eitaa logo
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
2.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
551 ویدیو
118 فایل
هدف از ایجاد کانال، ایجاد بستری مناسب جهت انجام کار تشکیلاتی و همفکری به منظور ایجاد و گسترش روانشناسی اسلامی است.ان شاءالله به تدریج سلسله بحثهای موضوعی در کانال قرار داده خواهند شد. شما نیز می توانید موضوعات پیشنهادی خود را ارسال کنید: @Mohsenazizi1365
مشاهده در ایتا
دانلود
Clinical_Applications_of_Islamic_Psychology 📣📣 💥 انتشار کتاب کاربردهای بالینیِ روان‌شناسی اسلامی ⚡️⚡️به لطف الهی سومین اثر بین‌المللی در عرصه روان‌شناسی اسلامی با رویکرد بالینی با مشارکت و دیگر روان‌شناسان مسلمان منتشر گردید. 📕 این کتاب که در ماه جاری‌‌ (نوامبر ۲۰۲۳) توسط انجمن بین‌المللی روان‌شناسی اسلامی منتشر شد؛ با جهت‌گیری بالینی در ۱۲ فصل ذیل تنظیم شده است: ۱. رویکرد پیشگیرانه بالینی روان‌شناسی اسلامی ۲. روان‌درمانی سنتی ادغام شده اسلامی ۳. روان‌درمانی معنوی خداسو: مدل چند بُعدی مبتنی بر قرآن و حدیث ۴. مراقبه به عنوان درمان مبتنی بر ذهن آگاهی ۵. معرفی مبانی و تکنیک‌های آیه‌درمانی ۶. ادغام تکنیک‌های ثانوی مشاوره در درمان‌ها ۷. تلفیق معنویت اسلامی در درمان سوگ سقط ۸. روان‌درمانی نفس: زبان رویاها ۹. درمان شناختی رفتاری اسلامی ۱۰. راهبردهای یکپارچه اسلامی برای درمان اعتیاد ۱۱. کار با اسماء الهی در درمان ۱۲. تزکیه درمانی 🌿🌺🍃🌸🌿 🆔 https://eitaa.com/Mohyiee ✅ تبریک به اساتید پرتلاش روان‌شناسی اسلامی، آقایان حجت‌الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی، دکتر مسعود جان بزرگی و حجت‌الاسلام دکتر حمید رفیعی هنر👏💐 https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
اهمّیت نگاه چندبُعدی یکی از آزمایش‌های معروف ژان پیاژه، روانشناس معروف سوئیسی، با کودکان، آزمایش نگهداری مایع است. در این آزمایش، کودک گرچه می‌بیند که آزمایشگر آب را از ظرف عریض تر به ظرف بلندتر می‌ریزد، و کودک پیش‌تر تصدیق کرده که میزان آب ظرف‌های عریض با هم برابر است، اما در پاسخ به این پرسش که کدام ظرف آب بیشتری دارد، معمولا به اشتباه می‌افتد و علی‌رغم مساوی بودن میزان آب ظروف، ظرف بلندتر را انتخاب کند. علی‌رغم تبیین‌های مختلف این مسأله، پیاژه معتقد است کودکان به‌دلیل ویژگی خاصی که او نامش را تمرکزگرایی می‌گذارد مرتکب این خطا می‌شوند. 👈 تمرکزگرایی یعنی ناتوانی در برداشتن تمرکز از یک بُعد یا جنبه خاص. مثلا، کودک چون صرفا بر بلندی ظرف متمرکز است، نمی‌تواند درک کند ظرف بلندتر، همزمان عرض کمتری هم دارد. اینطور به نظر می‌رسد که این ویژگی در برخی بزرگسالان نیز قابل توجه باشد. برای نمونه، آنگاه که در مقايسه وضعیت زندگی خود با دیگران، صرفا بر یک جنبه متمرکز می‌شوند و دیگر جنبه‌ها را نمی‌بینند؛ آنگاه که گاه غیرمنصفانه با عادی انگاری خوبی‌های زندگی خود، برخی کاستی‌های ظاهری آن را با دارایی‌های زندگی دیگران در یک بُعد خاص قیاس می‌کنند. یا مثلا، با نادیده‌گرفتن ویژگی‌های مثبت فراوان همسر خود، در دام مقایسه ویژگی‌های‌ ظاهری یا اقتصادی همسر خود با دیگران می‌افتند؛ یا با دیدن ماشین‌های وارداتی کشور همسایه، تمام مزایای کشور خود را فراموش می‌کنند‌. ✅ داشتن نگاه جامع و چندبُعدی به زندگی، یک ضرورت و یک هنر است و در وضعیت خُلقی افراد نیز کاملا مؤثر است. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس
توجّه به مضامین ادعیه به این فکر می‌کردم که فاصله ما با آنچه از ما انتظار می‌رود چقدر است‌. برخی از ما (اوّل از همه خودم) در حقّ خویش خیلی ظلم می‌کنیم و نه‌تنها در حق خود که در حق اولیای خدا هم... ما متأسفانه برخی اوقات شأن امام (علیه‌السلام) را رعایت نمی‌کنیم. از امام، باذن الله، خیلی کار برمی‌آید‌. به نظرم می‌رسد اگر قصد خودشناسی داریم، اندکی بر محتوای دعاهایمان متمرکز شویم. 👈 آیا این محتوا با ظرفیت وجودی ما، به‌عنوان انسان، و با آنچه خداوند قادر می‌تواند به ما ببخشاید، متناسب است؟! نیازهای ما تا چه حد به درستی شناخته شده‌اند؟ اگر، به فرض، تمام گرفتاری‌های مادی ما برطرف شد، قانع می‌شویم و کمال مان را با همین میزان می‌سنجیم؟ یا گاه، به تعبیر زیبای مولوی باید به این ادراک برسیم که بس زیادت ها درونِ نقص‌هاست؟ گاه، زیادت و توسعه وجودی ما در بلایی است که بر ما نازل شده. نمی‌دانم آن بلا، به تعبیر یکی از اساتید، خودساخته بوده یا خدا خواسته! امّا، اینکه ما در این موقعیت چه می‌کنیم مهم‌تر به نظر می‌رسد تا اینکه آن موقعیت چه هست! و گاه، آنچه ما زیادت می‌انگاریم، حقیقتا کاستی وجودی برای ماست؛ کسر شأن ماست! خلاصه، به این فکر می‌کردم که خدا و اولیای خدا، از 《منِ اشرف مخلوقات》چه انتظاری دارند و من از ایشان چه می‌خواهم؟! شناخت این موارد، یعنی یک حساب و کتابی که جایگاه من را با آنچه در شأن انسان است مورد سنجش قرار می‌دهد. فقط به‌عنوان یک نمونه، ببینیم با مضامین دعای مکارم الاخلاق چه نسبتی داریم... دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
آموزش رعایت حقوق دیگران و مسئولیت‌پذیری منطقی به فرزندان از دوران کودکی برخی از والدین، هنگامی که در هتل، مسافرخانه یا مکانی که متعلّق به خودشان نیست، قرار می‌گیرند، بسیار مراقبت‌ دارند که به وسائل دیگران خسارت و آسیبی وارد نسازند. این بسیار عالی است. امّا، اگر کودک آن‌ها خواسته یا ناخواسته آسیبی وارد کند و به ایشان اعلام کند، واکنش برخی از آن‌ها اضطراب و سپس خشم است. این واکنش والدین، در صورتی که تکرار شود، به تدريج کودکان را به سمت پنهان‌کاری سوق می‌دهد و دست‌کم دو آسیب جدّی دارد: ۱‌. شکل‌گیری ویژگی پنهان‌کاری یا عدم صداقت یا حتی دروغ‌گویی ۲. یاد نگرفتن چگونگی مواجه شدن با مواقع اینچنینی و جبران حقّ الناس ✅ روش مناسب‌تر این است که👇 اوّلا، به فرزندانمان آموزش دهیم که باید مراقب باشند به وسایل ديگران آسیبی نزنند. ثانیا، اگر خواسته یا ناخواسته به کسی یا چیزی آسیبی وارد کردند، لازم است آن را به طریقی جبران کنند. در این مورد خاص، جبران با عذرخواهی و پرداخت هزینه خسارت می‌توانند محقّق شود. 