام میدهد.
ادامه دارد...
http://eitaa.com/islamic_psychology
دنباله ارسال قبل...
محور چهارم: توهین به فرهنگ دعا و مناجات و گریه
دکتر اقبالینسبت در بخشی از سخنان خود با توهینی آشکار به فرهنگ والای مناجات، دعا، تضرع و گریه که در آیات فراوانی از قرآن کریم (اسراء:109، مریم:58، اعراف:55، 205) و روایات و نیز ادعیهای مانند دعای کمیل موج میزند. این رفتارهای دینی را «مدل خاک تو سری» مینامد. این بخشها بهخوبی نشان میدهد گویندهٔ ما با فرهنگی دینی بسیار بیگانه است وگرنه اگر کسی یک بار دعای کمیل را خوانده باشد و یا در آیات یادشده درنگ کرده باشد محال است چنین سخنی حتی به ذهن او بیاید.
محور پنجم: دربارهٔ چیستی شب قدر
گویندهٔ ما گذشته از آنچه که دربارهٔ سلام و شب قدر میگوید و ما نادرستی آن را نشان دادیم، سخن شگفت دیگری هم دارد. او قدر را قدرت معنا میکند: «شب قدر از نظر من شب قدرت است. ریشهٔ قدر از قدرت است از توان است. شب قدر شبی است که انسان بالاترین قدرت را میتواند در زندگی تجربه کند.»
قدر به معنای اندازه است (مقاییس 5/62). برای همین، شب قدر یعنی شب اندازهکردن یا همان تقدیر (المیزان 20/332). حال این چه ربطی به قدرت و توانافزایی دارد؟
شگفتگویی آقای دکتر همچنان ادامه دارد: «شب قدر، شب قدرت است؛ شب جشن است؛ شب گریه نیست. برخی گریه میکنند که خدا ببخشد؛ خدا بخشیده است و برای این چنین بزمی بر پا کرده است. کسی که گریه میکند حال خدا را میگیرد برای همین خدا فرمان میدهد زود چیز ناچیزی به او بدهند ردش کنند برود تا بزم خدا به هم نخورد و …»
اول اینکه کی و کجا خدا همه را بخشیده است؟! با استناد به کدام مدرک چنین ادعایی میشود؟ دوم اینکه این داستان کارتونی و سخیفِ بزم و حال خدا برخورد با مناجاتیان از کجا برخاسته است؟
چند نادرست دیگر:
میگوید: «خداوند ماه رمضان را ماه ربیع القلوب قرارداده است؛ نه بارونی کردن چشمها.»
و حال آن که در روایات، ربیع القلوب، وصف قرآن است و نه ماه رمضان (نهجالبلاغه، خطبه 110).
میگوید: «کسانی که دین را با فقه میفهمند از دین زده میشوند و آنهایی که با عرفان دین را میفهمند عاشق دین میشوند.»
فقه، راه فهم دین نیست، دانشی است که رفتار انسان دیندار را تنظیم میکند و عرفانی که با فقه نسازد اساساً از جرگهٔ دین کنار گذاشته میشود و چنین عارفی نسبتی با دین ندارد.
میگوید: «قراردادن قرآن روی سر نماد است برای اینکه بر اساس قرآن فکر کنم. در همان قست هست که راه مرا با این کتاب روشن کن.»
این نمادی که آقای دکتر از آن سخن میگوید در بهترین حالت برداشت ذوقی خود ایشان است که البته هیچ دلیلی برای آن نداریم. آن چیزی که قسمهای این عمل و حالت آن دانسته میشود واسطه قراردادن قرآن و یا پناهبردن به قرآن است؛ نه آن برداشت ذوقی ایشان. نیز دعایی که ایشان از آن یاد میکنند در هیچکدام از دو دعایی که با قرآن خوانده میشود وجود ندارد.
میگوید: «در شب قدر، هر کس را به اندازهٔ خودش، اندازهاش را میچینند.»
بالاخره شب قدر، شب اندازهکردن است یا شب قدرت؟!
به واقع این همه نادرستی و سخن بیدلیل و ریشه در یک سخنرانی کمتر از 10 دقیقه، به خوبی فقر علمی گوینده را در موضوع گفتگو نشان میدهد.
