eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
366 دنبال‌کننده
282 عکس
8 ویدیو
5 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا در تحقق شعار سال مشارکت کنیم؟ ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸جهش تولید با مشارکت مردم ممکن می‌شود.‌ اما مشارکت مردم به خودی خود حاصل نمی‌شود. باید دانست، در کنار مشوق‌های دستگاه‌های دولتی -نظیر ایجاد ظرفیت‌های لازم و رفع موانع مشارکت-، بوجود آمدن میل مشارکت در مردم، داستان جداگانه‌ای دارد که نیاز به واکاوی و‌ توضیح بیشتر دارد. به عبارت دیگر در کنار وجود مشوق‌های بیرونی برای مشارکت، وجود انگیزه‌های درونی مشارکت، نیز حایز اهمیت وافر بوده و بدون توجه به آن، اساسا امکان جهش تولید میسر نخواهد بود. 🔸وجود انگیزه درونی مشارکت، به این معنا است که هر فرد با خود کنار بیاید یا به این نتیجه برسد که نقشی ولو اندک در چرخه تولید کشور بازی کند. رسیدن به این انگیزه، در گرو دست‌یابی به آگاهی‌های لازم و کافی است. اگر مسأله دانایی هر فرد نسبت به این موضوع حل شود، خروجی آن ایجاد حس فایده‌مندی و تاثیرگذاری در افراد است. اینکه آنها حس کنند، می‌توانند به طور مستقیم و به نوبه خود نقشی جدی در چرخه تولید کشور و سرعت بخشی به آن داشته باشند. 🔸دستگاه دولتی تنها می‌تواند بخش کوچکی از این آگاهی را در اختیار مردم قرار دهد. واقعیت آن است که دانش لازم در این خصوص بیش از آنکه در اختیار نهادهای حاکمیتی و دولتی باشد، در میان مردم پخش و منتشر است. آنها بجای آنکه منتظر باشند برایشان فکر شود، ترجیح می‌دهند خودشان فکر کنند و بگویند چه کاری از دستشان بر می‌آید. بنابراین مشارکت در جهش تولید قبل از آنکه به یک عمل جمعی از سوی مردم تبدیل شود، نیازمند یک فکر جمعی است. فکری که به این سوالات پاسخ دهد. 🔸کدام عمل علاوه بر انتفاع فردی، خیر بیشتری به هم‌وطنان و کشورم می‌رساند؟ در چه جاهایی حاضر هستیم، بجای یک نفع موقت و فردی، نفع پایدار و جمعی را در نظر بگیریم؟ چگونه می‌توانیم با در نظر داشتن چشم‌انداز ملی، به کسب و کار خود معنای جدید بخشیده و تغییراتی مثبت ایجاد کنیم؟ چگونه می‌توانیم، هرجایی که هستیم را نزد خود تبدیل به مرکز عالم کرده و سرشار از انگیزه کار کنیم؟ چه جواب جدیدتر و بهتری برای پرسش فایده‌داری و سودمندی خود برای جامعه و کشور داریم؟ 🔸پاسخ به این سوالات و حتی فکر کردن به آن توسط آحاد مردم کشورمان و طرح و بحث آن نزد یکدیگر، می‌تواند تا حد زیادی انگیزه‌های درونی چنین مشارکتی را تقویت کند. نگارنده نیز به عنوان یکی از آحاد مردم کشورمان، پاسخی به این سوالات داده است که به قضاوت و طرح و بحث عمومی می‌گذارد. از نظر نگارنده، طرح شعار سال توسط ولی فقیه به عنوان یک رهبری دینی و سیاسی، علاوه بر آنکه ناشی از نیازسنجی مادی کشور است، معطوف به نوعی هدایت معنوی جمعی است که در صورت فهم آن، به سوالات طرح شده پاسخ بهتری خواهیم داد. 🔸اگر ما بدانیم، مشارکت فکری و سپس عملی‌مان در تحقق شعار سال، یکی از بزرگترین مصادیق تقوای جمعی در سال جدید است، معنایی والا یافته‌ایم که انگیزه‌های درونی و بیرونی‌مان را صدچندان می‌کند. فهم نگارنده آن است که ولی فقیه در موضوع‌شناسی اجتهادی خویش، مشارکت مردم در جهش تولید را مصداق تقوای جمعی در سال پیش‌رو دانسته است. مصداقی که تحقق آن به سه مقوله حفظ وحدت، ایمان افزایی و امیدآفرینی، بستگی دارد که در سخنرانی نوروزی خود بار دیگر به آن تاکید و سفارش کردند. 