eitaa logo
آموزش هزار موضوع معارف اسلامی
14 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📙حرف ح 💠موضوع : حسادت ☑️راه های علاج حسادت پیشگیری و علاج در مراحل اولیه ➖مگذار مفاسد اخلاقی یا عملی در مملکت ظاهر و باطنت وارد شود که این خیلی سهلتر است از آنکه بعد از ورود بخواهی اخراج آنها کنی. ➖قوای جوانی و نشاط آن باقی است بهتر می توان قیام کرد در مقابل مفاسد اخلاقی و خوبتر می توان وظایف انسانیه را انجام داد. مگذارید این قوا از دست برود و روزگار پیری پیش آید که موفق شدن در آن حال مشکل است. و بر فرض موفق شدن، زحمت اصلاح خیلی زیاد است. پس، انسان عاقل که تفکر کرد در مفاسد چیزی، اگر وارد در آن نیست، گرد آن نمی گردد و خود را آلوده نمی کند.‏ ➁شناخت علل و انگیزه ها برای درمان بیماری های اخلاقی یکی از راههای مهم شناخت علل و انگیزههاست. علما علم اخلاق انگیزه هایی را برای حسد بر شمرده اند که عبارتند از؛ دشمنی و کینه توزی ، به خود نازیدن، غرور و تکبر ، اظهار شگفتی از داشته های دیگران، ترس از دست دادن داشته های خود، عشق به ریاست و شهرت ، و خبث نفس . ‏ 👈عرفا، گفته اند همه این علل حسادت به یک علت یعنی ذلّ نفس باز می گردد. با این توضیح که انسان اگر از نظر نفسانی در حد حیوانیت باشد و به مقام انسانی_ الهی ارتقا پیدا نکرده باشد ، اموری که کمالات حیوانی محسوب می‌شوند را کمال واقعی دانسته و نسبت به آن حسادت می ورزد و اکثر موارد ، اموری که مورد حسد قرار میگیرند از این دست هستند مثل زیبای ظاهری ، پست وموقعیت دنیایی، امور مادی ، قدرت مادی. ➂تقویت ایمان ایمان به عدل با حسد منافی است. تو اگر او را عادل می دانی، تقسیم او را هم عادلانه بدان. چنانچه در حدیث شریف فرمود حق تعالی می فرماید: «حسود رو برگردان است از قسمتهایی که بین بندگان کرده ام، و غضبناک است از نعمتهای من.» ➃علاج مهارتی ‏مهارت جالبی که علما علم اخلاق یاد داده اند با آن مهارت میتوان حسادت را درمان کرد. از کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی(ره) این مهارت به شرح زیر توضیح داده شده است؛ این روش به صورت است که با تکلف اظهار محبت کنی با محسود و ترتیب آثار آن را دهی، و مقصودت از آن علاج مرض باطنی باشد. نفس تو را دعوت می کند که او را اذیت کن، توهین کن، دشمن داشته باش، مفاسد او و مساوی او را به تو عرضه می دارد، تو به خلاف میل نفس به او ترحم کن و تجلیل و توقیر نما، زبان را به ذکر خیر او وادار کن، نیکوییهای او را بر خود و بر دیگران عرضه دار، صفات جمیله او را خاطر نشان خود کن. گر چه این ها که می کنی در اول امر با تکلف است، از روی مجاز و غیر واقع است، لیکن چون مقصود اصلاح نفس و بر طرف کردن این نقص و رذیله است بالاخره به حقیقت نزدیک می شود و کم کم تکلف کم می شود و نفس عادی می شود و واقعیت پیدا می کند. لااقل به نفس عرضه دار و بفهمان که این شخص بنده خداست و شاید خداوند تعالی به او نظر لطف داشته که او را متنعم کرده ‏‎‏و اختصاص داده به خاصه نعم خود. خصوصا اگر محسود اهل علم و دیانت باشد و حسد به واسطه آنها باشد، که البته حسد ورزیدن به آنها قبیح تر و عداوت با آنها عاقبتش بدتر است. البته به نفس باید فهماند که این ها بندگان خاص خدا هستند که توفیق الهی شامل حالشان شده و آنها را به این نعمت عظمی اختصاص داده. و این نعم باید محبت در نفس ایجاد کند نسبت به صاحبان آنها، و باید انسان آنها را محترم دارد و خاضع نسبت به آنها باشد، پس اگر دید که چیزهایی که باید موجب محبت و خضوع شود در نفس ضد آن بروز کرد، بداند که خیلی شقاوت به او چیره شده و ظلمت به باطن او غلبه کرده، و حتما در صدد اصلاح از طرق علمیه و عملیه برآید. و بداند که اگر در صدد ایجاد محبت برآمد زود موفق می شود، زیرا که نور محبّت قاهر است بر ظلمت و کدورت، و خدای تبارک و تعالی وعده فرموده که مجاهدان را هدایت کند و آنها را به لطف خفی خود اعانت فرماید و توفیق عنایت نماید. انّه ولیّ التوفیق و الهدایة.‏(۳) ➄تفکر حضرت علی (ع) می فرماید: »اِحْتَرِسُوا مِنْ سَوْرَةِ الْجَمْدِ وَ الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَدِ وَ اَعِدُّوا لِکُلِّ شَیْ ءٍ مِنْ ذَلِکَ عُدَّةً تُجَاهِدونَهُ بِهَا مِنَ الْفِکْرِ فِی الْعَاقِبَةِ وَ مَنْعِ الرَّذِیلَةِ وَ طَلَبِ الْفَضِیلَةِ؛ خود را از شدّت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هریک از این امور وسیله ای آماده سازید، از جمله: ۱.در عواقب این صفات رذیله تفکر کنید ۲.و از آنها دوری بجویید ۳.و به دنبال فضایل بروید(۴) ✔️تفکر میتواند اینگونه باشد که اگر حسود در این اندیشه کند که مقایسه ظاهر زندگی افراد با باطن زندگی خودمان درست و منطقی نیست و همین طور آدمی در این تفکر داشته باشد که آینده افراد و اینکه در پس این نعمت ها چه سرنوشتی در انتظار است و ممکن است همان شخص که امروز حال و روز خوبی دارد در آینده ش با امتحان های سختی مواجه شود ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ع 💠موضوع : عالم و دانشمند فضیلت عالمان دین 🔷آیات نورانی قرآن ⇦خداوند در قرآن می‌فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛ خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده‌اند و دانشمندان را درجاتی برتری دهد.» ⇦«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ؛آیا صاحبان علم و دانش با آنان که نمی‌دانند یکسان هستند» ⇦«اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛از بندگان خدا تنها علماء هستند که از خدا می‌ترسند‌. ⇦خداوند متعال ، علم و دانش را علت كلى و اساسى آفرينش همه پديده هاى هستى جهان - اعم از آسمان و زمين – معرفى فرمود. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود می‌آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد! (طلاق/12) 🔶فضیلت و تکریم علما در احادیث ⇦پیامبر (ص) فرمود: «اَکْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاءِ فَمَنْ أَکْرَمَهُمْ فَقَدْ اَکْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ؛ دانشمندان را گرامی دارید که آنها وارثان پیامبرانند و هر که آنان را احترام نماید، خدا و رسولش را احترام نموده است.»(۱) ⇦امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: «اذا رایتَ عالماً فکُن لَهُ خادماً؛هرگاه به عالمی برخوردی خدمتگذار او باش»(۲) ⇦و فرمود: »مَن وقَّرَ عالمِاً وَقَّرَ رَبَّه» «کسی که عالمی را گرامی بدارد و تعظیم نماید، پروردگارش را گرامی و بزرگ داشته است.(۳) ⇦امام باقر(ع) فرمود: اَلْكَمَالُ كُلُّ اَلْكَمَالِ اَلتَّفَقُّهُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلصَّبْرُ عَلَى اَلنَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ اَلْمَعِيشَةِ. ۱. تفقه و فهم عمیق از دین۲. صبر بر حوادث و مصیبت‌ها۳. تقدیر معیشت و اقتصاد در زندگی(۴) ⇦ امام عسکری (ع)از جد معظم شان امام صادق (ع) نقل می فرماید: عُلَماءُ شيعَتِنا مُرابِطونَ فِي الثَّغرِ الّذي يَلي إبليسَ و عَفاريتَهُ ، يَمنَعونَهُم عَنِ الخُروجِ عَلى ضُعَفاءِ شيعَتِنا ، و عَن أن يَتَسَلَّطَ عَلَيهِم إبليسُ و شيعَتُهُ . علماى شيعه ما، نگهبانان مرزى هستند كه در آن سويش ابليس و ديوهايش قرار دارند و [اين علما ]جلوى يورش آنها به شيعيان ناتوان ما و تسلّط يافتن ابليس و پيروان او بر ايشان را مى گيرند.(۵) 🔘فضیلت عالم بر شهید ➖با سه بیان مختلف ⇦در روايتى امام صادق عليه السلام منزلت شفاعت را وسيله ارزش گذارى علم قرار مى دهند و مى فرمايند: ثلاثة يَشفَعوُن الى اللّه عزَّ وَ جَلّ فيشفِّعهم الانبياء ثم العلماء ثم الشهداء سه گروهند كه روز قيامت در پيشگاه الهى شفاعت مى كنند و خدا نيز شفاعت آنها را مى پذيرد: اول پيامبران و پيشوايان امت ؛ دوم علما و سوم شهدا(۶) ⇦ پیامبر فرمود: اذا كان يوم القيامة جمع اللّه عزَّ وَ جَلّ الناس فى صعيد واحد، و وُضعت الموازين فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء، فيُرجَّح مداد العلماء على دماء الشهداء خداوند در روز قيامت وقتى كه همه خلق اولين تا آخرين را در يك سرزمين واحد جمع مى كند، خون شهدا و مداد علما با يكديگر موازنه مى شوند. خداوند مداد علما را بر خون شهدا برترى مى دهد. (۷) ⇦پیامبر(ص) می‌فرماید:از جبرییل پرسیدم آیا عالمان نزد خدا گرامی‌ترند یا شهیدان؟جبرییل پاسخ داد: :«الْعَالِمُ الْوَاحِدُ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَلْفِ شَهِیدٍ فَإِنَّ اقْتِدَاءَ الْعُلَمَاءِ بِالْأَنْبِیاءِ وَ اقْتِدَاءَ الشُّهَدَاءِ بِالْعُلَمَاء». یك عالم گرامى‏تر است در پیشگاه خدا از یك هزار شهید همانا دانشمندان بانبیا اقتدا میكنند و شهدا از دانشمندان پیروى میكنند.(۸) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف م 💠موضوع : مسجد نقش مسجددر معنویت انسان 🔶شعر مهدوی گل با صفاست امّا بی تو صفا ندارد گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید بی پرده گر برآید شرم و حیا ندارد ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم بازآ که درد هجران بی تو دوا ندارد فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته از بسکه ناله کردم آهم صدا ندارد جان جهان چه قابل بر رو نمای رویت بی رو نما نما رو، گل رو نما ندارد بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم بازآی تا نمردم دنیا وفا ندارد گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت دیدم که جان هم اینجا قدر و بها ندارد هرگز کسی نگوید بالای چشمت ابرو تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد کعبه تویی نه کعبه زمزم تویی نه زمزم سعی و صفا و مروه بی تو صفا ندارد هر کس تو را ندارد جز بیکسی چه دارد جز بیکسی چه دارد هر کس تو را ندارد «میثم» غزل به وصفت گوید چرا نگوید در دل امید وصلت دارد چرا ندارد.