از اهل دانش، انتظار است پاسبان حریم تخصص خود باشند و بیمایهٔ علمی در حوزههای دیگر اظهار نظر نکنند.
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَ اَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى...
زین توبه که صد بار شکستم توبه...😔
یا امیر المومنین...
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی که مسئولین بیشتر شبیه به حرفهایشان بودند...
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فليَبدأ بتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ ، و ليَكُن تأديبُهُ بسِيرَتِهِ قَبلَ تأديبِهِ بلِسانِهِ ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم .
امام على عليه السلام: هر كه خود را در مقام پيشوايى مردم قرار دهد بايد پيش از تعليم ديگران، به تعليم خود بپردازد و پيش از آنكه به زبانش تربيت كند، با رفتار خود تربيت نمايد و كسى كه آموزگار و مربّى خود باشد بيشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن كه آموزگار و مربى ديگران است (نهج البلاغه، حکمت ۷۳)
سختی ها قابل تحمّل خواهند بود، اگر همه در آنها سهیم باشیم، و نه اینکه فقط برخی سختی بکشند و برخی دیگر نه...
http://eitaa.com/islamic_psychology
چرا این اتفاقات معنیدار را نمیبینیم؟
🔺فرض کنید اگر ۱۰۰ نفر در یکی از پارکهای تهران قرار میگذاشتند برای برگزاری یک پارتی عمومی، یا مثلا ۵ نفر با هم قرار میگذاشتند که هر کدام در گوشهای از تهران روی سکویی بروند برای کشف حجاب، یا ۱۰۰۰ نفر در مراسم تشییع یک خواننده جمع شوند، یکدفعه چطور اهالی رسانه همگی جامعهشناس میشوند و تمام صفحات مجازی پر میشود از تحلیلهای فوق تخصصی که ببینید جامعه به کدامین سو در حرکت است و مسیر گذشته و حال و آینده کشور را بر اساس همان یک رویداد چند نفره تحلیل میکردند...
🔺اما حالا فرض کنید که چند هزار نفر از مردم خودشان را به سختی بیاندازند و سحرگاه برای مراسم شبهای قدر راهی قطعه شهدا شوند؛ آن هم مراسمی که بدون هرگونه تبلیغ و اطلاع رسانیای برگزار شده... آیا درباره این پدیده و پدیدههای مشابه بسیار هم اهالی رسانه و جامعه شناسانِ افتخاری و تحلیلگرانِ متخصصِ در همه امور چند خط مینویسند؟!
🔺یا وقتی نتایج نظرسنجی یک مرکز معتبر درباره علاقه اکثریت مردم برای حضور در مراسم شبهای قدر منتشر میشود، این موضوع هم محور تحلیلمان میشود یا بی توجه از کنارش رد میشویم؟! نمیدانم این چه مرضی است که همهمان را دچار کرده... که آن ۵ نفر و ۱۰۰ و ۱۰۰۰ نفر به سرعت به چشممان میآید و تبدیل میشود به مبنای تحلیل ما درباره همه اتفاقات جامعه، اما اینگونه اتفاقات معنادار بزرگ که کم هم نیستند را نمیبینیم و از کنارش به سادگی گذر میکنیم!
🖍علی صدری نیا
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
http://eitaa.com/islamic_psychology
✅پیشنهادی برای نام گذاری روز روانشناس و مشاور!
اگر #ابوعلی_سینا را نماد پزشکی میشناسیم، و #زکریای_رازی را نماد داروسازی و #جرجانی را نمادی برای علوم آزمایشگاهی، چرا برای روانشناسی و مشاوره نمادی ویژه را به ایرانیان و بلکه به جهانیان معرفی نکنیم؟
گرچه در قدیم، تفکیک علوم به شکل کنونی مطرح نبوده و حکما عموما در زمینه های متعددی صاحب نظر بوده اند، اما شاید بتوان #ابو_زید_بلخی (ابو زید احمد بن سهل بلخی) را، به حق، به عنوان یکی از شایستگان نامدار برای وجه تسمیه روز روانشناس و مشاور شناساند
کتاب خارق العاده ابو زید با عنوان #مصالح_الابدان_و_الانفس وی را در روانشناسی حقیقتا به یک نابغه خاص و ستودنی تبدیل کرده است
کاربست فنون مختلف شناختی، رفتاری و معنوی جهت مداخله در اختلال های روانشناختی، ارائه دسته بندی اولیه برای اختلالات روانی، توصیفات فوق العاده دقیق از اختلالاتی چون وسواس و هراس، تبیین زیبای رابطه بین جسم و روان، معرفی روشهای نوینی همچون بازداری تقابلی، نگاه جامع به مداخله روانشناختی، نگارش کتاب خودیاری و ... تنها گوشه ای از هنرمندی های ناشناخته ابو زید بلخی است
به عنوان یک رسالت، او را بیشتر بشناسیم و بشناسانیم...