🔸درک اهمیت و شناخت تفصیلی این موضوع (جهش تولید) با مقدمات پیش‌گفته توسط مردم می‌تواند، به انگیزه‌های درونی آنها شدت بخشیده و ایمان به این مسیر را در آنان ایجاد کند. این تحول می‌تواند منجر به تغییر روش کاری و منش شغلی مردم شود. حفظ چنین انگیزه‌ها و اقدام متناسب با آن، نیاز به مراقبت عمومی دارد. داوم مشارکت مردم در جهش تولید و تبدیل آن از شعار به کار، عمل به همان تقوای جمعی است. در پایان می توان توصیه کرد، جریان نویسندگان و تبیین‌گران، با چرخاندن این آگاهی‌ها و توسعه آن در مردم، وظیفه خود را در عمل به این تقوای جمعی و جبران نارسایی تبلیغاتی، به نحو احسن بازی کنند. @jafaraliyan
🔹🔸تصویر مرتبط
ترکیب وجودی «جمهوری اسلامی ایران» ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸در اغتشاشات سال ۱۴۰۱، اتفاقی عبرت‌انگیز رخ داد که نشان داد، کسانی‌که بر مخالف با جمهوری‌اسلامی اصرار داشتند، در نهایت تبدیل به مخالف ایران شدند. تقریباً در ماه دوم یا سوم اغتشاشات بود که افرادی صراحتا از ایده تجزیه ایران حمایت کردند. به پرچم کشورمان توهین کردند. با شکست و باخت تیم ملی کشورمان، جشن پیروزی گرفتند و... 🔸این حادثه نشان داد، فرض وجود ایران بدون جمهوری اسلامی، در واقعیت ماحصلی جز نابودی کشورمان ندارد. جمهوری اسلامی نیز بدون ایران، امکان تداوم و بقا ندارد.‌ آن ماجراها نشان داد مردم، ایران و اسلام سه واقعیت درهم‌تنیده و تجزیه‌ناشدنی هستند که در جمهوری‌اسلامی جمع شده‌اند. با این توضیح معلوم می‌شود، روز جمهوری اسلامی، همزمان روز ایران، روز مردم و روز اسلام است. 🔸آن اتفاقات نشان داد، جمهوری اسلامی هم نظمی اسلامی، هم نظمی ایرانی، هم نظمی مردمی است. هر نظمی که به هم بخورد، کل بنای این نظام متأثر می‌شود. در واقع جمهوری اسلامی ماحصل و میانگین این سه نظم است. همین است که ماهیت آن را از همه موارد مشابه در نظام‌های دیگر متفاوت کرده است. شاید گویاترین تعریف برای نظم جدید، ترکیب نظم‌انقلابی باشد. 🔸نظام جمهوری اسلامی، توانسته با این نظم انقلابی، مردم را در صحنه نگاه دارد، ایران را سربلند سازد، و اسلام را تعالی ببخشد. الگویی نو ساخته که کهنه نمی‌شود، چون آثارش هم جاری است، هم پایدار است. حرف نو دارد، حرفش هم تمام نمی‌شود، بلکه محکم می‌شود، توسعه یافته و تداوم می‌بخشد. روحش را صادر می‌کند، ملت‌ها را بیدار می‌کند و مقاومت را به نتیجه می‌رساند. 🔸مدل جمهوری‌اسلامی، به تجربه نشان داد، جمهوری‌ای، جمهوری است که اسلامی باشد و اسلامی حاکم می‌شود که مردمی باشد. و مردمی مردم می‌مانند که هم یک خود اسلامی داشته باشند هم یک خود ملی. رمز ماندگاری و شکوفایی این نظام در همین سه مفهوم است نه کم‌تر نه بیشتر: جمهوری اسلامی ایران. @jafaraliyan
🔸🔹تصویر مرتبط
روز قدس، سال تحویل مقاومت ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸مقاومت و «یا مقلب‌القلوب و الابصار»: انقلاب اسلامی مردم غزه نه از روز طوفان الاقصی که از رمضان تاریخی سال ۱۳۵۸ با پیشنهاد حضرت امام (ه) شروع شد. برای ثمر دادن نهال انقلاب اسلامی مردم غزه، مستضعفین عالم ۴۵ رمضان منتظر ماندند و حالا در رمضان ۴۶ام، سال جدید را با این انقلاب حیرت‌انگیز تجربه می‌کنند. حالا مستکبرین عالم با شکل جدیدی از مقاومت روبرو شده‌اند: «مقاومت انقلابی» 🔸مقاومت و «یا مدبر‌ الیل و النهار»: مقاومت مایه تدبیر شب‌ها و روزهای مردم غزه شد. چگونه در چنین وضعیت ترس فراگیر، مردم