تخریب جایگاه ازدواج و خانواده و ارتباط آن با افسردگی در اغلب کشورها، شیوع MDD (اختلال افسردگی اساسی) از میانه قرن بیستم تا پایان آن پیوسته افزایش یافت (کلرمن، ۱۹۹۸)؛ در همین زمان، سن شروع کاهش یافت (کسلر، بیرن باوم و همکاران، ۲۰۱۰). سن شروع در هر نسل جدید در ایالات متحده پایین تر آمده است. در میان کسانی که در دهه ۶۰ عمرشان بودند، کمتر از ۵ درصد اعلام کردند که تا ۲۰ سالگی دچار یک دوره افسردگی شده بودند، در حالی که در ميان اشخاص ۱۸_۲۹ ساله، حدود ۱۰ درصد گزارش کردند که تا ۲۰ سالگی دچار یک دوره افسردگی شده بودند. اکنون سن متوسط شروع، اواخر سالهای نوجوانی تا اوایل دهه بیست است و اکنون افسردگی حضوری جدی در کمپ های دانشگاهی دارد. یک تبیین احتمالی برای نرخ فزاینده افسردگی، به تغییرات اجتماعی ۱۰۰ سال گذشته‌ مربوط می‌شود. ساختارهای حمایتگری، مانند خانواده گسترده منسجم و پایداری ازدواج، که در گذشته بخش محوری تری از جامعه بود، امروزه به طور معمول برای اشخاص وجود ندارد. منبع: آسیب شناسی روانی، کرینگ و همکاران (۲۰۱۵)، ترجمه شمسی پور و صباغی پور، ۱۳۹۸، ج ۱، ص ۲۰۷. #خانواده #ازدواج #آزادی_جنسی #افسردگی #نظام_خانوادگی https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231

بخشی از واقعیت های جامعه درباره چرایی تجرد برخی جوانان، با بیان طنز نوید جعفرزاده #ازدواج #تجرد #والدین #خواستگاری #انتظارات_و_توقعات_بالا https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231

برخی نکات تربیتی تشبیه لطیف و زیبای قرآن درباره لباس بودن همسران برای یکدیگر ۱ - لباس مانع از آسیب است. ازدواج هر چند اطفای غریزه را به همراه دارد، ليكن صبغه ملكوتی آن صیانت از گناه و حراست از نگاه آلوده است؛ آنچه از حضرت رسول اکرم رسید که: من تزوج فقد أحرز نصف دينه ناظر به همین نکته فاخر است. زن با انتخاب شوهر و مرد با انتخاب همسر بهانه‌ای برای آسیب پذیری ندارد. مهمترین بهره‌ای که از ازدواج نصیب همسران می‌شود صیانت گوهر دین از غارت ابلیس از خارج و چپاول هوس از داخل است. ۲ . لباس عیوب انسان را می‌پوشاند و آبرو را حفظ می‌کند. زن و شوهر نیز باید عیوب هم را بپوشانند و آبروی اجتماعی یکدیگر را حفظ کنند. ۳ لباس، انسان را از گرما و سرما و ... حفظ می‌کند. زوجین نیز باید در حوادث تلخ و شیرین و گرم و سرد زندگی، موجبات دلگرمی هم را فراهم کنند. ۴. میان لباس و کسی که آن را پوشیده رابطه ای تنگاتنگ و صمیمی است که بیگانه میان آن دو راه ندارد. رابطه زوجین نیز باید چنین باشد تا بیگانه ای به درون زندگی آنان راه نیابد که به اسرارشان پی برده، احیانا فتنه گری کند. ۵. اعضای بدن با لباس در تماس است و لباس از تماس مستقیم آنها با بیرون ممانعت می‌کند. زوجین نیز باید در همان ارتباط صمیمی زناشویی خویش تماس غریزی برقرار کنند، زیرا نه می‌توان زن و شوهر را از داشتن تمایل جنسی برحذر داشت و نه می‌توان جلوی آن را برای بیگانه باز گذارد، بلکه باید غرایز را بدون تعطیل محدود و تعدیل کرد چنان که لباس، انسان را محدود می‌کند. ۶. انسان پوشیدن لباس آلوده و وصله دار را خوش ندارد. در انتخاب همسر نیز باید چنین دقت‌هایی اعمال شود. ۷. لباس مایه آرامش انسان است. زن و شوهر نیز موجب آرامش یکدیگرند. قرآن از شب هم به لباس تعبیر کرده است:《وَجَعَلْنَا الَّيْلَ لباسا》و هم به سکونت و آرامش: 《هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ لِتَسْكُنوا فيه》. این دو تعبیر درباره زوجین نیز آمده است: 《هُنَّ لِبَاسٌ لَكُم وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ》، 《و من ءايَتِهِ أَن خَلَقَ لَكُم مِن أَنفُسِكُمْ أَزْوجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَرَحْمَة》 ۸. لباس آرایه انسان است و به وی زینت می‌بخشد. زن و شوهر نیز باید زینت یکدیگر باشند. زن و شوهر کنار هم موقعیتی در خانواده و اجتماع پیدا می‌کنند که در گذشته آن را نداشته اند، از این رو به آنها با احترام بیشتری برخورد می‌شود. حاصل اینکه غرض اصلی از ازدواج اطفای غرایز جنسی نیست، بلکه تأمین رفاه و آرامش در پرتو تأسیس کانون گرم خانواده و نیز بقای نسل است. منبع: تفسیر تسنیم آیت‌الله جوادی آملی، جلد ۹، صص ۴۶۲_۴۶۰. #خانوادگی #تربیتی #ازدواج #سبک_زندگی_اسلامی دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231

آماده سازی نرم افزاری فرزندان برای زندگی مشترک براى طراحى و ساخت رايانه از مغز بشر الگوبردارى شده است و مانند مغز و جمجمۀ انسان، دو بخش مهم سخت‌افزار و نرم‌افزار دارد. مغز انسان و قسمت نرم‌افزار رايانه كه كار پردازش اطلاعات را انجام مى‌دهند، مهم‌تر از بخش سخت‌افزارند. ما وقتى مى‌خواهيم فرزندان خود را روانۀ زندگى زناشويى و خانۀ بخت كنيم، بيشتر بر سخت‌افزارهاى زندگى جديد تأكيد مى‌ورزيم تا بتوانيم بِروزترين اثاث و لوازم خانه را به‌عنوان جهيزيه به دخترانمان بدهيم. پسرانمان نيز به سخت‌افزارهاى زندگى مشترك يعنى مسكن و شغل اهميت زيادى مى‌دهند. همچنين والدين و اقوام و دوستان، كادوهاى سخت‌افزارى خود را به‌عنوان پاتختى و هديۀ عروسى مى‌دهند. نيز مادربزرگان سيسمونى را - كه از سنخ سخت‌افزارهاست - به نوۀ خود هديه مى‌دهند. 👈 ما از بخش مهم زندگى يعنى نرم‌افزارها غافليم. به‌عبارت‌ديگر بهترين جهيزيه و كادو عروسى فرزندان عبارت‌اند از: آموزش مهارت‌هاى زندگى؛ مانند خودشناسى، مديريت زمان، مديريت استرس و آشنايى با روان‌شناسى زن و مرد، و كمك به بلوغ و پختگى جوانان در ابعاد فكرى، عاطفى، اجتماعى، هيجانى و اقتصادى، ثبت‌نام آنها در كلاس‌هاى ازدواج و خانواده و تشويق به مشاوره و هديه دادن كتاب‌ها و نرم‌افزارهاى مربوط به زندگى مشترك. منبع: مثل های روان؛ محمدحسین قدیری، ص ۱۰۹. #مهارت‌های_زندگی #ازدواج دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231

آیا می‌شود در زندگی اصلا تنش نباشد؟ 👈 بسیاری افراد خواهان ازدواج بدون تنش هستند. واقعیت این است که مقداری تنش در زندگی اجتناب ناپذير است، لذا بايد انتظارات خود را واقعبينانه پی ريزی كنيم. ✅ همچنين این روش انتخابی ما در زندگی هست كه تنش ايجاد می‌كند يا تنش را حل می‌كند. اينكه از اول تصور كنيم با انتخاب صحيح و دقيق همسر، تنش به صفر می‌رسد اشتباهی بزرگ است. در واقع با انتخاب صحيح همسر، زمينه مناسبی را ايجاد می‌کنيم كه در آينده توانايی اداره صحيح زندگی را داشته و توانايی بر طرف كردن تنش‌های احتمالی را بهتر و آسان‌تر داشته باشيم. میزان، شدت، و کم و کیف (محتوای) تنش‌های احتمالی، البته به انتخاب اولیه و همچنین شیوه‌های مقابله و سبک رفتاری و فکری ما در طی زندگی مشترک بستگی دارد. همدردی؛ با قدری تغییر مختصر #خانواده #ازدواج دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231

