eitaa logo
هنر جنگ شناختی | کانال آموزشی- تحلیلی
18.5هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3هزار ویدیو
79 فایل
🪖 کانال آموزشی علوم و جنگ شناختی و جنگ ترکیبی... 📌هنر عالی جنگ شناختی این است که دشمنت را بدون جنگیدن شکست دهی ⚔️ 👇 @iwebnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
31.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 نماهنگ 🛑 . 📍شاعر: 📍خواننده و آهنگساز: ساسان نوذری 📍تنظیم کننده: ساسان نوذری 📍تدوین کننده: علی شاهی . ✅ بیست و پنجمین کنگره ملی شعر دفاع مقدس و مقاومت . 📍بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس 💡 هوش سفید| سید علیرضا آل‌داود 🇮🇷 جنگ شناختی | سواد رسانه‌ای 👇 @aledavood 👈 عضو شوید
• شرطِ ولا • سروده‌ی محمد حسین انصاری نژاد در استقبال از غزل رهبر حکیم و ادیب انقلاب، که بیتی از آن را در آستانه‌ی عملیات تنبیهی « وعده صادق » علیه رژیم کودک‌کش و غاصب صهیونیستی خواندند. 📍مطلع غزل امین شعر انقلاب این است: دِلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گِردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز . . چه گفت آینه بر خیز و از بلا مگریز به جز به حضرتِ روحی له الفدا مگریز به روزِ واقعه شرطِ ولا بلانوشی‌ست به شامِ حادثه برخیز از بلا مگریز از آن درخت تو انی انااللهی بشنو به حُکمِ لاتَخَف از بیمِ اژدها مگریز بزن به گُرده‌ی دریا عصای معجزه را هزار نیل بر آشوب با عصا مگریز اگربه هم بخورَد نظمِ آسمان مهراس به وقتِ چرخشِ منظومه‌ی هدا مگریز به شرحِ سلسله‌ی موج‌ها کسی می‌گفت که از خدای به دامانِ ناخدا مگریز در استجابت گیسوی لیله الاسراست امامِ آینه‌ها دست بر دعا، مگریز بر این کرانه، شبیخونِ خشم زیتون‌هاست از این کرانه‌ی زیتونی خدا مگریز تمامِ معرکه گُلچرخ ذوالفقار علی‌ست تمام معرکه توفان لافتیٰ، مگریر به هر کران هیجان ستارگان بنگر ستاره سوختگان را بزن صدا، مگریز به خون غزه که شرب الیهود شد سوگند در آ به قلعه‌ی خیبر از آن غزا مگریز بگو به مدعی انکارِ آفتاب چرا در این تجلی و الشمس و الضحیٰ مگریز جراحتی‌ست اگر قبله‌ی نخستین را اجابتی‌ست در آن قبة الصّفا مگریز چه گفت آینه « فّرو إلی الامام » تو را چه گفت آینه الا به سوی ما مگریز اگر تمامِ زمین غرقِ شمر و حرمله شد در اقتدا به شهیدانِ کربلا مگریز صدای کیست به لبیک یا امین الله قسم به شورِ امینانِ کبریا مگریز . . ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• شق القمر • . . مشک بر دوش سوی علقمه رفت، تا که شق‌القمر نشان بدهد تا که چشمش هزار معجزه را، بین خوف و خطر نشان بدهد شیهه در شیهه اسب و گرد وسوار، آسمان مکث کرده تا چه کند؟ خیمه در خیمه گریه می‌شنود، آب را شعله ور نشان بدهد؟! مشک لب‌تشنه گرم زمزمه شد، گریه‌های رقیه در گوشش تا که یک دشت لاله‌عباسی، غرق خون جگر نشان بدهد قبضه‌ی ذوالفقار در مشتش، خشم دریاست در سر انگشتش کربلا قلعه قلعه خیبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد با خودش فکر می‌کند که فرات، عطش باغ را نمی‌فهمد می‌رود معنی شکفتن را، فوق درک بشر نشان بدهد همه‌ی خشم خونفشان علی، در صدایش وزیده، می‌خواهد خطبه شقشیقه‌ای دیگر،‌ با رجزها مگر نشان بدهد ساعتی بعد آفتاب گرفت، لحظه بعثتی شگفت آمد سوره‌ای قطعه قطعه در دستش، رفت شق‌القمر نشان بدهد . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a