شب را به روز و روز را به شب رساندند. آنها با انرژی و نیروی مقاومت از ظلمت ترس و دهشت دژخیم به نور خیره‌کننده شجاعت و استقامت نائل آمدند. دژخیم‌ می‌خواست با برهم‌ زدن شب و روز مردم غزه، سلاح مقاومت‌ را از دست آنان خارج سازد، اما بی‌خبر از آن بود که مقاومت روز و شب نمی‌شناسد: «مقاومت دائمی» 🔸مقاومت و «یا محول الحول و الاحوال»: مردم غزه در حالی سال گذشته را تحویل داده و سال جدید را تحویل می‌گیرند که احوال عالمی را دگرگون کرده‌اند. دیگر کسی مقاومت جریانات چپ در برابر نظام سرمایه‌داری را باور نمی‌کند. اکنون تغییر معنایی مقاومت، جهانی شده است. مقاومت مستضعفین در برابر مستکبرین حتی در معادلات دنیوی نیز لباس پیروزی بر تن کرده است. مقاومت حالا در موقعیت اقتدار قرار دارد و مستکبرین ظالم را عاجز کرده است. ظلم ادامه دارد، اما اثر قبلی را ندارد، چون حال مقاومت تغییر کرده است: «مقاومت مقتدر» 🔸مقاومت و «حول حالنا الی احسن الحال»: انقلاب اسلامی مردم غزه نشان داد، با مقاومت است که خداوند حال ما را به نیکوترین و بهترین احوال تغییر می‌دهد. مقاومت درس تغییر است. درس تحول است. مقاومت راه تعالی است. راه سرآمد شدن، راه الگو شدن. مقاومت معجزآسای مرم غزه، همه دنیا را متحیر کرده است‌. حال مردم جهان را عوض کرده است. همین مقاومت بود که ما را از وضعیت استضعاف شاهنشاهی به وضعیت اقتدار جمهوری اسلامی رساند. فلسطین را هم پس خواهد گرفت چون مقاومت پیروزی را تضمین می‌کند: «مقاومت پیروز» @jafaraliyan
🔸🔹تصویر مرتبط
«تاریخ پشیمانیِ» بنی اسرائیل ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸تاریخ عبرت آموز قوم بنی اسرائیل به شهادت قرآن کریم، حداقل دو رخداد برجسته پشیمانی را پشت سر گذاشته است. واقعه مهم نخست پشیمانی حاصل از کنار زدن راه خدا و گوساله پرستی است که با بازگشت حضرت موسی از کوه طور و روشن کردن مسائل توسط حضرت، راه توبه، بازگشت و «شنیدن» را یافتند. رخداد دیگر پشیمانی از آرزوی دنیاطلبانه‌ای بود که از مشاهده مال و مکنت قارون به زبان آورده بودند. آنها آرزو کرده بودند کاش جای قارون بودند، اما بعد از «دیدن» فرورفتن قارون و خانه‌اش به قعر زمین، مجددا ابراز پشیمانی کرده و فهمیدند وسعت و تنگی روزی دست خدای متعال است. 🔸علاوه بر این دو رویداد، تاریخ عبرت‌آموز بنی اسرائیل مشحون از دقایق و لحظه‌های متعدد و پرشمار پشیمانی است. در درون این دو مثال برجسته از تاریخ پشیمانی بنی اسرائیل، نکته‌ای وجود دارد که قابل توجه بوده و پر اهمیت است. بر این اساس شاید بتوان بین دو نوع پشیمانی تفاوت قائل شد: «پشمیانی سودبخش و پشیمانی بی‌فایده». در این دو ماجرای تاریخی، فرصت دوباره‌ای پس از پشیمانی به بنی‌اسرائیل داده شد. اما وقایع تاریخی بعدی و علی‌الخصوص زمانه حاضر نشان می‌دهد، اسرائیل دیگر فرصتی برای پشیمانی ندارد. به عبارت دیگر پشیمانی برای او دیگر سود و فایده‌ای ندارد. 🔸واقعیت آن است که اسرائیل در دوره پشیمانی بی‌بازگشت یا بی‌ثمر قرار گرفته است. او دیگر فرصتی ندارد تا موسایی بیاید که روشنش کند یا قارونی را که تماشایش کند و عبرت بگیرد. در عوض خود را می‌بیند که در حال فرو رفتن به قعر زمین است. در این وضعیت اضطراری که فرصت بازگشت و احیاء وجود ندارد، تلاش و تقلای بیشتر، سرعت فرو رفتنش را در این باتلاق بالاتر می‌برد. نه گوشی برای شنیدن و روشن شدن باقی مانده و نه چشمی برای دیدن و عبرت گرفتن. در این مرحله از تاریخ پشیمانی چشم و گوش اسرائیل کر و کور شده است. حرف محاکم بین‌المللی را نمی‌شنود، انزوای تاریخی خود را نمی‌بیند. بی‌هدف می‌کشد، می‌سوزاند، تخریب می‌کند، اما نمی‌داند که دارد خود را می کشد، می‌سوزاند و از بین می‌برد. 