چه چیزی به عنوان روز جهانی روانشناس و مشاور داشته باشیم و چه نداشته باشیم، به نظر می رسد اگر برای این روز، هویت بخشی درستی در نظر بگیریم (درست مانند حس خوبی که پزشکان مان از درک پیوند هویتی با ابن سینا میگیرند)، شایسته تر باشد، تا اینکه صرفا بخواهیم بدون وجه تسمیه خاص، روزی را برای جامعه روانشناسان و مشاوران تعریف نماییم
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چندی پیش، فیلمی کوتاه در فضای مجازی دست به دست می چرخید و در آن نشان داده میشد که راننده یک کمپرسی (در نتیجه کم دقتی) مشغول تخلیه خاک در داخل کوچه بن بستی بود و توجه نداشت که پس از تخلیه، راه خروج خودش مسدود خواهد شد
کسی که فیلم را می گرفت، از دقایقی قبل از خالی شدن خاک ها و مسدود شدن راه، داشت صحنه را رصد میکرد و از آن فیلم می گرفت و با حالت تمسخر و خنده ماجرا را برای مخاطبانش تعریف می کرد
متاسفانه فیلمبردار نه تنها به راننده نگفت که چه دردسری در انتظار اوست، که ابایی هم از پخش تصویر آن فرد و ریختن آبروی او در فیلمش نداشت
از تماشای آن فیلم بسیار ناراحت شدم و به کسی که برایم ارسال کرده بود متذکر شدم که در پخش چنین موارد ناپسندی مشارکت نکند
بله، خودمان هستیم که در انتشار و ترویج خوبی ها و بدی ها سهیم هستیم
امروز فیلمی از فردی مومن و خداترس را در کانال دکتر مقصودی (اقتصاددان) دیدم که بر خلاف مورد قبلی کاملا باعث خرسندی بود
@hamidrezamaghsoodi
کاش، به جای ترویج ناپسندی ها، زیبایی را ترویج کنیم...
نقش خودمان را در اتفاقات پیرامونی فراموش نکنیم...
http://eitaa.com/islamic_psychology
📸 مهر مادری در زمین فوتبال
🔸 الهام فرهمند بازیکن تیم فوتبال ذوبآهن دیشب در بین دو نیمه، به سراغ دخترش آمد و به او شیر داد.
مادر است دیگر...
http://eitaa.com/islamic_psychology
⁉️خشم و کنترل خشم؛ خوب یا بد؟!
✅رضا، غضب، غیظ و سایر احوال نفسانی، ذاتاً نه محمودند و نه مذموم، و مدح و قدح آنها وابسته به مبادی فاعلی و غایی آنهاست ؛ اگر درباره معروف عقلی یا نقلی باشد ممدوح و اگر درباره منکر عقلی یا نقلی باشد مذموماند. آنچه گذشت و در بحث روایی نیز ارائه خواهد شد «کظم محمود» است.
