eitaa logo
جبارنامه
287 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
562 ویدیو
30 فایل
کانال علی جباری ⌛پژوهشگر و مدرس تاریخ 📗مؤلف کتاب امامان شیعه در منابع اهل سنت 🖋️طلبه،سخنران،مداح و کمی شعر و مقاله 💻مدرس نرم افزار های علوم اسلامی 📻 کارشناس مجری رادیو معارف (برنامه پرسمان تاریخی) راه ارتباطی: @Jabbari1981
مشاهده در ایتا
دانلود
همسـر ملانصـرالدین از او پرسید: پس از مـرگ چه بلایی به سـرمان می آورنـد؟ ملا پاسخ داد:«هنوز نمـرده ام و از آن دنیـا بی‌خـبر هستـم ؛‌ ولی امشب برایـت خـبر می‌آورم.» یک راست رفت سمت قبـرستـان. در یکی از قبرهای آخـر قبرستان خـوابید. خواب داشت بر چشم های ملا غلبه میـکرد؛ ولی خـبری از نکـیر و منـکر نبود. چند نفـری با اسب و قاطـر به سمت روستا می‌آمدند. با صـدای پای قاطـرها، ملا از خواب پرید و گمان کرد که نکیـر و منکـر دارنـد می‌آیند وحشت زده از قـبر بیـرون پـرید. بیرون پـریدن او همان و رم کردن اسب هـا و قاطـر ها همان‌!! قاطر سواران که به زمین خورده بودنـد تا چشمشان به ملا افتـاد،او را به باد کتک گرفتند. ملا با سرو صورت زخمی به خانه بـرگشت... خانمش پرسیـد: از عــالـم قـبر چـه خبـر؟! گفت: خـبری نبـود ؛ ولی این را فهمـیدم که اگــر قاطــر کـسی را رم نـدهـی ، کاری با تـو نـدارند!! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ واقعیت همین است . اگـر نان کـسی را نبـریده باشیـم، اگـر آب در شیر نکـرده باشیـم، اگـر با آبروی دیگران بـازی نکـرده باشـیم، اگـر جنس نامرغـوب را به جای جنـس مرغوب به مشتـری نداده باشـیم، اگر به زیردستـان خود ستـم نکـرده باشیـم، و اگـر بندگـی خــدا را کـرده باشیـم، هیـچ دلیـلی بـرای ترس از مـرگ وجود ندارد !! 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا رضا خان مبدع ارتش نوین در ایران بود!؟ 🔺باز به ارتش قاجار چندسالی با روسها جنگید! زمان رضاخان که ارتش روسیه سه روزه تهران بود 😁 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
سوال: 🔸 چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتند عمل کنیم مگر ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل، برده فکری دیگران باشیم؟ ✅ پاسخ: 🔹 انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است. 🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن ❗تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛ 1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل. 🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد. 1⃣ تقلید جاهل از جاهل: ❗این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است. 📚 زخرف 23 2⃣ تقلید عالم از جاهل؛ ❗روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند. 3⃣ تقلید عالم از عالم: ❗مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند. 4⃣ تقلید جاهل از عالم: ❗این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد. 🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است. 🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد. 🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر. 🔹 با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند. 🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند. ❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند. 🔹 امام عسکری فرمود: « هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 ❗فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند. 🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلید جایز نیست. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
اصالت چیست؟ 📚 روزی در دُر گرانبهای پادشاه لکه سیاهی مشاهده شد هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند هر جایی وزیرمراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کند *تا مرد فقیری گفت من میدانم چرا دُر سیاه شده* پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند او به پادشاه گفت _در دُر گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن میخورد_ پادشاه به اوخندید وگفت ای مردک مگر میشود در دُر کرم زندگی کند ولی مرد فقیر گفت *ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد* پادشاه گفت اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت *وقتی دُر را شکافتند دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد* پادشاه از پاسخ او خوشش آمد و دستور داد او را در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظرت تو چیست *مرد فقیر گفت* بهترین در تند دویدن هست ولی یه ایرادی نیز دارد پادشاه گفت چه ایرادی فقیر گفت در اوج دویدن اگر هم باشدوقتی رودخانه رادیدبه درون رودخانه میپرد پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و *_صحت ادعای مرد فقیر_* سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشتکه اسب سریع خود ش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر *متعجب شد و یک شب دیگر* نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند. *وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه میدانی مرد که به شدت میترسید با ترس گفت* *میدانم که تو شاهزاده نیستی* پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند _ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت_ و *پادشاه نزد مادرش رفت* و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت حقیقت دارد پسرم چون من و شاه بی بهره از داشتن بچه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم *و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد* پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقیر گفت _چطور آن *دُر و اسب و شاهزاده نبودن مرا* فهمیدی_ مرد فقیر گفت *دُر را از آنجایی که* هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود را فهمیدم *و اسب را چون* پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که این اسب در زمان کُره ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرامیکردن با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید *_سپس پادشاه گفت اصالت مرا چگونه فهمیدی،مرد فقیر گفت_* موضوع اسب و دُر که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا _در گوشه ای از آشپز خانه جا دادی *و* پاداشی به من ندادی_ *و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بود* و من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی....!! *آری اکثر خصایص ذاتی است* *یعنی در خون طرف باید باشداصالت به ریشه است* *هیچگاه آدم کوچک بزرگ نمی شود وبرعکس هیچوقت بزرگی کوچک نمی شود* 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
✍️ دن آریلی 🖊دزدی ملایم! در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته‌اند؟ راستش را بگویید آن سال‌ها با دیدن شیشهٔ مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بی آن که به او بگویید، کمی از آن را نخورده‌اید؟! نه شما «دزد» بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند. اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال «پول» دیده بودید، آن را بر نمی‌داشتید و آن دانشجویان هم همین‌طور. این موضوعِ آزمایش دکتر «دن آریلی» بود که در زمینهٔ اقتصاد رفتاری پژوهش می‌کند. او در تعدادی از یخچال‌های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا ۶ بسته کوکاکولا قرار داد. همهٔ نوشابه‌ها ظرف ۷۲ ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند. آریلی در ادامه به جای نوشابه، در یخچال‌ها پول گذاشت. همان دانشجویانی که نوشابه‌ها را برداشته و خورده بودند، به پول‌ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی، پول‌ها را جمع کرد. او آزمایش‌های بیشتری انجام داد. مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می‌گیرند. به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می‌گیرند و می‌توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند. نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ‌های صحیح‌اش را می‌شمرد و به ممتحن اعلام می‌کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می‌گرفت. فکر می‌کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟ دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند. علت این است: «انسان ها نسبت به پول حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به پول دیگران تعدی نمی‌کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می‌شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان «دزدی ملایم» گذاشت. آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب می‌کردند ولی وقتی قرار بود ژتون بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می‌دانستند می‌توانند آن ژتون‌ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند. به عنوان یک انسان درستکار، حواس‌تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیرپولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید. مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیبش ۱۰ هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کارهای شخصی‌تان استفاده کرده‌اید در حالی که تلفن همراه‌تان روی میزتان قرار داشت. در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از ۱۰ هزار تومان برداشته‌اید. شما ممکن نیست از حسابداری شرکت‌تان ۵ هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را از شرکت به خانه می‌برید. مثال‌های دیگر: کارگری که پولی را مستقیم نمی‌دزدد ولی کم‌کاری می کند و مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده‌اند خوشش می‌آید و آنرا داخل کیف خود می‌گذارد. یادمان باشد هرآنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان‌طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم دربارهٔ دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم. نابخردی‌های پیش‌بینی‌ناپذیر، مترجم: رامین رامبد 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از مصاحبه در سیمای قم در تاریخ ۹۵/۵/۹ با موضوع شخصیت علمی امام صادق ع. شهادت امام صادق ع، رئیس مذهب حقه اثنی عشری را خدمت همه دوستان عزیز تسلیت عرض می کنم. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
◾️امام صادق (ع): 🍃دوست داشتني ترين اعمال نزد خدا: 🍁شاد کردن مؤمن 🍁رفع گرسنگي 🍁رفع گرفتاري 🍁پرداخت بدهيش 📘كافي ج 3 ص 276 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