🔸برای یک رژیم کر و کور که توانایی شناختی خود و قدرت تصمیم‌گیری عقلانی را از کف داده، مجازات پشیمان‌کننده معنای متفاوت دارد. در این دوره از تاریخ پشیمانی بنی اسرائیل، پشیمان کردن او، به معنای از بین بردن دیگر علائم حیاتی اوست. باید کاری کرد که سرعت خودتخریبی و خودویرانگری اسرائیل بیشتر شود. اسرائیل قبل از هر چیز از درون غرق می‌شود، باید سرعت غرق درونی و محو شدنش بالاتر رود. مقاومت، عالی‌ترین و مرگ‌بارترین سلاح خودویرانگری اسرائیل است. مقاومت برای اسرائیل باید تبدیل به بیماری بدخیم و فلج‌کننده شود. جلوه جدید مقاومت فلسطین در شش ماه گذشته همین‌گونه بوده است. جمهوری اسلامی ایران بیش از چهار دهه در حال مجازات اسرائیل در دوره آخر پشیمانی این رژیم است. 🔸اکنون باید هسته‌های مقاومت(مسلمان و غیرمسلمان) در سراسر جهان، در برابر سلسله اعصاب و شبکه جهانی صهیونیزم بسیج شود. روز قدس امسال، از این جهت متفاوت است. می‌تواند معترضین شبکه جهانی صهیونیسم را به نحو علنی و مشروع، سازماندهی، عضویابی و مستعد مبارزه در تمام سطوح نماید. از مقاومت سیاسی گرفته تا مقاومت اقتصادی، فرهنگی و فضایی (دائمی شدن فضای عمومی نفرت علیه صهیونیسم برای محدود کردن هر نوع آزادی عمل عناصر این رژیم در کشورهای مختلف دنیا). پاسخ پشیمان کننده ایران، به جنایت این رژیم کر و کور، در وهله اول برگزاری روز قدس متفاوت با پذیرایی و بدرقه شهدای راه قدس، و در مرحله بعدی ضربه کشنده استمراری و راهبردی و نه تاکتیکی و لحظه‌ای است. @jafaraliyan
🔹🔸تصویر مرتبط
راه‌نگاری روز قدس ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸امروز روز آخر تعطیلات است و قاعدتاً تعداد زیادی از مردم در مسافرتند. اگر هم حرکت کرده باشند، یحتمل هنوز نرسیده‌اند. مگر آنها که شب حرکت کرده‌ و صبح رسیده‌ باشند. که اگر اینجور باشد آنها هم باید در حال استراحت باشند. در همین فکر و خیالات بودم که به مترو رسیدم. مبدأ من اولین ایستگاه خط چهار است. همه چیز طبیعی بود و مثل همیشه جا برای همه بود. نشستم، ایستگاه به ایستگاه که جلو می‌رفتیم، چیزی داشت تغییر می‌کرد. 🔸کسی پیاده نمی‌شد، در عوض این مردم بودند که ایستگاه به ایستگاه بر جمعیت قطار اضافه می‌کردند. گفتم خوب حتماً ایستگاه‌های تقاطع دار، مثل دروازه شمیران و دروازه دولت، نصف جمعیت پیاده می‌شوند. دروازه شمیران احدی پیاده نشد، دوازه دولت هم فقط دو نفر پیاده شدند در عوض سی‌چهل نفری وارد شدند. از دوسه ایستگاه قبل، کم‌کم کوچکتر‌ها و جوان‌ها جای خود را به بزرگتر‌ها و خانم‌ها می‌دادند. به ایستگاه فردوسی رسیدیم. خدایا چرا اینقدر شلوغه این ایستگاه. صدایی رسید که قطار ایستگاه تئاتر شهر توقف ندارد. 🔸به یکباره، سیل متصل جمعیت از قطار پیاده شد. من تابحال فردوسی را اینگونه ندیده بودم. بگذریم. از در مترو زدم بیرون. یا علی. عده‌ای در حال برگشتن بودند. خدایا اینها کی آمده‌اند که حالا دارند بر می‌گردند. وقت را تلف نکردم، به خیل جمعیت پیوستم. به پل کالج رسیدم. کم‌کم سرعت گام‌هایم کم شد نه اینکه من شل کرده باشم، نه، تراکم بیشتر می‌شد. سمت راستم بچه‌های گردان شهیدجلادتی، (شهید تازه گذشته در حمله تروریستی) غریو مرگ بر اسرائیل سر می‌داد. کمی جلوتر دو پسرجوان، تراکت پیمان محمد(ص) را بین جمعیت پخش می‌کردند. پویشی برای توقف تجارت نفت و غذا به اسرائیل. هیچ چیز موثرتر از قطع شریان‌های حیاتی رژیم صهیونیسیتی نیست. 