📚 #چرا؟#چگونه؟#چنین؟
📝 نویسنده #سید_مهدی_فقیهی
♥️ قسمت #تلاش_و_تماشا (3)
#تلاش گفت:
شما آدم ها از بس قیافه حق به جانب میگیرید، راستش اول آدم شک میکند که دروغ بگویید، اما من شما یکی را خوب می شناسم؛ شما هم مرا خوب میشناسید.
شما جماعت حق هم دارید صدایتان را برای ما بلند کنید، آدمی که یک عمر هم از توبره خورده هم از آخور؛ غذایش در هر شرایط گرم بوده و آبش سرد؛ راه کوبیده شده را رفته و دست به سیاه و سفید هم نزده؛ طبیعی است که هم از خدا طلب کار باشد هم از خلق.
آدم بیکار طبیعی است که اهل رمل اسطرلاب بشود، علم غیب داشته باشد و همه سر حریف باشد، رضا به داده ندهد و همه کار و تلاش دیگران در نظرش خرد و ناچیز باشد.
من هم اگر از خودم غافل بودم و قدر و قیمت خودم را نمیدانستم، البته #مرغ_همسایه برایم غاز بود؛ به زرق و برق دنیای بیگانه خیره میشدم و کار کوچک آنها در نظرم بزرگ بود و #گدا_صفتی را پیشه خود میکردم و در مقابل دیگران احساس #خود_کم_بینی داشتم.
من هم اگر از خودم هیچ هنری و در خود هیچ لیاقتی سراغ داشتم قطعاً بیش از شما به سلف ناخلف خود می چسبیدم و به آبا و اجداد-ولو بت پرست خود- چنگ میزدم و دائم افسوس گذشته و گذشتگان را می خوردم و برایم هرچه قدیم و کهنه و گاو خورده بود عتیقه بود و حفظ کردنی. مرتب گذشتگان را نبش قبر میکردم و گور به گور ، و می گفتم : #مرد هم اگر بود مردان قدیم.
#قانون هم اگر بود قوانین گذشته.
#روزگار هم اگر بود روزگار سابق و خلاصه #زندگی هم اگر بود زندگی آن روزها!!
هیچ وقت الحمدالله دستت در جیب خودت نمیرود؛ البته سرش هم معلوم است؛ چون یا جیب نداری یا سوراخ است!
چون بالا بالاها جا نیست، پایین پایین ها هم نمی نشینی.
#تماشا گفت: ...
https://t.me/joinchat/AAAAAEL1_s8grLsqyOp68Q