🔴✍️ #یادداشت_جهان/ قتل اصلاح طلبانه اخلاق
🔸قتل همسر یک سیاستمدار میتوانست اتفاقی صرفاً جنایی باقی بماند و همچون همه رویدادهای اینچنینی در حوزه خودش بررسی شود. نگاه سیاسی به یک قتل خانوادگی، اخلاقی نیست و سوی سیاسیِ مخالفِ نجفی هم تمایلی برای زیر پا نهادن اخلاق و سوءاستفادهی سیاسی از قاتل شدن رقیب پیشین نشان نداد. گرچه به تجربه روشن بود که اگر سمت و سوی سیاسی مسئول مربوطه در جهت مقابل بود، اصلاح طلبان چه بلوایی از موج سازی علیه کل جریان به راه میانداختند. با این حال، غوغازیستی اصلاح طلبان آن همه است که اینجا هم باز سیاسی کاری را چاشنی یک پروندهی جنایی کردند و صحنههایی زشت از بی اخلاقی را به نمایش گذاشتند.
🔸از اولین قصههایی که خبرنگاران اصلاحطلب در فضای مجازی ساختند، «پرستو» بودن مقتول بود. پرستو در اصطلاح نام زنانی است که مامور میشوند تا با استفاده از جاذبههای جنسیتی اطلاعاتی را از سوژه موردنظر کسب کنند. این ادعا البته هیچ سندی ندارد و کاربران مجازی اصلاح طلب صرفاً برای توجیه قتل صورت گرفته، نهادهای اطلاعاتی کشور را متهم به فرستادن پرستو برای نجفی کردند. ادعایی که صرفاً ساخته و پرداختهی ذهنهایی بود که نمیخواستند باور کنند مسئول هم جناحیشان میتواند مرتکب قتل همسرش شده باشد. از سویی آنان فراموش کرده بودند که همین یک سال پیش این ازدواج دوم را چقدر عادی جلوه میدادند و فکر حقوق زنان به دلیل وضعیت زن اول هم نبودند و خبری از نهادهای امنیتی نبود و همه چیز با دو عبارت "حریم خصوصی" و "عاشق شدهاند" تمام شد. کسی هم نپرسید این سیاستمدار ورشکسته که از عهدهی مسئولیتهای خود در سالهای اخیر هم برنیامده و استعفا داده، چقدر به عنوان یک سوژه امنیتی میتواند مورد توجه باشد!
🔸سناریوی دیگری که اصلاح طلبان در همین راستا دنبال کردند، تقدیس متهم و در عین حال ربط دادن نقطه عطف تغییر او به آنچه افشاگری هایش علیه قالیباف نامیدند، بود. در واقع آنان کوشیدند بگویند ورود این خانم به زندگی نجفی نقشهای از سوی محمدباقر قالیباف برای انتقام آن افشاگریها بوده است! قالیبافی که شاید بهتر بود پس از این فاجعه پیش آمده، فکر تهمتهایی باشند که به او زدند و مسیر حلالیت طلبی بپیمایند، اما همچنان بر طبل تهمت و بی اخلاقی کوبیدند.
🔸در ادامه، برخی خبرنگاران اصلاح طلب فضا را از فرط ابتذال به تهمت اخلاقی به میتِ مقتول رساندند و از قول نجفی مدعی شدند که همسر او خائن بوده و به سبب ارتباط با مردی دیگر مهدورالدم محسوب شده و به همین دلیل توسط نجفی به قتل رسیده است. نجفی اما هیچ گاه ادعای خیانت همسرش را نکرده بود و این گزاره بعدتر توسط نزدیکان قاتل و خود او تکذیب شد. اصلاح طلبان فراموش هم کرده بودند که تا پیش از این منتقد قتلهای ناموسی بودهاند. حمایت از قاتل و قبیله گرایی در برخورد با جنایتی اینچنین باعث شده بود تا آنان هر سناریوی کثیفی را در فضای مجازی منتشر کنند. رویدادی که اگر اقتدار دستگاه قضایی در برخورد با تهمت زنندگان بود، نمیتوانست مجال ظهور و بروز بیابد.
🔸اصلاح طلبانی که تا پیش از این، فلان مدیر تلویزیونی را با چند واسطه به منتقدین سیاسی خود ربط میدادند یا کوچکترین خطای یک مذهبی یا زیرمجموعههای حکومت را به پای کل نظام مینوشتند و یا ماههای متمادی با کلیدواژه هفتتیر کشی در باب خطای یک مداح موج سواری میکردند، حالا مدام پی توجیه قتل بودند. گرچه اگر میخواستند نگاهی انسانی به اشتباهات گذشته خود بیندازند، بهتر بود به توبه از بی اخلاقیها فکر کنند، اما ترجیح دادند با قوت بیشتر بی اخلاقی کنند!
🔸نجفی اگر با شلیک ۵ گلوله، همسرش را به قتل رساند، اصلاح طلبان اما با گلولههای متعدد، مرگ اخلاق را رقم زدند تا شاید برای مرگی که او خود معترف است که انجام داده، توجیهاتی دست و پا کنند. توجیه تراشی برای گناهی که یک دوست مرتکب شده، با انگیزههای اخلاقی میتواند انسانی باشد؛ اما اتهام زنی به عالم و آدم تا هم جناحی خود را تبرئه کنند، نقطه مقابل انسانیت است. قاتل بودن نجفی که محرز است و توجیه هم نمیپذیرد، اما اصلاح طلبان پس از این اتفاق حتی نمیتوانند بگویند گرچه باختیم، اما جوانمردانه بازی کردیم. ابتذالی که آنان با زیر پا نهادن اخلاق رقم زدند، کم از قتل یک انسان ندارد.
