#سخنرانی #روز_سوم #ماه_رمضان
موضوع: *انبیا الگو و #اسوه ما در #تسلیم اراده خود در برابر اراده الهی*
😇 حاجآقاعابدینی:
🎓 کتابهای علمی این گونه است که مفاهیم را توضیح میدهند. جای خودش علم است (و) باید همان طور هم باشد، اما کتاب #هدایت ، کتاب #علم نیست؛ یعنی نمیخواهد مثل روش علمی پیش برود.
🎬 مثلا در قصههای انبیا شروع میکند یک قصه را به اوج خودش میرساند اما یک دفعه رهایش میکند. به عنوان مثال، خیلی زیباست قصهی موسای کلیم، وقتی که از پیش شعیب سلام الله علیه برمیگشت ... موسی رفته بود پیش شعیب پناهنده شده بود. به خاطر کسی که کشته بود😱، از دست فرعون فرار کرده بود🏃♂. بعد از ده سال بر میگشت. هنوز عنوان فراری را داشت. از بیراهه میآمد. در یک جایی ... رعد و برق 🌩 و سرما 💨 و باران 🌧، خیلی شدید شد. به طوری که راه را که داشتند از بی راهه میرفتند، گم کردند😵. آن جا قرآن کریم خیلی زیبا اوج مسئله را وقتی ترسیم میکند که حالا روایت دارد همسر موسی هم حامله بود🤰. سختی کار مضاعف بود. تمام گوسفندانی 🐑 هم که همراه موسی در سال آخر به عنوان اجرت موسی بود ... در اثر رعد و برق 🌩 و پراکندگی و سرما داشتند از هم جدا میشدند. هر کس به سویی میرفت. هم سرمایهی مالی اش را داشت از دست میداد، هم همسر و خانواده اش 👪 داشتند آسیب میدیدند. این جا انسان به چه کسی احتیاج دارد؟
یک آتشی 🔥 از دور دید. وقتی آتش را از دور دید ... به سمت آتش رفت. تعبیر قرآنی این است که بروم «أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى» (طه/ 10) یا (اینکه) راه را پیدا بکنیم_بالاخره آتش نشان میدهد کسی آن جاست. برویم راه را از او بپرسیم_یا آتشی از آن جا بیاوریم (تا) این جا از سرما نجات پیدا بکنیم ... یک دفعه میبینید وقتی میرسد به آتش، به آتش که رسید، قصه عوض میشود. فقط آن جا #خدا تجلی میکند «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» (طه/ 12) آن مباحث عظیمی که در بعث موسی به نبوت ایجاد میشود، دنبال چه بود؟ (دنبال) آتش، تا راه پیدا بکند. راه پیدا کردن هم خیلی زیباست. تا راه را پیدا بکند در بیابان یا از سرما نجات پیدا بکند. به آتش میرسد اما وقتی میرسد، یک طور دیگری میشود. دیگر قرآن کاری ندارد بعد از این چه شد. کاری به بقیه اش ندارد، چون کتاب #قصه نیست. نگاه #علمی به مسائل ندارد. بعد بگویند چه شد؟ پس همسر موسی چه شد؟ آن شدتِ گم شدنِ موسی چه شد؟ جای دیگری گم شده بود در زمین، (اما) در آسمان پیدا شد؛ بعث به رسالت شد موسای کلیم. آنهم نبی اولوالعزم!!! لذا قصه را رها میکند. قرآن در نظام علمی هم همین طوری است. در نظامهای دیگر هم این طوری است. قرآن کاری به این ندارد که این روش در نظام علم چگونه است، در نظام داستان چگونه است، بلکه چون قصه اش بر اساس #هدایتگری است ... آن جایی که به هدایت گری منجر میشود را میآورد #بقیه را نمیآورد.
👐 پس تمام مفاهیمی را که ما دنبالش هستیم در هدایتگری، در کمالات، (قرآن) در ذیل قصهی انبیا بیان کرده (است) ... لذا (در قرآن) در ضمن وجود مبارک انبیا علیهم السلام، تمام (این) مفاهیم کمالی دین مطرح شده است ... اینها (پیامبران الهی) به عصمت رسیده اند و هیچ فعلی، قولی، هیچ حرکتی، هیچ رفتاری از اینها خالی از #ارادهی الهی نیست...
🐳 ذیل جریان حضرت یونس نبی سلام الله علیه، ... «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا» (انبیاء/ 87) ... (یونس) آمد تقاضای عذاب کرد و مقدمات عذاب (هم) فراهم شد. عذاب آمد بر قوم یونس. (یونس) از قوم خارج شد. وقتی که از قوم خارج شد. (با اینکه) طبق عقل ما، طبق نگاه عقلانی ما، یک امر صحیحی است، اما آن جا خطاب و عتاب میشود به یونس، که یونس! چرا قبل از این که به تو بگوییم برو، رفتی؟ این گناه نیست. این تحت امر بودن تمام حرکات و سکنات، تحت امر و نهی الهی بودن است یعنی ... به جایی میرسند انبیا در کمال، که تمام لحظه لحظهی وجودشان تحت #ارادهی الهی میشود. (البته) با #اختیار خودشان، با کمال خودشان. یک انسان، کمال نهایی اش این است که به جایی برسد که نه فقط در واجبات و محرمات، نه فقط در مستحبات و مکروهات، بلکه در لحظه لحظهی عمرش، امرش دائر این باشد که #خدا به او گفته چه بکن، به او گفته این کار را بکن یا نکن. این اراده نداشتن #نقص نیست. (بلکه) با #اراده (و انتخاب خودش) به این جا رسیدن است. نه این که این رسیدن، به این که انسان اراده نداشته باشد. نه! انسان میبیند: خدا در وجود او حاکم باشد از (خود) او #اولی است.
🖇 ... (قسمت اول)
📚 منبع: جلسه 94/11/10 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386