ابوالقاسم_عارف_قزوینی، فرزند ملاهادی وکیل، #شاعر و #تصنیف_ساز دوره ی #مشروطه که تصنیف های او از آن زمان تاکنون بر سر زبان ها جاری است در سال ۱۲۵۹ خورشیدی در #قزوین متولد شد. در زادگاهش خواندن و نوشتن فارسی و صرف و نحو عربی را آموخت و نزد اساتید فن خط شکسته، نستعلیق، موسیقی و آواز را به خوبی فراگرفت. مدتی هم به اصرار پدر به مشق روضه خوانی پرداخت و رسماً معمم و وصی وی گردید. اما خرافه پرستی و سطحی نگری دینی رایج در آن روزگار عارف را از روحانیت روی گردان کرد و او پس از مرگ پدر عمامه را از سر برداشت. عارف در هفده سالگی به تهران آمد و به دلیل صدای خوش مورد توجه شاهزادگان قاجار قرار گرفت. #مظفرالدین_شاه که آوازه اش را شنیده بود، دستور استخدام عارف را در دربار داد، ولی عارف به هر حیله از این شغل به قول خودش ننگین سرباز زد. #عارف این رویه را در سراسر عمر به خوبی ادامه داد و هیچ گاه هنرش را وسیله ی ارتزاق خود قرار نداد و با قناعت و مناعت طبع گذران زندگی نمود.
عارف در ابتدای کار هنری خود از #وقایع_سیاسی به دور بود، ولی #انقلاب_مشروطه او را به شاعری #انقلابی، #آزادی_خواه و #میهن_پرست تبدیل کرد. وقایع انقلاب به گونه ای شاعر جوان را تحت سیطره ی خود قرار داد که بقیه ی مسایل زندگی او در درجه ی دوم اهمیت قرار گرفت.
عارف روز 2 بهمن ۱۳۱۲ در دره ی مرادبیگ همدان در تبعید رضاخانی و در تنگ دستی و عسرت درگذشت.
@isva_ir