🔻باید جادوگر شوید!
کارِ شما که میخواهید داستان و شعر بنویسید، جادوگری است. شما باید مخاطب را جادو کنید. این جادوگری قواعد و اصول و شیوهها و فرمها و راههای خودش را دارد. چه برای بزرگسال و چه برای کودک.
برای برای اینکه جادوگر خوبی باشید، باید بدانید چه کسی روبهروی شما نشسته است. شما باید ویژگیهای مخاطب خود را بشناسید، مقصد خود را از طریق خیال وارد ذهن او کنید و این خیال باید آنقدر قدرتمند باشد که مخاطب شما را تحت تأثیر قرار دهد.
تصور نکنید داستاننوشتن برای کودکان راحتتر است. نه؛ برای کودک نوشتن دشوارتر است.
ما فرزند و خواهرزاده و برادرزادهمان را میبینیم و تصور میکنیم کودکان را، این مخاطبینی که میخواهیم برای آنها بنویسیم و جادو کنیم، میشناسیم. اما میدانید مثلاً کودک چهار ساله با کودک شش ساله چه فرقی دارد؟
اگر فرقِ رفتار، فکر، حس و خیال بچهها را،به این دقت نمیدانید، پس اولین مشق مطالعاتی شما این است که یک کتابِ روانشناسی رشد پیدا کنید، و تفاوت این گروه سنی را دربیاورید. بعد از آن میتوانید وارد فضای داستاننویسی برای کودک شوید.
🔺برشی از درسگفتار «داستاننویسی کودک» استاد مصطفی رحماندوست
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻میخ صفحه نمایش میشن!
رسانههای تصویری همهٔ محرکها رو به کمال دارند؛ اون چهار محرکِ اصلی: نور، رنگ، صدا، تصویر.
این چهار محرک در اوج خودشون در رسانههای تصویری حاکم هستند. برای همین شما دیدید که بچههای کوچیک صفحههای نمایش رو نگاه نمیکنند بلکه میخِ صفحه نمایش میشند، به صفحه نمایش خیره میشند.
من همیشه در کارگاهها این مثال رو میزنم، شما صدا میکنید میگید نرگس، نرگس، نرگس ... هِی باید آستانهٔ محرک رو ببرید بالاتر، هِی باید صدا رو با لمس فیزیکی همراه کنید تا بچه توجه کنه، اون هم باز نگاه رو برنمیداره و بهتون جواب میده. نگاهتون نمیکنه ولی به محرکتون توجه میکنه.
ولی شما در این کارگاه انیمیشن این رو بدونید که با هیچ قصد و غرضی زیر دو سال بچهها نباید انیمیشن ببینند. چون بچه به محرکی با آستانهٔ خیلی بالا عادت میکنه و دیگه به سایر محرکهای محیطی جواب نمیده ...
🔺برشی از کارگاه «کودک و انیمیشن» استاد پرستو عسگرنجاد
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
🔻هشت ویژگی ساختاری خاطره
استیفن کینگ در کتاب «راز نوشتن» میگوید: «اگر زمان کافی برای خواندن نداشته باشید، زمان کافی برای نوشتن هم نخواهید داشت.» و این نکتۀ بسیار مهمی است. این تجربه را از من داشته باشید، حداقل دو ساعت در روز مطالعه کنید و حتماً روزی یک داستان کوتاه بخوانید. اصلاً یکی از راههای آموزش، خواندن است. کارگاه و کلاس شرکتکردن تا یک حدی در آموزش شما مؤثر است، اما بخش مهمی از آموزش، خواندن و مطالعه است. پُرخوانی باعث میشود شما لبریز از قصه و داستان شوید و بعد، ناخودآگاه میبینید بدون هیچ تلاش مضاعفی دارید داستان مینویسید. درواقع آن پرخوانی است که لبریز میشود و آغاز به نوشتن میکنید. پس خواندن و پرخواندن را جدی بگیرید.
🔺برشی از درسگفتار «خاطره نویسی» استاد یونس عزیزی
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
🔻ایدهٔ داستانی از کجا پیدا کنیم؟
ایدۀ داستان، خلاصۀ داستان نیست. ممکن است اصلاً پایانبندی داستان در ایدۀ داستانی شما نیاید. ایده مثل دانهای است که در خاکی بکاری. آن دانه الان نهال نیست اما قرار است نهال بشود. در ایدۀ داستانی فقط تعریف میکنید که دربارۀ چی میخواهید بنویسید. مثلاً میخواهم دربارۀ پسری بنویسم که در روستایی زندگی میکند و فلان حادثه برایش رخ میدهد.
یک راه رسیدن به ایده این است که از کلماتی که به شیوۀ خورشیدی به دست آوردید، استفاده کنید. راه دیگر این است که یک کاراکتر بسازید؛ یک شخصیت اصلی که پیش برندۀ داستانتان باشد و داستان حول او بچرخد. مثلاً در مورد همین مادر باردار، میتوانید روی شخصیتپردازی این مادر کار کنید و یک کاراکتر خاص و در عین حال باورپذیر بسازید و آنقدر او را خوب بشناسید که بدانید در موقعیتهای مختلف چه واکنشهایی خواهد داشت.
🔺برشی از درسگفتار «داستاننویسی مقدماتی» استاد فاطمه سرکارپور
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr