وصیت نامه آیت الله سید محمد رضا سعیدی:
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه من سيد محمد رضا سعيدي خراساني:
✅پسران من همگي اهل علم و تبليغ براي خداشويد.
✅دختران من به شوهر اهل علم و تبليغ همسر شويد.
✅در زندگي باهم متحد باشيد و براي دنيا با هم اختلاف نكنيد،همگي حق مادر را رعايت كنيد
✅و جنازه مرا در قم دفن كنيد،مرا دعا كنيد و سلام مرا به همگي برسانيد.
دو روز روزه برايم بگيريد.
✅از آيه ۱۵۲تا ۱۵۷از سوره بقره غفلت نكنيد…
✅به هر كسي كه مي خواهد زحمات فاتحه خواني برايم بكشد بگوييد، در عوض يك مساله ياد بگيريد و عمل كنيد.
✅هر كس به من بدهكار است من كه صورت ندارم،اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد بري الذمه است.
(سيد محمدرضا سعيدي خراساني ،اول ربيع الثاني)
.
مذاکره راهبردی بغداد - واشنگتن و مسئله خروج آمریکا از عراق
طبق اعلام قبلی منابع خبری، مذاکرات عراق و آمریکا برای امضای یک توافقنامه راهبردی جدید، از فردا 21 خرداد آغاز میشود. در ارتباط با این دور از مذاکرات و توافقنامه، نکات چندی وجود دارد که در زیر ذکر میشوند.
اول؛ توافقنامه قبلی که 26 آبان 1391 توسط دولت عراق تصویب شده و سپس به تصویب پارلمان این کشور رسیده، صفت «راهبردی» را یدک میکشیده و معنایش این بوده است که توافق فوق مبنای روابط درازمدت میان دو کشور خواهد بود. علاوه بر آن، گفته شده بود که این توافقنامه دائمی است. اما، اکنون میبینیم که پس از گذشت هشت سال، باز هم صحبت از مذاکرات راهبردی برای نیل به یک توافقنامه راهبردی جدید میشود!
دوم؛ از نام توافقنامه که بگذریم، به نظر میرسد که نحوه مذاکرات جاری و محتوای توافقنامه احتمالی جدید، با گذشته فرق خواهد داشت؛ در حال حاضر علاوه بر کرونا، وضعیت بسیار لرزان و ضعیف آمریکا چه در منطقه غرب آسیا و چه در داخل این کشور، اجازه نمیدهد که کاخ سفید از موضع قدرت، مقابل عراق ظاهر شود. در سال 2011 ، «جیمز میلر» معاون وقت وزارت دفاع آمریکا به همراه «رز جو تیویلر» یکی از معاونان وزارت خارجه این کشور با «سعدون الدلیمی» وزیر دفاع وقت عراق، به صورت مستقیم مذاکره کرده و هر چند واشنگتن(لااقل در توافقنامه) پذیرفته بود که نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کند، ولی در توافقنامه شرایطی را به دولت و کشور عراق تحمیل کرده بودند که کم از تبدیل کردن این کشور به پایگاه منطقهای واشنگتن نبوده است. مواردی مثل تقویت روابط امنیتی، همکاری در بخش امنیتی، نفوذ آمریکا در حوزه دفاعی عراق به بهانه مدرنیزه کردن توان نظامی این کشور، و همکاری بغداد – واشنگتن در حوزه امنیت منطقهای، معنایی جز این نداشت که آمریکا میخواهد از عراق یک مهره کاملا وابسته (در حد عربستان و امارات) بسازد.
علاوه بر آن، گفته میشود که مذاکرات میان طرفین، از راه دور و از طریق ویدئو کنفرانس خواهد بود. کارشناسان با اشاره به این شیوه مذاکرات و جایگاه متزلزل آمریکا، میگویند که اگر واقعا مذاکراتی میان طرفین صورت بگیرد، این مذاکرات طولانی بوده و در عوض، پیچیده نخواهد بود. زیرا مقامات کاخ سفید به ویژه شخص «دونالد ترامپ» در جایگاهی نیستند که بتوانند خواستههای اصلی خود مثل ماندن در عراق و یا انحلال «حشدالشعبی» را به دولت و ملت عراق تحمیل کنند.