✅وقتی فرونشاندن خشم، ممدوح شد، برآوردن آن مذموم خواهد بود، چنانکه اگر برآوردن خشم در موردی ممدوح بود، فرونشاندن آن مذموم است؛ مانند آنچه در آیه ﴿اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ فتح، ۲۹) مطرح است و از حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) درباره دفاع مقدس رسیده است: رُدّوا الحَجَر مِن حیث جاء، فإنّ الشرّ لایدفعه إلاّ الشر (نهج البلاغه، خطبه ۲۷). انسان مجاهد نستوه که غضب او برای خداست، مظهر اسم شریف «مُنتقم» خواهد بود و خداوند نیز برای او غضب میکند: مَنْ شَنِی الفاسقین وغضب لله، غضب الله له (همان، حکمت ۳۱) ؛ یا أباذر إنّک غضبت لله فارجُ مَن غضبت له (همان، خطبه ۱۳۰)؛ ولی اگر مبدأ فاعلی و غایی این حالت (خشم) منکر بود و روی ناچاری، خشم را فرونشاند یا به نحو شدید ظهور نکرد، چنین وصفی کمال محسوب نمیشود؛ نظیر آنچه در آیه ﴿واِذا بُشِّرَ اَحَدُهُم بِالاُنثی ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدًّا وهُوَ کَظیم؛ نحل، ۵۸) آمده است. در این مورد، حزن مذموم از یکسو و خشم مقدوح از سوی دیگر و «کظم غیر محمود» از سوی سوم مطرح است؛ و هرچند عدم اِعمال مقتضای غضب مزبور از مطلوبیت نِسْبی برخوردار است؛ ولی اینگونه از کظمها در ردیف فضائل نفسانی قرار نمیگیرند و این نمونه از کاظمها و کظیمها در سلسله سالکان مسیر حق واقع نمیشوند، زیرا اینان مشحون از خشم سربستهاند نه مهار شده. معنای کظیم در جریان میلاد دختر در جاهلیت، همانا مُمْتلی و مملوّ از غضب است؛ نه آنکه غضب به رضا تبدیل شده یا به حالت عادی بازگشته باشد، بلکه منتظر فرصت مناسب است تا فوران کند؛ نظیر مشک پر آب دهانه بسته.
قابل استفاده برای روانشناسان اسلامی👆
آیت الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج ۱۵، صص ۵۶۲_۵۶۱
برداشت: برای مواردی که خشم نامناسب است، هدف درمان، حرکت در جهت تبدیل این هیجان به رضا است. طبیعتا برای چنین تبدیلی فرآیندها و فنون گوناگونی قابل استفاده خواهند بود.
#جنگ_شناختی یعنی اینکه وقتی #نادر_طالب_زاده، که عمرش را صرف مبارزه با ظلم و معرفی مستکبران جهانی کرد، فوت می کند، #بی_بی_سی متنی بنویسد که مخاطبان او را شخصی غیرمنطقی ارزیابی کنند، و زمانی که #مادلین_آلبرایت صهیونیست (وزیر خارجه اسبق آمریکا و از کودک کشان عراق) و توجیه کننده قتل پانصد هزار کودک عراقی میمیرد، #bbc او را یک سیاستمدار اهل دموکراسی و مظلوم و پناهنده فراری از جنایت نازی ها علیه او و خانواده اش می شناساند! اینجا:
https://www.bbc.com/persian/world-features-60872973.amp
و جالبتر اینکه وقتی کسی در این باره ارسالی بگذارد، مخاطبی بیاید و بگوید پس لابد شما با حرف آقای طالب زاده درباره سقوط هواپیمای اوکراینی موافقید!!!
و نتیجه: اینکه قتل عام ۵۰۰۰۰۰ کودک به دست فراموشی سپرده شود و شما هم نتوانید کلامی حرف بزنید و تمام.
این است معنای #جنگ_شناختی
روح نادر طالب زاده، که عمری در مبارزه با صهیونیزم و آمریکا تلاش مجاهدانه کرد و باعث خشم خصم بود، شاد باد
#نادر_طالب_زاده
http://eitaa.com/islamic_psychology
کج سلیقگی های به ظاهر کوچک، چگونه در ایجاد نارضایتی مردمی نقش آفرینی می کنند؟
امروز صبح ساعت ۸:۵۰ دقیقه نوبت تعویض پلاک داشتم. هم اکنون حدود ۳ ساعت از آن زمان گذشته و کارم هنوز تمام نشده
چرا؟
وقتی در سایت نوبت دهی پلاک برای گرفتن آن اقدام میکنیم، فهرستی از مدارک را میبینیم
اما هنگامی که به مرکز تعویض پلاک می آییم، با فهرست کاملتری مواجه میشویم
به ناچار، مجبور شدم برای تکمیل مدارک به منزل و جاهای دیگر بروم و بازگردم
کج سلیقگی دیگر این بود که در این مرکز، کنار تصویر رهبری، آیین نامه های انضباطی تخلفات مربوط به اهانت به کارمندان را قرار داده بودند
خستگی و شلوغی به کنار، عدم شفافیت و مشخص نبودن مدارک هم مزید بر علت است که افراد حس خوبی را از بودن در این مکان پیدا نکنند
نتیجه اینکه این نارضایتی به کل نظام تعمیم پیدا میکند
چندین بار صحبتهای در گوشی یا واضح مردم درباره اینکه این چه مملکتیه و ... را شنیدم
واقعا با این رویه چیزی جز این مورد انتظار است؟
برای ایجاد نارضایتی مردمی، لازم نیست حتما بنزین گران شود! همین نارضایتی های کوچک که چند تا بشود همان اثر را دارد!
