فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دم عیده، فرش دلمونو همینجوری بتکونیم😉
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#سفر
روزی که دور نیست از این خانه می روم
بی هیچ ترس و واهمه از لانه می روم
پرسید اگر کسی که فلانی چگونه رفت
در پاسخش بگو که غریبانه می روم
آبادی جهان شما جز فریب نیست
من از سراب و منزل ویرانه می روم
قول و قرارها همه بی اعتبار شد
پیمان شکسته جانب پیمانه می روم
حال خوشی کنار کسی حاصلم نشد
از جمعشان بریدم و بیگانه می روم
از این همه فریب و تظاهر دلم گرفت
با درد دل به سمت دواخانه می روم
اهل حساب و هندسه و نقشه نیستم
مثل همیشه سهل و عوامانه می روم
با یک لباس ساده و دور از تعلقات
پیش خدا و محفل جانانه می روم
#علی_جباری
۱۶ اسفند ۹۹
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سخنان زیبای استاد عالی درباره نعمت های الهی.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹ولادت امام جواد ع
🔹مرکز تحقیقات کامپیوتری نور
🔹اسفند 99
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#سیره_معصومان_ع
#امام_کاظم_ع
#عفو_و_بخشش
❇️در مدینه شخصی از نوادگان عمر بن خطاب با امام کاظم (ع) دشمنی میکرد و به طور مکرر با کمال گستاخی از آن حضرت و خاندان عصمت و طهارت (ع) بدگویی مینمود. چند نفر از یاران امام کاظم (ع) به آن حضرت عرض کردند: « ای آقای ما! اجازه بده تا این نامرد تبهکار را سر به نیست کنیم و از شرش آسوده گردیم. »
❌امام کاظم (ع) آنها را به شدت از این کار بر حذر داشت و فرمود: او اکنون کجاست؟ گفتند: در مزرعه خود مشغول کشاورزی است. امام (ع) بر مرکب خود سوار شد و به سراغ او رفت.
🔹وقتی که به مزرعه او رسید، مرد گستاخ با ناراحتی فریاد زد: « آهای! کشت و کار ما را پامال نکن! » حضرت موسی بن جعفر (ع) همچنان به طرف او حرکت کرد. وقتی به او رسید فرمود: خسته نباشی! سپس با چهره ای خندان احوال او را پرسید و فرمود: تاکنون چه قدر برای آبادانی مزرعه ات خرج کردهای؟
– صد دینار
– امید داری چه قدر محصول برداری؟
– نمیدانم. من که علم غیب ندارم!
– من میگویم، ولی ابتدا تو بگو چه قدر امید داری که برداشت کنی؟
– امیدوارم ۲۰۰ دینار برداشت کنم.
💠امام کاظم (ع) کیسه ای که محتوی ۳۰۰ دینار طلا بود به او داد و فرمود: « این را بگیر! خداوند آنچه را که امید برداشت از این مزرعه داری را نیز به تو بدهد!
‼️مرد گستاخ در برابر حسن اخلاق امام کاظم (ع) گیج و مبهوت شده بود، چنان تحت تاثیر قرار گرفت که همان لحظه به عذرخواهی از امام (ع) پرداخت و اظهار ندامت و شرمندگی نمود و ملتمسانه از حضرت خواست تا او را به خاطر جسارت هایش ببخشد. امام کاظم (ع) در حالی که با لبخند شیرین خود نشان میداد که او را بخشیده است از آنجا گذشت.
✅چند روزی نگذشت که اصحاب امام کاظم (ع) دیدند، آن مرد عمری در مسجد به محضر امام (ع) آمد و با کمال خوشرویی و ادب به امام (ع) نگریست و گفت: الله اعلم حیث یجعل رسالته [۱] .
« خداوند آگاهتر است که رسالتش را در وجود چه کسی قرار دهد (و چه شخصی را امام و رهبر قرار دهد).
🍁اصحاب امام (ع) با تعجب دیدند که برخورد مردی که تا دیروز به امام و خاندان عصمت و طهارت (ع) گستاخی و بی ادبی میکرد، به کلی عوض شده است. مرد کشاورز بار دیگر امام (ع) را ستود و سوالاتی مطرح کرد و پس از شنیدن پاسخ های امام (ع) رفت.
🍃امام کاظم (ع) هنگام بازگشت به خانه، به اصحاب خویش فرمود: این همان شخصی بود که شما از من اجازه میخواستید تا او را بکشید. اینک از شما میپرسم کدام یک از این دو راه بهتر بود؟
آنچه شما میخواستید یا آنچه من انجام دادم؟ من با دادن مبلغی پول کارش را سامان دادم و روان و جان بیمارش را اصلاح نمودم » [۲] .
🌸پی نوشت ها:
[۱] سوره انعام، آیه ۱۲۴٫
[۲] سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۷٫ مرحوم طبرسی، اعلام الوری؛ ج ۲، ص ۲۹۶٫
📚کرامات و مقامات عرفانی امام موسی بن جعفر؛ سید علی حسینی قمی، نبوغ چاپ دوم ۱۳۸۲٫.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
💠امام کاظم ع:
مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛
هر چه ایمانش فزونى یابد، بلایش(امتحانش) نیز بیشتر شود.