سوم؛ از نگاه ملت عراق و گروههای سیاسی این کشور، هر گونه مذاکرهای با آمریکا باید «مذاکره خروج» باشد، و به گفته «نصر الشمری» معاون دبیرکل و سخنگوی رسمی جنبش «نجبا»، که وابسته به حشدالشعبی است، مذاکراتی که موضوع آن، خروج آمریکا نباشد، باطل است.
چهارم؛ به اعتقاد برخی ناظران، نفس از سرگیری مذاکره، یک ترفند از جانب کاخ سفید با هدف ماندن در عراق، خرید وقت و یا لااقل، خروج آبرومندانه از این کشور است. چون در شرایط کنونی، مذاکره هیچ معنایی ندارد. اگر آمریکا طی ماههای گذشته بدون هیچ قید و شرطی از عراق خارج میشد، این اتفاق یک پیروزی شیرین برای ملت عراق و مایه سرافکندگی شدید برای آمریکا بوده است. علاوه بر آن، خروج ذلیلانه آمریکا در سطح منطقهای نیز جبهه مقاومت را منسجم و امیدوار میکرد و رژیمهای وابسته به آمریکا را هم به لرزه میانداخت. اما، مذاکرات جاری میتواند از شدت و حدت این آبروریزی آمریکا تا حدودی بکاهد.
پنجم؛ مذاکره جاری میان آمریکا و عراق برای «مصطفی کاظمی» نخست وزیر این کشور، یک تیغ دولبه خواهد بود؛ از یک طرف، برای دولت او که قرار است حدود یک سال و نیم سر کار بماند، شاید یک دستاورد تلقی شود، اما از طرف دیگر، نفس مذاکره با آمریکا، برای هر دولتی در عراق، یک خطر محسوب میشود؛ زیرا در این کشور احساسات ضد آمریکایی شدیدی حکمفرماست، و مردم در رابطه با نحوه این مذاکرات و نتایج آن به شدت حساس هستند.
ششم؛ علیرغم توطئههای آمریکا، روابط ایران و عراق در شرایط مقبولی قرار دارد و چشماندازهای روشنی نیز در مناسبات میان دو کشور، قابل پیشبینی است. همان طور که میدانیم، از همان ابتدای وقوع انقلاب اسلامی در ایران، آمریکا عراق را به عنوان ابزاری برای سرکوب این انقلاب در نظر گرفته بود؛ در جنگ تحمیلی هشتساله به نتیجه نرسید، پس از واقعه مشکوک 11 سپتامبر و در سال 2003 نیز به عراق لشکر کشید تا تحولات ایران، عراق و منطقه را در جهت منافع خود و رژیم صهیونیستی مدیریت کند. این نوع سیاست پس از خروج از عراق در سال 2011 (سال خروج آمریکا از عراق) نیز ادامه یافت و حتی این سیاست ضد ایرانی در توافقنامه بغداد- واشنگتن، که در همان سال امضاء شد و همزمان با آن، سیاست ایجاد شکاف می
ان دو ملت ایران و عراق، توسط سفارت آمریکا در بغداد دنبال شده است. از سال 2014 به بعد هم این سیاست تحت پوشش مبارزه با داعش و تشکیل «ائتلاف ضد داعش» ادامه پیدا کرده است، که اوج آن را در ترور سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» شاهد بودهایم.
با توجه به این سابقه، طبیعی است که ایران در ارتباط با سرنوشت پایگاههای آمریکایی در عراق، که در مذاکرات جاری بغداد - واشنگتن مشخص می شود، باید حساس باشد.
در یک جمعبندی، از نگاه ملت عراق، اگر قرار است مذاکرهای بشود، نتیجهاش باید خروج فوری نیروهای آمریکایی از خاک عراق باشد. در غیر این صورت، باطل و مردود است.