🔸به چهارراه ولیعصر نزدیک شدم، قدم‌هایم حالا دیگر به نیم‌قدم تبدیل شده بود. حالا یک نفر آن بالا روی سقف نیسان، شعار مرگ بر آمریکا چاق می‌کرد. می‌گفت چهلی می‌گه، مردم می‌گفتند مرگ بر آمریکا، می‌گفت پنجاهی می‌گه، دوباره مردم می‌گفتند مرگ بر آمریکا. همینطور ادامه داد تا رسید به چهارصدی می‌گه، مردم همچنان می‌گفتند مرگ بر آمریکا. به تئاتر شهر رسیدم، اینجا محل تمرکز گروه‌های سرود بود. گروهی از دختران دبستانی داشتند می‌گفتند، «اگرچه مادرها بی بچه شدند و بچه‌ها بی مادر اما فلسطین...» کمی جلوتر چشمم به تابوت نتانیاهو خورد، یک بچه بسیجی داشت تابوتش را روی زمین می‌کشید و حیدر حیدر می‌کرد. 🔸پیرمرد با صفایی زیر تیغ آفتاب روی جدول ایستاده بود، بال‌هایش را باز کرده بود تا بگوید: «حاج قاسم! همه نظامی‌های دنیا هنوز خبردارتند»، مثل خودش که پلک نمی‌زد. نفهمیدم کی رسیدم سرفلسطین، حالا مردم حسین حسین می‌کردند. «یه عالمه گریه به روضه بدهکارم، تا خوب نشه دردهام دست بر نمی‌دارم.» حالا جمعیت سینه هم می‌زدند. نمی‌دانستم تا کجا باید جلو بروم. این مردم مگر روزه نیستند، چطور آفتاب را بر سایه پیاده‌روها ترجیح می‌دادند. نوحه‌خوان ادامه داد: «منم باید برم، آره سرم بره، یه روزی بیاد نفس آخرم بره» مثل همین مردم‌ که داشتند می‌رفتند. 🔸سینه‌زنان با جمعیت به سر وصال رسیدم. مسیر را ادامه دادم تا به خیابان قدس رسیدم. متوجه حقیقتی شدم. دریافتم، بین فلسطین و قدس فقط خیابان وصال می‌توانست وجود داشته باشد. بهتر است بگویم، بین قدس و فلسطین جدایی راه ندارد. وصال سرنوشت قدس و فلسطین است. همان که مردم هم پشت‌سرش گذاشتند. همه آنها که به وصال رسیدند، قدس را هم درک کردند... @jafaraliyan
فرصت دانشجویی تقویت مبانی فکری ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸معمولا در خصوص فرصت مطالعاتی دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی زیاد شنیده‌ایم، اما در خصوص فرصت دانشجویی تقویت مبانی فکری، حرف زیادی زده نشده است. سال گذشته مقام معظم رهبری تمرکز بخش قابل توجهی از بیانشان در دیدار با دانشجویان را به این موضوع اختصاص داده بود. فردا مثل هر سال جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند. چه خوب است، اندکی در مورد این واقعیت بیندیشیم و ببینیم چرا دوران دانشجویی، فرصت طلایی تقویت مبانی فکری است؟ 🔸عبور از مقطع دبیرستان به دانشگاه، به طور طبیعی دانش‌آموزِ تازه دانشجو شده را وارد فضای جدیدی می‌کند. دانش‌آموزی که تا پیش از این در چارچوب کتاب‌های درسی و سرفصل‌های مشخص و محدود، کسب دانش می‌کرده، حالا با فضایی بازتر و کتاب‌هایی بیشتر، مواجه می‌شود. طبیعتاً با همان مهارت‌های درس‌خواندن دانش‌آموزی نمی‌تواند، به تحصیل ادامه دهد. باید یاد بگیرد دروس را تحلیلی خوانده و فهم کند. مهارت خوانش تحلیلی، ذهن دانشجو را مستعد فکر و نظرورزی می‌کند.‌ 🔸به غیر از این تغییر، در فضای دانشگاه، معرکه‌ای از آرا و نظرات مختلف امکان بروز و ظهور می‌یابد. انواع و اقسام دوره‌های مهارتی، بصیرتی، آموزشی و علمی به غیر از رشته تحصیلی در دانشگاه برگزار می‌شود. در گعده‌های دانشجویی، محفل‌های تحلیل سیاسی و فرهنگی داغ است. اکثر دانشجویان نمی‌توانند بی‌تفاوت به این پدیدارها باشند و ناگزیر از ابراز نظر و ارائه فکر خودشان هستند. اینجاست که دانشجو نیاز به داشتن اصول و مبانی قوی فکری و منطقی را حس می‌کند، تا بتواند موثر باشد، توانایی تولید فکر قوی را داشته باشد و سره را از ناسره تشخیص دهد. 🔸رهبر‌ معظم انقلاب با وقوف به چنین‌ فرصتی است که طی سال‌های متمادی، بر بالارفتن قدرت تحلیل دانشجویان‌ تأکید کرده و در سخنرانی سال گذشته موکدا دانشجویان را بر تقویت مبانی فکری توصیه کرد. برای مشاهده فرازهای بیانات معظم‌له‌ در این خصوص، می‌توان به سخنرانی سال گذشته مراجعه کرد. اما نکته حائز اهمیت در این خصوص، نحوه بهره‌گیری از ظرفیت مطالبه‌گری، پرسشگری و شور و نشاط دانشجویی در تعمیق مبانی دینی و فکری است. اگر این نحوه کنش‌گری میدانی پرطنین و بیرونی، مسیر درونی نیز پیدا کند، منجر به تحول ذهنی می‌شود.‌ 🔸تحول در ذهن دانشجو، با سرعت زیاد منجر به تغییر واقعیت اجتماعی می‌شود. دانشجو اهل خودسانسوری، ملاحظه‌کاری، تأمل بیجا و استخاره نابجا نیست. چیزی را که بفهمد، سریعاً به تصمیم و عمل تبدیل می‌کند و چه فرصتی از این بهتر که خوب و درست فکر کند، تا واقعیت‌های منفی جامعه‌اش را زدوده و تغییر مثبت ایجاد کند. رهبری در سخنرانی سال گذشته خود، با التفات به همین ظرفیت عظیم، سه مبنای عدالت، آزادی و انتظار فرج را تبیین کردند. در واقع ایشان با این سه مثال، روش تفکر و فهم مبانی را توضیح دادند. 🔸به عنوان مثال، در خصوص انتظار فرج نکته نغزی را مورد اشاره قرار دادند که با وضعیت و موقعیت دانشجویی بسیار سازگار بود.‌ ایشان مفهوم انتظار فرج‌ را توسعه معنایی دادند و علاوه‌ بر معنای آخر‌الزمانی آن، امید به رفع مشکلات و حل مسائل را نیز نوعی انتظار گشایش یا فرج‌ محصل و دست‌یافتنی‌ دانستند. اینکه در دل هر مسأله بغرنج و‌ به ظاهر بن‌بست‌نما، فرج یا گشایشی به انتظار نشسته است و دانشجو جماعت توانایی دست‌یافتن و تحصیل آن را دارد. 🔸در واقع دانشجو با درک‌ عمیق این مبنا، می‌تواند در برابر امواج سهمگین‌ یأس و افسردگی و‌ خالی کردن میدان عمل مقاومت کرده و تغییرات واقعی ایجاد کند. باقی مبانی نیز با چنین جد و جهد فکری روی آثار برجای مانده از آبای فکری انقلاب اسلامی، نظیر استاد مطهری، آیت‌الله مصباح و شهید بهشتی، می‌تواند تبدیل به باور عمیق و مستحکم دانشجو برای تحلیل و تغییر واقعیت‌های منفی جامعه شود. در پایان می‌توان پیشنهاد داد، یک راه میانبر برای سهل‌الوصول کردن چنین مسیری، خوانش موضوعی و عمیق بیانات رهبری است. ایشان نه به قدر ضرورت بلکه به قدر کفایت، مبانی فکری دین و انقلاب را تبیین و روزآمد و دانشجو پسند کرده‌اند. @jafaraliyan
🔹الله‌اکبر🔸
🔹قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنْ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً «با کافرانى که به شما نزدیک ترند، پیکار کنید! آنها باید در شما شدت و خشونت (و قدرت) احساس کنند»🔸
از قورباغه آبپز به قورباغه سرخ‌شده ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸مدت مدیدی است که راه نجات رژیم کودکش از سراشیبی سقوط و زوال، مسدود شده است. شاید تنها شانس باقیمانده انتخاب بین مرگ تدریجی یا مرگ دفعی باشد. انتخاب بین اینکه زودتر بمیرد یا مدتی دیگر زمان بخرد. انتخاب بین قورباغه آبپز یا قورباغه سرخ شده. اما آن رژیم خبیث انتخابی خلاف طبیعت جان دوست جهود و یهود کرد. از این نظر هر حرکت مستقیمی از ایران علیه اسرائیل، با هر گونه کیفیت و کمیتی، خود به خود سیلی پشیمان کننده بود. چون ظرف سقوط اسرائیل را تغییر داد. اسرائیل خود را در وضعیت پشیمانی تاریخی قرار داد. اگرچه درک چنین وضعیتی برای رژیمی که در حال اضمحلال است، سخت و ناممکن بود،‌ اما برای جمهوری اسلامی چنین دریافتی سخت نیست. عملیات وعده صادق با اسم رمز «یارسول الله»، همان سیلی پشیمان کننده بود. همان تنبیه رژیم خبیث بود. 