eitaa logo
جبارنامه
276 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
530 ویدیو
29 فایل
کانال علی جباری ⌛پژوهشگر و مدرس تاریخ 📗مؤلف کتاب امامان شیعه در منابع اهل سنت 🖋️طلبه،سخنران،مداح و کمی شعر و مقاله 💻مدرس نرم افزار های علوم اسلامی 📻 کارشناس مجری رادیو معارف (برنامه پرسمان تاریخی) راه ارتباطی: @Jabbari1981
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 🔹عنوان: نگاهی به زندگانی و قیام و امام حسین ع در منابع اهل سنت 🔺نویسنده: 🔻 لینک مقاله جهت مطالعه: http://rahtoosheh.dte.ir/article_70482.html 🌼پس از ورود به سایت روی عنوان «اصل مقاله» کلیک کنید تا کل مقاله قابل دریافت باشد. 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
مردی مادری پیر داشت که همیشه از دست مادرش می‌نالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی وراه رفتن ضعف داشت. مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چاره‌ای به او نشان دهد. شیخ به او گفت، مادرت هست و مراقبت از ان وظیفه‌ی توست او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده الان وظیفه‌ی توست که ازاو مراقبت کنی. مرد گفت ده‌ها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیده‌ام هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هرچه کرده بیشتر از آن برایش کرده‌ام ودیگر نمی‌توانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم. شیخ که این حرف‌ها را از او شنید به او گفت، تفاوتی مهم بین مراقبت‌ کردن تو و مراقبت کردن مادرت است و آن اینست که مادرت تورا برای ادامه زندگی بزرگ ومراقبت کرد وتواز او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد. پس تا عمر داری هرکاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد: در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت. سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.! قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند... ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود؟! در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی! گفتم: اما من كه خطایی‌انجام‌ندادم گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد! 🔹اثر کارهای ما در عالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی می تواند تاثیری منفی ایجاد می کند. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید. آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است. ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟ استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🏴فرارسیدن ماه محرم، ایام سوگواری سرور آزادگان جهان امام حسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان را تسلیت عرض می‌نمائیم. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎﻟﺒﺎﺱ ﻭﮐﻔﺸﻬﺎی ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ" ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ؟ ﮔﻔﺖ:ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ.......... ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ : "ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ" اهل عالم همه بازیچه دست هوسند گر تو بازیچه این دست نگردی مردی... 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔴متن شبهه: *آخوند مسجد محله رفت مدرسه که سخنرانی کنه یکی از دانش آموزان قبل از سخنرانی گفت: حاج آقا چند تاسوال دارم اجازه دارم بپرسم؟* *آخوند که خوشحال شده بود یک نفر ازش سوال کنه ، با اشتیاق گفت ؛ بله فرزندم بپرس دانش آموز دفترش را باز کرد و شروع به خواندن سؤالات کرد....* ‌۱_خدا چگونه بوجود آمده؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1951 ۲_چه کسانی خدا را دیدند و یا ادعای ارتباط با خدا را دارند؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1952 ۳_چرا در عصر حاضر معجزه ای رخ نمی دهد؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1953 ۴_چگونه شراب نجس است ولی بهشت پر از شرابه؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1954 ۵_چگونه سگ نجسه ولی گرگ نجس نیست ولی ژنشون یکیه فقط وحشی واهلی دارند؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1955 ۶_چرا یک انسان باید همیشه یک چیزی رو بپرسته؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2401 ۷_چرا باید حتما زندگی پس از مرگ وجود داشته باشه درحالی که کسی ندیده و فقط یک احتمال و تصوره؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2400 ۸_چرا باید یک سری آدم ها را مقدس بدونیم؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2402 ۹_چرا یک پیامبر زن درمیان این ۱۲۴ هزار تا پیامبر نیست؟! ۱۰_چرا یک پیامبر از چینی ها نداریم؟ ۱۱ _چرا یک پیامبر از اروپا نداریم؟ ۱۲_ چرا همه ی پیامبران فقط بر قوم سامی نازل شدند؟ ۱۳_چرا خدا عمدتا با چوپان‌ها حرف میزده نه با فلاسفه یا دانشمندان و اهل علم و سواد؟ ۱۴_از کشفیات مهم علمی و یا اختراعات پیامبران یا خدمت اون ها به بشریت نام ببرید! ۱۵_فرزندان آدم، چاره ای نداشتند جز این که با محارم خود ازدواج کنند و تولید مثل کنند، پس نسل آدم حرام زاده است؟ 