📚 #چرا؟#چگونه؟#چنین؟
📝 نویسنده #سید_مهدی_فقیهی
♥️ قسمت #تلاش_و_تماشا(2)
✅ #تماشا خوب که سراپای #تلاش را ورانداز کرد گفت:
معلوم است که تن به کار نمیدهم؛ شما این همه کار کردید کجا را گرفتید که من بکنم؟ تازه، به حساب کی بکنم؟ من که نمی دانم فردا چه می شود و چه بر سرمان میآید؛ من که نمی دانم فردا که می ماند و کی می رود؟ مگر عقلم پاره سنگ بر میدارد که برای خودم دردسر درست کنم؟
از قدیم گفتند "تا نکنی جای قدم استوار / پای منه در طلب هیچ کار"
ما این روز ها را دیده ایم؛ بالا بروی و پایین بیایی همین است که میبینی. خودت را خسته می کنی و از بسیاری دویدن کفشت را پاره.
شما خیال میکنید دنیا برای شما خلق شده و با شما شروع شده و با شما هم خاتمه پیدا می کند؟ نه رفیق! "چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد"
شاید اگر مثل ما کمی دورتر ایستاده بودی؟ تا حالا بهتر میتوانستی قضایا را ببینی و شهر را تماشا کنی. عیب شما در این است که فقط حرف خودتان را میشنوید؛ تصور می کنید #زندگی یعنی همین که شما دارید، #مرگ هم یعنی همین که شما میخواهید، #ارزشها یعنی همان ها که شما قبول دارید و می شناسید.
فکر می کنید هر کس غیر از این ببیند و بفهمد و بپسندد مغزش معیوب است، اگر کسی غیر از این بخواهد به خودش ظلم کرده، همه باید همان باشند که شما میخواهید، همان کنند که شما می کنید، همان راه را بروند که شما رفته اید؛ چون و چرا هم ندارد، هرکس #شبهه کند #ملعون است، هر کسی #اشکال کند #کافر است؛ خلاصه هر کسی با شما نباشد، با خدا نیست.
#تلاش گفت: ...
https://t.me/joinchat/AAAAAEL1_s8grLsqyOp68Q