(1) 🔘احکام مسجد خوب است که اهل منبر در جهت احیا سنت های عالمان قدیم، سخن را با بیان مساله شرعی شرع کنند در این راستا نخست چند مساله از احکام مسجد را در چهار عنوان تقدیم می داریم؛ ❶ امور واجب تطهیر مسجد از نجاست واجب است. هر کس بفهمد که مسجد نجس شده، باید فوراً نجاست آن را برطرف کند. حرم امامان علیهم السلام نیز همین حکم را دارد، منتهی چنانچه نجس ماندن آن بی‌احترامی باشد. تطهیر آن واجب است؛ بلکه احتیاط واجب آن است که اگر بی‌احترامی هم نباشد، آن را تطهیر کنند. ❷امور مستحب احکام مستحب مسجد عبارتند از: ساختن مسجد تعمیر آن، روشن کردن چراغ مسجدرفت و آمد زیاد، زودتر از همه به مسجد رفتن و دیرتر خارج شدن ، با طهارت وارد شدن، خوشبو کردن خود و لباس پاکیزه پوشیدن، وارسی کردن کفش‌ها از نجاست در هنگام ورود، وارد شدن به مسجد با پای راست و بیرون آمدن از آن با پای چپ و خواندن دو رکعت نماز تحیّت بعد از ورود به مسجد و در صورتی که نماز واجب یا مستحبی دیگری نیز بخواند، کافی است. ❸امور حرام کارهای حرام درباره مسجد عبارتند از: زینت کردن مسجد با طلا و تصاویر انسان و حیوانات روح‌دار، فروش مسجد هر چند خراب شده باشد، فروش لوازم مسجد مگر در صورتی که چاره‌ای جز آن نباشد، نجس کردن مسجد و دفن میت در مسجد و توقف جنب و حایض در مسجد. ❹امور مکروه کارهایی که در رابطه با مسجد مکروه است عبارتند از: نقاشی کردن مسجد به چیزهایی که روح ندارد، خوابیدن در مسجد مگر در حال ناچاری، سخن گفتن از امور دنیا در مسجد، خرید و فروش در مسجد، فریاد زدن در مسجد و صدا را بلند کردن مگر برای اذان، رفتن مسجد برای کسی که سیر یا پیاز خورده، و بوی دهانش مردم را اذیت می‌کند. 🔷جایگاه مسجد در قرآن واژه مسجد بیست و هشت بار به شکل جمع و مفرد در قرآن به کار رفته است؛ در برخی از آنها از اهمیت مسجد و حفظ آن سخن رفته است؛ از جمله: «إِنَّما یعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّكاةَ وَ لَمْ یخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسی أُولئِكَ أَنْ یكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِین مساجد را فقط كسی آباد میكند كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نماز را برپا دارد و زكات بدهد و از كسی جز خدا نترسد- امید است آنها هدایت یابند.)[ توبه–۱۸] مالکیت مسجد در قرآن به خدا نسبت داده شده است.(جن/۱۸) از امام صادق(ع) از علت احترام مساجد پرسیدند، آن حضرت در پاسخ گفتند: «زیرا مساجد خانه‌های خدا در زمین‌اند». در آیه ۱۲۵ سوره بقره، به مسجد مکه که همان مسجدالحرام است، به عنوان مکانی برای فعالیت‌های آیینی و نیز محل گرد هم آمدن اشاره شده است . و در آیه ۹۶ سوره آل عمران این مسجد به عنوان نخستین خانه‌ای که برای عبادت مردم برپا شده، ذکر شده است. اهمیت مسجد به عنوان محل عبادت تا حدی است که در قرآن ، دو پیامبر عظیم الشان به عنوان خادم مسجد معرفی می شود؛ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ . و (به خاطر بیاورید) هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم! و (برای تجدید خاطره،) از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید! و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان، پاک و پاکیزه کنید! بقره/۱۲۵ 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف م 💠موضوع : مسجد نقش مسجددر معنویت انسان 🔶شعر مهدوی گل با صفاست امّا بی تو صفا ندارد گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید بی پرده گر برآید شرم و حیا ندارد ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم بازآ که درد هجران بی تو دوا ندارد فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته از بسکه ناله کردم آهم صدا ندارد جان جهان چه قابل بر رو نمای رویت بی رو نما نما رو، گل رو نما ندارد بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم بازآی تا نمردم دنیا وفا ندارد گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت دیدم که جان هم اینجا قدر و بها ندارد هرگز کسی نگوید بالای چشمت ابرو تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد کعبه تویی نه کعبه زمزم تویی نه زمزم سعی و صفا و مروه بی تو صفا ندارد هر کس تو را ندارد جز بیکسی چه دارد جز بیکسی چه دارد هر کس تو را ندارد «میثم» غزل به وصفت گوید چرا نگوید در دل امید وصلت دارد چرا ندارد.(1) 🔘احکام مسجد خوب است که اهل منبر در جهت احیا سنت های عالمان قدیم، سخن را با بیان مساله شرعی شرع کنند در این راستا نخست چند مساله از احکام مسجد را در چهار عنوان تقدیم می داریم؛ ❶ امور واجب تطهیر مسجد از نجاست واجب است. هر کس بفهمد که مسجد نجس شده، باید فوراً نجاست آن را برطرف کند. حرم امامان علیهم السلام نیز همین حکم را دارد، منتهی چنانچه نجس ماندن آن بی‌احترامی باشد. تطهیر آن واجب است؛ بلکه احتیاط واجب آن است که اگر بی‌احترامی هم نباشد، آن را تطهیر کنند. ❷امور مستحب احکام مستحب مسجد عبارتند از: ساختن مسجد تعمیر آن، روشن کردن چراغ مسجدرفت و آمد زیاد، زودتر از همه به مسجد رفتن و دیرتر خارج شدن ، با طهارت وارد شدن، خوشبو کردن خود و لباس پاکیزه پوشیدن، وارسی کردن کفش‌ها از نجاست در هنگام ورود، وارد شدن به مسجد با پای راست و بیرون آمدن از آن با پای چپ و خواندن دو رکعت نماز تحیّت بعد از ورود به مسجد و در صورتی که نماز واجب یا مستحبی دیگری نیز بخواند، کافی است. ❸امور حرام کارهای حرام درباره مسجد عبارتند از: زینت کردن مسجد با طلا و تصاویر انسان و حیوانات روح‌دار، فروش مسجد هر چند خراب شده باشد، فروش لوازم مسجد مگر در صورتی که چاره‌ای جز آن نباشد، نجس کردن مسجد و دفن میت در مسجد و توقف جنب و حایض در مسجد. ❹امور مکروه کارهایی که در رابطه با مسجد مکروه است عبارتند از: نقاشی کردن مسجد به چیزهایی که روح ندارد، خوابیدن در مسجد مگر در حال ناچاری، سخن گفتن از امور دنیا در مسجد، خرید و فروش در مسجد، فریاد زدن در مسجد و صدا را بلند کردن مگر برای اذان، رفتن مسجد برای کسی که سیر یا پیاز خورده، و بوی دهانش مردم را اذیت می‌کند. 🔷جایگاه مسجد در قرآن واژه مسجد بیست و هشت بار به شکل جمع و مفرد در قرآن به کار رفته است؛ در برخی از آنها از اهمیت مسجد و حفظ آن سخن رفته است؛ از جمله: «إِنَّما یعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّكاةَ وَ لَمْ یخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسی أُولئِكَ أَنْ یكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِین مساجد را فقط كسی آباد میكند كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نماز را برپا دارد و زكات بدهد و از كسی جز خدا نترسد- امید است آنها هدایت یابند.)[ توبه–۱۸] مالکیت مسجد در قرآن به خدا نسبت داده شده است.(جن/۱۸) از امام صادق(ع) از علت احترام مساجد پرسیدند، آن حضرت در پاسخ گفتند: «زیرا مساجد خانه‌های خدا در زمین‌اند». در آیه ۱۲۵ سوره بقره، به مسجد مکه که همان مسجدالحرام است، به عنوان مکانی برای فعالیت‌های آیینی و نیز محل گرد هم آمدن اشاره شده است . و در آیه ۹۶ سوره آل عمران این مسجد به عنوان نخستین خانه‌ای که برای عبادت مردم برپا شده، ذکر شده است. اهمیت مسجد به عنوان محل عبادت تا حدی است که در قرآن ، دو پیامبر عظیم الشان به عنوان خادم مسجد معرفی می شود؛ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ . و (به خاطر بیاورید) هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم! و (برای تجدید خاطره،) از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید! و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان، پاک و پاکیزه کنید! بقره/۱۲۵ 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔶جایگاه مسجد در روایات فضایل مسجد در آیات و روایات بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است؛ امام صادق(ع) می‌فرمایند:« مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسْجِدِ لَمْ یضَعْ رِجْلًا عَلَى رَطْبٍ وَ لَا یابِسٍ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ الْأَرْضُ إِلَى الْأَرْضِ السَّابِعَة». هر كس به مسجد برود پایش را بر زمین نمی‌گذارد مگر این كه تا زمین هفتم برای او تسبیح می‌گوید. (2) رسول خدا می‌فرمایند: «أَحَبُّ الْبِلَادِ إِلَى اللَّهِ مَسَاجِدُهَا». . محبوب‌ترین قسمت سرزمین‌ها در پیش خداوند متعال مساجد آن است. (3) امیرالمؤمنین(ع)می‌فرمایند:« الْجَلْسَةُ فِی الْمَسْجِدِ خَیرٌ لِی مِنَ الْجَلْسَةِ فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ الْجَنَّةَ فِیهَا رِضَا نَفْسِی وَ الْجَامِعَ فِیهِ رِضَا رَبِّی». نشستن در مسجد بهتر از نشستن در بهشت است زیرا در نشستن در بهشت خود انسان راضی می‌شود ولی در نشستن در مسجد خداوند متعال راضی می‌شود. از رسول خدا نقل شده است« المَساجِدُ سَوقٌ مِن اَسواقِ الآخِره قُراها المَغفِرةُ وَ تُحَفُها اَلجَنَّة». مساجد بازاری از بازارهای آخرت است وسیله پذیرائى آنها آمرزش و هدیه‏اشان بهشت است‏(5) از رسول اكرم نقل شده است «مَن اَوقَدَ فِی المَسجِدِ سِراجَاً نَوَّرَاللهُ قَبرَهُ وَ مَن كَنَسَ مَسجِداً فَكَانَّما غَزّا مَعَ النَّبی». كسی كه چراغی در مسجد بیفروزد خداوند متعال قبرش را منور می‌كند و كسی كه مسجدی را جارو كند مثل آن است كه همراه با پیامبر جهاد نموده است. (6) هم‌چنین از آن حضرت نقل شده است: «مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى یرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ». یعنی هر كس به مسجدی از مساجد خدا برود برای او برای هر قدمی كه برمی‌دارد تا به منزلش برگردد ده حسنه می‌نویسند و ده سیئه از او محو می‌كنند و ده درجه بالا می‌برند. (7) از حضرت علی(ع) نقل شده است« لاصَلوة لِجارِ المَسجِدِ اِلّا فِی المَسجِد». نمازی برای همسایه مسجد نیست مگر این كه در مسجد بخواند. (8) از امام باقر(ع)نقل شده است« اِذا رَأیتُمُ الرَّجُلَ یعتادُ المَسجِدَ فَاشهَدوا لَه بِالایمان» وقتی دیدید مردی به مسجد عادت كرده است به ایمان او شهادت بدهید كه مؤمن است. (9) رسول خدا فرمودند: «مَنْ أَسْرَجَ فِی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرَاجاً لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ یسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِی ذَلِكَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنَ السِّرَاج». هر كس چراغی در مسجدی از مساجد خدا بیافروزد همواره ملائكه و حاملان عرش برای روشن كننده چراغ در مسجد استغفار می‌نمایند مادامی كه آن چراغ روشن است.(10) امام صادق (ع)فرمودند:« مَلعونٌ مَلعونٌ مَن لَم یوَقِّرِالمَسجِدَ». ملعون است ملعون است كسی كه احترام مسجد را به جا نیاورد. (11) ☑️نقش اجتماعی مسجد امام خمینی می‌فرمایند: «مسجد و منبر در صدر اسلام مركز فعالیت‌های سیاسی بود جنگ‌هایی كه در صدر اسلام واقع می‌شد بسیاری از آن‌ها در مسجد طرحش ریخته می‌شد.» (12) حضور در مساجد و جمع امت اسلامی بركات زیادی دارد. فاصله گرفتن از امت اسلامی و جامعه ی مسلمین بسیار خطرناك است. آنان كه نمی‌خواهند در جمع مسلمین باشند نوعاً آدم‌های بی‌توفیق و بی‌تفاوت هستند. در نمازهای جماعت و جمعه و راه‌پیمایی‌ها شركت نمی‌كنند. چندان علاقه به پیش‌رفت دین مقدس اسلام ندارند و فیض‌های جماعت را نمی‌دانند. آدم‌های بسیار‌ترسو و ضعیف و محروم و سطحی هستند. پیامبر اسلام فرمودند: «اَلجَماعَهُ رَحْمَةٌ وَ الْفُرْقَةَ عَذَاب». جماعت رحمت وجدایی عذاب است. (13) باز هم رسول گرامی فرمودند:« مَن فارَقَ الجَماعَة ماتَ مِیتَة الجاهلیة». هر کس از جماعت فاصله بگیرد با مرگ جاهلیت می‌میرد.(14) باز هم آن حضرت فرمودند: «مَن سرَّهُ اَن یسكُنَ بُحبُوحَةَ الجَنَّةَ فَلیلزِمِ الجَماعَة». هر کس خوش دارد که در وسط بهشت جای گیرد باید همراه جماعت باشد.(15) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ح 💠موضوع : حسرت ♦️عالم برزخ و حسرت عبادت در مسجد یکی از نامهای قیامت “یوم الحسره” است . در قیامت مردم از چه چیز هایی حسرت می خورند ؟ از جمله موارد حسرت آور عالم برزخ ، نماز و عبادت در مسجد است. رسول خدا (ص) فرمود: هیچ شب و روزی نیست مگر اینکه ملک الموت ندا سر می دهد و می گوید: ای اهل قبور ، امروز غبطه و حسرت چه کسانی را می خورید ، در حالیکه مرگ را معاینه کردید و از اسرار با خبر شدید. در جواب ، مردگان می گویند: ما غبطه ی مؤمنین را می خوریم که در مساجد هستند ، زیرا آنان نماز می خوانند و ما نمی خوانیم… پس واحسرتا بر آنچه از دست داده ایم در عالم دنیا. [ارشاد القلوب ؛ جلد ۱؛صفحه ۱۴۶] ♦️حدیثی جالب نقل شده است ؛ إِنَّهُ إذا كانَ يومُ القيامةِ يحشرُ قومٌ وجوهُهُمْ كالكوكبِ الدرِّيِّ، فتقولُ لهمُ الملائكةُ: ما كانتْ أعمالُكُمْ؟ فيقولونَ: كنَّا إذا سمعْنا الأذانَ.. قمنا إلى الطهارةِ ولا يشغلُنا غيْرُها، ثمَّ تحشرُ طائفةٌ وجوهُهُمْ كالأقمارِ، فيقولونَ بعدَ السؤالِ: كنَّا نتوضَّأُ قبلَ الوقتِ، ثمَّ تحشرُ طائفةٌ وجوهُهُمْ كالشمسِ، فيقولونَ: كنَّا نسمعُ الأذانَ في المسجدِ. هنگامه قيامت عده‏اي محشور مي‏شوند، در حالي که صورت‏هاي آنان مانند ستارگان مي‏درخشد. ملائکه مقربين از آنان سؤال مي‏کنند، اعمال شما چه بوده است که اين چنين نوراني هستيد؟ مي‏گويند: ما کساني هستيم که به محض شنيدن صداي اذان، کارهاي خود را واگذاشته و اقدام به وضو مي‏نموديم. سپس عده‏ي ديگري محشور مي‏شوند، در حالي که صورتهايشان مانند ماه مي‏درخشد. اينان پس از سؤال ملائکه گويند: ما کساني هستيم که پيش از شنيدن صداي اذان، وضو مي‏گرفتيم. سپس عده‏ي ديگري محشور مي‏شوند، در حالي که صورتهايشان مانند خورشيد مي‏درخشد. اين عده پس از سؤال مي‏گويند: ما کساني هستيم که صداي اذان را در مسجد مي‏شنيديم، يعني نه تنها پيش از اذان وضو مي‏گرفتيم، بلکه در صف جماعت منتظر اذان بوديم.(۲۱) 💠داستان مردی همیشه برای خواندن نماز به مسجد می رفت.شبی آماده شد و لباس آراسته پوشید و راهی مسجد شد. از قضا آن شب باران تندی شروع به باریدن کرده بود.و چون زمین خیس بود مرد در بین راه به زمین خورد و تمام لباس هایش کثیف و گلی شد.پس به خانه برگشت و لباس هایش را عوض کرد و دوباره به راه افتاد. اما چند قدم بیشتر بر نداشته بود که پایش سر خورد و دوباره زمین خورد و باز راهی منزلش شد و لباس هایش را عوض کرد و به راه افتاد.این بار مردی را دید که فانوسی به دست گرفته بود و خواستار آن بود که مرد را تا مسجد همراهی کند. آن دو با هم به راه افتادند و چون به در مسجد رسیدند مرد به آن شخص فانوس به دست تعارف کرد که اول او وارد مسجد شود اما آن شخص امتناع می کرد و وارد نمی شد.مرد از او پرسید که دلیل این همه اجتناب او از مسجد چیست؟ آن شخص در پاسخ گفت: دلیل آن است که من شیطانم مرد کمی ترسید و گفت: اگر تو شیطانی ، پس چرا مرا تا در مسجد همراهی کردی؟ شیطان گفت: بار اولی که به مسجد می آمدی من باعث شدم که زمین بخوری. و چون تو دوباره تصمیم گرفتی که به مسجد بروی، خداوند تمام گناهانت را آمرزید و من هم دوباره کاری کردم که به زمین بخوری اما چون قصد کردی که باز به مسجد بروی، خداوند گناهان پدر و مادرت را نیز آمرزید و من ترسیدم که اگر باز باعث شوم که تو به زمین بخوری و تودوباره به مسجد بروی، خداوند گناهان فامیل و خاندانت را نیز بیامرزد. این بود که گفتم تو را تا در مسجد همراهی کنم تا به سلامت به مسجد برسی. 💠داستان مرد نابینا، به حضور پیامبر (ص) رسید و عرض کرد من نابینا هستم ، صداى اذان جماعت را مى شنوم، ولى کسى نیست که دستم را بگیرد و مرا به جماعت برساند، پیامبر (ص) فرمود: از منزل خود تا مسجد، طنابى ببند و هنگام نماز جماعت ، آن طناب را بگیر و با راهنمایى آن خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شرکت کن (۲۲) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان امام صادق (ع) فرمود: به على (ع) خبر رسيد كه گروهى از مردم براى نماز در مسجد حاضر نمى شوند.اميرالمؤ منين على (ع ) براى مردم سخنرانى كرده و در ضمن آن فرمود: گروهى كه براى نماز خواندن با ما در مساجد حاضر نمى شوند. آنان حق ندارند با ما غذا بخورند و بياشامند و مشورت كنند و با ما ازدواج نمايند و حق ندارند از بيت المال مسلمين استفاده كنند مگر اينكه در نماز جماعت ما حاضر شوند. نزديك است اگر آنها از كار خود خود دست برندارند فرمان دهم تا خانه هاى آنان را به آتش بسوزانند. آنگاه امام صادق (ع) فرمود: مسلمانان از خوردن و آشاميدن و ازدواج با آنها خوددارى كردند تا اينكه آنان در نماز جماعت مسلمين حاضر شدند. 🔷گریز روضه (مناسب فاطمیه) 🔹شاكیان قیامت در حدیث مى‌خوانیم كه رسول خدا(ص) فرمود: روز قیامت مسجد به درگاه خداوند از مسلمانان شكایت مى‌كند و مى‌گوید: «یا رَبِ‌ّ عَطِّلُونِى و ضَیِّعُونِى»؛ خدایا! مرا تعطیل و حقّم را ضایع كردند. همچنین ، در روایتی مى‌خوانیم كه روز قیامت اهل بیت پیامبر(علیهم‌السلام) به عنوان شكایت مى‌گویند: «یا رَبِ‌ّ قَتَلُونَا وَ طَرَّدُونَا وَ شَرَّدُونَا»؛ خدایا! ما را كشتند و تبعید و آواره ساختند. ایشان می‌فرمایند:خدایا! به ‌جاى پذیرفتن رهبرى بر حقّ ما، به سراغ مفسدان و طاغوت‌ها رفتند. در صحیح بخاری این روایت آمده است: «عن علی بن أبی طالب (صلوات الله تعالی علیه) قال: أنا اول من یجثو بین یدی الله للخصوصة» من نخستین کسی هستم که در پیشگاه خدا برای شکایت و مرافعه زانو می‌زنم. این هیئت و شکل نشستن اوج مظلومیت و خواهش و تمناست ، تمنا برای تظلم و احقاق حق. یعنی حضرت، اولین مظلوم است که از زبان همة مظلومین طول تاریخ در پیشگاه خدا مرافعه می‌کند.. اولین زبان که به او اذن رفع شکوی و رفع خصومت داده می‌شود زبان علی بن أبی طالب (ع) است. این مطلب را صحیح بخاری نقل می‌کند. من این روایت را در کتب خودمان ندیدم. این مکمل روایتی است که صدوق در خصال نقل می‌کند. از این دو روایت، این مطلب استفاده می‌شود که اولین کسی که زبان به شکوی باز می‌کند و نماینده هم عترت و هم مصحب و هم مسجد است، علی بن أبی طالب (ع) است. او اول زبان به خصومت باز می‌کند و از مصحف می‌گوید ، از عترت می‌گوید و از مسجد می‌گوید. بعد، رسول خدا (ص) در این موقف، به جای علی بن ابی طالب (ع) می‌نشیند و می‌گوید تو کنار برو، من خود، شکایت را به عهده می‌گیرم. «یجثو بین یدی الله و رسوله للخصومه»‌ بعد، رسول اکرم که این مرافعه را به پیشگاه خدا عرضه می‌کند ، نوبت به خود خدا می‌رسد. خدا می‌فرماید: این شکایت را خود من، اولی هستم که شاکی باشم. خودم این شکایت را انجام خواهم داد. «أنا اولی منک بذلک» این تسلسل شاکیان، تسلسل عجیبی است. یک مشهد و یک منظر عجیبی را این روایت ترسیم می‌کند. محتوای شکایت روشن است. به احتمال زیاد شروع سخن از ظلم به صدیقه طاهره خواهد بود. ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها 1. غلامرضا سازگار 2. نهج‌الفصاحة، حديث 71. 3 – همان 4. ارشاد القلوب، ج 2 ، ص 218. 5- بحارالانوار،ج81،ص4. 6 - وسائل الشيعة، جلد 3. 7 - ثواب الاعمال 8 - سفينة البحار 9- كنزالعرفان، جلد 1 10 - سفينة البحار، ج1، ص600. 11.همان 12صحيفه نور ج 7 ،ص 127. 13- نهج‌الفصاحة، ص 204. 14 -همان، ص 440. 15- همان، ص 417. 16.انوار نعمانيّه، ج2، ص341. 17. وسائل الشيعة، ج 5، ص394. 18.- وسائل الشيعة، ج 5، ص394. 19. - بحارالانوار، ج88 ص 13. 20- همان 21.