💢روایتی که برای نجات ما کافیست ✅گروهی از شیعیان کوفه، از امام‌صادق علیه‌السلام خواستند تا آنها را نصیحت کنند. امام صادق فرمودند: "شما را به تقوای الهی و اطاعت از خدا و دوری از گناه توصیه می‌نمایم و وصیت می‌کنم که مُبلّغ ساکت ما باشید." آنها پرسیدند: "چگونه در سکوت، مردم را به سوی شما دعوت نماییم؟" امام صادق علیه السلام فرمودند: "با مردم به دوستی، عدالت و امانت تعامل کنید. اگر مردم چیزی جز خوبی از شما نبینند، تنها با مشاهده شما خواهند گفت: خداوند امامشان را رحمت کند که چنین اصحابی را تربیت کرده است!" 📚دعائم الاسلام ج ۱ ص ۵۵ 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔺رزمنده ها و فوتبالیست ها یک رزمنده قدیمی دیروز و پیر خانه نشین امروز که دیگر در این هیاهوی روزگار کسی با او کاری ندارد تشبیه جالبی کرده که قابل تامل است. بخوانید و فراموش نکنید چه خوب بود که دوربین بود! اون موقعی که بیرانوند پنالتی بهترین بازیکن جهان رو مهار کرد و توپ و جوری محکم بغل گرفت که شهره خاص و عام شد خدا رو شکر دوربین بود! دوربین بود که ثبت کنه این رشادت‌ها رو! اما یه جاهایی هم بود که فرزندان این مرز و بوم جای توپ فوتبال، مین فسفری رو محکم تر بغل میکردن مین ها به قدری حرارت داشت که هرچیزی رو تو خودش ذوب میکرد! داغ بود، خیلی داغ، ولی عملیات نباید لو میرفت! اما تو اون بیابان و میدون مین، زیر نور ماه، جز خدا و ملائکش هیچ دوربینی و هیچ تماشاگری نبود که ببینه و زوم کنه رو صورت این رزمنده ها، این شیر بچه ها که ثبت بشه برای حفظ وطن چه ها که نکشیدن! اونجا که میلاد محمدی توپ و جلو انداخت جوری دویید که همه از جون مایه گذاشتن رو دیدیم! خدا رو شکر دوربین بود! یه جاهایی هم یه عده جوون رعنا و تازه داماد بودن، تیربار و آرپی‌جی روی دوششون میزاشتن و زیر بارون گلوله از سینه خاکریز جوری بالا میرفتن، جوری پائین میومدن و جوری به قلب دشمن میزدن که حسرت ندیدن این صحنه ها تا قیامت روی دل ماست! حیف اونجا دوربین نبود! اونجایی که بچه های تیم ملی با غیرت عجیبی روی خط دروازه جلوی اسپانیا دیوار گوشتی درست کرده بودن و روی هم افتادن تا دروازه ایران باز نشه! خدا رو شکر دوربین بود! یه روز هایی هم تو تاریخ این سرزمین بود که تو مرز شلمچه، همین جوون های بیست 25 ساله ایران، جلوی موتور جنگی عراق، جلوی لشگر زرهی، جلوی توپ و تانک دیوار گوشتی ایجاد کردن تا پای اجنبی به شهرها نرسه! اونجا راوی تو شلمچه میگفت، دیگه کار از نفر و دسته گروهان گذشته بود، گردان گردان جوون میرفت و برنمیگشت، آخه صحبت ناموس و وطن بود! ای کاش، ای کاش دوربین بود ما میدیدیم مردامون چجوری جنگیدن! یه جاهایی بود تو تاریخ ایران که جای کف و سوت و هورای تماشاچی ها، گاز شیمیایی خردل و عامل اعصاب بود! یه جاهایی بود سه نفر بودن و دوتا ماسک! یه جاهایی بود سیاهی زمستون غواص ها به شط میزدن! یه جاهایی بود که تیربار ضد هوایی رو به موازات زمین افقی گذاشته بودن و مثل داسی که گندم درو میکنه، هرچیزی که ارتفاع داشت و از زمین بلند می شد رو درو میکرد! ولی یه عده از همین شیر پاک خورده ها بلند میشدن، سر و سینه شونو سپر سرب داغ میکردن تا تیربار و از کار بندازن! قهرمان بود! ولی دوربین نبود! خدا رو شکر تو جام جهانی دوربین بود. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
☘️رزق چیست؟☘️ رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه که مردم می دانند. زمانی که خواب هستیم و ناگهان به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شویم؛ این بیداری رزق است! "چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند" زمانی که با مشکلی رو به رو می شویم خداوند صبری به ما می دهد که چشمانمان را از آن بپوشیم، "این صبر، رزق است" زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدر یا مادرمان می دهیم، "این فرصت نیکی کردن، رزق است" گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواسمان به گفته هایمان نباشد ؛ ناگهان به خود می آییم و نمازمان را با خشوع می خوانیم ، "این تلنگر ، رزق است" یکباره یاد کسی می افتیم که مدتهاست از او بی خبریم و دلتنگش می شویم و جویای حالش ، "این یادآوری؛ رزق است" رزق واقعی رزق خوبی هاست ، نه ماشین خوب و نه درآمد خوب ، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش می دهد ، اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش می دهد. و در آخر همینکه عزیزانمان هنوز در کنارمان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ؛ "این بزرگترین رزق خداوند است" ☘️ان شالله نصیب شما پاک ترین و زیباترین رزق ها باشد☘️ 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