سبحان محقق
hafiz 109.pdf
1.38M
┈••✾•🌿💠🌺💠🌿•✾••┈┈•
نشریه حفیظ شماره ۱۰۹
┈••✾•🌿💠🌺💠🌿•✾••┈┈•
🌺 @hafiz_8
🔴 رونمایی از بسته تحریمی جدید
🔻 جمهوری خواهان کنگره #آمریکا روز چهارشنبه مدعی شدند که بسته جامع تحریمی را برای اعمال بزرگترین اقدامات تحریمی علیه ایران در تاریخ رونمایی کردند . این بسته ۱۱۱ صفحهای از سوی کمیته مطالعات جمهوری خواهان در کنگره تهیه و رونمایی شده است.
🔻در صورت تصویب این طرح پیشنهادی جمهوریخواهان کنگره:
1⃣ سازوکار تحریمی موسوم به "ماشه" اجرایی میشود و تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برگردانده میشوند.
2⃣ تحریم تسلیحاتی ایران (که اواخر مهرماه به پایان میرسد) تمدید میشود.
3⃣ وزارت خزانهداری آمریکا موظف میشود سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران را به فهرست اشخاص تحریمی اضافه کند.
4⃣ تحریمهای جدیدی در حوزههای پتروشیمی، مالی، بخشهای ساختوساز، و خودروسازی ایران اعمال میشود.
5⃣ کانال مالی ایران و اروپا موسوم به "اینستکس" تحریم میشود.
6⃣ مقامات ارشد نیروهای مقاومت در عراق و لبنان و افراد نزدیک به آنها تحریم میشوند.
7⃣ آمریکا مبارزان یمنی را "سازمانی تروریستی" اعلام خواهد کرد.
⭕ کارگزاران لندن و واشنگتن برآن هستند تا هرطور شده تمرکز نگاه جهانی را از ایالات متحده بهسوی جنوب غرب آسیا تغییر بدهند؛ لذا میتوان انتظار داشت برای نجات آمریکا از فشار افکار عمومی مردم جهان، نیروهای نیابتی سنتکام، ایران، عراق، لبنان، سوریه و ... را با فتنهسازی درگیر پروژههای آشوبطلبانه خود کرده و فشار فعلی را از روی آمریکا برداشته یا کمرنگ کنند. هوشیاری همه در این مقطع زمانی کاملا الزامی است!
«ایالات متحده» با چالش فروپاشی مواجه است
نزدیک به سه هفته از آغاز تظاهرات مردم آمریکا علیه نظام سیاسی این کشور میگذرد آتشزدن پرچم آمریکا در جلوی کاخ سفید،
واژگون کردن مجسمههای «کریستف کلمب» و «جرج واشنگتن» معنای این تظاهرات را مشخص میکند و تداوم این تظاهرات علیرغم اقدامات شدید نیروهای نظامی و امنیتی بیانگر آن است که آمریکا
با یک چالش بسیار عمیق و گسترده مواجه است کما اینکه خارج شدن شهر «سیاتل» از اداره پلیس از ناتوانی سیستم آمریکا از مهار این مسئله حکایت مینماید. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- کشیده شدن دامنه اعتراض مردم از قتل «جرج فلوید» شهروند 46 ساله سیاهپوست آمریکایی به دست یک افسر سفیدپوست پلیس در شهر «مینیاپولیس» به پایین کشیدن مجسمههای کریستف کلمب که پدر آمریکا به حساب میآید و مجسمههای جرج واشنگتن که مظهر مدنیت امروز آمریکا محسوب میشود، موضوعی ساده نیست و از سوی دیگر سکوت آن دسته از شهروندانی که مخالف این نوع اقدامات از سوی سایر شهروندان هستند، نشان دهنده گستردگی اجتماعی معترضین میباشد. در واقع این روند از یک سو بنیادی بودن این اعتراضات و اهداف معترضین را نشان میدهد و از سوی دیگر بیانگر گسترده بودن آن در جامعه