آستين نو، بخور پلو! و توضیحی پیرامون اثر هاله ای روزى «حكيمى» درحالى‌كه لباس كهنه‌اى به تن داشت به مهمانى يكى از اشراف رفت. صاحب‌خانه با داد و فرياد او را از خانه بيرون كرد. او به منزل رفت و از همسايۀ خود لباسى گران‌بها به امانت گرفت و آن را به تن كرد و دوباره به همان مهمانى رفت. اين‌بار صاحب‌خانه با روى خوش جلو آمد و به او خوشامد گفت. او را در محلى خوب نشاند و برايش سفره‌اى از غذاهاى رنگين پهن كرد. حكيم از اين رفتار خنده‌اش گرفت. با خود گفت كه اين‌همه احترام به خاطر لباس نو اوست. آستين لباسش را كشيد و گفت: «آستين نو، بخور پلو. آستين نو، بخور پلو». صاحب‌خانه كه از اين رفتار تعجب كرده بود، از مهمان پرسيد: چه كار مى‌كنى‌؟ او گفت: من همانى هستم كه با لباسى كهنه به مهمانى تو آمدم و تو مرا راه ندادى، حال كه لباسى نو به تن كرده‌ام، اين‌قدر احترام مى‌گذارى. پس اين احترام به لباس من است، نه به من. پس آستين نو، بخور پلو. آستين نو، بخور پلو. ************************** خطای هاله ای یک خطای شناختی است که بر اساس آن، فرد یکی از ویژگی‌های دیگری را می‌بیند و بر اساس آن ویژگی در مورد سایر ویژگی‌های دیگری پیش‌داوری می‌کند. 👈 اثر هاله در هر دو جهت مثبت و منفی کار می کند: اگر یک جنبه از چیزی یا کسی را دوست داشته باشید، ممکن است نسبت به همه چیز در مورد آن چیز یا فرد تمایل مثبت داشته باشید. اگر یک جنبه از چیزی یا کسی را دوست نداشته باشید، ممکن است نسبت به همه چیز در مورد آن چیز یا فرد تمایل منفی داشته باشید. مثال: ممکن است آقایی از ظاهر خانمی خوشش بیاید و بدون دلیل کافی، سایر ویژگی های آن خانم را نیز مثبت ارزیابی کند؛ یا ممکن است خانمی از وضعیت اقتصادی خانواده آقایی خوشش نیاید، و سایر ویژگی های آن آقا را نیز بدون دلیل کافی منفی ارزیابی کند. ر.ک: مثل های روان؛ محمدحسین قدیری، ص ۱۰۰. سایت متمم #ازدواج #مهارت‌های_زندگی #دانستنی دکتر محسن عزیزی ابرقوئی؛ روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه قم https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231

چه کسی در اختلافات، مشاجرات و مشکلات مختلف درون خانواده مقصر است؟ غالبا در جلسات مشاوره خانواده با مراجعانی روبرو می شویم که پس از درگیریها و دعوا در خانواده، برای پیدا کردن مقصر ( بهتر بگویم؛ برای تائید نظر خود مبتنی بر مقصر بودن همسرشان) مراجعه نموده اند. لذا آنها با آب و تاب نقاط ضعف همسرشان را با هیجان فراوان تعریف می کنند و بلافاصله نیز می گویند که من هم هر کاری را جهت اینکه او را متوجه اشتباهش بکنم، انجام داده ام. گاهی هم ادبیات دیگری انتخاب می کنند و از مشاور می خواهند نقش قاضی را بازی کند و پس از شنیدن ما وقع درگیریهای زوجین، حکم کند که چه کسی گناهکار و مجرم است و چه کسی بی تقصیر؟! اما به راستی کدامیک مقصرند؟! خانم؟! یا شوهر؟! رویکردهای اخیر به خانواده درمانی حامی نظریه های سیستمی خانواده است. در این نظریه کل خانواده به عنوان یک کل و یک سیستم شناخته می شود که تغییرات هر بخش از آن روی سایر بخشهای این سیستم خانواده تاثیر می گذارد. با این فرض، به دنبال مقصر گشتن در سیستم خانواده یک خطا محسوب می شود. در واقع هر بخش سیستم به لحاظ ارتباطهایی که با سایر اجزاء دارد می تواند در هر مشکلی سهیم باشد. البته ممکن است نقطه آغازین مشکل یا شدت دهنده و ....، متفاوت باشند؛ اما به هر حال هر یک از اعضاء سیستم خانواده در اختلافات خانواده نقش ایفاء می کنند. خلاصه: پس کنش ها و واکنش های افراد خانواده در تعامل با هم، مسائل خانواده را رقم می زند و در مشکلات خانواده باید همه اعضاء، خود را تا حدی مقصر بدانند و برای جبران کوتاهی ها یا تغییر روابط و رفتار خود تلاش کنند. مثال اول: خانواده ای به علت شیطنت، شلوغی و رفتارهای ناهنجار کودک خود مراجعه می کنند. پس از اخذ شرح حال و بررسی مسائل خانواده متوجه این موضوع می شویم که زن و شوهر سر مسائل مختلف با هم جر و بحث دارند و این کودک در جهت جلب توجه والدین، ناخودآگاه دست به اقدامات تحریک کننده و ناهنجار می زند تا بدینوسیله هم ذهن والدین را از درگیریهای بین خودشان منحرف سازد و هم آنها را متوجه این کند که فرزندی نیز در این خانواده نیاز به توجه دارند. لذا در صورتیکه صرفا به مشکل کودک و رفع آن توجه شود، درمان ناقص بوده و مجددا به خاطر سیستم معیوب خانواده ، مشکل کودک نیز عود خواهد کرد. مثال دوم: زن و شوهری را تصور کنید که به مرور زمان، شوهر فاصله خود را با خانم بیشتر کرده و به طرف پدر و مادرش کشیده می شود و خانم نیز مرتب شوهر خود را به خاطر وابستگی به خانواده پدریش و بچه ننه بودن، مورد تمسخر و دعوا قرار می دهد. از طرف دیگر خانم، مشکل شوهرش را برای مادرش شرح می دهد و با چنین وضعی شوهر روز به روز محیط بیرون خانواده را جهت آرام بخشی خود انتخاب می کند. در این مثال باید طبق یک قرارداد درمانی و یک درمان سیستمیک، طرفین متعهد به تغییر روشهای خود شوند و به مرور تغییر هر یک منجر به تغییر دیگری می شود. ارتباط صمیمی زن با شوهر منجر می شود که شوهرش به درون خانواده سوق یابد و تغییر روش شوهر نیز در ایجاد فضای عاطفی مناسب درون خانواده، منجر به تغییر روش خانم در جهت رازداری مسائل خانواده می شود. البته از نظر زمانی ممکن است بعضی اعضاء خانواده جرقه زن و شروع کننده مشکل ، یا ادامه دهنده یا تشدید کننده مشکل شوند یا نقش های کمتری یا بیشتری در درگیریها داشته باشند، ولی این ها خیلی مهم نیستند. مهم اینست که تمام اعضاء در سیستم خانواده در تغییر بافت خانواده سهیم شوند. یا حداقل سعی کنند نقش خود را در ایجاد یا تشدید مشکل حذف کرده یا کاهش دهند تا بدینوسیله به مرور زمان دیگری نیز به تبع او دچار تغییر رفتار شود. اگرچه عنصر زمان و گذشت زمان شرط لازم (نه کافی) جهت تغییرات اساسی و مثبت در خانواده است، ولی زمان به تنهایی کافی نیست. یعنی پس از اینکه شیوه های صحیح حل مسئله، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی و ... را جهت بهتر شدن زندگی در پیش گرفتیم، حتما به صورت تدریجی و در بستر زمان نتیجه آنها مشخص می شود و هر گونه تعجیل و انتظارات غیر واقع بینانه افراطی نسبت به تغییرات بزرگ و لحظه ای و زودرس در خانواده، خود از مشکلات اساسی خانواده هاست که منجر به سرخوردگی، یاس و نامیدی نسبت به بهبود اوضاع خانواده می شود. فراموش نکنیم که هر گونه تغییر رویه جهت بازسازی خانواده به زمان نیاز دارد و تصور نکنیم با اتخاذ روش جدید برای چند هفته تمام سیستم خانواده سریعا تغییر می کند. بلکه با خویشتنداری و صبر، به همراه ایجاد تغییرات مثبت در رفتار و اعمال خود، شاهد موفقیت احتمالی باشیم. ابوالفضل سنگتراشان؛ مشاور خانواده #خانواده #ازدواج دکتر محسن عزیزی ابرقوئی؛ روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه قم https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231