مناظره حجت‌الاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری برگزار و در آن درباره شبهاتی چون عدم جاودان بودن جنایتکاران و مشرکان در جهنم، انجام عمل و امکان جبران گناه در قیامت، ایجاد یأس در جامعه و... بحث و گفت‌وگو شد. به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس میزگرد و مناظره بین حجت‌الاسلام ناصر رفیعی و سیدحسن آقامیری از ساعت ۱۰:۳۰ امروز به میزبانی حجت‌الاسلام سرلک برگزار و این گفت‌وگو به صورت زنده و مستقیم از طریق فضای مجازی پخش شد. در آغاز این گفت‌وگو حجت‌الاسلام رفیعی با اشاره به استقبال مردم از این برنامه گفت: طی چند روز اخیر در خیابان، خودرو و فرودگاه همه مردم راجع به این برنامه با من سخن می‌گفتند که نشان دهنده دغدغه مردم است و ضروری است متولیان فرهنگی، سازمان تبلیغات و حوزه‌های علمیه باب این گفت‌وگو‌ها را باز کنند و به جای اینکه یک نفر بنشیند و برای مردم سخن بگوید دو به دو بنشینیم درباره موضوعات صحبت و بحث کنیم. بخش اول منا رفیعی: مطالب آقای آقامیری یا به ما کامل نرسیده و یا در آن اشتباه راهبردی وجود دارد رفیعی که آغازگر بحث بود سه محور برای صحبت‌های آقا‌میری برشمرد و گفت: صحبت‌های آقای آقامیری سه محور دارد، یکی مسائل اجتماعی است که در این زمینه خود من هم سخن‌های زیادی دارم و معتقدم اگر با برخی افراد تعامل می‌کردیم می‌توانستیم آنها را حفظ کنیم. حوزه دیگر صحبت‌های آقای آقامیری موضوعات اقتصادی است که در این راستا هم خود من هم صحبت‌هایی دارم و هم فعالیت‌هایی دارم اما اینها موضوع بحث امروز ما نیست بحث امروز ما درباره حوزه دین است که من در این راستا با آقای آقامیری حرف دارم. احساس من این است که یا مطالب شما به ما کامل نرسیده و یا در فرمایشات شما اشتباه راهبردی وجود دارد. مطالبی که ما مطرح می‌کنیم یا کوچه و خیابانی است و یا مبنای درستی دارد. اگر مبنای صحبت‌های ما قرآن است دیگر نمی‌توانیم در آن حرفی بیاوریم زیرا سخن قرآن حجت کامل است و من در این زمینه با آقای آقامیری اختلاف نظر دارم زیرا گاهی سخنان وی دارای اشتباهاتی است. آقامیری: گاهی سخنان من تقطیع و منتشر می‌شود در ادامه سیدحسن آقامیری به تقطیع برخی از سخنانش اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که گاهی سخنان ما را تقطیع می‌کنند و جملات را به گونه‌ای در کنار هم می‌چینند که کاملاً قابل باور می‌شود اما باید توجه داشت برخی صحبت‌ها اصلاً به چهره و خط فکری طرف نمی‌آید و نباید آن را باور کرد. مثلاً ممکن است ببینیم یک آخوند می‌خواهد علیه نماز حرف بزند که با عقل جور در نمی‌آید. من هم اینجا باید بگویم بسیاری از صحبت‌هایی که در فضای مجازی از من نقل می‌شود تقطیع شده است و حرف من نیست. درباره برگزاری این جلسه هم باید بگویم مردم بسیار خوشحال شده‌اند که ما می‌خواهیم با هم سخن بگوییم و به نتیجه برسیم، البته من واقعاً نگران بودم که عده‌ای حرمت آقای رفیعی را نگه ندارند و همه سعی‌ام را کردم که این حرمت حفظ شود و امیدوارم این اتفاق آغازی باشد که باب این گفت‌وگو‌ها باز شود و این مشکلات حل شود. در ادامه حجت‌الاسلام رفیعی گفت: البته مبنای صحبت‌های من صفحه شخصی شما است و موضوعاتی است که در پیج رسمی خود شما منتشر شده که امکان تقطیع در آنجا وجود ندارد. موضوعات اسلام مانند پازل است و باید همه قطعات کنار هم قرار بگیرند این نکته را خدمت شما عرض کنم که دین ما مجموعه و پازلی است که باید همه این پازل در کنار هم قرار بگیرد و اگر یکی را برداریم موضوع ناقص می‌شود مثلاً اگر حدود را ببینیم اما عفو را نبینیم بحث کاملاً به انحراف می‌رود. در دین ما جنبه عفو و رحمت بسیار گسترده است من بارها گفته‌ام ما مواردی داریم که اگر انجام بدهیم مانند روز تولد پاک می‌شویم اما نمی‌توانیم نقاط روبروی این حرف یعنی موضوع عذاب راهم نادیده بگیریم. رفیعی: در یکی از صحبت‌های شما دیدم که بحث خلود، یعنی عذاب دائمی در جهنم را زیر سؤال بردید و گفتید قرار نیست تا ابد کسی در جهنم بماند. در حالی که این آیه قرآن است که کافر اگر همه آنچه در زمین است را بدهد و دو برابر آن را هم بدهد عذاب جهنم را از او بر نمی‌دارند و یا عذاب بر آنها تخفیف هم داده نمی‌شود. من در یکی از صحبت‌های شما دیدم که بحث خلود یعنی عذاب دائمی در جهنم را زیر سؤال بردید و گفتید قرار نیست تا ابد کسی در جهنم بماند. در حالی که این آیه قرآن است که کافر اگر همه آنچه در زمین است را بدهد و دو برابر آن را هم بدهد عذاب جهنم را از او بر نمی‌دارند و یا عذاب بر آنها تخفیف هم داده نمی‌شود. حال شما می‌آیید و می‌گوید خدا می‌بخشد و کافر و مشرک هم از جهنم بیرون می‌آیند. خدا می‌بخشد اما نه هر کسی را. به عنوان مثال کلیپی از شما منتشر شد که راجع به موضوع عذاب صحبت کردید که در آیه‌ای آمده که بکشید، دست و پا را قطع کنید و... شما فرمودید: آقای فلانی شما قرآن را نفهمید
ید و موضوع را کلاً زیر سؤال بردید. با این توضیحات شما مخاطب می‌گوید: این چه دینی است؟ این از داعش بدتر است. درحالی که آیه شان نزول دارد: عده‌ای نزد پیامبر آمدند و گفتند: می‌خواهیم مسلمان شویم، پیامبر (ص) هم قبول کرد. آنها رفتند بیرون از مدینه و در جای خوش آب و هوا ساکن شدند و پیامبر هم برای آنها امکانات حتی چوپانی فرستاد. اما این افراد چوپان را کشتند، دست و پایش را قطع کردند و همه اموال را غارت کردند و متواری شدند اینها مستقیماً با پیامبر و با خدا وارد جنگ شدند که این آیه صراحتاً برای آنها نازل شد. رفیعی: نوع سخن گفتن شما خلاف عدالت است/ اگر امثال صدام به بهشت بروند عدل الهی زیر‌سؤال می‌رود در عین حال شما گاهی به گونه‌ای سخن می‌گویید که خلاف عدالت است مثلاً مدام از موضوع بخشش و رحمانیت سخن می‌گویید. بله درست است دین اسلام، دین رحمانیت است و چندین برابر غضب، آیات رحمت در قرآن آمده است اما این گونه سخن گفتن ممکن است در ذهن مخاطب تلقی شود که گناه کردن اشکالی ندارد و همه چیز بخشیده می‌شود و هر کاری که دلمان می‌خواهد انجام بدهیم. در این صورت اگر قرار است هرگونه گناه و هر خطایی بخشیده شود تکلیف شخصی مثل صدام چیست؟ این خوب است که ما درباره رحمت و بخشش خداوند صحبت کنیم اما باید در این زمینه تعادل را هم حفظ کنیم و اگر قرار است از رحمت و بخشش صحبت می‌کنیم از موضوع عقوبت گناه هم سخن بگوییم یعنی هم از خوف حرف بزنیم و هم از رجا. آقامیری: جهنم ظاهرش عذاب است اما باطنش رحمت است، زیرا اگر جهنم نبود بهشت معنی نداشت سیدحسن آقامیری در ادامه در پاسخ به این سخنان حجت‌الاسلام رفیعی گفت: در دعای ابوحمزه ثمالی امام سجاد (ع) می‌گوید: از عقوبت به خدا پناه می‌برم. جهنم ظاهرش عذاب است اما باطنش رحمت است. زیرا اگر جهنم نبود بهشت معنی نداشت، گاهی ما عذاب را به گونه‌ای به مردم نشان می‌دهیم که مثلاً اگر این آقا نماز نخواند عده‌ای در جهنم منتظر هستند تا بیاید و او را رنده کنند. ما باید بپذیریم که در فقه اختلاف نظر وجود دارد، مثلاً امسال عید فطر شاهد بودیم که مقلد یک مرجع افطار کرد و مقلد مرجعی دیگر روزه گرفت. اختلافات فقهی وجود دارد و باعث نمی‌شود که کسی دیگری را کافر بشمارد، اما گاهی ما این اختلافات را به رسمیت نمی‌شناسیم. در معارف نمی‌توانیم یک آیه را بگوییم و آیات دیگر را نادیده بگیریم باید همه قرآن را با هم بیان کنیم در مورد موضوع خلود در جهنم خداوند می‌گوید: «خالدین فیها» مگر این که خدا نخواهد. آخرت هم مانند دنیا قوانینی دارد و همه می‌توانند از جهنم بیرون بیایند در این زمینه امام علی علیه‌السلام می‌گویند: مگر می‌شود خدا کسی را تنها بگذارد شاید انسان مشترک خدا را رها کند اما خدا بنده‌اش را هیچگاه رها نمی‌کند. من می‌گویم باید برخی ادعیه را به عنوان تفسیر قرآن از دید اهل بیت (ع) نگاه کنیم. آیه قرآن موضوع عذاب را مطرح می‌کند، این عذاب برای این نیست که خداوند انتقام خود را از ما بگیرد یا خودش را خالی کند، عذاب برای این مطرح شده که بندگان برگردند. همه حرف من این است که عذاب برای ادب کردن است. خداوند همانطور که در این دنیا مکانیزمی را قرار داده، برای آخرت هم مکانیزمی را قرار داده که اگر درست عمل نکنیم انتهای آن مکانیزم به عذاب ختم می‌شود یعنی خداوند کسی را عذاب نمی‌کند بلکه ما به گونه‌ای عمل می‌کنیم که انتهای این عمل ما به عذاب ختم می‌شود. یعنی کسی کسی را به جهنم نمی‌برد بلکه انسان‌ها با پای خودشان به جهنم می‌روند و با پای خودشان از آن بیرون می‌آیند. سؤال اینجاست که آیا واقعا راه برگشت از جهنم وجود ندارد؟ و برخی نمی‌توانند از جهنم بیرون بیایند؟ چرا به نظر من همه می‌توانند. رفیعی: اینگونه که شما سخن می‌گویید یک مشرک چگونه می‌تواند از جهنم خارج شود؟ شخصی چون ابوجهل چگونه می‌تواند بازگردد و از جهنم بیرون بیاید؟ آیا شما عقیده دارید که ما در برزخ هم می‌توانیم رشد کنیم و عمل انجام دهیم و کار خیر و نیک انجام دهیم و دنیا را جبران کنیم؟ آقامیری: یک فرد مشرک حتی اگر در جهنم دست از شرکش بردارد و بگوید که پشیمان است باز هم می‌تواند بازگردد آقامیری: اینکه ما آیه بیاوریم که مشرک به جهنم می‌رود، باید بگویم کسی که ذره‌ای گناه دارد هم نمی‌تواند به بهشت برود زیرا حتی اگر حق‌الناس را هم از او بردارند باید ابتدا دست از عمل و عقیده‌اش بردارد و بازگردد تا بتواند به بهشت برود، حال اگر مشرک هم در قیامت دست از عملش بردارد می‌تواند از جهنم خارج شود و به بهشت برود. یک فرد مشرک حتی اگر در جهنم دست از شرکش بردارد و بگوید که پشیمان است باز هم می‌تواند بازگردد. مگر می‌شود خدا حتی در جهنم به بنده بگوید نه دیگر پشیمانی سودی ندارد و این قبول نیست و شما دیگر فرصتی ندارید. رفیعی: اینکه خداوند بخشنده است در آن شکی نیست. روزی زنی پیامبر (ص) را صدا زد و در منزل هنگامی که تنور روشن
بود به پیامبر (ص) گفت: این فرزندان من را خیلی اذیت می‌کنند اما هر چقدر با خودم کلنجار می‌روم هیچگاه نمی‌توانم ببینم که آنها در این آتش تنور بیفتند و بسوزند. پیامبر (ص) گریست و گفت: خدا از این مادر هم مهربان‌تر و بخشنده‌تر است. نمی‌شود بگوییم یک فرد در این عالم هر عملی را که می‌خواهد انجام بدهد و از کرده‌اش دست بر ندارد و پشیمان هم نشود و در این حالت بمیرد و در روز قیامت دست از عقیده‌اش بردارد و بتواند بازگردد. حتی اگر قرار است چنین سخنی را هم مطرح کنیم بهتر است آن را به عنوان یک احتمال مطرح کنیم نه اینکه قطعی بگوییم که حتی مشرک و کافر هم می‌توانند در روز قیامت باز گردند. البته من به هیچ وجه این سخن را قبول ندارم زیرا حرف قرآن نیست اما این دلیل نمی‌شود که ما بگوییم یک فرد در این عالم هر عملی را که می‌خواهد انجام بدهد و از کرده‌اش دست بر ندارد و پشیمان هم نشود و در این حالت بمیرد و در روز قیامت دست از عقیده‌اش بردارد و بتواند بازگردد و حتی اگر قرار است چنین سخنی را هم مطرح کنیم بهتر است آن را به عنوان یک احتمال مطرح کنیم نه اینکه قطعی بگوییم که حتی مشرک و کافر هم می‌توانند در روز قیامت باز گردند. من به هیچ وجه این سخن شما را قبول ندارم زیرا حرف قرآن نیست و اگر هم قرار است چنین سخنانی مطرح شود باید آن را به عنوان یک احتمال بیان کرد و در کنار آن احتمالات دیگر را هم بیان کرد، در این صورت است که می‌توان سخن گفت. اما شما به گونه‌ای مسائل را مطرح می‌کنید که انگار قطعی است و هیچ احتمال دیگری وجود ندارد. آقامیری: روایت داریم که رحمت خداوند به گونه‌ای است که شیطان هم در روز قیامت طمع به رحمت خدا را می‌کند. بله درست است که انسان باید در این دنیا بکارد و در آخرت برداشت کند اما قیامت هم برای خود قوانین و قواعدی دارد و کار تمام شده نیست. بخش دوم مناظره   آقامیری: بشارت خدا به جهنم وعید است پس قطعی نیست به گزارش فارس، در ادامه پنج دقیقه جلسه برای استراحت تعطیل شد و پس از پایان زمان استراحت سیدحسن آقامیری گفت: ما یک وعده داریم و یک وعید، خلف وعده به هیچ وجه ممکن نیست، اما خلف وعید ممکن است، حال بزرگانی مانند آیت‌الله بهجت می‌گویند: عذاب‌هایی که در قرآن آمده وعید است و قطعی نیست، قرآن برای پیشگویی نیامده بلکه برای پیشگیری آمده، به عنوان مثال ما گاهی می‌خوانیم که خوراک جهنمیان چرک و خون است در حالی که خداوند به همه بندگان در هر حالتی رزق می‌دهد. چگونه می‌شود که در جهنم رزق بنده از چرک و خون باشد. این توضیح دارد: امام علی علیه‌السلام پیش از شهادت برای ابن ملجم شیر فرستاد، ابن ملجم از آن شیر فاصله گرفت و گفت: این کثافت است، چگونه آنرا بخورم؟ وقتی معرفت نداشته باشیم بهترین خوراک را هم زهر و چرک و خون می‌بینیم. این موضوع حتی در همین دنیا هم صدق می‌کند. در جهنم کافر رزقش را به دلیل ناپاکی قلبش چون چرک و خون می‌بیند و این نشانه عمل خودش است در حالی که حتی در جهنم هم یک کافر و مشرک رزقش چرک و خون نیست. آنچه بر سر ما می‌آید به خاطر عمل خودمان است، خداوند ما را عذاب نمی‌کند بلکه ماه راهی را می‌رویم که آخرش به عذاب ختم می‌شود اما در عین حال خدا و اهل بیت (ع) دست در دست هم داده‌اند که ما را از این عذاب نجات دهند. همان‌طور که در دنیا ابزار‌هایی برای بازگشت مانند بخشش، رحم و... داریم در آخرت هم ابزار‌هایی وجود دارد در دنیا ابزارهایی مانند بخشش، رحم کردن، خدمت کردن، محبت و... داریم که به وسیله آنها می‌توانیم بازگردیم و از عذاب نجات پیدا کنیم. به عقیده من در آخرت و در قیامت هم ابزارهایی برای بازگشت وجود دارد و می‌توان آنجا هم مورد رحمت قرار گرفت. حرف من موضوع بازگشت است و این بازگشت می‌تواند هم در این دنیا باشد و هم در آن دنیا. رفیعی: قرار نیست اینجا من از یک بُعد دفاع کنم و شما از بعدی دیگر. هدف این است که اگر ما یک نکته‌ای را می‌گوییم باید ابعاد دیگر آن نکته را هم مطرح کنیم. من می‌گویم مبنای سخن ما چیست؟ آیا مبنای سخن ما کلام یک شخص یا یک منبری است؟ یا اینکه مبنای سخن ما قرآن است؟ رفیعی: این نوع بیان شما موضوع پیشگیری را زیر سؤال می‌برد، زیرا به گونه‌ای مطرح می‌کنید که شخص هیچ ترسی از گناه ندارد زیرا او می‌گوید حتماً بخشیده می‌شود. این نوع سخن گفتن پیشگیرانه نیست و اثر موضوع وعید که خودتان مطرح کردید را می‌گیرد دین هم حب دارد و هم بغض، پیامبر (ص) هم «اشداء علی الکفار» است و هم «رحماء بینهم». اینکه شما گفتید قرآن برای پیشگیری است این سخن بسیار خوبی است، اما این نوع بیان شما موضوع پیشگیری را زیر سؤال می‌برد، زیرا به گونه‌ای مطرح می‌کنید که شخص هیچ ترسی از گناه ندارد زیرا او می‌گوید حتماً بخشیده می‌شود. این نوع سخن گفتن پیشگیرانه نیست و اثر موضوع وعید که خودتان مطرح کردید را می‌گیرد. خدا بسیار مهربان است و قطعاً بیشتر مردم به بهشت می‌روند اما ای
نکه بگوییم همه بدون هیچ حسابی به بهشت می‌روند با عدل خدا جور در نمی‌آید. این همه جنایاتی که در دنیا رخ می‌دهد، کودکان بسیاری کشته می‌شوند انسان‌های بیگناهی حقشان پایمال می‌شود، آیا این درست است که آنها بهشت بروند و شخصی که مهربان است و همه زندگی‌اش را وقف مردم می‌کند او هم به بهشت برود این کاملاً خلاف عدالت است. ما باید مبنای حرفمان قرآن و احادیث باشند، برخی موضوعات آیه صریح قرآن هستند و به هیچ وجه نمی‌توانیم خودمان تعبیر کنیم و یا در آن دست ببریم، حداقل اگر می‌خواهید برداشت‌های دیگر را از آیات قرآن بگویید، باید آنها را به عنوان احتمالات بگویید و در عین حال احتمالات دیگر را هم بیان کنید. نباید مشکلات را به گونه‌ای مطرح کرد که مخاطب از انقلاب پشیمان شود یکی دیگر از موضوعاتی که من درباره سخنان آقای آقامیری باید بگویم این است که گاهی در موضوعات سیاسی، اقتصادی و مدیریتی شما به گونه‌ای سخن می‌گویید که مردم از انقلاب پشیمان می‌شوند در حالی که من می‌بینم شما از امام سخن می‌گویید و از کتابش مثال می‌آورید، این نشانه این است که انقلاب را قبول دارید اما در سخنان به گونه‌ای مسائل را مطرح می‌کنید که مخاطب بگوید کلاً اشتباه کردیم انقلاب کردیم. آقامیری: ما این‌گونه بزرگ شدیم که با ظلم مخالفیم، اما مشکل اینجاست که گاهی با ظالم مخالف می‌شویم نه با ظلم. اگر ما با ظلم مخالف باشیم آن مسیر را نمی‌رویم و راه ظالم را ادامه نمی‌دهیم، حال ظلم را هر کسی که می‌خواهد انجام بدهد فرقی ندارد متأسفانه مسائل در کشور ما بقدری جناحی شده که انسان نمی‌تواند آزاده باشد و هر سخنی می‌گوید مفهومی جناحی پیدا می‌کند و فوراً به یک گروه می چسبانند. در حالی که صحبت من صحبت ظلم است و ظالم هر که می‌خواهد باشد، از هر گروه و جناحی. رفیعی: این را همه‌گونه می‌شود بیان کرد اما شما جنبه نقدت به نحوی قوی است که یک موضوع را از ریشه زیر سوال می‌برید و به مسائل یک سویه نگاه می‌کنید، در حالیکه باید به موضوعات جامع نگاه کنیم یعنی اگر ضعف‌ها و اشکالات را می‌گویید نقاط مثبت و نقاط قوت را هم بگویید تا مردم کاملاً از آن موضوع روی برنگردانند، ضمن اینکه همان طور که یکبار هم گفتم در سخنان اگر احتمالات را می‌گویید جنبه‌های دیگر را هم مطرح کنید و قاطعانه نگویید که حتماً مشرکان هم به بهشت می‌روند. عادل کسی است که هم مأیوس نکند و هم به گونه‌ای امید ندهد که طرف به گناه بیفتد