راهکار واقعا ساده است: همان مدارکی که در مرکز لازم دارید، عینا در سایت بنویسید (با ریز جزئیات) و همه چیز را شفاف سازی کنید. هرچند بسیاری از آنها را میتوان الکترونیکی نیز پوشش داد
واقعا هم مردم راحت می شوند و هم عزیزان زحمتکشی که مدام باید بگویند فلان مدرک کم است!
سپس، در عوض درج آیین نامه انضباطی در کنار عکس رهبری، توصیه های ایشان در برخورد با ارباب رجوع را بگذارید!
تفاوت ایجاد می شود!
http://eitaa.com/islamic_psychology
✅انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟ گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد (اُسد الغابة ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹ ؛ تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ۷، ص ۳۵۳).
اینکه نبی مکرم اسلام دست کارگر را بالا میآورد و میبوسد، این فقط تقدیر از یک شخص نیست؛ این ارزشگذاری است، این درس است؛ به ما میگوید که دست کارگر، تولیدگر و نیروی انسانی آنقدر ارزش دارد که کسی مثل وجود مقدس پیامبر - که همهی آفرینش طفیل وجود اوست - خم میشود و دست او را میبوسد؛ این درس به ماست.
کار به معنای وسیع کلمه، شامل کار یدی، کار جسمی، کار فکری، کار علمی، کار مدیریتی، در واقع محور پیشرفت و حرکت و حیات مستمر جامعه است؛ این را باید همهمان بدانیم. اگر کار نباشد، سرمایه، مواد، انرژی، اطلاعات، هیچکدام برای انسان مفید نخواهد بود. کار است که مثل روحی میدمد در سرمایه، در انرژی، در مواد اولیه، و آن را تبدیل میکند به یک موجود قابل مصرف، تا انسانها بتوانند از آن استفاده کنند. ارزش کار، اینهاست.۱۳۹۱/۰۲/۱۰ (بیانات رهبری در اجتماع کارگران کارخانهجات تولیدی داروپخش)
http://eitaa.com/islamic_psychology
گوشه ای از آخرین تذکرات دوستانه و خیرخواهانه استاد شهید مطهری(ره) به گروهک فرقان که منتهی به شهادت ایشان نیز شد 😔
عجیب این است که ادّعا میشود که ما میخواهیم فرهنگ اسلامی را فرهنگی انقلابی کنیم. شگفتا! آیا انقلابی بودن و یا به نظر شما انقلابی شدن فرهنگ اسلامی در گرو این است که محتوای معنوی آن را از آن بگیریم و محتوای مادّی جایگزین آن سازیم؟! آیا انقلاب منحصر به انقلاب شکم و انقلاب ناشی از محرومیت و موضع طبقاتی است؟ آیا پیغمبر اسلام انقلاب سر و انقلاب روح و قلب برپا نکرد؟ آیا این گونه برداشت از انقلاب، دانسته یا ندانسته، تبلیغ به سود ماتریالیسم نیست که تنها با برداشتهای ماتریالیستی و توجیه مادّی تاریخ و جامعه و بالاخره با ماتریالیسم تاریخی است که میتوان از یک فرهنگ انقلابی دم زد؟
این بود شمّهای از تذکراتی که میخواستم خیرخواهانه و دوستانه به عزیزانی که هنوز فکر میکنم اغفال شده هستند، بدهم. امیدوارم این تذکرات، سودمند واقع گردد. بار دیگر از همه فضلا و دانشمندان درخواست دارم که به دقّت در آنچه گفته شد بنگرند؛ اگر مرا بر خطا میبینند واقفم فرمایند که با سپاسگزاری فراوان خواهم پذیرفت.
