eitaa logo
جهاد
45 دنبال‌کننده
119 عکس
302 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لباس‌های خیس به تنشان سنگینی می‌كرد ستون گردان دم ارتفاع قامیش و زیر پای عراقیا بود همهمه بسیجی ها میان رعد و برق و شق شق باران گم شده بود حالا گونی‌هایی هم كه عراقیا پله‌وار زیر كوه چیده بودند، از گل و لای لیز شده بود و اسباب دردسر... بچه ها از كت و كول هم بالامی‌رفتند كه از شر باران خلاصی یابند و خودشان را داخل غار بزرگ زیر قله برسانند انگار یه گونی، جنسش با بقیه فرق داشت لیز و سر نبود بسیجی‌ها پا روش می‌ذاشتند، می‌پریدند اون‌ور آب و بعد داخل غار... اما گونی هر از گاهی تكان می‌خورد شاید اون شب هیچ بسیجی‌ای نفهمید كه پله شده بود برای بقیه... یكی دو نفر هم كه متوجه شدند دم غار اشكهاشون با باران قاطی شده بود «علی به معنای واقعی كلمه مالك نفسش بود» 🌷
⭕️ جهادگران دیروز و امروز و فردا
شهید نیّری شهیدی که چشم از گناه بست و به دیدار ماه نشست. خودش می‌گفت: یکروز با رفقای محل رفته بودیم دماوند، یکی از بزرگترها گفت: احمدآقا برو کتری رو آب کن بیار، منهم راه افتادم، راه زیاد بود. کم کم صدای آب به گوش رسید، از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم، تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه صحنه‌ای دیدم که سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم، بدنم شروع کرد به لرزیدن. نمی دانستم چه کار کنم. همانجا پشت درخت مخفی شدم، می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم، پشت آن درختها و کنار رودخانه چند دختر جوان مشغول شنا بودند، همانجا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمکم کن، یا امام زمان کمکم کن، شیطان دارد مرا وسوسه می‌کند که نگاه کنم، هیچکس هم متوجه نمی‌شود اما خدایا خودت مرا حفظ کن، خدایا من بخاطر تو از این گناه می‌گذرم. ✨💫✨ سریع از جایی آب تهیه کردم و برگشتم پیش بچه‌ها و مشغول درست کردن آتش شدم. خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری شد. یادم افتاد حاج آقا حق‌شناس به من گفته بود: هرکس برای خدا گریه کند خدا خیلی دوستش دارد. گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک می ریختم و مناجات می کردم. خیلی با توجه می گفتم «یاالله، یاالله، یاالله...» به محض تکرار این نام مبارک گویا گوش دلم باز شد و حالی به من دست داد که تسبیح تمام درختان و کوهها و موجودات اطرافم را درک می‌کردم، از همان موقع کم‌کم درهایی از رحمت خاص خدا به رویم باز شد... ✨💫✨ در سال ١٣٩١ درست ٢٧ سال بعد از شهادت شهید والامقام احمد علی نیّری کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود بدست آمد و داخل آن کیف دفترچه‌ای بود که در آن خودش نوشته بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی روحی فداه را زیارت کردم و مهمان جمال یوسف زهرا شدم. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
⭕️ جهادگران سلامت 🔸و هرکس انسانی را از مرگ برهاند و زنده بدارد، گویی همه انسانها را زنده داشته است. 🔹سوره مائده آیه ۳۲
Ahangaran -bagh shahadat.mp3
2.19M
🔊 - آهنگران - باغ شهادت
Ahangaran-heyat mena zellah.mp3
3.05M
🔊 - آهنگران - هیهات من ذله
Ahangaran-shab ast o sokut ast o mah ast o man.mp3
3.55M
🔊 - آهنگران - شب است و سکوتست و ..
eshgh yani ye pelak.mp3
955.8K
🔊 - عشق یعنی ..
هدایت شده از نی نوا
شهدای دوکوهه.MP3
3.43M
هدایت شده از نی نوا
شلمچه.MP3
5.04M
هدایت شده از نی نوا
شهدای دوکوهه2.MP3
5.6M