درست است که باید به مردم امید داد ولی عادل کسی است که هم مأیوس نکند و هم به گونه‌ای امید ندهد که طرف به گناه بیفتد. ما در گذشته به پای منبر برخی از اساتید می‌رفتیم، چنان درباره امام زمان (عج) سخن می‌گفتند که گمان می‌کردیم ایشان فقط قوه قهریه دارند اما در حوزه علمیه دریافتیم که امام زمان (عج)، امام مهر است اما برای ما فقط قهر امام را برجسته می‌کردند. ما باید همه جوانب را ببینیم هم مهر و هم قهر. نکته دیگری که باید بگویم این است که گاهی شما سخنی از یک نفر می‌شنوید و آن سخن را به پای دین می‌گذارید مثلاً درباره موضوع قبر شما به گونه‌ای ماجرا را نقد می‌کردید که انگار نظر دین درباره قبر این است که عالم قبر، همین قبر دنیایی است، در حالی که روایات مختلفی داریم که عالم قبر عالم متفاوتی است. آقامیری: در آن سخنان من کاملاً صریح گفتم که عالم قبر ربطی به قبر دنیا و جسم ندارد و اینکه ما از تنگی قبر و سؤال و جواب سخن می‌گوییم مربوط به عالم قبر است و این اتفاق در داخل قبری که در دنیا است نمی‌افتد، اما این صحبت‌های من تقطیع شده است. یعنی فایل صوتی که شما شنیده‌اید دقیقاً نیمی از سخنان من بود، صحبت من ناظر به بازگشت است، من می‌گویم حتی اگر فرعون هم که باشید نباید ناامید شوید و می‌توانید بازگردید. رفیعی: بله، اما باید این را هم بگویید که باید فرعون خودش بخواهد که بتواند بازگردد و اگر نخواهد نمی‌تواند بازگردد. همچنین شما در جای دیگر گفته بودید که بهشت برای مردان است در حالی که بخشی از بهشت و نعمت‌های آن اصلاً ربطی به مرد ندارد. آقامیری: در این زمینه هم صوتی که در اختیار شما قرار گرفته بود ناقص بود و کاملش را در صفحه منتشر کردم به هیچ وجه این نظر من نبود که بهشت جای خانم‌ها نیست و فقط برای مرد است و آن سخنان کاملاً تقطیع شده بود و می‌توانید صوت کامل آن را در پیج شخصی من دوباره گوش دهید. به گزارش فارس با پایان زمان گفت‌وگو دو طرف تأکید کردند که این گونه برنامه‌ها می تواند در رفع شبهات بسیار موثر باشد. حسن آقامیری هم در پایان ضمن تقدیر از حجت‌الاسلام سرلک برای فراهم کردن این گفت‌گو گفت: من خودم درخواست کردم که آقای سرلک در این گفت‌وگو حضور داشته باشند و الان هم در منزل ایشان هستیم. جا دارد بسیار از وی تشکر کنم، البته در این زمینه به آقای سرلک بی‌احترامی‌هایی هم شد که من از ایشان معذرت می‌خواهم. این را هم بگویم که من خودم مسئول اعما
ل و رفتار خودم هستم و ممکن است فردا هم سخنانی بگویم که در آن شبهاتی وارد شود، امیدوارم که صحبت‌های من را به آقای رفیعی نسبت ندهند. حجت‌الاسلام رفیعی هم در پایان گفت: امیدوارم آقای آقامیری روی حرف‌های من تأمل کنند و خوشحال هستم که بخشی از شبهات را توضیح دادند. این جلسه، جلسه مچ‌گیری نبود و سعی من این بود که نکات و شبهات برطرف شود و امیدوارم طلایه دار این گفت‌وگوها صدا و سیما باشد و در آینده آنها از این گفت‌وگوها برگزار کنند و ترسی هم نداشته باشند. 🖌خبرگزاری فارس 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔴متن مکتوب مناظره حجة الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی و آقای سید حسن آقا میری در کانال جبارنامه برای علاقمندان قرار داده شد. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
خوش بحال اونایی که تو کار و زندگیشون برنامه ریزی دارن خوش بحال اونایی که لحظه های عمرشونو خوب مدیریت کردن خوش بحال اونایی که وقتشونو به بطالت نگذروندن خوش بحال اونایی که حسرت گذشته ها را نمی خورن خوش بحال اونایی که قدر زندگیو دونستن خوش بحال اونایی که از جوانیشون خوب استفاده کردن خوش بحال اونایی که بندگی کردن خوش بحال اونایی که دستی گرفتن خوش بحال اونایی که دلی شاد کردن خوش بحال اونایی که پناه بی پناهی شدن خوش بحال اونایی که مرهم دردی شدن خوش بحال اونایی که باعث وصلی شدن خوش بحال اونایی که گرهی باز کردن خوش بحال اونایی که مریضی را مداوا کردن قدر عمر و جوانی و آدمای اطرافمون و زندگیمونو بدونیم که لحظه ها به سرعت برق و باد دارن سپری میشن. حق نگهدارتون باشه ۳۰ خرداد ۹۹ 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
زنی شوهرش فوت کرد. او دختری زیبا از شوهر داشت و در سن ازدواج، بسیاری از جوانان راغب ازدواج با دختر زیبا بودند. ولی مادر، شیر بهایی هنگفت به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان شرط کرده بود و بر شرطش اصرار داشت جوانی خوش سیما نیز عاشق دختر شده بود ولی ۲۰ میلیون بیشتر نداشت، پدرش را مطلّع نمود. پدر گفت پولی را که داری بیاور تا برویم خواستگاری. جوان گفت : اما پدر، مادرِ دختر ۱۵۰ میلیون شرط کرده! پدرگفت : میرویم و می‌بینی چگونه میشود پدر و پسر جهت خواستگاری نزد مادر رفتند، پدرِ پسر به مادر دختر گفت: پسرم عاشق دختر شماست و این ۱۰ میلیون هم برای شیربها، مادر گفت : ولی من ۱۵۰ میلیون شرط گذاشتم! پدر گفت: صحبتم را قطع نکن و این هم ۱۰ میلیون دیگر تقدیم به تو جهت ازدواج با من مادر عروس لبخندی زد و گفت: علی برکت الله جوانان شهر اعتراض کردند و گفتند: شرط اینگونه نبود؟؟؟؟؟ مادر عروس گفت: قیمت تکی با عمده فرق میکند. سازمان مدیریت ازدواج آسان 😉😁 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