👈 بنابراین، هنگامی که کودکانمان به ما اعلام می‌کنند که مثلا به وسیله‌ای آسیبی وارد کرده‌اند، می‌توانیم ضمن یادآوری این مطلب که لازم است در این مورد مراقبت کنیم، از صداقت آن‌ها قدردانی کرده و تلاش کنیم راه جبران خسارت را به آن‌ها نشان بدهیم. مکمّل این مطلب این است که در قالب های مختلفی چون داستان و ‌‌... آن‌ها را متوجه این مطلب کنیم که جبران برخی خسارت‌ها آسان‌تر است و برخی دشوارتر. بنابراین، اهمّیت مراقبت، خودمهارگری، امانت‌داری و مسئولیت‌پذیری منطقی را به آن‌ها آموزش دهیم. از همینجا می‌توان به مضامینی چون توبه و استغفار و تقویت رابطه با خداوند نیز گریزی زد. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
بررسی یک تصوّر نسبتا رایج: آیا رعایت اخلاق، صرفا تحمّل یک سری محدودیت‌ها جهت رسیدن به سعادت اخروی یا سعادت اجتماع است؟! ❌ شاید بسیاری از مردم این طور گمان کنند که اخلاق‌هایی که از طرف بزرگان بشریت پیشنهاد شده در حقیقت پیشنهاد تحمّل محرومیت‌هایی است برای رسیدن به سعادت اخروی و برای رفاه حال اجتماع در دنیا؛ یعنی می‌پندارند که از لحاظ فرد و از لحاظ زندگی دنیوی صد درصد محرومیت است، و محرومیتی است که فقط به خاطر سعادت اجتماع در دنیا و تحصیل سعادت فرد در آخرت باید تحمّل کرد. 👈 امّا این تصور باطل است، زیرا نه سعادت اجتماع از سعادت فرد جداست و نه سعادت آخرت از سعادت دنیا جداست. 🔴 اساساً این فکر غلط است که یا باید محرومیت دنیا را تحمّل کرد و یا محرومیت آخرت را، و غلط است که ما گناهان را به عنوان محرومیت از سعادت تلقی کنیم. ✅ خداوند بخیل نیست که هم سعادت دنیا بدهد و هم سعادت آخرت. اگر گناهان سعادت دنیا می بود هرگز ممنوع نمی شد بلکه قضیه درست به عکس است: گناهان از آن جهت گناه شناخته شده که محرومیت آور است، مانع سعادت است، آثار سوء دارد در زندگی. اگر منع طبیب بیمار را - که مثلاً مرض قند دارد - از خوردن شیرینی و یا منع پدر و مادر فرزند را از خوردن غذای مسموم به معنی تحمل محرومیت است، گناهان نیز تحمل محرومیت است. شراب و قمار و فحشاء و دروغ و خیانت چه سعادت هایی هستند که ممنوعیت از این‌ها را ما محرومیت بخوانیم؟ 👈 همچنین سعادت فرد از سعادت اجتماع جدا نیست. سعادت اجتماع عین سعادت فرد است. گناهان اجتماعی یعنی اموری که به خاطر حفظ اجتماع و مصلحت اجتماع ممنوع شناخته شده مانند دزدی و ایجاد ناامنی و غیره، هر چند اثر مستقیم آنها متوجه خود شخص فاعل نیست اما به طور غیر مستقیم به خود او بر می‌گردد. اتومبیلی که همه سوار اویند و بیابانی را به سوی مقصدی طی می‌کنند متعلّق به همه است، اگر خراب شد و خللی در آن راه یافت جان همه در خطر است. پس همه به خاطر شخص خود و کسان خود دست به دست هم بدهند و از گناهان بپرهیزند و کشتی اجتماع را سالم و بی عیب نگه دارند. استاد شهید مطهری رحمه‌الله علیه (۱۴۰۲)، خطابه‌های اخلاقی، صص ۱۵۱_۱۵۰ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
چنان باش كه همیشه زنده‌ای و چنان باش كه فردا می‌میری ✅ كُنْ لِدُنْیاكَ كَأَنَّكَ تَعیشُ اَبَداً وَ كُنْ لِاخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَموتُ غَداً [منبع حدیث]. 👈 برای دنیایت چنان باش كه گویی جاویدان خواهی ماند و برای آخرتت چنان باش كه گویی فردا می‌میری... اگر انسان در خانه‌ای زندگی می‌كند و می‌داند كه دیر یا زود از این خانه به خانه دیگر خواهد رفت و برای همیشه در آنجا مستقر خواهد شد، امّا نمی‌داند كه چه روزی و بلكه چه ماهی و چه سالی منتقل خواهد شد، این شخص یك حالت تردید، هم نسبت به كارهای مربوط به این خانه كه در آن هست و هم نسبت به كارهای مربوط به خانه‌ای كه بعدها به آنجا منتقل خواهد شد پیدا می‌كند. اگر بداند فردا از این خانه خواهد رفت، هرگز دست به اصلاح این خانه نخواهد زد؛ كوشش می‌كند فقط كارهای مربوط به خانه‌ای كه فردا به آنجا منتقل خواهد شد اصلاح كند، و اگر بداند چند سال دیگر باید در این خانه بماند برعكس عمل خواهد كرد؛ خواهد گفت آنچه لازم است فعلاً این است كه خانه فعلی را سر و صورتی بدهیم، كار آن خانه فعلاً دیر نمی‌شود، فرصت زیاد است. در حالی كه شخص در تردید به سر می‌برد و نمی‌داند كه به‌زودی منتقل خواهد شد و یا سال‌های دیگر در این خانه خواهد ماند، شخص عاقلی پیدا می‌شود و می‌گوید نسبت به كارهای مربوط به این خانه كه فعلاً ساكن آن هستی چنین فرض كن كه برای همیشه در اینجا باقی خواهی بود، علیهذا اگر احتیاج به تعمیر و اصلاح هست انجام بده، ولی نسبت به كارهای مربوط به خانه دوم چنین فرض كن كه فردا منتقل خواهی شد، پس هرچه زودتر نواقص و ناتمامی های آنجا را تكمیل كن. 👈 نتیجه چنین دستوری این است كه انسان در هر دو قسمت كوشا و جدّی می‌شود. فرض كنید می‌خواهد دست به كار تحصیل علم و یا تألیف كتاب و یا تأسیس مؤسسه‌ای بزند كه سال‌ها وقت و فرصت می‌خواهد. اگر بداند عمرش كفاف نمی‌دهد و كارش ناتمام می‌ماند، شروع نمی‌كند. اینجاست كه می‌گویند چنان بیندیش كه عمرت دراز است. ولی همین شخص از نظر توبه و جبران گذشته‌ها، از نظر ادای حقوق الهی و حقوق مردمی، و بالأخره از نظر كارهایی كه وقت و فرصت كم هم كافی است، امروز نشد فردا، فردا اگر نشد پس فردا هم می‌شود انجام داد، چیزی كه هست ممكن است انسان امروز را به فردا و فردا را به پس فردا بیفكند، امّا فردایی یا پس فردایی نیاید، در این‌گونه كارها بر عكس نوع اوّل، لازمه این فرض كه عمر باقی است و وقت زیاد است این است كه لزومی ندارد شتاب به خرج داده شود. پس نتیجه چنین فرضی تأخیر و تسویف و اهمال است. در اینجا باید فرض كرد كه وقت و فرصتی نیست. پس معلوم شد در برخی موارد لازمه فرض اینكه وقت و فرصت زیاد است تشویق به عمل و اقدام، و لازمه فرض اینكه وقت كم است دست به كار نشدن است و در برخی موارد دیگر درست كار برعكس است، یعنی لازمه فرض اینكه فرصت و وقت زیاد است اهمال و دست به كار نشدن است و لازمه فرض اینكه فرصت و وقتی نیست دست به كار شدن است. پس موارد فرق می‌كند و در هر مورد یك گونه باید فرض كرد كه به عمل و اقدام منتهی گردد. ✅ حاصل معنی حدیث این می شود كه از نظر برخی كارها بگو اصل «بقای حیات و ادامه عمر» است و از نظر برخی كارها بگو اصل «عدم بقای عمر و كوتاهی آن» است. نک: مجموعه آثار شهید مطهری (رضوان‌الله تعالی علیه)، ج ۱۶، صص ۵۹۰_۵۸۸ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هدایت شده از گفتار پسندیده
از سویی زندگی مردم نیازمند «حل مشکلات»، «سبک زندگی سالم» و نیز «رشد و ارتقاء» است. از سویی دیگر، منابع اسلامی‌ گنجینه‌ای ارزشمند برای ساخت یک زندگی خوب، سالم و پیش‌رونده است. و از سوی سوم، طیفی از نیروهای انسانیِ مرتبط وجود دارند که می‌توانند این آموزه‌ها را به گوش مردم برسانند. آنچه در این میان به عنوان یک خلأ مطرح است، فقدان الگویی برای راهنمایی مردم است. راهنمایی تخصصی به ویژه در سطح گروهی، نیازمند الگویی است که از یک قالب مشخص پیروی کند و فرایند راهنمایی کردن را مشخص سازد. در این الگو، مربیان خواهند دانست برای انتقال معارف دین، چه مراحلی را باید طی کنند. در این کتاب شما با «ویژگیهای راهنما»، «موضوع راهنمایی» و «فرایند هفت مرحله ای راهنمایی» آشنا خواهید شد. 🗓 ۱۴۰۲/۰۹/۱۶ 📣 رسانه دینی باشیم 🌐 صفحات مجازی ایتا | تلگرام | ویراستی | آپارات
لذّت و سعادت انسان مادام که مراحل کودکی را طی می‌کند و نیروی تشخیص و تمیزش رشد نکرده و کمال نیافته، هر چیزی را که به حسب طبع لذيذ و مطبوع یافت خوب و هر چیزی را که به حسب طبع ناخوشایند و غیر مطبوع یافت بد و زشت می‌داند. در منطق کودک لغت «خوب» و لغت 《لذّت بخش》 مرادف یکدیگرند. 👈 [گویی] هر چیزی که لذّت بخش است خوب است و هر چیزی که لذّت بخش نیست و بر طبیعت ناگوار است بد و منفور است... ✅ ولی هر اندازه که قوّه تمیز و تشخیص رشد پیدا کند و عقل انسان نیرومند گردد بین خوبی و لذّت بخشی تفکیک حاصل می‌شود و انسان واقف می‌گردد که بسیاری از امور است که خوب است هر چند لذّت بخش نیست و بسیاری از چیزهاست که لذّت بخش است ولی خوب نیست. شهید مطهری رضوان‌الله تعالی علیه (۱۴۰۲)، خطابه‌های اخلاقی، ص ۲۵۰ پانوشت: البته در بسیاری مواقع، لذّت و سعادت با یکدیگر همراهند‌. به تعبیر سعدی (علیه الرّحمه): اگر لذّتِ ترکِ لذّت بدانی دگر شهوتِ نفس، لذّت نخوانی دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبِ راکدِ گل آلوده! مَثَل برخی کشورهای دنیا، چون آبِ راکد است. تا وقتی اوضاع طبیعی باشد، اذهان بسیاری از مردم، گِل‌های ته‌نشین شده زیر آن آب‌ها را نمی‌بیند و زلالیِ سطحیِ آب را ادراک می‌کند. کافی است دستی بیاید و با یک چوب، این آب را بر هم بزند! آن وقت است که کثیفی آن نمایان می‌شود. یکی از نمادهای تکان دادن آبِ راکدِ غرب بود تا حقیقت پُشتِ بسیاری از مفاهیم به ظاهر زیبا به همه دنیا نشان داده شود‌. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231