إحياء علوم الدين، غزالي،ج۲ ، ص۷۴ 22. تهذیب الاحکام ،ج ۲،ص ۲۶۶ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ش 💠موضوع : شیطان شیاطین، دشمنان انسان 🔘شعر ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟ حیوان را خبر از عالم انسانی نیست داروی تربیت از پیر طریقت بستان کادمی را بتر از علت نادانی نیست شب مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست پنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکن کاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیست طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست حذر از پیروی نفس که در راه خدای مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند مرد اگر هست به جز عارف ربانی نیست ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست حاصل عمر تلف کرده و ایام به لغو گذرانیده، به جز حیف و پشیمانی نیست سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست تا به خرمن برسد کشت امیدی که تراست چارهٔ کار به جز دیدهٔ بارانی نیست یارب از نیست به هست آمدهٔ صنع توایم وانچه هست از نظر علم تو پنهانی نیست گر برانی و گرم بندهٔ مخلص خوانی روی نومیدیم از حضرت سلطانی نیست ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟ تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست دست حسرت گزی ار یک درمت فوت شود هیچت از عمر تلف کرده پشیمانی نیست(1) ☑️مقدمه شیطان در فرهنگ اسلامی، اسم عام برای هر موجود منحرف‌کننده و سرکش در برابر خداوند است که ممکن است انسان باشد یا جن، اما ابلیس، اسم خاص شیطانی است که در بهشت بر آدم سجده نکرد و با شیاطین دیگر، در پی منحرف کردن انسان‌هاست. در قرآن واژه شیطان و شیاطین ۸۸ بار به کار رفته که در بسیاری از موارد، مراد از آن ابلیس است. طبق آیات، شیطان از انجام فرمان الهی درباره سجده بر آدم سرباز زد و از جایگاهی که در آن قرار داشت رانده شد؛ پس از آن، از خداوند خواست که او را تا روز قیامت مهلت دهد و خداوند نیز تا روزی معین به او مهلت داد. خداوند در آیات متعددی انسان را متوجه خطر بزرگ شیطان کرده و از او می‌خواهد تا وسوسه‌های شیطان، او را از راه بندگی و عبودیت بیرون نبرد. در روایات به موضوعات مختلفی از جمله ماجرای شیطان با برخی انبیا و ائمه، راه‌های دوری از شیطان و اوصاف و ویژگی‎‌های شیطان پرداخته شده است. بنابر آموزه‌های اسلامی، شیطان فقط می‌تواند انسان را وسوسه کرده و به گناه تشویق کند و بیش از دعوت کردن به گناه، سلطه و قدرتی بر انسان ندارد و نمی‌تواند انسان را وادار به گناه کند. سرانجام شیطان و پیروانش دوزخ خواهد بود. از جمله دشمنان سر سخت انسان كه قرآن شریف در نه جای قرآن او را عدوّ مبین می‌نامد و زنگ خطر می‌زند شیطان است. پیامبر گرامی اسلام می فرماید اِتَّخِذِ الشَّیْطانَ عَدُواًّ فَاِنَّ اللهَ تعالی یَقُولُ «اِنَّ الشَّیْطانَ لَكُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُواًّ».تو شیطان را دشمن خود بدار. خدای متعال می‌فرماید «همانا شیطان دشمن شما است شما هم او را دشمن بدارید». (2) ♻️انواع شیاطین شیطان دو نوع می‌باشد. قرآن مجید می‌فرماید: من الجِنَّة و الناس. هم شیطان جنّی داریم و هم شیطان انسی. شیطان یعنی هر كسی كه انسان را از جاده حقّ منحرف كند. گاهی پدر و مادر نقش شیطان را بازی می‌كنند و گاهی برادر و گاهی همسر و رفیق و هكذا محیط و پدر زن و مادرزن و هكذا ائمه كفر و دشمن خارجی و تهاجم فرهنگی. ممكن است دوست انسان نقش شیطان را بازی كند و شیطان باشد. وَ یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلا و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گوید: «اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزیده بودم. فرقان / 27 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷دامهای مختلف شیطان شیطان از چهار جانب انسان را اغواء می‌كند. در سوره اعراف آیه 16 و 17 خداوند متعال از شیطان نقل می‌كند:« قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنىِ لَأَقْعُدَنَّ لهَُمْ صرَِاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ثُمَّ لاََتِینَّهُم مِّن بَینْ‏ِ أَیدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیمَانهِِمْ وَ عَن شَمَائلِهِمْ وَ لَا تجَِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ». اعراف/16. گفت: «اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها كمین مى كنم!سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم و بیشتر آنها را شكرگزار نخواهى یافت!» یا از راه دنیا می‌آیم و آن‌ها را به دنیا سرگرم می‌كنم و یا از راه ایمان و عمل و دین می‌آیم و كارها و تخیلات آن‌ها را رنگ دین می‌دهم. و از راه گناه و معصیت می‌آیم و به تمایلات نفسانی گرفتار می‌نمایم. ☜خطرناك‌تر از همه این‌ها آمدن از راه دین است. مثالهای زیادی به گمراهی از راه دین می توان برشمرد مثلا علی محمد باب از روی تخیلات و وسوسه هایی که براش انجام دادند ادعای بابیت و سپس ادعای مهدویت کرد. محمد بن عبدالوهاب ،از راه دین و به بهانه پاسداری از توحید اکثریت مسلمانان را مشرک دانست و پیروانش به قتل و ترور مسلمانان فتوا دادند . ☜عده ای را با سو استفاده از مفهوم شفاعت از بندگی خدا دور می کند ؛می‌گوید ناراحت نشوید یك بار به امام حسین (ع) گریه می‌كنی گناهانت بخشیده می شود یا اینکه عده ای را با تسویف ( در آینده توبه می‌كنی ) و اكنون وقت لذت است. آلوده به گناه می کند. ☜نخست جدیت می‌كند نگذارد انسان عمل خیری انجام دهد و اگر انجام داد سعی می‌كند عمل او را خراب كند از طریق ریا و منّت گذاشتن و یا عجب و خودبینی تا اعمالش باطل شود. مثلاً هنگام قرائت قرآن می‌آید و می‌گوید مخارج حروف را این‌طور بگو و آن‌طور بگو. هم‌چنین از راه خودنمایی و ریاء اعمالش را مبتلا به آلودگی می‌نماید. ☜یکی از وسیله‏ى شیطان براى انحراف مردم، وعده‏ى فقر و امر به فحشاست. «الشَّیطانُ یعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ یأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» یعنی با‌ترساندن از فقر انسان را وادار می‌کند که گناهان را مرتکب شود و از راههای نامشروع جمع اموال کند. بقره/268. ☜یکی دیگر از دامهای شیطان ایجاد عداوت و دشمنی بین مومنین است « إِنَّما یرِیدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ» شیطان مى‏خواهد در میان شما عداوت و كینه ایجاد كند. از این روست که حضرات معصومین: به شدت از عداوت ،قهر و کینه نهی می‌فرمودند. مائده/91. ☜یکی دیگر از دامهای پیچیده شیطان گرفتار کردن در آروزهای دور و دراز است یعِدُهُمْ وَ یمَنِّیهِمْ‏ وَ ما یعِدُهُمُ الشَّیطانُ إِلا غُرُوراً . نساء/ 120. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔘ایجاد بدبینی نسبت به پاکان یکی دیگر از کارهای شیاطین پاشیدن بذر بدبینی و نفرت است و باید توجه داشت که سخنانی که انسانها را نسبت به مومنین به خصوص نسبت به بنده های پاک خدا ، نسبت به عالمان دین بدبین می‌کند. باید توجه داشت از بدترین کارهای شیطان خراب کردن ذهنیت مومنین در باره انسانهای صالح و بزرگان به مثابه هدم و نابودی پناهگاههاست . شیخ صدوق، در کتابش روایت جالبی‌که حاکی از اتهامت ناروا به پیامبران پاک و معصوم می‌باشد را نقل می‌کند؛ شخصی به نام علقمه به حضرت صادق از اتهام زنی های مردم گلایه می‌کند و عرضه می‌دارد: ابن رسول اللَّه! مردم ما را بگناهان بزرگى نسبت دهند و ما از این دلتنگ هستیم . حضرت در مقام دلداری و تسلای او می‌فرماید: « یا عَلْقَمَةُ إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا یمْلَكُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ» ای علقمه! رضایت مردم را نمی‌توان به دست آورد و زبان مردم قابل کنترل نیست. سپس ادامه می‌دهند:« وَ كَیفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ». شما چگونه می‌توانید سالم بمانید از آنچه پیغمبران خدا و فرستادگان و حجت های خداوند سالم نماندند. در ادامه به برخی از اتهماهای ناروا به پیامبران اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:« أَ لَمْ ینْسُبُوا یوسُفَ إِلَى أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا»آیا به یوسف صدیق، اتهام نزدند که او قصد زنا کرده بود؟! اَ لَمْ ینْسُبُوا أَیوبَ إِلَى أَنَّهُ ابْتُلِی بِذُنُوبِهِ آیا به ایوب پیامبر نگفتند که او به عقوبت گناهانش مبتلا شده بود؟! أَ لَمْ ینْسُبُوا دَاوُدَ إِلَى أَنَّهُ تَبِعَ الطَّیرَ حَتَّى نَظَرَ إِلَى امْرَأَةِ أُورِیاءَ فَهَوِیهَا وَ أَنَّهُ قَدَّمَ زَوْجَهَا أَمَامَ التَّابُوتِ حَتَّى قُتِلَ ثُمَّ تَزَوَّجَ بِهَا ، آیا حضرت داود را متهم نكردند كه دنبال پرنده‏اى رفت تا زن اوریا را دید و عاشق او شد و شوهرش را جلو تابوت فرستاد تا كشته شد و آن زن را گرفت. «أَ لَمْ ینْسُبُوا جَمِیعَ أَنْبِیاءِ اللَّهِ إِلَى أَنَّهُمْ سَحَرَةٌ طَلَبَةُ الدُّنْیا» آیا همه انبیاء را متهم نكردند كه جادوگرند و دنیا طلب؟! « أَ لَمْ ینْسُبُوا مَرْیمَ بِنْتَ عِمْرَانَ إِلَى أَنَّهَا حَمَلَتْ بِعِیسَى مِنْ رَجُلٍ نَجَّارٍ اسْمُهُ یوسُفُ» آیا مریم دختر عمران را متهم نكردند كه از مرد نجارى بنام یوسف آبستن شده «أَ لَمْ ینْسُبُوا نَبِینَا مُحَمَّداً إِلَى أَنَّهُ شَاعِرٌ مَجْنُونٌ أَ لَمْ ینْسُبُوهُ إِلَى أَنَّهُ هَوِی امْرَأَةَ زَیدِ بْنِ حَارِثَةَ فَلَمْ یزَلْ بِهَا حَتَّى اسْتَخْلَصَهَا لِنَفْسِهِ» آیا پیغمبر ما را متهم نكردند كه شاعر و دیوانه است متهمش نكردند كه عاشق زن زید بن حارثه شده و كوشید تا او را بدست آورد. (3) ❓راههای نجات کدامند❓ وَ قُل رَّبّ‏ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیاطِینِ وَ أَعُوذُ بِكَ رَبّ‏ أَن یحَضُرُونِ و بگو: «پروردگارا! از وسوسه‏هاى شیاطین به تو پناه مى‏برم و از اینكه آنان نزد من حاضر شوند (نیز)- اى پروردگار من- به تو پناه مى‏برم!» مؤمنون / 98 ⇦ دو سوره در قرآن هست كه در آن خداوند پیامبر را امر به پناه بردن به او می‌كند كه به آن دو سوره معوذتین می‌گویند. یعنی سوره فلق وسوره ناس. انسان باید همیشه از شرور مخلوقات و شر نفس و شیطان و هر شری به خداوند متعال پناهنده شود. به هر حال ممكن است شرور زیادی از انسان‌ها و جن و سایر مخلوقات به انسان برسد. ⇦انسان با صدقه و ذكر و دعا و توسل و اعمال صالح به خداوند متعال پناهنده شود. هم‌چنین انسان باید از تمایلات و شرور نفسانی و وساوس شیطانی به خداوند پناه ببرد. ⇦ در روایات هست كه هنگام شروع به عبادت و قرائت قرآن از شر شیطان به خداوند متعال پناه ببرید. زیرا شیطان در كمین هر فرد است. ⇦و در حدیثی از پیامبر(ص)یاد می گیریم که ثلاثَةٌ عُصِموا مِنْ اِبْلِیسَ: الذَّاکِرُونَ لِلَّهِ وَ الْبَاکُونَ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَغْفِرُونَ بِالْأَسْحَار.