eitaa logo
- إسـراء -
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
408 ویدیو
12 فایل
. ﷽ - - شرایط ꧇) - @isra_s https://daigo.ir/secret/5952053169 تیم اسراء پیام‌هایتان را دریافت می‌کنند♡ و فرهنگِ نشر و فورواردِ مطالب مذهبی را به جآ آورید . إسراء : درشب سیر کردن .
مشاهده در ایتا
دانلود
- إسـراء -
‌ بارون منو یادِ تو میندازه پس بارونو خیلی دوسش دارم (: اندڪے طَراوَٺ روح:))
با بارونِ بعد از گرد و خاڪ، خدا میخاد جھانو واسهـ محرم آماده کنهـ :) این حسینِ کهـ همهـ دنیای ما رو پر کرده . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- إسـراء -
#محرم | #شب_اول | #مسلم_بن_عقیل آوردنش تو دارالعماره دست بستهـ همهـ‌ ۍ بدن خون آلود لبِ پاره دندون
| | لطفِ حسین ما را تنھا نمی‌گذارد گر خلق وا گذارد او وا نمی‌گذارد او کشتیِ نجات و کشتیِ شکستهـ ماییم مـولا بهـ کام غربال ما را نمیگذارد . .💔 زهرا به دوستانش قولِ بھشت دادھ‌است بر روۍ گفته ی خویش او پا نمیگذارد ما مستحق ناریم از بس گنهـ کاریم باید کهـ سوخت اما زهرا نمیگذارد وقتۍ پیغمبر خدا بهـ صدیقهـ طاھره خبر‌ داد کهـ فرزندت حسـین رو میکشند پرسید : بابا کجـا میکشنش؟!💔 گفت : بابا اون روزی کهـ میکشنش تو هستی یا نھ؟! فرمود : نهـ دخترم😭💔 + باباش علۍ در قید حیات هست یا نھ؟! - زهرا جان نھ دخترم😔 + بابا من چی من هستم یا نہ؟! - نه بابا جان💔 گریہ فاطمه بیشتر شد😭 + بابا جان پس کی هست تا بر پسرِ من گریہ کنهـ ؟!😭 فرمود : دخترم غصهـ نخوریا امتی میان مثل مادر بچهـ مرده بر حـسینِ تو زار میزنن 💔 گریهـ بانو بند اومد با لبخندی فرمود : بابا خیالم رو راحت کردی🥀 پیغمبر فرمود : دخترم باید بهم یهـ قولی بدے(: قیامت تو باید از زن‌هاشون شفاعت کنی‌ منم از مرد هاشون شفاعت میکنم . .🕊 السلام‌علیک‌یااباعبدالله . . بریم کربلا ؟!! کدوم کربلا ؟!! نسیمـے جـٰان‌ فَزا می‌آید بوۍ ڪرب‌و‌بَلا می‌آید'🖤 . . کاروانِ حسین[؏] رسیده . . - نامِ این محل چیست ؟ + عمورا ! - آیا این محل نامِ دیگری دارد ؟ اصحاب گفتند بلی ؛ + نینوا ، کربلاء . . امام تا اسِم کربلا را شنیدند شروع کردند بهـ گریستن و فرمودند : پیاده شوید؛ اینجا محلِ ریختنِ خونِ ماست و ھمین جا قبورمان زیارت خواھد شد . جدم رسول‌اللهـ چنین گفت . . بگم کربلاء کجا بود ؟!😭 بگـم کجا بود ؟!! همون جایی که کربلا میرسی میگن تلِ زینبیهـ اومد😭 اومـد بالا بلندی دخترِ امیرالمومنین راوی میگهـ دیدم دو دست روی سر گذاشت . . هی فریاد میزد : وا محمدا . . وا علیا . . وا اماھٌ . . آخهـ دید شمر بالای سر برادره دیگهـ فقط فریاد مـیزد : حسینم😭💔 با عجلہ از گودال قتلگاه برگشت'' گفت : داداشـو محاصره کردن هرکۍ با هر‌چی دستشهـ داره ضربه میزنه...😭 او میدویدو من میدویدم😭 داداش تا خواستم بھت برسم دیگهـ کار از کار گذشته بود دیگهـ شمر بالا سرت بود💔 فریاد زد شما‌ها رحـم ندارید جلوے خواهر برادرش رو با عصا میزنید😭😭 دوان دوان افـتاد و از بالای بلندی به سمت گودال قتلگاه هی زمین میخورھ و بلند میشه😭😭 بابے المستضعف الغریب، یا قتیل الله یا اباعبدالله . . نویسندھ : م.جعفرے [ https://eitaa.com/joinchat/2775515320Ce97d0e60f8 ] هر شب با روضھ هامون همراھ باشید ↻!
هدایت شده از - إسـراء -
بسمِ‌ربِ‌الحسین؏🌱! السلامُ‌علی‌الحسین؛ وعلی‌ٰ‌علی‌بن‌الحسین؛ وعلیٰ‌اولادِالحسین؛ وعلیٰ‌اصحاب‌الحسین؛
گشتهـ دارُ العزا، همهـ ی عالمین کربلایی شدھ، کاروانِ حسین یا حسین یا حسین . .
بهـ جایی کهـ رسیدند؛ دیدند اسبِ امام حسین[؏ قدم از قدم بر نمی‌داره . . اسب هاے دیگر را دیدند راه نمیرن؛ یک وقت جوان ها گفتند : آقا ! چرا این اسب ها راه نمی روند ؟ فرمود : ببینید از این عرب هاے باده نشین کسی هست در این سرزمین کهـ اسمِ این سرزمین را بلد باشد ؟ یک پیرمردی را آوردند . پرسیدند : آیا اسم این زمین را می دانی ؟ گفت : آری آقا؛ این زمین چند اسم دارد . قادسیه، غاضریه، شاطی ء الفرات آقا فرمود : این زمین اسم دیگری هم دارد ؟ گفت : این جا را نینوا هم می گویند . فرمود : آی مرد ! این زمین اسم دیگری ندارد ؟ گفت : چرا این جا را کربلا هم می گویند . آقا نگاهی به سرزمین انداخت و گفت : آی جوانھا بارها را پایین بیاورید، بار بهـ منزل رسید:)💔 | | ➜•🌿 「 Eitaa.Com/Isra_F
AUD-20211117-WA0013.mp3
9.81M
آه مِنَ الفِراق... 💔 اِے کَعبِه ے عِراق..... (((: اندڪے طَراوَٺ روح:))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- إسـراء -
#محرم | #شب_دوم | #ورود_به_کربلا لطفِ حسین ما را تنھا نمی‌گذارد گر خلق وا گذارد او وا نمی‌گذارد او
| | رقیھ[س] یعنی : سه‌سالهـ باشی و پــــدر برای دیدنت با ســــر بهـ خرابهـ بیاید !😔💔 الحسین💔 همون دختری کهـ . . چند لحظهـ ای میشهـ کهـ از باباش جداش کردن . .💔 گفت : بابا عمو عباسم کجاست ؟! ببینید چقدر سرم داد زدن منو دعوا کردن😭 بابا دخترِ بی‌ادبی مسخرھ می‌کرد منو عمه هر بار کهـ با گریهـ بغلم کرد یادِ آن صورت نیلۍ شدھ ی‌ مادرش می‌کرد بابا جونم . . جنگ من یک بهـ هزار است خدا رحم کند . . 😭💔 کفِ پاهایم پر خار است خـدا رحم کند . . 💔 سپرش تا بهـ سرم خورد سـرم درد گرفت 😭 زد بهـ بازوی منو بال و پرم درد گرفـت . . بهـ تو حرف بدی زد جگرم درد گرفت . . 💔😭 بابایی میگم چرا امشب ماھ نمی‌تابهـ . . خیمهـ ها خیلی تاریک و سرده . . این بدنم کبود شدھ با تازیانهـ 😭 چقدر شبیهـِ مادرت فاطمهـ شدھ . . پھلو و بازوش هم شکست سیلۍ و تازیانه هم خورد . . قرار بود امروز باباش بیاد نمیدونست کهـ بابا بدون سرِ . . 😭😭 سر رو کهـ دید تاب نیاورد یهو دیدن صداش نمی‌یاد 😭💔 بعضیا گفتن شاید خوابیدھ . . آخ بابا . .💔 دل تو دلش نبود منتظر بود بابا بیاد برھ رو پاش بشینهـ . .💔 یهـ روسرےِ نو هم از سکینهـ گرفتهـ بود تا بابا میاد زیبا باشهـ 😭😭💔 آخهـ میخواست موهاے سوختش رو بابا نبینهـ 😭 هی موهاش رو میبرد لای روسرے . .😭 وای خدا وای💔 زخـمِ پاهاشو میپوشونهـ یهـ دست بهـ پھلو هاش میگیره💔 ولی بابا . . ولی بابا . . 💔😭 بابا دیگهـ نمیتونست رقیه کوچولو رو تماشا کنهـ 😭 نمیتونست ببینهـ دخترش برای اومدنش چقدر مقدمهـ چیده بود . .💔 اومد و دخترکش رو با خودش برد . . اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ🖤💔 سخت‌است‌وقتےروضہ‌وصف‌دخترے‌باشد...💔 حالاتصور‌ڪن‌بہ‌دستش‌هم‌سرے‌باشد...🖤 حالا‌تصور‌ڪن‌ڪہ‌آن‌سر، ماھ‌خون‌رنگے‌‌درهالہ‌اے‌ا‌گیسویے‌خاڪسترےباشد...💔 واااای...😭🖤 دختر‌دلش‌پر‌مے‌ڪشد‌باباڪہ‌میآید...😔💔 موهاے‌شانہ‌ڪردھ‌اش‌در‌‌معجرے‌باشد...🖤 بابا ببین روسرے‌ مو بابا . . بابا . . بابا . . نویسندھ : م.جعفرے [ https://eitaa.com/joinchat/2775515320Ce97d0e60f8 ] هر شب با روضھ هامون همراھ باشید ↻!
هدایت شده از - إسـراء -
بسمِ‌ربِ‌الحسین؏🌱! السلامُ‌علی‌الحسین؛ وعلی‌ٰ‌علی‌بن‌الحسین؛ وعلیٰ‌اولادِالحسین؛ وعلیٰ‌اصحاب‌الحسین؛
من بھ هم ریختھ ام کاش کھ درهم بخری در شبِ اولِ قبرم ز تو دارم نظرے آمدم کہ مرا پیشِ حسینت ببرے گر دخترکی پیشِ پدر ناز کند . . گرھ کرببلاے همھ را باز کند . .