📜 ✍به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟؟ ﮔﻔﺖ: ﺧـﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ ﺧـــﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ. 🔻گفتند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏـــﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤـــﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔـﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧــﻮﺭﺩﻩ ﻗـــﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫـﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ بمــونم. گفتند: ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟـﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺭﺯاﻗـــﻪ ﻣﯿـﺮﺳﻮﻧﻪ گفـــــتند: ﻣﺎ ﻧﺎﻣـــﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ!! ﮔـﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓـﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟــﺮ یـهودی ﺗـــﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣــﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣـــــﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧــﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ گفـتند: ﺁﻫﺎﻥ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ! ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘـﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟! 👌ﮔﻔﺖ: ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳــﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭ نکردی یڪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجـــر یهـــــودی ﻣﯿـﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﯼ!! ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧــﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجـر یهـودی ﭘﯿـﺶ ﺗﻮ ﺍﻋـــﺘﺒﺎﺭ ﻧــﺪﺍﺭﻩ؟!😏😳 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔹 استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند، صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش وخونسردی‌مان را از دست می‌دهیم. استاد پرسید: این که آرامش‌مان را از دست می‌دهیم، درست است! امّا چرا با وجود اینکه طرف مقابل کنارمان قرار دارد، داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چی میشه که هنگام خشمگین شدن داد می‌زنیم؟ شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند؛ امّا پاسخ‌هاى هیچ‌کدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد؛ آنها براى این که فاصله را جبران کنند، مجبورند که داد بزنند؛ هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدای‌شان را بلندتر کنند ... سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند؛ بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند؛ دلیلش چیه؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است ... فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است ... استاد ادامه داد: هنگامى که عشق‌شان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند ... و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند ،،، و عشق‌شان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود ... سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند، و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند ... این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد. این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است ... که  خدا حرف نمی‌زند اما همیشه صدایش را در همه موجودت می‌توانی حس کنی ... اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله‌ای نیست؛ می‌توانی در اوج همه‌ی شلوغی‌ها بدون این که لب به سخن باز کنی، با او حرف بزنی ... زندگی‌تان مملو از عشق به خدا و امیدتان همیشه فقط به خدا ... خدایی که همین نزدیکی است ...👌🌸 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
♦️اهل نماز نیست، روزه نمی گیرد، مشروب می خورد، با نامحرم ارتباط غیر شرعی دارد، مال حلال و حرام برایش معنا ندارد، خلاصه گناهی نمانده که نکرده باشد... 🔷اما خانه بزرگ، ماشین خوب، حساب پر پول، بدن سالم، تفریحات دائمی و همه جور نعمت و امکاناتی دارد. ⁉️پس چرا بعضی از بندگان بخاطر خطاهایشان مجازات نمی شوند؟ 💎گاهی به بعضی از افراد مهلت می دهیم تا اصطلاحا چوب خطشان پر شود و دفتر حساب بدی هایشان پر و پیمان شود تا سخت ترین مجازات ها را برای آنها در نظر بگیریم. ✅هر فرصتی، نعمت نیست. 💠وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ (آل عمران/۱۷۸) 🌸كافران مپندارند كه در مهلتى كه به آنها مى‌دهيم خير آنهاست. به آنها مهلت مى‌دهيم تا بيشتر به گناهانشان بيفزايند، و براى آنهاست عذابى خواركننده. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
💠مأمور جارو خواست تا کف بیت المال را جارو کند، چون همه چیز تقسیم شده بود و غیر از یک تکه نان چیزی نمانده بود. همه خوشحال بودند که بیت المال طوری تقسیم شده که فقط خاک کف آن مانده. همینکه مردم خواستند به خانه هایشان برگردند امیرالمؤمنین علی ع گفت صبر کنید. آن تکه نان باقی مانده بیت المال را از مأمور گرفت و به هفت تکه تقسیم کرد و هر تکه را به گروهی داد. بعد گفت: به سلامت. 📚مناقب ابن شهرآشوب ج ۲ ص ۱۱۲. (با اندکی تلخیص و تصرف ) 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh