زبان شجاعت علیه بلندگوی هراس
🔸«پیوتر کپ» در کتاب زبان هراس نظریهای را مطرح میکند که روسای دولت مستکبر آمریکا برای توجیه جنگ و تحمیل فشار به کشورهای اسلامی از آن استفاده میکنند: نظریه مجاورت
🔸در این نظریه مطرح شده، راه توجیه مردم خودی و همراهسازی دولتهای سلطهگر، نزدیکنشاندادن خطری است که دور از مرزهای جغرافیایی آن کشورها قرار دارد.
🔸با این نظریه خطرات بالقوه به تهدیدهای بالفعلی تبدیل میشود که نیازمند واکنش و دفاع نظامی است. گفته میشود در نطق روسای جمهور آمریکا در زمان حمله به افغانستان یا عراق، از این نظریه استفاده شده است.
🔸این نظریه البته در رابطه با امورات داخلی رژیم متجاوز و جعلی صهیونیستی کاربستی ندارد، چون شهرکنشینان متجاوز و متعدی نیازی به توجیه ندارند، آنها معنای زندگی را با ترور و کشتار و تعدی فهمیدهاند.
🔸اما این نظریه به ما کمک میکند، تا اندکی وضعیت هاری فعلی این رژیم منحوس را در سطح منطقهای فهمید و احیانا راهکاری برای قلاده زدن به او پیش روی ما قرار دهد.
🔸زبان هراس یا تزریق ترس را در نطق شب گذشته نتانیاهو علیه جمهوری اسلامی دیدیم. هدف او نزدیک نشاندادن خطر این رژیم به مردم ایران بود، تا توجیهی برای اقدام علیه ایران پیدا کند.
🔸در مقابل بلندگوی پر سروصدای هراس، نیاز به یک مقابله روانی بیش از هر چیز احساس میشود. زبان شجاعت در مقابل زبان هراس، باید و بتواند، واقعیت تهدید موجودیت اسرائیل را از دهان دولت جمهوری اسلامی صراحتا اعلام نماید.
🔸استحکام بیان رئیس جمهور و مسئولین حوزه سیاست خارجی در تهدید واقعی رژیم، یقیناً محاسبات آنها را بر هم خواهد زد. زبان شجاعت دو کارکرد عمده دارد، امید و امنیت را به مردم نزدیک میکند و زبان هراس دشمن را خفه میسازد.
🔸نکته آخر آنکه، زبان شجاعت، زبان تهور نیست. حتماً خردمندانه است، با محاسبه منعقد میشود و واقعیت تهدید را تا درون خانههای شهرکنشینان گسترش میدهد. کاری که حزبالله میکند، نیاز به زبان شجاعت دولت جمهوری اسلامی دارد. صریح و عقلانی و منطقی و شجاعانه باید حرف زد.
سیاستگذاری قرآنی جهان اسلام
(عبور از وضعیت نصر به موقعیت فتح)
جعفرعلیاننژادی
🔸رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه تاریخی ۱۳ مهرماه، برگ جدید خوانشهای قرآنی خویش از جلوه تمدنی جهان اسلام را رو کرد. این جلوه که ناشی از واقعیتهای میدانی به وقوع پیوسته در محور مقاومت است، بستر لازم برای تدابیر امتی و تمدنی معظمله را فراهم کرده است.
🔸واقعیت تفوق مقاومت اسلامی بر ظلم حداکثری جبهه سلطه در طول یکسال اخیر، که خود فعلیتیافته یک سیاست قرآنی است و ریشه در فتوحات انقلاب اسلامی و برکت قیاملله امام خمینی(ره) دارد، بستر لازم برای سرعتیابی حرکت تمدنی را فراهم ساخته است.
🔸انقلاب اسلامی نشان داد، قرآن به عنوان سند زنده اعتلای تمدنی و هویتی جهان اسلام و ملتهای مسلمان، نیاز به یک امام قائم عامل و قرآنی دارد که حبل متین قوام امت اسلامی را محکم فراچنگ گرفته و صفحات مصحف شریف را به تجارب حکیمانه و عزتمندانه میدانی تبدیل کند.
🔸یکسال گذشته محور مقاومت، میدان تحقق وعدههای قرآنی و سنن الهی مندرج در آن بود. با طوفان الاقصی شروع شد یعنی با عملیات پیشدستانه بیسابقه، اسیرگیری تاریخی حماس از صهیونیستها و شکست اطلاعاتی تکان دهنده رژیم از یک گروه کوچک مقاوم.
🔸پس از این عملیات، مردم فلسطین مقاومت در برابر ظلم بیپایان رژیم منحوس را تبدیل به سبک زندگی کردند. زندگی عزتمندانه در اوج مظلومیت که طاقت ظلمرسانی تمام مستکبرین را طاق کرد.
🔸حزبالله لبنان و مردم سرافراز هوادار آن در این کشور، برای اولین بار سرزمینهای شمالی فلسطین اشغالی را تبدیل به شهر ارواح کرده و شهرکنشینان هار را آواره و بیجا کرد.
🔸شرارتهای رژیم صهیونسیتی در حمله به مواضع ایران در سوریه و کنسولگری با عملیات وعده صادق یک که خود یک مرزشکنی بیسابقه در حمله مستقیم یک دولت مستقل به سرزمینهای اشغالی بود، مواجه شد. عملیاتی که به بیان رهبر معظم انقلاب، تاریخ به قبل و بعد از آن تقسیم میشود.
🔸احیای آبروی اطلاعاتی رژیم با دومینوی ترور از پیجرها تا کادر رهبری حزبالله که بیشتر نوعی زمانخریدن بود و میخواست سرزمینهای شمالی را برای ساکنانش امن سازد، با تداوم حملات کوبنده حزبالله و عملیات وعده صادق ۲، کاملاً شکست خورد.
🔸زبان دراز شده تهدید و ترور رژیم برای جمهوری اسلامی نیز با استحکام موضعگیرهای مسئولین و حضور سلحشورانه و خطبه تاریخی مقام معظم رهبری نیز کوتاه و کوتاهتر شد.
🔸همه این واقعیتها دلیل حضور عزتمندانه رهبر انقلاب در سنگر نماز جمعه ۱۳ مهر بود. معنای حضور زودتر و خروج دیرتر رهبر انقلاب نیز تایید همین اقتدار امت اسلامی است. بر بستر همین شجاعت ملی و امتی بود که رهبر انقلاب خطبه سیاستگذارانه و تمدنی خویش را ارائه کرد.
🔸گویی عمارت نه چندان مستحکم جهان اسلام در یکسال اخیر از نو کوبیده و پایههاش بتنریزی شده باشد. لحن بیان رهبری در دیدار با سفرای کشورهای اسلامی و این خطبه نوید جهان جدید اسلام و تمدن نو و انسانی آن را بشارت میدهد.
🔸نقشه این تمدن جدید قرآن کریم، معمار آن رهبر انقلاب اسلامی و سازنده آن ملتهای مسلمان هستند. قوام این منظومه به همبستگی ملتهای مسلمان و امید به توفیق آن وعده عزت و حکمت قرآنی است.
🔸 اکنون در حال عبور از وضعیت نصر و ورود به موقعیت فتح هستیم، باید همانطور که رهبر امت اسلامی فرمودند، کمربند استقلال و عزت اسلامی را از افغانستان تا یمن و از یمن تا فلسطین و مرزهای مدیترانه محکمتر کنیم.
خار و گل میخک
(روایت انتقال از حیات برهنه به قدرت زندگی)
✍جعفرعلیاننژادی
🔸برای نوشتن این یادداشت چند بار نوک قلم را بر صفحه کاغذ فشردم و چند خطی نوشتم، اما هر چقدر که جلوتر رفتم، قلمم سنگین تر شد. قلم میل آن کرد که به عقب بازگرد و سرخطی نو را دنبال کند.
🔸همه را پاک می کردم و مجدد به کلمه اول باز می گشتم. به این نتیجه رسیدم که شاید نتوان نقطه شروعی برای روایت این عظمت و صلابت پیدا کرد. تصمیم گرفتم از همین جاها شروع کنم، روایت گشت و گذارم در این متن زنده و گیرا.
🔸واقعیت دارد، بهتر است بگویم واقعیت دارد که می توان این کتاب را زندگی کرد، با «یحیی» از همان سال های پس از جنگ شش روزه، خود را شروع کرد. با او در جاجای خاطرات کودکیش، تجربه سال های اشغال را چشید و بزرگ شد.
🔸بزرگ شد، نه اینکه فقط سنمان بالا برود، بلکه بزرگ شد و دید چه شد که آن پسربچه از همه جا بی خبر که غرش و صدای مهیب انفجار و بمب را، نجوای طبیعت می دانست و حول و هراس اطرافیانش را، برنامه زندگی، تبدیل به جوانی مبارز علیه جبر این طبیعت وحشی شد.
🔸خار و گل میخک، حکایت همین انتقال است. انتقال از جبر به آزادی، از سلطه به رهایی، از ترس به شوق، از حیات برهنه به قدرت زندگی، از زبری و تیزی خار به لطافت گل میخک.
🔸لذت زندگی با این رمان، نه در تکنیک های جذاب رمان نویسی که در گیرایی و حیرت عجیب کثرت ماجراهای روزانه مردم در ستیز با تاریخ اشغال آن رژیم منحوس است. هر روز هر فرد یک رمان است و این رمان قرار است، داستان همه آن مردم و همه آن روزها باشد.
🔸برای همین می توان گفت در توصیف این کتاب نه نقطه شروعی و نه نقطه انجامی قابل شناسایی نیست. درست است که گفته اند هر کس داستانی دارد اما با این رمان معلوم می شود هر فلسطینی بجای همه، همه داستان ها را دوره می کند.
🔸این اثر استثنایی، قدرت زندگی فلسطین و فلسطینی ها را روایت می کند. فهم معنای مقاومت بدون زیستن با این روایت گیرا ممکن نیست. این روایت نشان می دهد چرا مقاومت، در رگ و پی مردم فلسطین و غزه ریشه دوانده.
🔸فهم قدرت زندگی فلسطینیان برای چون مایی که در جهان امن ایرانی زندگی می کنیم، بدون زیستن درون چنین داستان هایی ممکن نیست. میگویند دو جور نسبت بین قدرت و زندگی حاکم است: قدرت بر زندگی و قدرت در زندگی.
🔸اما فکر می کنم فقط انسان باید یک فلسطینی باشد تا معنای قدرت زندگی را بفهمد. اینکه چگونه می توان علیه آن نظم تحمیلی (قدرت بر زندگی) که می خواهد زندگی را از مردم فلسطین بگیرد و حیات برهنه را به آنان ارزانی دارد، ایستاد.
🔸اینکه چرا مردم غزه علیه آن زیست اردوگاهی که انسان ها را به موجوداتی بی هویت و بی جا و مکان تبدیل کرده، هر روز در حال شوریدن و مبارزه اند. اینکه چرا عصاره این قدرت زندگی می شود یحیی سنوار و چرا عملیات هفت اکتبر، سرگذشت روزانه چنین مردمی است.
🔸همین است که هفت اکتبر برای انسان غیرفلسطینی، هفت اکتبر است اما برای آن مردم که زندگیشان را با شوریدن بر طبیعت اشغال، سپری می کنند، چیز جدیدی نیست و اگر هزار بار غزه با خاک یکسان شود، قدرت زندگی زائل شدنی نیست.
🔸خار و گل میخک، روایت همین جنس از مقاومت است، کتابی زنده که نشان می دهد، چرا مبارزه زنده است و از بین نمی رود، چرا حماس زنده است و زنده خواهد ماند. چرا هر فلسطینی در غزه بدین طریق عضو حماس است و خواهان حماسه.
🔸خار و میخک تمام نشد اگر چه به فصل سی رسید، همانطور که یحیی در سطر آخر این کتاب نوشته «تراژدی نویسنده و همراهانش در زیر زمین زندان های اشغالی با فصل سی ام ادامه دارد».
🔸قهرمان رمان یحیی نیست، مردم فلسطین اشغالی اند، یحیی سنوار، آن اراده قوی را پیکربندی کرده است نه فقط برای مردم آن سرزمین، بلکه برای نمایش قدرت زندگی به مردم جهان.
🔸 قدرتی که سکانس پایانی ندارد، چون یحیی در آخرین لحظه حیات هم، دست از مبارزه برنداشت و این قدرت را به آینده پیوند زد. آری هم حماس زنده است و هم شورمندانه زندگی خواهد کرد.
(وطن امروز)
روان زخم استعمار
✍جعفرعلیاننژادی
مناسب دیدیم در فهم خود از ابعاد بیانات روز گذشته رهبر معظم انقلاب پیرامون منطق مبارزه دائمی علیه استعمار و استکبار، به یافتههای بیغرض و مرض امین معلوف یا همان نویسنده مسیحی لبنانی-فرانسوی، رجوع کنم.
برای او که هیچگاه پاسخ متقنی در توضیح هویت عربی یا غربیاش، پیدا نکرد، تنها گلایهها و اعترافاتی علیه خوی سلطهگر هویت غربی و خوی سلطهپذیر هویت عربیاش، باقی مانده است.
او از این نظر نه خود را نه لبنانی و نه فرانسوی می داند، بلکه در عوض وقتی هویتش را باز می یابد که خوی سلطهگری غربی و انفعال عربی کنار گذاشته شده و این دو به نوعی همطرازی انسانی برسند. امیدی واهی که هیچگاه ممکن نشد.
مساله ما با جریان استعمار و استکبار همین است. روح و روان امین معلوف هم رنجیده و زخمی است. او گلایه می کند که «اگر مصیبت اعراب این است که جایگاه شان را در میان ملتها از دست داده اند و احساس میکنند دیگر نمیتوانند آن را بازیابند، مصیبت غربیها این است که به نقش جهانی بیش از اندازه بزرگ دست یافتهاند که نمیتوانند آن را تمام و کمال بر عهده بگیرند و نیز نمی توانند از مسئولیتهایش شانه خالی کنند.»
معنای مصیبت عربی مشخص است، شکستهای آنان در برابر رژیم موقت و رفتن به سمت ایده های سازگاری با باندتبهکار صهونیستی، توضیح دهنده این بی اعتباری است.
اما تا آنجایی که به سویه هویتی فرانسویاش مربوط میشود، مصیبت غربیها، تضعیف سهم نسبی غرب در اقتصاد جهانی است که با پایان جنگ سرد شروع شد و پیامدهای وخیمی را برای آن جریان مدعی و سلطهگر ایجاد کرد.
به بیان معلوف، مهم ترین پیامد، آن بود که از این پس قدرت های غربی به ویژه ایالات متحده، درصدد برخواهند آمد، آنچه را که دیگر ممکن نیست با برتری اقتصادی یا با اقتدار اخلاقی (نمایش اخلاقی و شعارهای حقوق بشری) حفظ کنند، با برتری قدرت نظامی دنبال می کنند.
معلوف که 27 سال از عمر خود را در لبنان زندگی کرده است، به خوبی معنای این جملات را زیسته است و در بخش مهمی دیگری از متن کتاب خود، زخمی که از هویت غربی اش خورده است را چنین روایت می کند:
«خطای صد ساله قدرت های غربی بر خلاف تصور قالبی این نیست که خواستهاند ارزش هایشان را به بقیه دنیا تحمیل کنند، بلکه درست عکس آن است: قدرتهای غربی ارزش هایشان را در ارتباطشان با ملتهای زیر سلطه پیوسته زیرپا گذاشتهاند»
معلوف نماینده یک روح رنجیده عربی است. در لبنان به دنیا آمده، در آنجا بزرگ شده، اما بدلیل همین انفعال عربی، حاضر شده گوشهای از هویت خود را غربی بداند، بشرط آنکه دست از خوی سلطهگری بردارد، شرطی که بیشتر نوعی رویابافی و آرزوخواهی است.
