📌#قبول_و_باور؛ واقعيت ها
🌾#حکايت_پندآموز
آورده اند که : روزی مردی کم نام و نشان (حمال) که در آن زمان ۷۰ ساله بوده از کوچهای میگذشته است. کودکی در پشتبام بازی میکرده که ناگهان، پایش میلغزد و به پایین میافتد. حمال با دیدن کودکی که در حال افتادن به زمین بوده، میگوید: «ساخلیان ساخلار»؛ یعنی نگهدارنده، نگه میدارد. سپس بچه را با دو دست گرفته و به حالت ایستاده روی زمین میگذارد؛ بدون این که احساس درد و یا زخمی داشته باشد.
مردم که شاهد ماجرا بودند، حمال پیر را در میان گرفتند و لباسهای او را پاره کردند و به تبرک بردند. او از این که مردم از او دست بردار نبودند، متعجب میشود.
وقتی از او میپرسند: چگونه اینکار را انجام دادی؟ پاسخ میدهد: ای مردم، من آدم فوق العادهای نیستم و کشف و کرامت ندارم. اکنون هم کار خارق العادهای نکردهام. اتفاق مهمی هم رخ نداده است. یک عمر من به امر خدا اطاعت کردهام، یک لحظه هم خدا دعای مرا اجابت کرده است. https://eitaa.com/jadid6