واقعا الان خیلی زیاد روی مود ' خدایا دارم میبینم واسه بقیه چیکار میکنی ها ' هستم
این خیلی دردناکه که میبینم به چه چیز های وحشتناکی عادت کردم فقط چون بعدش اتفاق های بدتری افتادن
It's not okay but okay
از وقتی که این ویدیو رو دیدم یه جور عجیبی احساس غم و سنگینی خیلی زیادی میکنم ، انگار این رو میدونستم ولی نمیخواستم هیچوقت بشنومش انگار میخواستم هنوز خودم رو گول بزنم که اینطوری نیست که واقعا خوشحالی کم و کمتر بشه امید داشتم که بتونم پیداش بکنم و الان دیگه فکر نکنم امیدی داشته باشم
+ عشق وقتیه که همراه هم درد رو تحمل میکنید وقتی تصمیم میگیری به جای فرار کردن بمونی . حتی اگه شک داشته باشی کنار هم میمونید ، عشق اینطوریه .
- توضیحاتت طولانی بود ، مردم وقتی درمورد چیزی مطمئن نیستن خیلی درموردش فلسفه میچینن
- queen of tears
هدایت شده از "Out of the blue"
من اونروز گریه نکردم ، اما وقتی دستم گیر کرد به دستگیره ی در گریه کردم ، وقتی با مامان و بابا بیرون نرفتم گریه کردم ، وقتی پام گیر کرد و خوردم زمین گریه کردم ، وقتی غذا تند بود گریه کردم ، وقتی کرکتر سریالم مرد گریه کردم ، وقتی آشپزی میکردم گریه کردم ، وقتی موهامو شونه میکردم گریه کردم ، وقتی میکاپ میکردم گریه کردم ، ذهنمو نمیتونستم جمع کنم اما موقع مرتب کردن اتاقم گریه کردم ؛ من بعد از اون سر هرچیز کوچیکی که پیش اومد گریه کردم ، هنوزم گریه میکنم.