اوّل رجب ۱۳۹۸ هجری قمری، مرتضی مطهّری
استاد مطهری، علل گرایش به مادیگری، ص ۴۳
🛑 هشدار: هنگامی که بر مبنای نظریات غالب زمانه به سراغ فهم قرآن برویم و از علمای اصیل دینی دور شویم، نتیجه ممکن است چنین تعصبات و اقداماتی هم بشود
درود بر روان پاک استاد شهید مطهری (ره)
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مطهری (ره) وقتی شاگرد بود، اینجوری استادش (علامه طباطبایی رحمه الله علیه) رو به وجد می آورد!
http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولید مطهری ها، نیاز روز جامعه
«حقیقتاً محصول بسیار عظیم و باارزشی از شهید مطهری در اختیار ماست و باید آثار این استاد گرانقدر را، که با فکر والای خود به جامعه فکری ما اهدا کرده است، بهدرستی دریافت کرد و آن را آموخت. من احساس میکنم هنوز در جامعهی ما جوانان، روشنفکران، نویسندگان، دانشگاهیان و روحانیونی هستند که آثار فکری شهید مطهری را بهطور کامل نخوانده و یا مورد تأمل قرار ندادهاند. پس اقدام اول این است که ما آثار این فیلسوف بزرگ را مورد تأمل و استفاده قرار دهیم» (استاد در کلام رهبر؛گردآوری از مجتبی پیرهادی؛تهران: صدرا، ۱۳۹۰، ص ۸۱).
«ما نمیتوانیم در شهید مطهری متوقف شویم. [...] نیازهای فکری روزبهروز و نوبهنو میشود و جریان ورود به چالش با افکار وارداتی و نقادی علمی و تفکیک صحیح از سقیم آن، از وظایف مهمی است که باید ادامه پیدا کند و ما در دهههای آینده به مطهریها نیاز مبرم داریم» (همان، ص ۷۱).
به عنوان کسی که تجربه مطالعه برخی آثار گرانمایه شهید مطهری (ره) را داشته، باید اعلام کنم که شهید مطهری خوانی، ذهن را نقاد و متفکر بار می آورد.
از ویژگیهای جالب توجه شهید مطهری (ره) این بود که پرسش هایی که ایشان درباره موضوعات و چالش ها مطرح میکردند، از پرسش های مخاطب هم جلوتر و تندتر بود! یعنی، اگر برای دریافت پاسخ مساله ای به سراغ اثری از شهید مطهری (ره) برویم، خواهیم دید که استاد سوالات به مراتب دشوارتری از ما را خود مطرح میکنند و سپس آرام آرام به تبیین زوایای موضوع میپردازند. این از هنرمندی های عالی استاد شهید مطهری (ره) است.
http://eitaa.com/islamic_psychology
یک پیشنهاد برای تعطیلی عید سعید فطر
نظر به اینکه تعطیلات عید سعید فطر، چند سالی است که به دو روز تغییر یافته است، و مساله مشخص نبودن تعطیلی عید برای برخی افراد در جامعه تبدیل به یک چالش ذهنی شده است، پیشنهاد می شود تعطیلات شمسی مربوط به عید تغییر نکند. چگونه؟
بدین صورت که ۱ شوال مصادف با عید سعید فطر تعطیل رسمی باشد. حال، اگر ماه ۲۹ روز شد، یکم و دوم شوال تعطیل باشد و اگر ماه ۳۰ روز شد، سی ام ماه مبارک رمضان و یکم شوال تعطیل باشد!
بدین ترتیب، عزیزانی که از قبل برنامه ریزی هایی برای تعطیلات خود داشته اند (مثلا قصد مسافرت کرده بودند) یا مدارس و دانشگاه ها و ادارات و ... برنامه زمان بندی شان به هم نمی خورد. امید است با این راهکار، چالش کمتر شود.
http://eitaa.com/islamic_psychology