•┈••✾◆◆✾••┈•
عرفه روزی است که حاجیان فروتنانه سر به آستان پروردگارشان می سایند تا اذن دخول گیرند برای ورود به حرم الله.
امام علی(ع) می فرمایند: #عرفات،
خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود».[1]
#دعای_امام_حسین (ع) در روز عرفه
حرم کجاست؟ امام صادق (ع) فرمود:
«القَلْبُ حَرَمُ اللهِ». حرم خدا قلب توست. و عرفات آن گوشه دنجی است که اشک حیا جاری می شود از چشمانت.
صحرای عرفات همان خاکی است که سجده گاه نیایش توست و تکلیف تو امروز وقوف است در عرفات، پس سجده ات را طولانی کن. اشکهایت که جاری شد راه یافته ای به حرم.
پس #لبیک بگو: لبیک یا الله، لبیک یا وهاب لبیک یا تواب، لبیک یا کریم...
حالا قلبت را طواف کن تا بیابی سخن امامت را که فرمود: «مَن عَرَفَ اللَّهَ أحَبَّهُ».
هر كس خدا را بشناسد، دوستش بدارد.[2]
#نماز روز عرفه
#صلوات روز عرفه
#دعای آخر روز عرفه
#دعای عشرات در روز عرفه
#دعای شب و روز عرفه و جمعه
//عـرفـه آمــده و بـاز صـدایم کردی
میهمـان حـرمِ جود و سخـایم کردی
فرصت دیگری آمـد که مـرا عفو کنی
تا ببخشی گنهـم را تو صدایم کردی
دل ما را بسوی خویش کشیدی یا رب
بـاز از پنجـۀ این نفس رهایم کردی
کرمت هیچ مرا فـرصت گفتـار نـداد
هرچه می خواستم ای دوست عطایم کردی
حـالم ازحال دعـای عـرفه بخشیدی
بـا چنین حـال تو راهی منـایم کردی
همره زمـزم اشکی که مرا بخشیـدی
حاجی کعبــه ایمــان و وفایم کردی //
#اعمال_عرفه
#مفاتیح_الجنان
•┈••✾◆◆✾••┈•
@jafar1352hodaei
.
امروز، به عرفاتی که در «من»، قد کشیده است، با تمام دلم قدم می گذارم! فرصتی دست داده، تا خود، این مدّعی عنوان خلیفه اللّهی را، به پای میز محاکمه بکشانم. باید لحظه های خطا کارم را، بی هیچ تعارفی، به قضاوت بنشینم! گذشته ی اندوهگینم را عارفانه بنگرم و صادقانه به اعتراف برخیزم.
فردا دیر است! امروز، باید خودم را بشناسم! بدانم کیستم و کجای عالم ایستاده ام؟!
ای روح خسته و آشفته ی من! شتاب کن! بلندتر قدم بردار! دیار معرفت، نزدیک است و من، بوی خوش «عرفه» را می شنوم! امروز، می خواهم غل و زنجیر اسارت از پایت، بگشایم و یوق بندگی «تن»، از گردنت بردارم! می خواهم به بال های همیشه بسته ات، وسعت پرواز ببخشم! ... با من بیا!
تو را به سرزمینی می برم که تمام سروهایش، از بار تعلّق آزادند! به دیاری که زیر «چرخ کبودش»، تمام «همّت ها» رنگ «او» را دارند و دل ها، «هروله ی» قُرب و اشک ها، طعم نیاز و سرها، همه سودای بندگی اش را! تو را به سرزمینِ کشف و شهود می برم؛ تاعظمتِ گشمده ات را بیابی و وسعتِ بی نهایتت را به تماشا بنشینی! فردا دیر است! همین امروز، باید دنیای درونم را بشناسم و سرگردانی ام را به مقصد برسانم! راه سخت و طولانی است و من، توشه ای جز حسرت و گناه، به همراه ندارم! باید تا قلّه ی «ندامت» صعود کنم و گردنه های وحشتناک «جهل و هوی» را دور بزنم. باید از آهِ جانسوز توبه، آتش فشان خاموشِ وجدانم را شعله ور سازم.
باید از برهوت «منیّت ها» عبور کنم و دریا دریا گناهم را پشت سر بگذارم!
آه، چه راهِ دشواری را پیش رو دارم!
باید امروز در عرفاتِ وجودم جاری شوم و از رایحه ی دل انگیزِ «دعا»، مست و سرشار.
امروز، وسعتِ بی نهایت خدا را، به رُخ خود خواهم کشید! باید امروز، ساکنان عرش و ملکوت، با فریاد «اَنْتَ الّذی»های من، هم آوا شوند و از اعتراف «انا الّذی»،هایم، به شِکوه، آیند!
امروز، صحرای عرفاتِ وجودم را، به بهشتِ دل انگیزی از «عرفه» مبدّل خواهم ساخت و هم زمان با هبوط «منیّت ها»، لحظه ی قشنگِ تولّد «آدمیّتم» را جشن خواهم گرفت.
#عرفه #دعا #دعای_عرفه #حج #عرفات #شناخت #تفکر #اندیشه #انسانیت #امام_حسین #خودشناسی
#خدا #الله #خداوند