🔸این سیلی محکم، البته بخشی از انتقام سخت و دائمی از رژیم صهیونیستی بود. حمله حساب شده با در نظر گرفتن همه معادلات، همه سناریوها، همه قوانین بین الملل، کاملا فقهی، بدون هیجان زدگی و عصبانیت آنی. این حمله تاریخی بود، نه فقط به دلیل تعداد بالای پهپاد و موشک، بلکه به دلیل طراحی پیچیده، چند مرحله‌ای و مستقیم ایران. حالا دیگر خبری از آن هیبت دروغین هم نیست. شدت و گستردگی حمله ترکیبی و پیچیده ایران و اعلام علنی حمله، به تثبیت عینی و میدانی اقتدار جمهوری اسلامی انجامید. یک نظام مقتدر که می‌تواند، به همه کشورهای منطقه در حمایت احتمالی از رژیم، هشدار دهد. هشداری که واقعی است. اقتداری که حرفش بر کرسی می‌نشیند، تغییر می‌دهد و پشیمان می‌کند. جمهوری اسلامی با عملیات وعده صادق، دل‌های مومنین را شاد و گام‌هایشان را محکم‌تر کرد. حالا مظلومین دنیا راحت‌تر معنای مقتدر مظلوم را هضم می‌کنند. 🔸مقتدر مظلوم، اقتدار دارد، اما از قدرتش در هر وضعیتی استفاده نمی‌کند. اهل زورنمایی و زورگویی نیست. همه راه های قانونی و بین‌المللی را می‌رود، همه اصول اخلاقی و جهانی را رعایت می‌کند، تا نشان دهد چرا بر صحنه جهانی قانون جنگل حاکم است. تا نشان دهد چرا در این پهنه بی‌داد، مظلوم است. اما مظلوم ظلم‌پذیر نیست، ظلم ستیز است. به دنبال احیای قانون انسانی است، به دنبال استقرار سنت الهی است. عملیات وعده صادق، اقتدار مقتدر مظلوم را نشان داد. از حالا حکمت آن جمله رهبر حکیم جمهوری اسلامی بهتر و بیشتر فهم می شود. اینکه «دنیای آینده، دنیای فلسطین است». یعنی دنیای آینده، دنیای مستضعفین است. این عملیات فارغ از هر نتیجه‌ای تاریخی بود، جهشی در تحولات آینده جهان. از این به بعد مقدرات عالم را ملت‌های مستضعف، رقم می‌زنند، نه دولت‌های مستکبر. این ضربه فقط به اسرائیل نبود، بلکه ضربه‌ای دوران‌ساز به هیبت همه سلطه‌گران و استثمارکنندگان و مستکبرین جهان. @jafaraliyan
🔹آخر هفته جاری، شب جمعه، مراسم چهلم مرحوم پدرم است. پدرم در ابتدای طوفان‌الاقصی و شروع جنایات رژیم کودک‌کش، دوست داشت در نبرد نظامی با رژیم غاصب، شرکت کند. پرسیده بود نمی‌شود آیا ما اعزام شویم؟ اجل به او مهلت نداد تا این پیروزی بزرگ و غرورآفرین را به چشم مادی ببیند. با این حال می‌دانم، اکنون و این روزها بی‌خبر از چنین فتح و ظفری نیست. اگر فرصتی دست داد و امکانی حاصل شد، برای آرامش و شادی روح ایشان، همه شهدا، حقداران و رفتگان، فاتحه‌ای نثار فرمایید.🔸
خطاهای تحلیلی در فهم اهداف عملیات «وعده صادق» ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸طی دو روز گذشته، چند خطای تحلیلی در خصوص نتایج عملیات «وعده صادق» به افکار عمومی راه‌یافته که نیاز به اصلاح و ویرایش دارد. یک خطای تحلیلی سنجش توفیق یا عدم‌توفیق عملیات با محک تعداد کُشته‌ گرفته شده از صهیونیست‌ها است. خطای دیگر قضاوت با محک میزان تخریب صورت‌گرفته است. خطای دیگر قضاوت بر اساس درصد اصابت پرتابه‌ها به اهداف عملیاتی است. همه این نحوه قضاوت‌ها به دلیل در نظر نگرفتن اهداف اصلی عملیات و دیدن ماجرا از یک زاویه محدود، منجر به بروز خطاهایی و بستری برای کمرنگ کردن این حرکت تاریخی شده است. 