آمریکا است، با این وصف خیزش شدید کنونی، خیزش یک طبقه از جامعه آمریکا نیست و نمیتوان آن را در قاب «ضد نژادپرستی» خلاصه کرد. نژادپرستی یک رویه است و علیرغم تأثیر عمیق آن بر شهروندان، میتواند اصلاح شود و در نتیجه شعار شهروندان میتوانست در شعارهای ضد نژادپرستی محدود باشد. نژادپرستی در آمریکا قانون نیست که شهروندان خواهان رفع آن باشند. یک وضع اجتماعی و به عبارت دیگر یک «سیاست اعمالی» به حساب میآید بنابراین در این صحنه هیئت حاکمه میتوانست با استناد به قوانین خود را مبرا از اتخاذ سیاست نژادپرستی خوانده و از اقدام پلیس میناپولیس که فلوید را ظالمانه خفه کرده است، تبری جوید اما هیئت حاکمه آمریکا علیرغم آنکه گفت آن پلیس را تحت پیگرد قرار داده، تردیدی در مقابله نظامی و امنیتی با تظاهراتکنندگان نشان نداد. چرا؟ چون هیئت حاکمه بخوبی میداند، این تظاهرات صرفاً بخاطر اقدام ناجوانمردانه پلیس برپا نشده بلکه هدف بهم زدن «نظم موجود» را دنبال میکند. بیدلیل نبود که «دونالد ترامپ» دو روز پس از آغاز خیزش مردمی در آمریکا اعلام کرد پلیس نباید در برخورد خشن با معترضین تردیدی به خود راه دهد او در بیانیهای که صادر کرد اگرچه از واژه «اراذل و اوباش» برای خیزشگران استفاده کرد اما ارتش و گارد ملی- و نه فقط پلیس- را به مصاف فرستاد و در واقع اعتراف کرد که آمریکا با یک موج بزرگ مردمی و نه با گروههایی از اوباش مواجه است.
۲- اگر بخواهیم تظاهرات متداوم و در حقیقت خیزش مردم آمریکا را به مخالفت با «نژادپرستی» محدود کنیم هم از یک درد مزمن درجامعه آمریکا حرف زدهایم. رژیم سیاسی آمریکا مدعی است که تبعیض نژادی و تمایز انسانها در برخورداری از حقوق شهروندی را به رسمیت نمیشناسد اما مردم این کشور در بخشهای مختلف این تبعیضها و تمایزها را حس میکنند و از شدت و فراگیری آن خبر دارند در واقع مردم میدانند سیاست واقعی و عملیاتی آمریکا بر مبنای تبعیض و تمایز استوار است هر چند «بیان اعلامی» مقامات خلاف آن را بیان میکنند. بر این اساس «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین آمریکا چند روز پس از قتل جرج فلوید و فراگیر شدن دامنه تظاهرات، نوشت: «برای میلیونها آمریکایی برخورد متفاوت براساس نژاد یک امر عادی، غمانگیز و دردناک است که هنگام مراجعه به نظام سلامت و یا فروشگاهها و یا حتی هنگام قدم زدن و فقط تماشای پرندگان با آن مواجه میشوند.»
آمریکایی که کشف آن به «کریستف کلمب» ونیزی نسبت داده میشود، اساساً با سلطه نژادی آغاز شده است. قماربازها و جنایتپیشگان اروپایی که بهصورت دستههای بزرگ پا به این سرزمین سرخپوستان گذاشتند، قتل شهروندان را بهعنوان سلاحی برای سیطره بر سرزمین آنان دنبال کردند و در واقع همانگونه که این به اصطلاح مهاجرین اروپایی در قتل و جنایت شهره بودند از این بهعنوان «سلاح» استفاده کردند پس بیجا نیست اگر بگوییم آمریکا کشوری اشغال شده است همانگونه و با همان روشی که فلسطین به اشغال درآمده است.
اروپاییها در گام دوم و پس از به قتل رساندن هزاران سرخپوست، با یکدیگر نیز درگیر شدند که از 1775 تا 1783 در قالب جنگهای خونین استمرار داشت و به شکلگیری آمریکای امروزی منجر گردید. از این تاریخ حاکمان آمریکا در شکل بسیار گستردهای حقوق شهروندان حقیقی این کشور را در ابعاد مختلف نقض کردند تا جایی که بهطور رسمی و آشکار علیه شهروندان بومی، سیاست بردهد
اری را به اجرا گذشتند و از کشورهای دیگر بهخصوص آفریقایی بردگانی وارد میکردند تا در قبال «نان بخور و نمیر» صنایع آنان را رونق بخشند. این سیاست بهطور رسمی تا نیمه قرن نوزدهم استمرار داشت و در پی وقوع جنگهای داخلی منسوخ اعلام شد اما با این وجود هیچگاه پس از آن نیز شهروندان بومی با تبهکاران مهاجر اروپایی که حالا صاحب آمریکا شده بودند، برابر دیده نشدند. بردهداری منسوخ اعلام شد اما همزمان با آن تبعیض نژادی بهطور رسمی استمرار پیدا کرد و به موج بزرگ معترضین منجر شد و در اوایل دهه 1960 یعنی یکصد سال پس از آنکه آمریکا پای قانون تبعیض نژادی - مندرج در قانون اساسی - ایستاده بود بهطور اعلامی و پس از موج بزرگ مردمی به رهبری «مارتین لوترکینگ» ملغی اعلام گردید و البته کمی بعد «کینگ» به قتل رسید تا معلوم شود این سیاست بهطور واقعی پا برجا میباشد.
۳- پلیس آمریکا طی همین دو دهه اخیر بارها به اقداماتی مشابه به آنچه در روز دوشنبه پنجم خرداد ماه جاری علیه جرج فلوید مرتکب شد، دست زده بود و هر بار هم با سطحی از اعتراضات مردمی مواجه گردید ولی آنچه در این 20 روز شاهد بودیم از تفاوتهای اساسی حکایت میکنند.
در سال 1371 شاهد تظاهرات بزرگ مردمی در پی کتک خوردن «رادنی کینگ» بودیم. درسال 1389 پس از قتل «اوسکار گرانت» به دست پلیس تظاهراتی برگزار شد و البته پلیس قاتل تنها به دو سال حبس محکوم گردید. در سال 1391 پس از قتل یک نوجوان 17 ساله سیاهپوست که مشغول خریدن شیرینی بود به دست پلیس فلوریدا شاهد موجی از اعتراضات مردمی بودیم. درسال 1393 پس از آنکه «دارن ویلسون» پلیس فرگوسن، «مایکل براون» نوجوان 18 ساله سیاهپوست راکشت شاهد خشم مردمی بودیم و البته دستگاه قضایی پلیس قاتل را تبرئه کرد. در سال 1397 در ایالت فیلادلفیا یک جوان سیاهپوست با شلیک 20 گلوله پلیس به قتل رسید و خبری از نحوه مواجهه قضایی با این جنایت منتشر نشد. در سال 1397 در «ال پاسو» پاتریک کروسیس سفیدپوست، 20 نفر را کشت و 46 نفر را زخمی کرد و سپس در بیانیهای آن را خشم علیه نژاد غیرسفید اعلام کرد. بنابراین آنچه علیه فلوید توسط پلیس به اجرا گذشته شد، یک رویداد جدید و غیرمنتظره به حساب نمیآید و از این رو این سؤال پیش میآید، چرا این بار اقدام پلیس «مینیاپولیس» منجر به این سطح از اعتراضات گردید؟ اگر وضع جامعه آمریکا را ملاحظه کنیم، «وضعیت انفجاری» آن را میبینیم. روی کارآمدن اوباما و سپس دونالد ترامپ در واقع علامت بالینی این وضعیت انفجاری بود. اوباما با شعار مخالفت با تبعیض نژادی و «تغییر» رأی مردم آمریکا را جمع کرد و البته یک کلاهگذار بود که قدمی در راه تغییر وضعیت برنداشت. مردم در سال 1387 به تغییر رأی داده بودند بعد دونالد ترامپ با شعارهای ترجیح نژادی روی کارآمد و این وضع اخلاقی جامعه آمریکا و دو قطبی آن را نشان داد و برخلاف اوباما که گامی در تغییر وضع به نفع مردم آمریکا برنداشت ترامپ به نفع جنبش تبعیض نژادی گامهای بزرگی برداشت و این موضوع شهروندان را در مقابل هم قرار داد وقتی ترامپ متن جامعه را اراذل و اوباش خطاب کرد و «سفیدها» را شریف خطاب کرد، شهروندان متوجه شدند که به جای شعار علیه تبعیض نژادی باید علیه نظامی که سیاست اعمالیاش تبعیض نژادی است وارد عمل شوند و از این رو آنان حتی علیه دونالد ترامپ شعار نمیدهند و کاری به او ندارند آنان سراغ کریستف کلمب و جرج واشنگتن رفته، پرچم آمریکا و نه علامتهای حزبی را میسوزانند و گامهایی به سمت آزادسازی شهرها برداشتهاند. تأثیر انتخاباتی این وضعیت معلوم است ولی سادهسازی مسئله است اگر آن را در حد تأثیرات آنی کاهش بدهیم واقعیت این است که «ایالات متحده» با چالش فروپاشی مواجه است.
سعدالله زارعی
آدمها مثل کتابند...
از روی بعضی ها باید مشق نوشت و آموخت...
از روی بعضی ها باید جریمه نوشت و عبرت گرفت...
بعضی ها را باید نخوانده کنار گذاشت...!!
و بعضی ها را باید چند بار خواند تا معنیشان را فهمید!!
❣️
📤
🔴 آمریکا نقش بازی میکند؟!
بیش از سه هفته از تظاهرات مردم آمریکا علیه هیئت حاکمه این کشور میگذرد اما نهتنها اعتراضات کاهش نیافته است بلکه شاهد گستردهتر شدن این تظاهراتها هستیم؛ بزرگترین اعتراض در روز شنبه در واشنگتن مقابل کاخ سفید برگزار شد جایی که نیروهای امنیتی برای جلوگیری از ورود معترضان به نزدیکی کاخ سفید از موانع بتنی و فنس استفاده کردند. برخی ناظران این نوع مهار معترضان را نمادی از نظامیکردن بهجای ترویج دموکراسی و ایجاد فضای باز از سوی دولت ترامپ تلقی میکنند. در دستان آنها شعارنوشتههای مختلفی در اعتراض به وضع موجود، ازجمله؛ «جان سیاهان مهم است» و «نمیتوانم نفس بکشم» دیده میشد. چنین تظاهراتهایی در میان کشورهای همپیمان آمریکا هم دیده میشود
نکات تحلیلی: در شرایطی که آمریکا در داخل و خارج با وضعیت بحرانی مواجه است، شاهد برخی تحرکات هستیم که حکایت از آن دارد که آمریکا سعی میکند به جهان حالت تعادل خود را به جهانیان نشان دهد. 1- در این راستا آمریکا سعی میکند همچنان تحریم و تهدید ایران را در اولویت رسانهای خود قرار دهد و نورافکن رسانهها را از کاخ سفید به سمت تهران بچرخاند و به همین خاطر در سه هفته گذشته اقداماتی مانند؛ تحریم دوباره 125 کشتی و نفتکش مرتبط با ایران را توسط وزارت خزانهداری منتشر کرد، گزارش دیکته شده خود در مورد حمله یمنیها به آرامکو را به آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل داد تا ایران را مقصر جلوه دهد، معافیتهای هستهای ایران را لغو کرد و از طرف دیگر با جنجال رسانهای موضوع لغو تحریم تسلیحاتی ایران را برجستهسازی میکند و... 2- ایالاتمتحده آمریکا از طریق آنچه آن را بهغلط "قانون سزار" نامیده است درصدد ایجاد هرجومرج منطقهای در کشورهای سوریه، لبنان و عراق است قانون مذکور، تحت عنوان «سزار»، پس از انتشار عکسهایی از زندانیهای سوری که در زندان نظام اسد مورد شکنجه قرار میگیرند، تصویب شد. در شرایطی که آمریکا تبدیل به یک شکنجهگاه شده است و در مقابل افکار عمومی محکوم است با چنین سرک کشیدنهایی به زندانها و استناد به عکسهای جعلی یک عکاس ضد سوری نوعی تلاش برای حفظ پرستیژ است.
نکته راهبردی: توپ در زمین آمریکا است، آمریکا هم باید به افکار عمومی جهان جواب بدهد و هم باید از مواضع استعماری و استکباری خود عقبنشینی کند؛ آمریکا وارد دوره جدیدی خواهد شد و با این بیانیهها نمیتواند اوضاع مشتت خود را جمع کند.(نویسنده: فرهاد مهدوی)
صبح صادق؛
سفارش شیخ_حسنعلی_نخودکی برای تعالی معنوی این بود:
🌺 مرنج و مرنجان 🌺
نه کسی را برنجان و نه از بدی دیگران رنجیده خاطر شو زیرا خداوند شاهد است
┏━✨🕊✨🕊✨┓i
┗━✨🕊✨🕊✨┛
🔴 فروش اسلحه به شرط نزدن اسرائیل ‼️
🔻 روایت نوری مالکی از خرید تسلیحات آمریکایی:
🔹به برادرانی که با آمریکا مشغول #مذاکره هستند نصیحت میکنم مراقب باشید، خرید سلاح از آمریکا فرآیند سادهای نیست مثل باقی کشورها نیست که یک تعداد تانک از آنها بخریم خرید سلاح از #آمریکا یک پروسه سیاسی-تجاری طولانی است...
🔸در دوره دولتم منتظر ارسال محموله دوم اف-۱۶ های آمریکا بودیم گفتند بدون موافقت مسئول سیاست خارجی کنگره این معامله انجام نمیشود، بروید او را قانع کنید، فردی به نام منندز بود رفتم... به من گفت من موافقت نمیکنم! از کجا معلوم با این جنگندهها اسرائیل را نزنی؟ کردستان را نزنی؟!..
🔹اینگونه با ما رفتار میکردند اگر در پرونده #داعش این توطئهها نبود برای شکست نیروی قویتر از داعش هم آمادگی داشتیم اما اجازه ندادند از خودمان دفاع کنیم در آن زمان وقتی به بن بست رسیدیم به #مسکو رفتم و با پوتین ملاقات کردم گفتم شرایطمان سخت است، ارسال تمام سلاحها به عراق را متوقف کردهاند، جنگندهها تانکها و... گفت از من چه میخواهی؟!
🔸گفتم هلیکوپتر به ما بفروشید، میل ۲۸، میل ۳۵، اینها که جدید بود و کارایی مشابه آپاچی داشت گفت باید تولید شوند اما از او خواستم از انبار تسلیحات روسیه به ما بفروشد و پوتین هم موافقت کرد...
🔹رفتار سیاسی در کار نبود، به کشوری که در معرض خطر جدی تروریسم قرار داشت فورا سلاح را فروخت خاطرم هست به #کویت سفر کرده بودم و ملاقاتی با نخست وزیر اسبقشان داشتم گفت شنیدهام میخواهید اف-۱۶ از آمریکا بخرید، نصیحت میکنم معامله را فسخ کنید پرسیدم چرا؟ گفت به ما اف-۱۸ فروختهاند این جنگندهها هم هیچ پروازی ندارند...
🔸اما هر ماه تیم جدیدی از آمریکا میآید و به عناوین مختلف برای رسیدگی به جنگندهها از ما N میلیون دلار میگیرند حساب و کتاب دقیقی ندارد آخرین بار گفتم اینها را ببرید ما نمیخواهیم، به خودتان بخشیدیم ببرید جنگندههایتان را... سیاوش_فلاح_پور