📚بحار ج ۷۵ ص۳۲۰
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#عید_مبعث
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی
رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد
آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد
حمیدرضا برقعی
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹عربی زیبا ویژه مبعث
#مبعث_مبارک
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
بنام خدا
پیشرفت های چشمگیر ایران در زمینه پزشکی از دستاوردهایی است که پزشکان عزیز با تکیه بر قدرت ایمان و تلاش و همت خود آن را کسب نموده و باعث قطع نیاز کشور در بسیاری از زمینه های درمانی به کشورهایی دیگر شده است که به برخی از این موارد اشاره ای گذرا خواهد شد:
1) داروی نوترکیب فاکتور 8 برای درمان بیماریهای خونی، هموفیلی
2) داروی تراستوزومپ، هرسپیتین برای درمان سرطان سینه
3) واکسن هموفیلوس آنفولانزا برای پیشگیری از مننژیت اطفال
4) داروی نوترکیب FSH برای درمان ناباروری
5) داروی هورمونی سینوپار (PTH) برای درمان اختلال غدد پاراتیروئید
6) تولید داروی GCSF برای پیوند مغز استخوان و خونسازی در بدن بیماران پس از شیمیدرمانی
7) تولید داروی هورمونی لوپرولاید برای درمان سرطان پروستات و ریه
8) کسب رتبۀ نخست تولید واکسن و سرم در خاورمیانه از طریق تولید بیش از ۳ میلیارد دز واکسن انسانی و دامی در ۶۵ نوع مختلف
9) قرار گرفتن ایران در زمینۀ فناوری و تحقیقات سلولهای بنیادی، در زمرۀ ۱۰ کشور برتر جهان
10) ایران دومین کشور در زمینۀ پیوند مغز استخوان، پس از ایتالیا (از نظر تعداد پیوند) در جهان
11) تزریق سلولهای شوآن برای ترمیم آسیبهای نخاعی برای نخستین بار در جهان
12) تولید دستگاه شتابدهندۀ خطی ایرانی برای تشخیص و درمان سرطان
13) تولید دارویی به نام آنژی پارس برای درمان زخم بیماران دیابتی برای اولین بار در جهان
14) تولید داروی گیاهی درمان ایدز برای اولین بار در دنیا با نام آیمود
15) تولید نانوکریستالهای مؤثر در ترمیم بافتهای آسیبدیدۀ داخل بدن
16) و .......
منبع: https://www.hawzahnews.com/news/460996
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#امام_زمان_عج🍀🌷
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است!
اکسیر من! نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال، ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی تو را کنارِ خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
خونِ هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است!
محمد علی بهمنی
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
عرفا چگونه بودند؟
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد واز او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد. خیاط قبول کرد، اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد. جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد. پیر مرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد. وقتی جوان علت را جویا شد، گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟
پیرمرد خیاط گفت: (( گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است .))
این گونه می شود پیرمرد خیاطی می شود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش می رود و با او نشست و برخواست می کند.
📚کیمیای محبت
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
مکافات عمل
یکی از آقایان علما می گفت: روزی در صف نانوایی ایستاده بودم که ناگهان پیرمردی فریادش بلند شد. معلوم شد پسر بچه ای شیطانی کرده و ریگ داغی را به پشت دست آن پیرمرد چسبانده است. پیرمرد همراه با جیغ و داد می خندید. گفتند: چرا می خندی؟! گفت: یادم آمد که من پنجاه سال پیش که بچه بودم در همین جا همین کار را درباره پیرمردی کردم. ریگ داغی از سنگک گرفتم و پشت دست آن پیرمرد چسباندم و امروز به مکافات عمل پنجاه سال پیش رسیدم!! فریادم برای سوختن دستم بود و خنده ام برای مکافات عمل.
🔹️هر کس به وزن یک ذره، عمل خیری انجام دهد آن را می بیند و هر کس به وزن یک ذره عمل بد کند همان را خواهد دید."سوره زلزال، آیه 8"
📚نشریه صفیر هدایت
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
💠اثرات شکرگزاری در زندگی🤲
🔹لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ
🔺همانا اگر شكر كنيد، قطعاً (نعمتهاى) شما را مىافزايم، و اگر كفران كنيد البتّه عذاب من سخت است.
(سوره مبارکه ابراهیم آیه ۷)
✅در این نکته ی مهم و طلایی که فرمایش خداوند حکیم و رزاق است تامل کنیم (شکر نعمت و در نتیجه افزایش نعمت)
🌷از دست و زبان که برآید
🌷کز عهده شکرش به درآید
#شکرگزاری
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
#شعبان
#اعیاد_شعبانیه
#نیمه_شعبان
#صاحب_الزمان_عج
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#داستان_کوتاه
💭 مرد بی سوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمی فهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن می خوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
پدر گفت: پسرم! سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور.
پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.
💭 پدر گفت: امتحان کن پسرم.
پسر سبدی که در آن زغال می گذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت، سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید، ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند.
پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد.
پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم.
پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است!
💭 پدر با لبخند به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟
پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است.
پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن
برای قلبت انجام میدهد.
دنیا و کارهای آن، قلبت را از سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛ خواندن قرآن همچون دریا سینه ات را پاک میکند، حتی اگر معنی آن را ندانی.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh