🥀#معرفی_شهداء_استان_فارس 🌷شهید حاج نعمت‌الله فضلی🌷 ☀️تولد ۱۳۱۷/۱۲/۲۸ ⛅️شهادت ۱۳۶۲/۷/۲۸ 🔹ماموریتی در جبهه، شناسایی ضد انقلاب🔹 🗓 12مهر ماه 1362 امروز به طرف اردوگاه و ميدان تير اندازی رفتيم و هر يک 10 تير به سوی 🎯هدف انداختيم . 🗓13 مهرماه 1362 امروز قبل از ظهر چهار توپ دو برد به طرف ما پرتاب شد که در نتيجه يکی در چند متری ⛺️چادرهای ما به زمين خورد و 🌳درخت از جا کنده شد و ترکش آن وسط چادرهای ما ريخت ولی آسيبی نرسيد و بعد از ظهر چند توپ ديگر آمد و يک دسته 10 نفری به طرف راست و يک دسته 10 نفری به طرف چپ برای شناسايی ضد انقلاب رفتيم و 🌥غروب برگشتيم. همان ساعت بود که ✈️هواپيمای دشمن پيدا شد و راکد ريخت و آسيبی نرسيد البته لطف 💚خدا شامل شد صبح همين روز چهارشنبه من در صبح گاه قرآن و دعای روز را خواندم و بعد دعا کرديم. 🕯 @IslamLifeStyles_fars

🥀#معرفی_شهداء_استان_فارس ✨شهید مجتبی قطبی✨ 🌱تاریخ تولد : ۱۵/۶/۱۳۴۰ 🍃 تاریخ شهادت:۱۹/۶/۱۳۶۴ 🌧یک روز بارانی دور تا دور یکدیگر در خانه نشسته بودیم که مجتبی هم از راه رسید. رو به من کرد و گفت: « بابا، از روی سند ازدواج به من یک فرش داده‌اند، برویم آن را بیاوریم.» گفتم: «امروز که بارانی است، باشد برای فردا.»🔆 گفت: « نه، امروز حتماً باید آن را بیاوریم.» همه با هم رفتیم و فرش را آوردیم. وقتی فرش را در خانه پهن کردیم، گفتم مبارکت باشد. گفت: «مبارک صاحبش باشد.» من که سر درنیاوردم، خنده نمکینی کرد و به سراغ تلفن ☎️رفت. بایکی از بسیجی‌های گردانش تماس گرفت. به اوگفت: « من قالی‌ات را گرفته ام، بیا و آن را ببر.»✅ بسیجی گفته بود:« امروز بارانی است، باشد برای فردا.» مجتبی گفت: « نه! همین امروز باید بیایی و آن را ببری.»☝️ نیم ساعت بعد، آن بنده خدا آمد و فرش را برد، بی آنکه مجتبی پولی 💰از آن بسیجی بگیرد. بعد از آن با لبخند رضایت، روی فرش کهنه اتاقش کنار همسرش نشست.🙏 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 @IslamLifeStyles_fars

✨ #معرفی_شهداء_استان_فارس 🌷شهید محمد پرویزی🌷 ☀️تولد: ۱۳۳۸ ⛅️شهادت: ۱۳۶۶/۱/۱۹ ✍وصیتنامه ﻋﺸﺎﻕ: به فرزندم بگویید ڪه پدرت خیلے تو را دوست داشت،💓 ولے اداے وظیفه و تڪلیف، از تو *مهمتر و واجب تر* بود.✅ به او بگویید پدرت گفته است که براے رضاے خدا ڪار ڪنے.✅ 🕯 @IslamLifeStyles_fars