🔸به طور خلاصه می‌توان، هدف اصلی این عملیات را، «تثبیت قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی» و «نواخت سیلی کمرشکن به رژیم صهیونسیتی» دانست. هر دو هدف در این عملیات به نحو احسن محقق شد. اما لازم است برای روشن شدن بیشتر موضوع، توضیحاتی داده شود. قدرت بازدارندگی به معنای نشان دادن توان عملیات منهدم‌کننده، نابودگرانه و غیرقابل‌بازگشت است. به معنای نشان دادن توان نابودی هر نوع فرصت جبران و تلافی توسط طرف مقابل است. در عملیات «وعده صادق»، این پیام به روشنی توسط رژیم صهیونسیتی و روشن‌تر از آن آمریکای جنایت‌کار درک شد. 🔸با این توضیح روشن می‌شود، آنچه در وهله اول و به طور حیاتی اهمیت دارد، این است که به طرف مقابل بفهمانید ما می‌توانیم مستقیم و از ایران بزنیم، از گنبد آهنین شما و هر نوع پدافند دیگر عبور کنیم، با نهایت دقت بصورت نقطه‌ای هر هدفی را مورد اصابت قرار دهیم و با حجمی عظیم، غیرمنتظره، چند مرحله‌ای و ترکیبی عملیات کنیم. در واقعیت میدانی، ساعت چهار صبح، سیستم پدافند اسرائیل از کار افتاد، حالا وقت آن بود که آتش سنگین‌تری حواله رژیم کنیم، اما عملیات را متوقف کردیم. چون به خواسته خود یعنی تفهیم قدرت بازدارندگی به رژیم و اربابش رسیدیم. البته آمریکا این پیام را بهتر و زودتر درک کرد و قلاده به سگ هارش زد. 🔸در خصوص هدف دوم نیز باید گفت، اولاً بین سیلی و انتقام تفاوت وجود دارد. انتقام به معنای نابودی کامل رژیم صهیونسیتی و خروج دائمی آمریکا از منطقه غرب آسیا است. طبیعتاً با حمله محدود یک‌شبه نمی‌توان یک رژیم نامشروع را ساقط کرد. مبارزه دائمی و تدریجی لازم است. از مدت‌ها قبل روند زوال و انهدام رژیم شروع و در این سال‌ها سرعت بیشتری هم یافته است. سیلی کمرشکن، ذیل همین راهبرد انتقام نهایی معنا پیدا می‌کند و نه در عرض یا بجای آن. عملیات وعده صادق، به این دلیل تاریخی و کمرشکن بود که هیبت دروغین و نمادین این رژیم کودک‌کش را فروریخت. حالا نه فقط جبهه مقاومت و ایران، که کل دنیا فهمیدند چرا اسرائیل رفتنی است و گنبدآهنین و بازدارندگی‌اش، افسانه‌ای بیش نبود. 🔸به عنوان نکته پایانی باید گفت، اقتدار یک کشور به معنای استفاده عقلانی از قدرت بازدارنده خود است. در غیر اینصورت، آن اقتدار تبدیل به زور و قدرت عریان می‌شود. تفاوت عملیات نظامی جمهوری اسلامی با جنگ‌طلبی وحشیانه رژیم صهیونیستی، ریشه در همین موضوع دارد. اسرائیل با منطق زور و قدرت عریان کنسولگری ما را مورد هدف قرار داد و به زعم خودش تنی چند از فرماندهان موثر جبهه مقاومت را به شهادت رساند، اما با این اقدام، اقتدار پوشالی‌اش را در معرض ضربه تاریخی ایران قرار داد. این روزها محافل فکری، سیاسی و نظامی اسرائیل از شدت سردرگمی در مرز جنون قرار گرفته‌اند. نمی‌دانند باید پاسخ دهند، نباید پاسخ دهند. عواقب کدام بیشتر است. 🔸شکست، بهترین واژه در توصیف وضعیت این رژیم سفاک است. روزنامه‌های امروز اسرائیل به این واقعیت صراحتاً اعتراف کرده‌اند. حالا اگر حتی اسرائیل پاسخی به عملیات وعده صادق دهد، چیزی عوض نمی‌شود، تنها سرعت سقوط خود را بیشتر می‌کند، چون توان بازدارندگی ما را تماشا کرده‌اند، حالا آن را با تمام وجود لمس می‌کنند. بازدارندگی ما با این سیلی تاریخی تثبیت شد. از این به بعد هر اقدامی، به اقتدار ما اضافه می‌کند و از قدرت رژیم می‌کاهد. @jafaraliyan