این سه دسته از اغوای شیطان در امانند: کسانی که همواره در ذکر و به یاد خدا هستند، کسانی که از ترس خدا گریه می‌کنند و کسانی که در سحرها (در نماز شب) از گناهان استغفار می‌نمایند. (4) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد عرض کرد: ای رسول خدا من منافق شدم، فرمود: به خدا سوگند تو منافق نشده ای، اگر منافق بودی نزد من نمی‌آمدی که مرا بآن آگاه می‌کنی، چه چیزی تو را بشک انداخته؟ بگمانم آن دشمن حاضر بخاطرت آمده و بتو گفت: کی تو را آفریده! تو گفتی: خدا مرا آفریده. پس بتو گفت: چه کسی خدا را آفریده؟ گفت: به آن خدائی که ترا مبعوث کرده دست همان است که شما می فرمائید. پیامبر فرمود: شیطان از راه عمل خودتان نزدتان می‌آید چون بر شما دست نمی‌یابد، از راه وسوسه در ذهن بسراغ شما می‌آید تا شما را گمراه کند، هر گاه چنین چیزی پیش آمد خدا را به وحدانیت یاد کنید (تا خیالات شیطانی از شما دور شود). 💠داستان فرصت ندادن به وسوسه شیطان روزی یکی از بازرگانان متدین در صحن مقدس امام حسین علیه السلام در کربلا؛ جمعی نشسته بود و گفتگو می‌کرد. در این وقت یک نفر آمد و در وسط صحن به آن‌ها گفت: فلان تاجر از دنیا رفت. بازرگان مذکور تا این سخن را شنید، به حاضران گفت: آقایان گواه باشید که این تاجر تازه گذشته، فلان مبلغ از من طلبکار است. یکی از حاضران گفت: چه موجب شد که این سخن را در این وقت بگویی؟ بازرگان گفت: من مبلغی را از این تاجر فوت شده، قرض گرفتم، و هیچ گونه سندی به او نداده‌ام، و هیچ کس جز خودش اطلاع نداشت، ترسیدم شیطان با وسوسه خود مرا گول بزند، و این مبلغ را به بهانه اینکه کسی اطلاع ندارد به ورثه او ندهم، شما را گواه گرفتم، تا برای شیطان هیچ گونه فرصت و راه طمع به سوی من باقی نماند و توطئه شیطان را جلوتر نابود نمایم. 💠داستان نقل مى‏كنند كه در زمان شیخ انصارى، شخصى در خواب شیطان را دید كه تعداد زیادى افسار همراه خودش دارد ولى این افسارها مختلف است؛ بعضى از افسارها خیلى شل است، طناب بسیار ضعیفى را به صورت افسار درآورده است، بعضى از آنها چرمى است و بعضى به صورت زنجیر، زنجیرهاى مختلفى كه بعضى از آنها خیلى كلفت است. در میان اینها یك زنجیر خیلى كلفت و قوى بود كه خیلى‏جالب بود. از شیطان پرسید: اینها چیست؟ گفت: اینها افسارهایى است كه به سر بنى‏آدم مى‏زنم و آنها را به طرف گناه مى‏كشانم. گفت: آن زنجیر كلفت براى كیست؟ گفت: این براى یك آدم خیلى گردن كلفتى است. گفت: چه كسى؟ گفت: شیخ انصارى؛ اتفاقا دیشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره كرد. بعد آن شخص گفت: حالا افسار ماها كجاست؟ شیطان گفت: شما كه افسار نمى‏خواهید، شما دنبال من هستید! این افسار مال آنهایى است كه دنبال من نمى‏آیند. آن شخص صبح آمد خواب را براى شیخ انصارى نقل كرد. مثل اینكه شبى بوده كه شیخ خیلى اضطرار پیدا مى‏كند و از پولى كه بابت سهم امام بوده و فردا بایستى تقسیم مى‏كرده است، به عنوان قرض چیزى بر مى‏دارد. مى‏آید تا دمِ در، ولى پشیمان مى‏شود و برمى‏گردد مى‏گذارد سر جایش. شیطان كه گفته بود زنجیر را زدم به سرش و او را چند قدم آوردم ولى پاره كرد و رفت، قضیه این بوده است‏. (5) 🔘نکته پایانی برنامه عبادی رمی جمرات یادآور تلاش شیطان برای وسوسه حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل و حضرت ساره است. اما هر سه شیطان را سنگ زدند و از خود راندند تا جایی که هاجر فرمود: اگر خدا گفته باشد ما تسلیم او هستیم، شیطان دور شد و نتوانست ابراهیم را از این دستور الهی به وسوسه منحرف کند. لذا سه جا سنگ بطرف شیطان انداخته شد تا دور شود؛ خدا به این خاطر، این عمل را سنت قرار داد تا حاجیان هر ساله آنرا تکرار کنند. ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها 1. سعدی 2. بحارالانوار، ج ٧٧، ص ١٠٥ 3. امالی صدوق ،ص۱۰۲ 4جامع احادیث‌الشیعه، ج ١٤، ص ٣٧٥ 5.مجموعه‏آثاراستادمطهرى، ج‏۴ ،ص۲۷۶ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف س 💠موضوع : سکوت ☑️سخنان حکمت آمیز در باره سکوت حضرت علی(ع) در کلام حکیمانه ای می‌فرمایند: «الْمَرْءُ مَخْبُوٌّ تَحْتَ لِسَانِه». شخص در زیر زبانش نهفته است. به قول سدی: حضرت عیسی(ع) فرموده‌اند:« الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا فِی الصَّمْت»‏ عبادت ده جزء است كه نه جزء آن در سكوت است. (۹) علی(ع) می‌فرمایند: «مَا مِنْ شَی‏ءٍ أَحَقَّ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسَان» چیزی به زندانی شدن طولانی سزاوارتراز زبان نیست. (۱۰) 💠امشب خیلی مغبون شدم استاد شهید مطهری می‌فرمایند من عبادت و خداشناسی را از استادم آیة الله آقا میرزا علی آقا شیرازی یاد گرفتم. ایشان به اشعار حافظ و سعدی و مولوی بسیار مسلّط بودند. اكثر اشعار آن‌ها را حفظ نموده بودند. یك شب میهمان ایشان بودم. شب جمعه بود. بسیار از اشعار حافظ و مولوی و سعدی می‌خواند. صبح فرمودند فلانی من امشب خیلی مغبون شدم. برای این كه جمعه و شب جمعه شعر خواندن مكروه است. من هم شب زیاد شعر گفتم. امشب آن طوری كه باید عبادت می‌نمودم موفق نشدم. 🔶راز کسالت در مناجات با خدا امام سجاد (ع) ، در دعای باعظمت ابوحمزه ثمالی عرض می‌كند: بار الها چطور شده كه در بعضی اوقات می‌خواهم با تو مناجات كنم و نماز بخوانم كسالت سراغم می‌آید و خوابم می‌برد؟! امام بسیار نگران است و در فكر علت‌یابی است. چند علت می‌فرماید. یكی این است كه:«أَوْ لَعَلَّكَ رَأَیتَنِی آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِینَ فَبَینِی وَ بَینَهُمْ خَلَّیتَنِی». یا شاید دیدى با مجالس بطّالین (هرزه‏گویان) الفت گرفته‏ام پس مرا میان آنها واگذاشتى.‏ امام كه از پرحرفی و حرف بی‌جا زدن بركنار است برای ما آگاهی می‌دهد كه پرحرفی بسیار خطرناك است و توفیق انسان را سلب می‌كند. 💠داستان سامری یکی از قصه های عبرت انگیز قرآن که خطر گمراهی امت ها به جهت نا آگاهی را گوشزد میکند قصه گوساله پرستی بنی اسرائیل است. قصه ای که برای ما یاد آور می شود که انسان ها به جهت بی بصیرتی در معرض خطر انحراف هستند سامری از بزرگان زمان حضرت موسی (ع) بود، نام وی سه بار در قرآن آمده است، و وقتی حضرت موسی (ع) به کوه طور رفت، سامری بتی از طلا که سامری پس از طولانی‌شدن غیبت موسی(ع) در میقات، به شکل گوساله ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت‌کرد. گوساله طلایی، صدایی شبیه گاو داشت که غیرعادی و معجزه‌وار به نظر می‌رسید. موسی(ع) پس از بازگشت از طور سیناء، و اطلاع از گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل، هارون را توبیخ و سامری را مجازات کرد. گوساله طلایی سوزانده شد. سید محمدتقی مدرسی، در تفسیر خود من هدی القرآن پرستش گوساله از سوی قوم حضرت موسی(ع) را ناشی از آن دانسته است که آنها علی رغم پیروی از حضرت موسی(ع) در مبارزه با فرعون، اما این مبارزه و تحولات سیاسی بر فرهنگ آنها تأثیر نگذارد و همچنان خصلت‌های بت‌پرستی خود را حفظ کرده بودند. ــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.شعر از سازگار( نخل میثم) ۲.ابن‌قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۵۷. ۳.بحار الأنوار ،ج۷۷،ص۱۸۷ ۴.نهج البلاغه، نامه ۳۱ ۵.وسایل الشیعه،ج۱۶،ص ۴۵ ۶.نهج البلاغه، حكمت ۳۴۹ ۷.إرشاد القلوب ،ج‏۱،ص۱۱۷ ۸ -جامع الاخبار،ص۱۸۰ ۹ارشاد القلوب، ج‏۱،ص ۱۰۴ ۱۰.بحار الأنوار ، ج‏۶۸ ،ص۲۷۷ ۱۱.مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۵۰. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ق 💠موضوع : قرآن موضوع: نویسنده/ سخنران: حجت الاسلام و المسلمین رفیعی 💠 پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: جبرئیل نزد من آمد و عرضه داشت: یا رسول الله! فتنه ها در امت تو زیاد می شود و امت تو به فتنه هایی مبتلا می شوند، گرفتاری ها و ظلمت هایی به امت تو رو می آورد... ◽️ قرآن بیان کننده تمام دردها ➖ «قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ.»[1] ◽️ مقدمه 💠 بحث ما در این جلسه به محضر شما برادران و خواهران و سروران معظم، دربارۀ درمان از طریق قرآن یا همان قرآن درمانی است. ببینیم قرآن کریم چه راهکارهایی را برای درمان بیماری های روحی، اجتماعی و ناهنجاری هایی که در جامعه و درون ماست ارائه می دهد؟ زیرا ادعای قرآن این است که شفا، رحمت و هدایت است. تبیان و فصل الخطاب است. آیات بسیاری در قرآن داریم که می فرماید: ➖ «شفاء»، «هدیً» و «رحمة». تعبیرهای گوناگونی در آیات قرآن به کار رفته که این کتاب هدایت است، این کتاب: ➖ «إنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ»[2] شوخی نیست، جدی است حرف آخر را می زند. ➖ «لَقَوْلٌ فَصْلٌ» این کتاب ➖ «هُدیً وَ رَحمَةٌ وَ بُشری» هم هدایت، هم رحمت و هم بشارت است، ➖ «مَوعِظَةٌ مِن رَبَّکُم»؛ هم نصیحت و هم: ➖ «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء»[3]؛ بیان همه چیز است. ◽️ قرآن شفا دهندۀ دردها اضطراب، افسردگی، نگرانی، ناهنجاری های اجتماعی، کینه، حسادت و غیبت را چگونه می شود با قرآن درمان کرد؟ پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: جبرئیل نزد من آمد و عرضه داشت: یا رسول الله! فتنه ها در امت تو زیاد می شود و امت تو به فتنه هایی مبتلا می شوند، گرفتاری ها و ظلمت هایی به امت تو رو می آورد: ➖ «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِکَ فِتْنَةٌ»، ای پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در آینده گرداب حوادث و فتنه ها می آید. گفتم:جبرئیل! چه کنند؟ راه خروجش چیست؟ جبرئیل (علیه السلام) عرضه داشت: یا رسول الله! خدای تبارک و تعالی می فرماید: ➖ «کِتَابُ اللهِ فِیهِ بَیَانُ مَا قَبْلَکُمْ مِنْ خَیْرٍ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَکُمْ» این قرآن است، از گذشته و آینده خبر می دهد و با تمسک به قرآن می توانند این فتنه ها را دفع کنند».[4] پس روایت هم این را تأیید می کند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید: ➖ «فَإنَّ فِیهِ شِفَاءً»؛ این قرآن شفا است، ➖ «مِنْ أَکْبَرِ الدَّاء»؛ از دردهای بزرگ نه دردهای ساده. یعنی وقتی می گویم بزرگ، ساده را زودتر درمان می کند.«چون که صد آمد نود هم پیش ماست». دردهای بزرگ چیست؟ ➖ ألْکُفْرُ «کفر»، ➖ وألنِّفَاقُ«نفاق»، ➖ وأَلْغَیُّ «گمراهی»، ➖ والضَّلالُ[5]«انحراف». فرمود: این کتاب دردهای بزرگی مثل کفر، نفاق، ضلالت و گمراهی را شفا می دهد. ◽️ راهکاری برای زندگی سعادتمندانه در روایتی نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: ➖ «إِنْ أَرَدْتُمْ عَیْشَ السُّعَدَاءِ وَ مَوْتَ الشُّهَدَاءِ وَ النَّجَاةَ یَوْمَ الْحَسْرَةِ...»[6] روایت طولانی است، حضرت فرمود: اگر می خواهید مرگ شما مثل مرگ شهدا شود – دیگر مرگی بالاتر از شهادت که نداریم، شهادت بالاترین نوع مرگ در راه خداست و حدیث هم داریم که هر کس به بهشت می رود آرزوی برگشت نمی کند جز یک گروه، آن هم شهدا که می گویند ما را برگردانید که یک بار دیگر شهید شویم و این کرامت و این جایگاه و عظمت مسیر شهادت تا بهشت را ببینیم.در روایت است که وقتی کسی شهید می شود، همان لحظه هفت پاداش به او می دهند: یکی اینکه به وجه خدا نگاه می کند،[7] نه نگاه حسی بلکه توجه به خداست – فرمود: اگر مرگ شهید گونه می خواهید، اگر زندگی سعادت مندانه می خواهید و اگر نجات در قیامت می خواهید – دیگر از این سه که بهتر نیست - ➖ «فَادْرُسُوا الْقُرآنَ»؛ بروید سراغ قرآن. قرآن به شما هم راه سعادت می دهد و هم مرگ شهید گونه و هم نجات ➖ «فَإِنَّهُ کَلاَمُ الرَّحْمَنِ»؛ چون کلام خداست ➖ «وَ رُجْحَانٌ فِی الْمِیزَان»، پرونده های شما را در قرآن برجسته می کند ➖ «وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّیْطَانِ»؛ و جلوی شیطان را می گیرد. این است کلام خدا. ببینید چقد روایت در رابطه با نقش قرآن و درمان قرآن داریم. امیرالمؤمنین (علیه السلام ) فرمود: خدا را نمی توان دید ولی می توان کلامش را شنید، فرمود: ادامه 1️⃣👇https://eitaa.com/menbare_tollab/10832
ادامه 2⃣👇 ➖ «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ»[8]؛ خدا در این قرآن تجلی کرده است. فرمود: هر کس فکر کند که چیزی از قرآن بالاتر است، مثلاً کلام ارسطو، فلسفه دکارت، فلسفه کانت، فلان نظام مهندسی، و یا فلان کشور پیشرفته، ➖ «عَظَّمَ صَغِیراً وَ صَغَّرَ کَبِیراً»؛ قرآن را کوچک شمرده و چیزهای کوچک را بزرگ شمرده است. این چند حدیثی را که برای شما خواندم ادعای خود قرآن بوده، اکنون باید از این قرآن راهکار بیرون بکشیم، چرا؟ چون قرآن این همه عظمت دارد، این همه موعظۀ با ارزش دارد ولی من هنوز حسادت، سوءظن، اضطراب، ترس و نگرانی دارم. چرا این بیماری ها را نتوانستم درمان کنم؟ ➖ «شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ– مِنْ أَکْبَرِ الدَّاء»، قرآن است که دردهای بزرگ را شفا می دهد. ◽️ شِکوة قرآن گله ای را از زبان قرآن برای شما بگویم. این گله مندی در سوره واقعه است البته جاهای دیگر هم است من این بخش را انتخاب کردم. عزیزان من! آیه 75 سوره واقعه را ببینید خدا می فرماید: ➖ «فَلا اُقسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ»، خوب دقت کنید.ای مردم! قسم به مواقع ستاره ها! ستاره ها مواقع دارند، طلوع دارند، غروب دارند و محور حرکت دارند. ما میلیاردها ستاره داریم اینها همه در محور خودشان حرکت می کنند. هیچ کدام از آنها در محور دیگری حرکت نمی کند، سبقت نمی گیرد و عقب نمی ماند. خدا دارد به این جمله قسم می خورد ➖ «لا ٱقسم» اگر این «لا»را «لای زائده»بگیریم. ➖ «بمواقع النجوم» قسم به محور ستاره ها که خیلی دقیق است. ای مردم! این قسم خیلی دقیق است: ➖ «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظیمٌ»[9] قسم بزرگ است، چرا؟ چون قسم به تمام میلیاردها ستاره است. در قرآن گاهی داریم: ➖ «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ»،[10] ➖ «وَالشَّمس»؛ قسم به خورشید، قسم به ماه، ولی این قسم بزرگ است: ➖ «إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظیمٌ» اگر بدانید! اگر دقت کنید! این قسم خیلی بزرگ است. خدایا چه می خواهی بفرمایی که تمام محور ستارگان را قسم خوردی و خودت می گویی این قسم بزرگ است. می خواهم بگویم این قرآن چهار ویژگی دارد. 💠 ویژگی های قرآن 1. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»؛[11] این کتاب، کتاب کرامت است. کریم به کسی می گویند که احسان می کند کمک می کند. این کتاب، کتاب نفع و احسان و خیررسانی است. 2. «فی کِتابٍ مَکْنُونٍ»؛[12] هیچ کس نتوانسته یک آیه از قرآن را کم و یا به آن اضافه کند. این قرآن از لوح محفوظ آمده، از پیش خدا آمده، و خودش آن را حفظ کرده تا به دست ما رسیده است. دربارۀ تورات و انجیل نمی شود این چنین ادعایی کرد. اما «فی کِتابٍ مَکْنُونٍ»بایگانی این کتاب اصلش پیش خود من است. از آن جا لباس الفاظ پوشیده و نازل شده است. 3. «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛[13] این کتاب را پاکیزه ها می فهمند. امام صادق (علیه السلام ) فرمود: مطهرون یعنی مقربون. با این قرآن انس داشته باشید تا زبانش را متوجه شوید. باید زبانتان پاک باشد والا اگر همین قرآن را انسان ظالم بخواند {جز خسران نیست} «وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا»[14] خوب دقت کنید تا به جای گلۀ قرآن برسم. 4. «تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ»؛[15] این قرآن کلام پیامبر نیست. آن هایی که گفتند لفظ قرآن از پیامبر است قرآن را نفهمیدند. لفظ هم مال من خداست پیغمبر فقط واسطۀ در نقل است: ➖ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ» ای مردم! این قرآنی که من فرستادم و در کتاب مکنون است هدایت است. این قرآنی که شفا، موعظه، تبیان و همۀ عظمت ها در آن است گله مند است. ➖ «أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ».[16] «مُدهِنُون»از«دُهن»می آید یعنی روغن. با این قرآن سستی می کنید. به این قرآن، و این حدیث خدا، و این کتاب نور و این کتاب عظمت بی توجهی می کنید. ➖ «أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ»؛ آیا به این قرآن ➖ «أَنتُم مُّدْهِنُونَ»؛ «ادهان»یعنی تساهل، تهاون و سستی، بی توجهی می کنید؟ من اگر بخواهم یک قدری دسته بندی شده این بحث را تقدیم حضورتان کنم، فکر کنم ما به چهار – پنج شکل نسبت به قرآن ادهان و سستی داشته باشیم. 💠 موارد تهاون نسبت به قرآن 1. اینکه قرآن را نتواند بخواند. وقتی که به یک دانشجوی مسلمان، و یا آدمی که مدرک تحصیلی بالایی گرفته و هزاران اسم و فرمول را می داند، به او می گویی قرآن بخوان بلد نیست بخواند. اینکه آدم نتواند بخواند درد است، مصیبت است. عزیزان من، برادران، خواهران و جوان ها! آیه 20 سورۀ مزمل را ببینید، ادامه 2⃣👇
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨واعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ{۲۸} و بدانيد كه اموال و فرزندانتان آزمايشى براى شما هستند و البته نزد خداوند براى كسانى كه از عهده آزمايش برآيند پاداشى بزرگ است(۲۸) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ محور بسيارى از لغزش‌هاى انسان و ریشه بسيارى از گناهان از قبيل: معاملات حرام، احتكار، دروغ، کم فروشى ترک انفاق، ندادن خمس و زکات حرص و كارشكنى و سوگندهاى دروغ و تضييع حقوق مردم، گريز از ميدان جنگ ترک هجرت و جهاد و ... علاقه به مال و فرزند است پس اينها عامل امتحان و لغزشند آن گونه كه ابولبابه را (آيه قبل) به لغزش كشيد و براى حفظ مال و فرزندان خود به همكارى با دشمن وادار كرد كسانى كه از مدينه به ابوسفيان خبر دادند كه مسلمانان براى تصاحب كاروان تجارتی آنان نيرو بسيج كرده‌اند، از مهاجرانى بودند كه در مکه مال و فرزندى داشتند ↲تفسیر المیزان ⬅️ قرآن با تعبيرات مختلفى به فتنه بودن مال و فرزند و دل نبستن به آنها و امكان انحراف به واسطه آنها هشدار داده است از جمله: ◽️الف: امكان شركت شيطان در مال و فرزند انسان «شارِكْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ» ↲سوره اسراء، آیه ۶۴ ◽️ب: افزون خواهى در مال و فرزند و آثار منفى آن «تَكاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ» ↲سوره حدید، آیه ۲۰ ◽️ج: بازدارندگى فرزند و مال از ياد خدا «لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ» ↲سوره منافقون، آیه ۹ ◽️د: نجاتبخش نبودن اموال و اولاد در قيامت «لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ» ↲سوره آل عمران، آیه ۱۰ ⬅️ در آيه نكاتى به چشم مى‌خورد كه نشان مى‌دهد آزمايش مال و فرزند بسيار سخت و جدّى و پيروز شدن در آن بسيار مهم است اوّلًا: آيه با جمله «وَاعْلَمُوا» آغاز شده كه هشدار است ثانياً کلمه «أَنَّما» نشان مى‌دهد كه آزمايش با مال و فرزند چون و چرا ندارد و حتمى است ثالثاً خود مال و فرزند فتنه شمرده شده‌اند نه آنكه وسيله آزمايش و فتنه باشند ↲تفسیر راهنما ⬅️ حضرت على علیه‌السلام فرمودند: «لا یَقولُنّ احدكم الّلهُمَّ اِنّى اَعوذُبِکَ مِن الفِتنَة لِانّه لَيس اَحد اِلّا وَ هُو مَشتمل عَلى فتنة» هیچكس دورى از فتنه و آزمايش را نخواهد زيرا همه مردم بدون استثناء دچار آن مى‌شوند بلكه دورى از لغزش و انحراف در آزمايشها را از خدا درخواست كند آنگاه حضرت درباره علّت و فلسفه امتحان‌هاى الهى فرمود: تا راضى از ناراضى مشخص شود و عوامل سعادت و شقاوت هر كس در اعمال او مشخص گردد» ↲نهج البلاغه، حکمت ۹۳ ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ⓵ علاقه افراطى به مال و فرزند انسان را به خيانت مى‌كشد «لا تَخُونُوا ... وَاعْلَمُوا ...» و حتی گاهى موجب دست برداشتن از اصول انسانى و دينى «امانت و اداى امانت» مى‌شود (با توجه به شأن نزول آيه قبل) ⓶ مال و فرزند مى‌توانند دو دام فريبنده باشند «أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ» ⓷ توجه به پاداش بزرگ الهی از اسباب دل كندن از دنيا و ترک خيانت است «أَنَّ اللهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» ⓸ مال و فرزند با تمام جاذبه‌هائی كه دارند در مقايسه با الطاف و پاداش‌هاى الهى ناچيز هستند در برابر «أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ» عبارت‌ «أَجْرٌ عَظِيمٌ» آمده است اكنون كه اين سطرها را مى‌نويسم شب عاشوراى حسينى است كه امام حسين علیه‌السلام همه چيز خود را در یک روز با خدا معامله كرد و داغ‌هائی ديد كه هر یک به تنهائی كافى است تا انسانى را از پا درآورد ولى آنچه امام را در برابر تمام حوادث استوار كرد اين بود كه آنها را در برابر خداوند ناچيز ديد حتی وقتى کودک شش ماهه‌اش را در برابرش شهيد كردند فرمود: همين كه خداوند ناظر بر اين صحنه است مرا كافى است و حضرت زينب عليها السلام عصر عاشورا كه بدن قطعه قطعه شده برادرش امام حسين علیه‌السلام را ديد فرمود: خداوندا اين قليل را از ما قبول كن و در مجلس يزيد نيز فرمود: آنچه در كربلا ديدم جز جميل و زيبائی از خداوند چيزى نبود آرى با ايمان به كم بودن و عارضى بودن دنيا و ايمان به بزرگى و اجر عظيم نزد خداوند مى‌توان با سخت‌ترين حوادث مقابله كرد 📗 تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @Ahadis14masuom
💧☀️💧☀️💧 📙حرف ص 💠موضوع : صله رحم ✅پرسش: اهمیت و جایگاه صله رحم در آموزه های دینی به چه نحو است ؟ ✍️پاسخ: صله رحم از آموزه‌های مورد توجه در آیات و روایات است. سفارش به رعایت حرمت خویشاوندی و انفاق مالی به آنها را در آیات متعددی از قرآن می‌توان دید ، به عنوان نمونه خداوند متعال در آیه اول سوره نساء می فرمایند: 🔅واتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا 🔹بترسید از خدایی که به نام او از یکدیگر در خواست می‌کنید و از قطع خویشاوندی‌ها پروا کنید که خدا مراقب شما است. 🔸در روایات و سیره زندگی اهل بیت(ع) نیز اهمیت فوق‌العاده کمک، حمایت و محبت به خویشاوندان کاملا روشن است و به شدت از قطع رابطه باخویشان نهی شده است. در روایات شیعه، قطع رحم به عنوان عامل دوری لطف و رحمت خدا از فرد و جامعه معرفی گردیده است. 🔹بر اساس روایات، صله رحم به قدری در نظر خداوند اهمیت دارد که حتی اگر فاسقان ارتباط خوبی با اقوام و خویشان خود داشته باشند، خداوند روزی آنها را افزون می‌کند؛ ولی در مقابل، اگر کسانی که اهل نماز و روزه‌اند، در صورت قطع رحم، علاوه بر عذاب آخرت، از عمر و روزی آنها کاسته می‌گردد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📞 پاسخگویی تلفنی : 096400 🌎 پاسخگویی به سوالات دینی : اپلکیشن‌پاسخگو ┈••••✾••••┈ ایتا وب‌پاسخگو┈••••✾ ••••┈ اینستاگرام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
🔰 امام صادق عليه السلام: هيچ بنده اى كار صدقه دادن را به خوبى انجام نداد، مگر اينكه خداوند بعد از او جانشين خوبى براى وى بر فرزندانش شد. 💠 ما أحسَنَ عَبدٌ الصَّدَقَةَ إلاّ أحسَنَ اللّهُ الخِلافَةَ على وُلدِهِ مِن بَعدِهِ 📚 عدّة الداعی، صفحه61 توضیح: از حدیث فوق برداشت می شود که کسی که اهل صدقه دادن به صورت نیکو باشه بعد از وفاتش فرزند یا فرزندانش یک ارثیه ای خواهند داشت که ارزش بسیار فوق العاده ای داره! و اون ارثیه این هست که خداوند، برای شخص وفات یافته جانشینی خواهند فرمود و به قول خودمون هوای فرزند رو مثل اون پدر و مادر خواهند داشت... هر چند خداوند ارحم الرّاحمین خودشون پدر و مادر دلسوز رو به فرزندان هدیه فرمودند و هر چند خداوند متعال لطفشون شامل حال همه ی انسان ها می باشد اما الطاف ویژه ای را به فرزندان افرادی که به نیکویی صدقه داده اند و از دنیا رفته اند، اضافه بر دیگر الطاف، اعطا خواهند فرمود 🆔 @Radiomaaref
✨﷽✨ 📙حرف ت 💠موضوع : تقوا تقوا میتواند سه گونه باشد: 1} تـقـوای گـریز 2}تـقـوای پـرهیز 3}تـقـوای سـتیز ←"تـقـوای گـریز" آن است که از محیط گناه آلود دوری کنی. ←"تـقـوای پـرهیز" آن است که بتوانی در محیط گناه آلود، خودت را پاک نگهداری. ←"تـقـوای سـتیز" آن است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی. ✍🏼| برای مثال: 👈گاهی باید مانند موسی کاخ فرعون را ترک کنی و مهاجرت بر ابقاء ترجیح کنی گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی. وگاهی هم ابراهیم وار با گناه، شرک و بت پرستی مقابله وستیز کنی‌ بت شکن شوی 🌷براي حفظ خودت بايدهرسه تقويٰ راداشته باشي🌷 کانال خواص سوره ها 👇👇👇👇 @MA2021my
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌟🌟 📙حرف ز 💠موضوع : زندگی مراحل پنجگانه زندگی دنیایی انسان ✅ بعضی از مفسران طبق این آیه، زندگی انسان را به پنج مرحله تقسیم کردند و برای هر مرحله 8 سال در نظر گرفتند: 💢اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ (حدید 20) بدانید زندگی دنیا، فقط بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است. 🌱 هشت سال اول زندگی به بازی مشغول است، 🌱 در هشت سال دوم به لهو و سرگرمی‌ می‌پردازد، 🌱 از 16 تا 24 سالگی، در بحبوحه جوانی به سراغ زینت و زیبایی می‌رود، 🌱 از 24 تا 32 سالگی به تفاخر و فخرفروشی می‌پردازد 🌱 و در نهایت از 32 تا 40 سالگی به دنبال زیادکردن اموال و نیروها می‌رود. 🌱و در 40 سالگی دیگر شخصیت انسان تثبیت می‌شود که ممکن است این حالت تا آخر عمر باقی بماند. 🌱این مراحل برای کسانی هست که در دنیا برای دنیا زندگی می‌کنند و نگاهی به آسمان ندارند. 🌱اما اگر کسی از دنیا فارغ شد و خدایی زندگی کرد،‌ می‌تواند در 13 سالگی هم آسمانی شود، مانند شهید حسین فهمیده 🌺شادی روح شهدا صلوات🌺 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 کانال خواص سوره ها 👇👇👇👇 @MA2021my
💧☀️💧☀️💧 📙حرف غ 💠موضوع : غبطه ✅پرسش: تفاوت حسادت و غبطه در چیست و راهکار درمان حسد رو بفرمایید؟ ✍️پاسخ: «حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است؛ نه از بهره مندى دیگران. در نتیجه آرزو یا تلاش نمى کند که نعمت از دیگرى سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش مى کند که خود نیز به آن برسد. معمولاً در نعمت هاى عبادى و معنوى، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران، حالت غبطه به انسان دست مى دهد. 🔸حسد، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد (محسود) ندارد؛ بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است؛ زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود؛ این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز مى گردد. در حالى که انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمى خواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى! 🔹خداوند بنابر حکمت بالغه خود، نظام جهان را به گونه اى قرار داده است که انسان ها از جهاتى - چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و ... - با یکدیگر تفاوت هایى داشته باشند. یکى از حکمت هاى این مسئله، امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این موهبت ها و تفاوت ها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفه اى که وراى آن است، مى داند. افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتى مسئولیت هاى سنگینى نیز در پى دارد و تحمل هر کاستى و صبورى در برابر هر مشکلى، پاداش هاى بزرگى به ارمغان مى آورد. 🔸 توجه به معاد و نعمت ها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مى فرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» ؛حجر(15)، آیه 88. «چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده ایم [ براى امتحان ]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور». اگر آدمى به حقیقت، معناى «و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى »؛ «و [ بدان که ]روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، طه (20)، آیه 131. را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردارى هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت. 🔹بسیارى از نعمت هایى که به دیگران مى رسد، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و کوشش، همراه با درایت و بینش مى توان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد. بنابراین راه رشد، ترقّى و تعالى بسته نیست؛ لیکن باید واقع بینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد. 🔸آیة اللَّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله: «هنگامى که رشک ورزیدى، در پى آن مرو»«اذا حسدت فلاتبع»، مى نویسد: «آنچه که حسود در مقام عمل باید انجام دهد، چیزى است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار مى باشد. البته دارو تلخ است؛ ولى سرانجام شیرین دارد. حسود باید آنچه را دلش مى خواهد، نکند. براى مثال اگر دلش مى خواهد که از کسى بدگویى کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمه اى بر زبان نراند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📞 پاسخگویی تلفنی : 096400 🌎 پاسخگویی به سوالات دینی : اپلکیشن‌پاسخگو ┈••••✾••••┈ ایتا وب‌پاسخگو┈••••✾ ••••┈ اینستاگرام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
✨﷽✨ 📙حرف ک 💠موضوع : کیفر هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی ✍️شبی سوار خودروی یکی از دوستان اهل معرفت بودیم و در جاده حرکت می‌کردیم. ناگهان سگی جلوی ماشین پرید و او نتوانست ماشین را کنترل کند و به سگ خورد. سپر ماشین به‌کلی از بین رفت. مدتی درنگ کردیم و بعد ادامه مسیر دادیم. گفتم: ناراحت نباش! اتفاقی است که افتاده و حیوان است، تقصیر تو چیست؟! آه سردی کشید و حقیقت زیبایی را بیان کرد. او گفت:هیچ اتفاقی، تصادفی و شانسی نیست. به‌فرض قبول کنیم که اجل آن سگ رسیده بود و باید می‌مرد، و سرنوشت او زیر چرخ ماشینی ماندن، امشب در جاده بود. حال سؤالی که برای من باید پاسخ داده شود این است که چرا من برای این امر شر و مصیبت انتخاب شدم؟! تو نمی‌دانی ولی خودم بهتر می‌دانم. اتفاق امشب ناشی از گناهی بود که من امروز انجام دادم و خودم می‌دانم که آن گناه چه بود. خداوند عزّوجلّ مى‌فرمايد: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ؛ و هر مصيبتى كه به شما رسد، به‌خاطر كارهايى است كه مى‌كنيد. (شوری:3٠) ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🔰راهنمای عنوان ها 🌷مقدمه https://eitaa.com/jadiiid/6 🌷اهميت و ضرورت آموزش https://eitaa.com/jadiiid/18 🌷بایدها و نبایدهای آموزش https://eitaa.com/jadiiid/22 🌷نمونه آموزش ها https://eitaa.com/jadiiid/29 🌷برکات https://eitaa.com/ahlebet1/139 . https://eitaa.com/jadiiid
امام رضا.ppsx
7.54M
☀️پاورپوینت ویژه برنامه ولادت امام رضا علیه السلام☀️ 🎁ویژه اجرا برای دانش آموزان دوره دوم دبستان و دوره اول متوسطه🎁 💥با اجرای این پاورپوینت با استفاده از روش های غیر مستقیم انتقال معارف دینی مانند شعر،داستان ،جدول، به هم وصل کن و...دانش آموزان را با زندگانی امام رضا علیه السلام آشنا می سازید.💥 🌸یک مربی مرجعی برای مربیان ومبلغان👇 @yekmorabbi 🔵برای دوستان خودارسال کنید🙏 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• .
📙حرف م 💠موضوع : مادر تبیین وظایف فرزندان در قبال والدین 🔷آیات قرآن قبل از پرداختن به مطالب مختلف این موضوع نخست سه آیه که در مورد والدین نازل شده است تقدیم می شود؛ ➖توصیه به والدین بعد از پرستش خداوند وَقَضَىٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ‌ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! اسراء، ۲۴ـ۲۳ دو نکته در این آیه مورد توجه مفسرین و علما اخلاق قرار گرفته؛ ۱.توصیه به «نیکی در حق والدین» را با توصیه به پرستش خداوند شروع فرمود تا از طرفی نیکی به والدین را در ضمن پرستش الهی قرار داده باشد و هم اینکه نقش والدین در آفرینش انسان مورد توجه قرار گیرد گویا بعد از خداوند این والدین هستند که در به وجود آمدن فرزندان نقش دارند. ۲.گفته اند اینکه در این آیه از«اف گفتن» نهی شد اگر در مصادیق بی احترامی، کمتر از اف گفتن، داشتیم خداوند با اشاره به آن، لزوم پرهیز از بی احترامی به والدین را تبیین می کرد. ➖ نیکی به والدین با رعایت توحید وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِ‌کَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن! بازگشت شما به سوی من است، و شما را از آنچه انجام می‌دادید با خبر خواهم ساخت! عنکبوت، ۸ تاکیدات و توصیه های قرآن و حدیث در خصوص احترام و احسان به والدین به حدی است که این احتمال وجود دارد افراد تصور کنند اگر والدین در خصوص توحید و وظایف بندگی خداوند هم دستوری دادند فرزندان باید اطاعت کنند فلذا این آیه در کنار توصیه برای نیکی به والدین یک نکته ای را تذکر می‌دهد که اگر والدین بخواهند فرزند را از توحید به سوی شرک بکشانند اطاعت از آنها مجاز نیست . شان نزول آیه ؛ شیخ طوسى می نویسد: این آیه درباره سعد بن ابى وقاص نازل شده است زیرا وقتى که سعد مهاجرت نمود، مادرش سوگند یاد کرد که از آفتاب زیرا سایه نرود تا این که سعد از دین محمد برگردد سپس این آیه نازل گردید. ➖تكرار توصيه‌ به والدین و تأکید بر مادر وَ وَصّيْنَا الإنسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصلُهُ ثَلَثُونَ شهْراً حَتى إِذَا بَلَغَ أَشدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سنَةً قَالَ رَب أَوْزِعْنى أَنْ أَشكُرَ نِعْمَتَك الَّتى أَنْعَمْت عَلىَّ وَ عَلى وَلِدَى وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصلِحْ لى فى ذُرِّيَّتى إِنى تُبْت إِلَيْك وَ إِنى مِنَ الْمُسلِمِينَ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می‌کند و با ناراحتی بر زمین می‌گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می‌گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته‌ای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمی‌گردم و توبه می‌کنم، و من از مسلمانانم!» احقاف/۱۵ نکته ای که در این آیه مورد توجه است تأکید بر نیکی به مادر است که از طریق یاد آوری زحمات مادر در مراحل بارداری، زایمان و شیر خوارگی فرزندان را به لزوم محبت و نیکی به مادر دستور می دهد. 👌شعر گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آموخت شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا بپا برد تا شیوه راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر لب من بر غنچه گل شکفتن آموخت پس هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
☑️وظایف فرزندان پس از مرگ والدین از پيامبر اكرم (ص) سؤال شد: آيا پس از مرگ هم احسانى براى والدين هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برايشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهى‌هايشان و احترام دوستانشان. به فرزندان سفارش شده است پس از مرگ والدین نیز به ایشان احسان کنند، از جمله با امورى چون طلب آمرزش، قرائت قرآن، پرداخت صدقه، پرداخت دیون مالى و دیگر تعهدات، صله رحم با نزدیکان و احترام به دوستان والدین و ارتباط با آنان و نیز به جاى آوردن نماز، روزه و حج از جانب والدین. حتى در کتاب هاى فقهى به‌جاى آوردن قضاى نماز و روزه پدر بر پسر بزرگ او واجب شده‌است. ♻️سه شیوه در محبت رعايت حقوق پدر و مادر بسه چيز باشد: اول: رعایت آداب احترام به آنها در تواضع و اطاعت محض از ايشان تا جایی که اطاعت از آنها به مخالفت خداوند منتهی نشود. دوم برآورده کردن نیاز آنها قبل از طلب، و خراب نکردن خوبیها با منت گذاشتن سوم: اظهار خير خواهى و محبت به آنها در حال حیات و بعد از فوت شان ايشان. ☑️راز تاکید بر نیکی به والدین برخی علما اخلاق با طرح یک سؤال نکته جالبی را متذکر شده اند ؛ چرا مرتب فرزندان را به نیکی به والدین توصیه فرموده اند اما توصیه والدین در خصوص به محبت فرزندان به مراتب کمتر است؟ راز این تفاوت در آن است كه محبت پدر و مادر فرزندان را محبت طبيعى و غریزی است اما محبت فرزندان به والدین محبتى ارادى است . ☑️فرق در نیکی پدر و مادر یکی از صاحب نظران در علم اخلاق نکته جالبی را در فرق و تمایز حق پدر و مادر و به تبع آن وظایف متفاوت در خصوص رفتار با پدر یا مادر بیان شده است؛ «حقوق پدر روحانى‌تر است و به این سبب فرزندان را نسبت به پدر بیشتر رعایت امور معنوی مثل حرف شنوی از او، تواضع به او و دعا در حق او سفارش کرده اند، اما حقوق مادر جسمانى‌تر است و به اين سبب در باره مادران مادران بذل مال و فراهم آوردن اسباب تعيش و انواع احسان كه جهت مادی دارند بیشتر توصیه شده است.(۵) 💠داستان در برخی کتب حدیثی در قصه شیرین و جذاب حضرت یوسف(ع) نکته ای نقل شده است که؛ به جهت کوتاهی حضرت يوسف(ع) در به جا آوردن احترام پدرش و پياده نشدن از مركب در استقبال از پدر، نور نبوت، از نسل وي خارج شد. يوسف(ع) پس از طي مشكلات زياد فرمانرواي مصر شد. پدرش يعقوب سال‌ها با رنج و سختي دوري و فراق يوسف را تحمل كرده و توان جسمي را از دست داده بود. هنگامي كه باخبر شد يوسف، زمام‌دار كشور مصر است، شاد و خرم با يك كاروان به سوي مصر حركت كرد. يوسف نيز با شوكت و جلال در حالي كه سوار بر مركب بود، به استقبال پدر از مصر بيرون آمد. همين كه چشمش به پدر رنج كشيده افتاد، مي‌خواست پياده شود، شكوه سلطنت سبب شد كه به احترام پدر پياده نشود به اين ترتيب اندكي بي‌احترامي در حق پدر كرد. پس از پايان مراسم ديدار، جبرئيل از جانب خداوند نزد يوسف آمد و گفت: يوسف! چرا به احترام پدر پياده نشدي؟ اينك دستت را باز كن! وقتي يوسف دستش را گشود ناگاه نوري از ميان انگشتانش برخاست و به سوي آسمان رفت. يوسف پرسيد: اين چه نوري بود كه از دستم خارج گرديد؟ جبرييل پاسخ داد: اين نور پيامبري بود كه از نسل تو، به خاطر كيفر پياده نشدن براي پدر پيرت (يعقوب) خارج گرديد و ديگر از نسل تو پيغمبر نخواهد بود.(۶) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d