eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
260 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
145 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🌙 🔹 إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَىٰٓ أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى ۙ الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلَىٰ لَهُمْ 🔸 بی‌شک آن كسانی كه پس از روشن شدن [به همان عقاید باطل و كردار ناپسندشان‌] برگشتند [و دست از قرآن و پیامبر و حقیقت برداشتند] درواقع شیطان زشتی‌هایشان را در نظرشان و آنان را در دور و دراز انداخت. 📚 محمد - 25 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
306913025_-210543.mp3
3.18M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۲۵ تا ۳۰ سوره محمد 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: * دوران * 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🙇‍♂ ملائکه مدبرات عالم هستند، وقتی ملائک به انسان میکنند یعنی علل العالم اقتدا می‌کنند به انسان. لذا اگر انسانی بکند و خودش را این جا مشغول بکند، نه فقط خودش را کرده بلکه روایت دارد همه‌ی عالم نسبت به او عند الله و میکنند که ما را هم ضایع کرده است. جواب دادن این ضایع کردن برای انسان خیلی در روز حساب سخت و سنگین می‌شود. 😫 آدم علیه السلام آنجا دفن شد. بعد وقتی جبرئیل و ملائکه خواستند بروند، شیث شروع کرد به گریه کردن زیاد. گفت حالا تازه می‌فهمم که باب نبوت مسدود شده و رابطه با عالم غیب قطع شده است. جبرئیل گفت ما بر تو نازل می‌شویم و خداوند با تو مأنوس است. بعد از رفتن جبرئیل قابیل که از کوه از دست آدم فرار کرده بود آمد پایین شروع کرد شیث را تهدید کردن. من برای میراث هابیل را کشتم تا در حقیقت بر من نگذاشته باشد و فرزندان او بر فرزندان من نکنند. اگر تو بخواهی اظهار بکنی حتما تو را هم خواهم کشت. قابیل تنها نبود. از این جا میراث نبوت شد. به خاطر این تهدید‌ها شیث اظهار نبوت نکرد. ⚔ فرزندان قابیل با فرزندان شیث و بعضی از فرزندان آدم یک جنگ طولانی مدت را تا زمان حضرت نوح داشتند. سیطره هم با فرزندان قابیل بود. شاید ده واسطه از آدم تا نوح ادامه دارد که اولی آن‌ها شیث است که همه پنهان بودند. یعنی دعوتشان پنهان بود و با عده‌ی کمی ارتباط داشتند. لذا یکی از ‌های سیئه قابیل این عدم اظهار نبوت بود. لذا تا دوران نوح انبیا آشکار نبودند وعده‌ی شان هم به نوح بود. لذا از زمان آدم به شیث خطاب شد که به فرزندانت بگو هرکه بود به نوح بپیوندند لذا نوح بود برای دوران خودش. 😡 منحرفین دوران صدر اسلام هم که میراث نبوت نبی ختمی را جدا کردند یکی اش همین بود که اظهار آن میراث دیگر نبود. حضرت علی سالیانی مشغول به زراعت بود. حضرت علی در آن زمان در آن جامعه به کشاورزی مشغول می‌شده، چاه حفر می‌کرده، زمین آباد می‌کرده، وقف می‌کرده، چقدر چاه کنده. حضرت علی که علم اولین و آخرین بوده مشغول بوده به چاه کندن. برای علی فرقی نمی کند اما برای مردم آن زمان چقدر اوج بوده که حضرت علی علیه السلام مشغول زراعت باشد. 🌊 نوح علیه السلام نبی‌ای بود که کرد. امام صادق علیه السلام در روایتی اشاره به این مستخفی بودن انبیا می کنند و را توضیح می دهند که وضعیت ما هم الآن مثل جریان شیث است. لذا اگر کسی در زمان فشار ظالمان خیلی مسائل را بکند این کارش مورد تایید و اجازه ما نیست. دوران ، دوران نیروهاست، دوران است، دوران است، دوران شکل دهی و ارتباط مومنان با هم است. اما در حقیقت دوران تقیه، دوران تقیه‌ی انفعالی نیست بلکه در دوران تقیه می‌شود. آماده می‌شود برای دورانی که وقتی زمینه اش پیدا می‌شود کاملا جلوه می‌کند. 🧖‍♂🧖‍♀ فرزند هابیل و شیث با هم ازدواج کردند. نسل عموم انسان‌ها از این‌ها هستند. اما فرزندان قابیل به عنوان اهل و کسانی که در نسل هابیل و شیث ایستادند، در مقابل ابرار ایستادند. عمدتا قدرت و سلطه و سیطره با فرزندان قابیل بود و فرزندان شیث و هابیل که با هم ازدواج کردند و عمده صلحا که از این نسل هستند از همان افراد از این نسل هستند. البته در طول تاریخ بعضی جاها این‌ صلحا سیطره پیدا می‌کردند، مثل دوران سلیمان و داوود نبی علیهما السلام ولی اکثر دوران ها آن‌ها سلطه داشتند لذا اشقیا عمدتا از نسل قابیل هستند. 📚 منبع: جلسه 95/02/04 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
1601511168_-210545.mp3
2.8M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 بیست و سه نفر 🌹 حَرب لِمَن حارَبَکم عکس گرفتن با صدام حسین بیش از حد برایمان سخت و نفرت‌آور بود. اما ما اسیر بودیم و چاره‌ای جز انجام دادن فرمان نداشتیم. با جمع شدیم پشت صندلی صدام. حال بدی داشتم. نمی‌خواستم در عکس دیده بشوم. سرم را پایین گرفتم. همه چیز برای گرفتن یک عکس یادگاری مهیا بود. اما این عکس چیزی کم داشت؛ لبخندی که روی لب‌های ما باشد و فضای عکس را کاملا عاطفی کند. صدام زیرکانه، برای عوض کردن چهره‌ درهم رفته‌ ما دست به کار شد. از ما پرسید: «کدام یک از شما می‌تواند یک جوک تعریف کند؟» هیچکس پاسخی نداد. صدام گفت: «پس هِلا برای شما یک جوک می‌گوید.» اما هلا لحظه‌ای کوتاه سرش را از روی کاغذ نقاشی‌اش برداشت و کودکانه گفت: «نُچ» نقشه صدام برای خنداندن ما نگفت. اما لحن کودکانه‌ هلا جوری بود که ما خنده‌مان گرفت و عکاس‌ها از لبخند ناخواسته‌ دو سه نفر از بچه‌های ما به موقع استفاده کردند. جلسه تمام شد. صدام رفت و ما به زندان بغداد برگشتیم.  📚 آن بیست و سه نفر - ص ۴۰۴ ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386