🔵لینک پاسخ شبهه ۹ الی۱۵:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2403 ۱۶_آیا فلسفه ی خلق آدم در ده هزار سال پیش با اصول علمی هم خوانی دارد؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2404 ۱۷_امامان و پیشوایان دینی چه خدمت مهمی به جامعه بشریت نموده اند؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2405 ۱۸_آیا زندگی امامان خالی از اشتباه بوده است؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2406 ۱۹_اگر امامان معصوم و برتر از ما آدم‌های معمولی هستند پس عدالت خدا کجا رفته است؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2407 ۲۰_فقط یکی از خدمات امام زمان دراین۱۴۰۰سال عمرش را نام ببرید! 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2408 ۲۱_آیا کسی که در ۱۴۰۰سال هیچ کاری نکرده است می‌تواند وجود داشته باشد؟ لزوما وجودش برای چه چیزی است؟! 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2205 ۲۲_چرا باید به اسطوره‌های عربی احترام گذاشت؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2409 ۲۳_آیا اسطوره‌های عربی به فکر ما ایرانیان بوده‌اند؟ خدماتشان به ایرانیان چه بوده است؟! 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2410 ۲۴_در نبرد قادسیه و پس از آن برای ایرانیان چه رخ داد؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2411 ۲۵_آیا ایرانیان خود اسلام را با اختیار پذیرفتند یا به زور شمشیر و قتل و جنایت و غارت و تجاوز مجبور به پذیرش اسلام شدند؟ 🔵لینک پاسخ:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2412 ۲۶. چرا..... *سخن به اینجا که رسید* *آخوند غش کرد و عمامه‌اش بر زمین افتاد و پس از به هوش آمدن نعره‌ای کشید و جامه بر تن درید و در حالی که نعره کنان از مدرسه فرار می‌کرد در راه فریاد میزد، دوران مفتخوری‌مان تمام شده، تمام شده تمام شده ....* ✅ *مردم با فهم و شعور هستند و بدون تفکر و تحقیق هیچ شبهه و شایعه‌ای را قبول نمی کنند.* ♻️بازنشر مطلب بدون ذکر نام ما، جایز است. با انتشار وسیع پاسخ شایعات و شبهات، همواره از مردم و کشور عزیز مان در مقابل دشمنان و منافقین حمایت کنیم. 📤پاسخگویان: عضویت در کانالهای واتس آپ، تلگرام، ایتا، سروش:👇  http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708 در ایتا: https://eitaa.com/pasokhgooyan/3053 در تلگرام: https://t.me/pasokhgoyan/13387 در وبلاگ: http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2413 در سروش: https://sapp.ir/pasokhgooyan 🔹جهت افزایش آگاهی و پاسخگویی به شبهات، لطفا این پست را منتشر کنید. 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولت‌های خارجی بسته‌ای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. "اسماعيل ‌خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد. فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيل‌خان سكه‌های طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد! اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" معروف است. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی شبیه کشتی نوحی، نه! مهربان تر از اویی که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود حسین فاطمه! می ‌گفتم اشتباه گرفتی من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی بگو چرا نشوم آب که دست یخ ‌زده‌ام را دویدی و نرسیده به خیمه ‌گاه گرفتی چنان تبسم گرمی نشانده‌ ای به لبانت که از دل نگرانم مجال آه گرفتی رسید زخم سَرَم تا به دستمال سفیدت تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری: ✅ منبری یا مداح خطاب به امیرمؤمنان می‌گوید هر چه داری از امام حسین(ع) داری! چرا نمی‌فهمند؟! مگر به هر قیمتی باید اشک گرفت؟ حادثه را بیان کنید، با هنرمندی. 📚کانال مستبین 👇👇👇 🆔️ @jabbarnameh
خریدار برای خریدِ طوطی به پرنده فروشی رفت و قیمت طوطی را سؤال کرد. فروشنده گفت: 5 میلیون تومان! خریدار گفت چه خبر است! چقدر گران! مگر این طوطی چه می‌کند؟ جواب شنید که او دیوان حافظ را از حفظ دارد! خریدار گفت: خوب آن طوطی دیگر چقدر می‌ارزد؟ پاسخ شنید آن هم ده میلیون قیمت دارد، چون دیوان مولوی را حفظ کرده! خریدار که دیگر مأیوس شده بود از قیمت طوطی سوم سؤال کرد و پاسخ شنید 20 میلیون تومان! سؤال کرد این یکی، دیگر چه هنری دارد؟ پاسخ شنید: این طوطی هیچ هنری ندارد! فقط دو طوطی دیگر به او می‌گویند استاد! حکایت بعضی افراد در روزگار ما... 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
✍پادشاهی وزيری داشت كه هر اتفاقی می‌افتاد می‌گفت: خيراست!! روزی دست پادشاه در سنگلاخها گير كرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند، وزير در صحنه حاضر بود گفت: خيراست! پادشاه از درد به خود می‌پيچيد،از رفتار وزير عصبی شد، او را به زندان انداخت، 1سال بعد پادشاه كه برای شكار به كوه رفته بود، در دام قبيله ای گرفتار شد كه بنابر اعتقادات خود، هر سال 1نفر را كه دينش با آنها مختلف بود،سر می‌برند و لازمه اعدام آن شخص اين بود كه بدنش سالم باشد وقتی ديدند اسير، يكی از انگشتانش قطع شده، وی را رها كردند آنجا بود كه پادشاه به ياد حرف وزير افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود: خير است! پادشاه دستور آزادی وزير را داد وقتی وزير ازاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنيد، گفت:خيراست! پادشاه گفت: ديگر چرا؟؟؟ وزير گفت: از اين جهت خير است كه اگر مرا به زندان نينداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم، مرا به جای تو اعدام می‌كردند. در طريقت هر چه پيش سالك آيد خير اوست در صراط مستقيم ای دل كسی گمراه نيست.. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh