eitaa logo
🎋جوانان انقلابی
212 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
108 فایل
مقام‌معظم‌رهبرے: جوان‌ها‌امروز‌درفضاے‌ مجازے فعالند,فضاےمجازے مےتواندابزارےباشدبراےزدن توے دهان دشمنان✊ #بیاد_شہیدمحسن‌حججے و #شهیدجوادمحمدی «عضو شدن درڪاناݪے ڪہ دم از شہدا میزنہ سعادتـہ» [کپے با ذڪر #صلوات مجاز است✔]
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 (ص) ( به روایت اهل سنت ) و گرامی باد . روابط عمومی گروه پدافندهوایی حضرت معصومه (س) ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
40.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(ص) (به روایت برادران اهل سنت) هیچ تهیدستی سخت‌تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست. میلاد پیامبر مهربانی ها، حضرت محمد(ص)، بهانه خلقت و بر همه ی مسلمانان جهان مبارک باد . ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
بیست و ششمین واگویه‌ها‌ی عروج ملکوتی سردار حمیدرضا عسگری مورودی سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ تو که رفتی، من بار‍‍‍ِ همه خاطره ها بر دوش، کوچه به کوچه رد پایت را زمزمه کردم و در حوالی زخم هایی کهنه، یادت را بر شانه های باد آویختم تا در کوران سکّه و ضرب، تو هم رونق بازاری باشی که برای سرگرمی مردمان عصر دیجیتال و وبال، گل های مصنوعی در آن عرضه می‌کنند! آه! ای دریغ و ای دریغ! که آن شب های بدون بازگشت، افسانه ای بیش نبود؛ این را تو خود می‌گفتی، وقتی به جای لالایی مادر، گلوله ،ساز جدایی می نواخت! حالا من و این همه فاصله! من و دشت های بی کسی! من و یک بیابان غزل تنهایی! من و نگاه های پدر و مادری که همه خاطره هایشان، در آینه عکس به جامانده از تو، فرو می شکند و قصیده می شود. می‌دانم که باید می ماندم تا آن فصل های شکوفه باران را کوچه به کوچه مویه کنم و در خویش شکسته، فریاد برآورم؛« ای مادران شهید! دلتنگی تان مباد! آنان در ختانند، بارانند، آنان، نیلوفرانی اند که از حمایت دستان خدا برخورداند! آنان در همیشه ای از بهار ایستاده اند! بی مرگ!» هنوز پس از سال ها طعم آفتاب داری و من در گلگشتی از خاطره ها تو را مرور می کنم! ای کاش دوباره باران بود و قِصه های تو در رطوبت مطبوع سنگر! ای کاش هوای بارانی آن روزها در تقویم زمان ما حسّ می شد و من دوباره مقیم گریه های تو می‌شدم. ای کاش! ای کاش…! در شگفتم تو در این همه بی نشانی، ساکن بهار در مجاورت درختان شده ای، با خانه ای رو به آفتاب و ما درماندگان کاخ های شُهرت، تصویر بلند پاییز را در قاب سرگرمی ها به تماشا نشسته ایم و به سنفونی برگ ریز خزان دلخوشیم! ای عابر نورانی خیابان های «عندربهم یرزقون»، پس از سال ها بی خبری به دیدارت آمدم؛ دست، بی‌اراده بر سنگ مزارت فروچکید و زبانم در کامِ عادت چرخید تا زمزمه کند: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین… ،خدایا کدام بی معرفتی بالاتر از این است که برای متنعمان مائده حق که خود بشارت« لمن یقتل» داد، فاتحه خواند! در این فَوَران بغض و در روزگاران رفاقت آدم و آهن ، من دخیل نگاه ابری تو می شوم که هیچگاه کهنگی ندارد! و در گریز و گزیر از عقل معاش اندیش، راهی خانه ای هستم که اهالی اش، عصای زمانه کهولت را پیشکش شفاعت در روز حشر کرده اند.آه ! همه حجم زندگی کوتاه، اما پُر بار تو، رؤیای یک شبه ای بود که بر مژگان مادر نشست، اما از آن روز این خانه و این کاشانه، بوی پونه و اقاقی دارد و باغچه ای که از حسّ بودن تو لبریز است! بگذار من این دفتر را به پایان ببرم و قافیه های ناموزون شعرم را بر طاقچه حسرت و آه بگذارم که تو قصیده ای هستی که انتها نداری! تو خود می دانی که این قلم و این شعر و این دل، در برابر آن قامت آسمانی، کودکانی بیش نیستند که همه بزرگی شان را در کوچه های تنگ و باریک می جویند ! اما بگذار این واگویه هم با نام آفتابی تو، آغازی بر همه بی انتهایی ات باشد. زندگینامه شهید رشید سپاه چکیده ای از زندگینامه شهید صابر خسروی سردار رشید سپاه اسلام، فرمانده تخریب تیپ یکم امام حسن(ع) در پی می آید. سخن از سرداری است رشید و دلاور، جوانمردی ایثارگر و بنده ای از بندگان مخلص که جز به رضایت حق نیندیشید و سرانجام در کوران سخت امتحان الهی، جرعه نوش شهادت در شب های بلند مقاومت و ایثار شد و چنان در آسمان عشق بال گشود که گذر زمان، زخم فراقش را در دل های شیفتگانش افروخته تر می کند… شهید «صابر خسروی» در ۱۳۴۱_در_شهرستان_دارا_استان_فارس_چشم_به_جهان_گشود. چه تاریخ مبارکی! در همان سال ها که امام(ره) آنان را سرباز جانباز خویش خواند و فرمودند:«یارانم در گهواره ها هستند». او که در خانواده ای مذهبی و متدین متولد شد، در بدو تولد نوای اذان و اقامه در گوش راست و چپ او سردادند و همین طنین ملکوتی بود که تا آخرین لحظات در روح و وجود او تاثیر گذاشت و آن عزیز را به یک انسان کامل مبدل کرد. ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4