✍️ #کبری_آسوپار
@Jahaannews
🔴✍ #یادداشت_جهان| سه نکته در مورد جدال کرباسچی با اصلاحطلبان در ماجرای قتل همسر نجفی
🔸تا اینجای کار، از جدل غلامحسین کرباسچی با اصلاحطلبان در ماجرای قتل همسر نجفی، سه نکتهی جالب توجه دانسته میشود:
1️⃣اول، اطلاع برخی خواص اصلاحطلب از رابطه نجفی و میترا قبل از شهردار شدن او (تابستان ۹۶) و بی اعتنایی به چنین روابطی علیرغم هشدار دادن دیگران از جمله خود کرباسچی و دادن اطلاعات غلط به حامیان خود.
2️⃣دوم، بی اعتنایی اصلاحطلبان به پاسخ منفی دو نهاد امنیتی به استعلام در مورد نجفی برای تصدی شهرداری تهران
3️⃣سوم، انتخاب شهردار تهران در خارج از شورای شهر و توسط محافل سیاسی
🔺میماند افشای دلیل استعفای نجفی از سازمان میراث فرهنگی در سال ۹۲ که کرباسچی با اشارتی میگوید "دوستان (اصلاح طلبان) سعی کردند خاطرهی تلخ استعفای زودهنگام دکتر نجفی از سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۹۲ را فراموش کنند و آن را سادهانگارانه، خطای فردی بدانند و تمامشده تلقی کنند." و دیگر موضوع را باز نمیکند. سال ۹۲ دلیل استعفای نجفی بیماری عنوان شد، همان طور که سال ۹۶ در مورد دلیل استعفایش از شهرداری دروغ گفتند.
✍ به قلم: #کبری_آسوپار
@jahaannews
🔴✍ #یادداشت_جهان| خواست امریکا را دیدید؟!
🔺همین هفته پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبهرو شد. معترضان زیاد نبودند و شعارها هم نه تند بود و نه توهینآمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شدهاند و فریاد آنان موزون شد که «تورم، گرانی / جواب بده روحانی».
🔹روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و حتی معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، گویا نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعارهای اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعارها را خواست امریکا نامید که از حنجره عدهای معدود بیرون آمده است!
🔺تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند! چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟!
🔹در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری کشور در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبریها در برابر شنیدن صدای منتقدان و معترضان زیاد دیدهایم و دولت از همه ابزارهایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوقدانی کرد و به وقتش آویزان ستارههای روی دوش سرهنگها شد تا رسانههایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماسهای پشت سر هم محدود کند.
🔺یک روز نزد بزرگترها رفت و شکایت رسانههای منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آنها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبونهای سخنرانیهای یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید»
🔹چه روزهای متعددی که کارگران حقوق نگرفته در تجمعات اعتراضی بودند و صدای اعتراض به خصوصی سازیها و توزیع ارزهای رانتی و غلط را دولت نشنید یا صدای تندروها و خودسران و چه و چه نامید. اقلیت، کودک، کم عقل، کم سواد، بی شناسنامه، تغذیه شونده از جای خاص، دروغگو، هوچی باز، بیکار، متوهم، اقلیت تندرو، هراسان و ترسو، بزدلان سیاسی، افراطی، تازه به دوران رسیده، بددل و کلی الفاظ زشت و دور از شأن دیگر، نگاهی بود که روحانی به منتقدانش داشت و دارد و دهان منتقد را بسته و قلم معترض را شکسته خواست. اما آیا واقعاً این منتقدان و معترضان خواست امریکا و اسرائیل بودند؟ مگر جنس خواسته آنان میتواند همین صدا و شعار و قلم و نوشته باشد؟!
🔺این روزهای ایران، روزهای قشنگی نیست؛ به بهانه یک تصمیم بنزینی، آشوبگران میخواهند راه نفس ملت را ببندند. اعتراض نیست، آشوب است؛ انتقاد نیست، اغتشاش است؛ صدا و شعار نیست، آتش و گلوله است؛ آشوبی سازمان یافته و سیاسی که با قتل و غارت پیش میرود و از دهها هزار کیلومتر آن سوتر، وزارت خارجه امریکا برایشان پیام حمایت و همکاری میفرستد. صدای معدود و خواست امریکا همینهاست، نه آن شعارهای نجیب و محجوب میدان امیر چخماق یزد.
🔹از دل این آتشهای آشوب دشمن شاد کن، کاش رئیس جمهور و دولتمردانش دقیقتر نگاه کنند و ببینند جنس خواسته امریکا چیست و چگونه میخواهد خشک وتر را با هم بسوزاند و بعد تلاش کنند با معترضان و منتقدانی که جز قلمهایی نجیب و مشتهایی استوار و شعارهایی محجوب سلاحی ندارند، مهربانتر و بلکه حداقل اخلاقیتر برخورد کنند. ما منتقدان نجیبی برای دولت روحانی بودیم، نه انتخاباتی را به هم زدیم، نه آشوبی به پا کردیم، و مقابل ضدانقلاب هم کنار همین دولت ایستادهایم؛ خواست امریکا ما نبودیم آقای روحانی؛ خواست امریکا همین آتشی است که این روزها میخواهد به جان کشور بیفتد و البته نخواهیم گذاشت و این روزها به زودی میگذرد؛ فقط شما تفاوتها را بنگرید و ببینید همه این شش سال چگونه معترضان و منتقدان مدنی خود را با آدرس غلط «خواست امریکا» و «همنوا با اسرائیل» به بیراهه ترور شخصیت بردید و حالا خواست واقعی امریکا جلوی چشمتان است! آن حجم از تندی و بی اخلاقی را خرج دوتا شعار و چهار تا تیتر نکنید، خواست امریکا همین است.
✍ به قلم: #کبری_آسوپار
@jahaannews