شاید بتوان گفت، سرگذشت هویت ایرانی قبل از انقلاب اسلامی نیز بی شباهت به این قصه پرغصه معلوف نیست، هویتی که میخواست با پذیرش سلطه غربی، ایرانی بودنش را حفظ کند، اما آنچه باقی میماند، زخم تحقیر و حسرت در برابر تسلط فرهنگی و سیاسی غربیها بود.
ایرانی که روز به روز غربیتر میشد، با انقلاب اسلامی مسیر ساخت هویت خود را بازیافت. اسلام عزیز آن پاره دیگر هویت ایرانی بود که به او اضافه شد و به او راه عبور از تکنولوژی تحقیر غرب را آموخت.
همان گمشده هویتی که اکنون ملتهای عرب و ترک میجویند، اما دولتهایشان از آن میهراسند. ایران سرپا شد، با اینکه جای زخم استعمار هنوز باقی بود و رژیم سلطهگر غربی نیز ابایی از فشردن آن نداشت، حتی با تهدید نظامی، تحمیل جنگ، فشار اقتصادی، تحریم آگاهی و کارزار شناختی.
منطق هوشمندانه مبارزه مستمر در دل زندگی مردم ایران را باید از همین سماجت ستیز غربیها با ایران و ایرانیت جست، همان که در دنیای عربی ایجاد کرد، اما در این فضا با مقاومت روبهرو شد.
الگویی که به مذاق ملتهای منطقه نیز خوش آمد و در نمایش قدرت موشکی ما، بروز و ظهور کرد. مقاومتی که به غزه و لبنان رسید و اکنون واقعیتی جدید را پیش روی ملتهای عرب و غیر عرب مسلمان قرار داده است: واقعیت رسوایی تمدنی
معلوف به زیبایی با سویه هویتی غربیاش، این رسوایی تمدنی را روایت کرده است و نشان میدهد این واقعیت نه یک ادعا که یک حقیقت پیش برنده و حیاتی است:
«برای غرب به مخاطره انداختن اعتبار اخلاقی اش به مثابه به خطر افتادن جایگاهش در دنیا و در بلندمدت به مخاطره انداختن امنیت، ثبات و شکوفایی اقتصادیاش است. دیروز گمان میکردند میتوان بدون تنبیه شدن، بر سر ارزشهای معامله کرد، امروز میدانیم همه آنها، حتی صورت حسابهای خیلی قدیمی، بهایشان را میپردازند. مشمول مرور زمان شدن یک اختراع قضایی است، در حافظه ملتها بخشودگی مرور زمان وجود ندارد. یا دقیقتر گفته باشیم: ملتهایی که از مدار فقر و فرودستی و درحاشیهماندگی خارج میشوند، در نهایت میبخشند بدون آنکه هر آینه فراموش کنند. آنهایی که خارج نمی شوند، برای همیشه، بغض در گلو، کینه به دل باقی میماند.»
قسمت آخر سازمان شبهه در فصل اول
🔹قسمت بیستم و پایانی فصل اول برنامه سازمان شبهه، امروز ۲۴ آبان ماه از ساعت ۱۶ الی ۱۷ روی آنتن شبکه رادیویی گفتگو میرود.
🔹این برنامه که طی بیست هفته اخیر و از اواخر اردیبهشتماه، شروع شده بود، امروز قسمت پایانی خود را منتشر و پخش میکند.
🔹در سازمان شبهه، برنامههایی برای یاری به مخاطبان در بالابردن سواد ضدشبهه، تولید شده بود.
🔹فصل جدید این برنامه در دو ماه آتی با درسگیری از تجارب فصل اول، تولید و پخش میشود.