eitaa logo
جبارنامه
290 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
565 ویدیو
30 فایل
کانال علی جباری ⌛پژوهشگر و مدرس تاریخ 📗مؤلف کتاب امامان شیعه در منابع اهل سنت 🖋️طلبه،سخنران،مداح و کمی شعر و مقاله 💻مدرس نرم افزار های علوم اسلامی 📻 کارشناس مجری رادیو معارف (برنامه پرسمان تاریخی) راه ارتباطی: @Jabbari1981
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹چقدر تلخ و دردناک است که دخترت دیگر از مدرسه بر نگردد😭 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
روزى زنبور و مار با هم بحثشان شد. مار می‌گفت: آدم‌ها از ترس ظاهر ترسناک من می‌میرند، نه بخاطر نیش زدنم! اما زنبور قبول نمى‌کرد. مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود نزدیک شد و رو به زنبور گفت: من چوپان را نیش مى‌زنم و مخفى می‌شوم؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمایى کن! مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان. چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد. مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد. سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند: این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایى کرد! چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید، از ترس پا به فرار گذاشت! او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادى هم استفاده نکرد... چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد! 👈 بسیاری ازبیمارى‌ها و مشکلات این چنین هستند و آدم‌ها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود می‌شوند. پس همه چیز به برداشت ما از زندگى و شرایطى که در آن هستیم بر می‌گردد. برای همین بهتر است دیدگاهمان را به همه چیز خوب و مثبت کنیم. "مواظب تلقین‌های زندگی خود باشید. 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
1_768647880.pdf
12.8M
👆👆 نسخه‌ی پی‌دی‌اف سه کتاب کاربردی؛ ✅ کتاب مصور ▫️بیست دلیل عقلی و روانشناسی برای حجاب با زبانی کاملا ساده و جوان‌پسند، پرتیراژترین کتاب حجاب در سالهای اخیر ✅ کتاب ▫️چه تنظیماتی روی رایانه و گوشی انجام دهیم تا محتوای مستهجن در دسترس نباشد؟ ▫️ چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا آسیب‌های اینترنت را به حداقل برسانیم؟ ▫️چه چیدمانی در خانه پیاده کنیم تا آسیب‌های فضای مجازی کاهش یابد؟ ✅کتاب ▫️راهکارهای عملی کنترل شهوت و نگاه 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
دعای ماه مبارک رمضان🤲 التماس دعا🙏 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
دعای ماه مبارک رمضان🤲 التماس دعا🙏 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
🔻هنگامی که ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد با مشکل کوچکی روبرو شد. آنها دریافتند که خودکارهای موجود در فضای بدون جاذبه کار نمی کنند، جوهر خودکار به سمت پایین جریان نمی یابد و روی سطح کاغذ نمی ریزد برای حل این مشکل آنها شرکت مشاورین اندرسون را انتخاب کردند. تحقیقات بیش از یک دهه طول کشید، دوازده میلیون دلار صرف شد و در نهایت آنها خودکاری طراحی کردند که در محیط بدون جاذبه می نوشت زیر آب کار می کرد، روی هر سطحی حتی کریستال می نوشت و در دمای زیر صفر تا سیصد درجه سانتیگراد کار می کرد. 🔺روس ها راه حل ساده تری داشتند آنها از مداد استفاده کردند! 🔹«گاهی راه حل کنار ماست، فقط باید چشم ها باز باشد» 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
دعای سی_ام ماه مبارک رمضان🤲 التماس دعا🙏 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
خواجه‌‏اى "غلامش" را ميوه‌‏اى داد. غلام ميوه را گرفت و با "رغبت" تمام میخورد. خواجه، خوردن غلام را میديد و پيش خود گفت: كاشكى "نيمه‌‏اى" از آن ميوه را خود می‌‏خوردم. بدين رغبت و خوشى كه غلام، ميوه را میخورد، بايد كه "شيرين و مرغوب" باشد. پس به غلام گفت: "یک نيمه" از آن به من ده كه بس خوش میخورى. غلام نيمه‌‏اى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار "تلخ يافت." روى در هم كشيد و غلام را "عتاب" كرد كه چنين ميوه‏اى را بدين تلخى، چون خوش می‌خورى. غلام گفت: اى خواجه! بس "ميوه شيرين" كه از دست تو گرفته‌‏ام و خورده‌‏ام. اكنون كه ميوه‌‏اى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه "روى در هم كشم" و باز پس دهم كه شرط "جوانمردى و بندگى" اين نيست. "صبر" بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينی‌هاى بسيارى است كه از تو ديده‌‏ام و خواهم ديد. "همیشه از خوبی آدمها برای خودت دیوار بساز" هر وقت در حق تو بدی کردند، فقط یک اجر از دیوار بردار، بی انصافیست اگر دیوار را خراب کنی 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت: تو نگران چی هستی؟ دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن! 👈امام صــادق علیه السلام: اگر دوست ‌دارى خداوند بر عمرت بيفزايد پدر و مادرت را خــوشحال کن. 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
🔴 پنج خصلت مداد 🔹عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. 🔸کودکی پرسید: چه می‌نویسی؟ 🔹عالم لبخندی زد و گفت: مهمتر از نوشته‌هایم، مدادیست که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! 🔸پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. 🔹عالم گفت: پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آنها را به دست آوری. 1⃣ اول: می‌توانی کارهای بزرگی کنی اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند و آن دست خداست! 2⃣ دوم: گاهی باید از مدادتراش استفاده کنی، این باعث رنجش می‌شود ولی نوک آن را تیز می‌کند پس بدان رنجی که می‌برى از تو انسان بهتری می‌سازد! 3⃣ سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك‌كن استفاده کنی پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! 4⃣ چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می‌آید! 5⃣ پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می‌گذارد پس بدان هر کاری در زندگیت مى‌كنى، ردی از آن به جا مى‌ماند. پس در انتخاب اعمالت دقت کن! 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید! آن جوان پیش یکی از اساتید خود رفت و چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای تامین خرج زندگیمان در خانه های مردم رخت و لباس می شست. حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است. به نظرتان چکار کنم!! استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم؛به منزل برو و دست مادرت را بشوی، فردا پیش من بیا تا بگویم چکار کنی. جوان به منزل رفت و با حوصله دست های مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود شست. اولین بار بود که دستان مادرش را در حالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را می دید، طوری که وقتی آب را روی دستانش می ریخت از درد به لرز میفتاد. پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را به من نشان دادید! من مادرم را به امروزم نمی فروشم، چون او زندگی اش را برای آینده من تباه کرد!! 👈 تا هستند؛ قدرشان را بدانیم. 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh