eitaa logo
«متن و مقالات»
9 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
345 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تلاش مذبوحانه نظام سلطه در باتلاق لبنان به رغم گذشت ۱۴ سال از یورش وحشیانه رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی، هنوز جنگ ۳۳ روزه ناگفته‌های زیادی با خود دارد. به همان میزان که تهاجم ددمنشانه صهیونیست‌ها برای جهان اسلام تلخ و جانسوز بوده است، سخن گفتن از نبرد ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی موسوم به حرب تموز مفتوح یا جنگ باز و بازگویی خا‌طرات آن نبرد برای صهیونیست‌ها تلخ و آزاردهنده بوده و به منزله سخن گفتن از رؤیا‌های برباد رفته و کابوس مقاومت تلقی می‌گردد. جنگ ۳۳ روزه از پیامد‌های حضور امریکا در منطقه غرب آسیا و اشغال افغانستان و عراق و محصول تلاش غرب برای ایجاد خاورمیانه جدید است، در واقع این جنگ، توطئه مشترک صهیونیست‌ها با دولت‌های غربی و دولت‌های خائن و خودفروخته اردوگاه وهابیون کشور‌های عربی به‌عنوان مقدمه حمله به جمهوری اسلامی ایران و عقیم سازی محور مقاومت و تشکیل خاورمیانه جدید محسوب می‌گردد. بازخوانی اهداف و دستاورد‌های جنگ ۳۳ روزه به خوبی نشان می‌دهد که غربی‌ها قویاً در پی انجام دومین تقسیمات جدید جغرافیایی در منطقه غرب آسیا (پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی) و رفع موانع تحقق استراتژی خاورمیانه جدید (صدور اعلامیه بالفور ۲) بوده‌اند. خانم رایس وزیر امور خارجه امریکا با دفاع از کشتار بی رحمانه و دد منشانه صهیونیست‌ها، قتل عام کودکان و زنان و مردان لبنانی را به درد زایمان تشبیه کرده و گستاخانه می‌گوید اتفاقات لبنان درد زایمان تولد خاورمیانه جدید است. حمله اشرار وحشی صهیونیست به لبنان در سال پنجم حضور امریکایی‌ها در منطقه غرب آسیا و اشغال افغانستان و عراق و به‌عنوان یک حلقه از حلقات ایجاد خاورمیانه جدید و با اهداف بسیار از جمله اهداف زیر صورت پذیرفت: ۱ - ایجاد خاورمیانه بزرگ. ۲ - تضعیف و انزوای ایران. ۳ - نابودی عقبه استراتژیکی ایران. ٤ - نابودی مقاومت لبنان. ۵ - ترور رهبران حزب‌الله. ۶ - دوقطبی سازی و ایجاد موج نفرت علیه حزب‌الله در لبنان. ۷ - تأمین امنیت رژیم صهیونیستی از ناحیه مرز‌های لبنان. ۸ - زمینه سازی برای بازگشت به استراتژی «جنگ در بیرون از خانه/ امتیازگیری در خانه». ۹ - زمینه سازی برای به تسلیم کشاندن ایران. ۱۰ - تضعیف ائتلاف ایرانی/سوری. به این ترتیب می‌توان گفت اولاً حمله به لبنان مدل کوچک و آزمایشگاهی حمله به ایران بود، ثانیاً این حمله به نوعی انتقام از لبنانی‌ها به خاطر خروج خفت‌بار صهیونیست‌ها در سال ۲۰۰۰ محسوب می‌شود چرا که رژیم صهیونیستی که در سال ۱۹۸۲ طی دو روز بیروت را اشغال کرده بود در سال ۲۰۰۰ خوار و ذلیل شده بود. اگر چه مثلث اشرار غربی، عبری و وهابی در جنگ ۳۳ روزه به اهداف شیطانی و ضدبشری خود دست پیدا نکرد، اما آثار کوچک و بزرگ، میان مدت و بلند مدت، تاکتیکی و استراتژیکی و... و در سطوح مختلف (داخلی لبنان، رژیم صهیونیستی، منطقه غرب آسیا، جهان اسلام، محور مقاومت، سطح بین‌الملل، اتحادیه کشور‌های عربی منطقه و...) از خود به جا گذاشت که برخی از آن‌ها از این قرار است: ۱ - رفع اختلافات داخلی شیعیان لبنان به‌ویژه بین حزب‌الله و جنبش امل. ۲ - تحکیم موقعیت داخلی حزب‌الله و حمایت اهل سنت و مسیحیان لبنان از مواضع حزب‌الله. ۳ - تضعیف جبهه ضد حزب‌الله داخل لبنان که از سوی رژیم سعودی حاکم بر حجاز تغذیه، هدایت و حمایت می‌شوند. ٤ - تثبیت و تقویت توانمندی و موقعیت شیعیان در لبنان و پذیرفته شدن ظرفیت شیعیان در معادلات لبنان. ۵ - همراهی و همسویی اهل سنت و مسیحیان لبنان با گزینه ایستادگی و مقاومت در برابر خوی تجاوزگری رژیم صهیونیستی و دشمن خارجی. ۶ - ظهور حزب‌الله به‌عنوان یک نیروی مقتدر نظامی و هم‌وزن ارتش صهیونیستی و به‌عنوان یک بازیگر قوی در حوزه سیاست منطقه غرب آسیا. ۷ - آشکار شدن نفاق و هم‌سویی اردوگاه کشور‌های وهابی منطقه با رژیم صهیونیستی. ۸ - تقویت و تثبیت موقعیت ایران در منطقه. ۹ - کشف نقاط ضعف و آسیب پذیری‌های رژیم صهیونیستی تا جایی که به رغم گذشت ۱۴ سال از این جنگ ویرانگر هنوز خاطره شکستن ابهت پوشالی رژیم صهیونیستی با نام مرگ تانک‌های مرکاوا و ناوچه‌های ساغر یاد می‌شود. ۱۰ - بروز شکاف در سطح بین‌الملل بین کشور‌های حامی رژیم صهیونیستی. ۱۱ - شکسته شدن تابوی شکست ناپذیری و اقتدار نظامی رژیم صهیونیستی در جهان. ۱۲ - ترک برداشتن اتحاد بین‌المللی و پذیرش جعلی بودن رژیم صهیونیستی و صدور قطع‌نامه‌های متعدد علیه صهیونیست‌ها پس از این جنگ. ۱۳ - باور پذیر شدن شکست اسرائیل در افکار عمومی جهان و شکل گیری موج نفرت علیه رژیم صهیونیستی در بین افکار عمومی جهان. ۱٤ - تکثیر الگوی مقاومت به داخل سرزمین‌های اشغالی و سایر کشور‌های تهدید پذیر نظیر سوریه. ۱۵ - تح
میل هزینه سنگین و تلفات انسانی و کشف شکنندگی و آسیب پذیری‌های رژیم صهیونیستی. ۱۶ - شکستن اعتبار رژیم صهیونیستی نزد شهروندان صهیونیست داخل سرزمین‌های اشغالی. ۱۷ - برملا شدن ترس، بی انگیزگی و ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در صحنه‌های نبرد. ۱۸ - معرفی ایران به‌عنوان برنده واقعی و نهایی جنگ لبنان. ۱۹ - تکمیل و تقویت زنجیره مقاومت اسلامی. ۲۰- نابودی تفکر ایجاد خاورمیانه جدید. آنچه که امروز در لبنان از حضور فرصت‌طلبانه فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها و... و دامن زدن به خط آشوب و انجام پروژه متنفرسازی علیه حزب‌الله شاهدیم قطعاً بی تأثیر از حس انتقام‌گیری آنان از حزب‌الله لبنان و ایران نیست، اما با محاسبه و برآورد صحیح و دقیق فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت در لبنان و محور مقاومت و... می‌توان با قوت آینده را به نفع حزب‌الله و مردم لبنان پیش‌بینی کرده و پیروزی بزرگ‌تری نسبت به نبرد ۳۳ روزه را به مسلمان و مردم آزاده جهان نوید داد. منبع: روزنامه جواان
🕊 ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود ابرهای خونْ فشان نینوا، اشک های حضرت امیر بود 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امارات خود را به یک هدف مشروع برای مقاومت تبدیل کرد خیانت بزرگ امارات در حق ملت فلسطین و امضای توافق عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، اگر تنها یک نتیجه داشته باشد، تبدیل این کشور کوچکِ ثروتمندِ به شدت وابسته به امنیت، به «هدفی مشروع و آسان» برای مقاومت خواهد بود. سرویس خارجی- مسابقه رژیم‌های مرتجع عربی برای نزدیکی علنی به رژیم صهیونیستی در دوران دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا شدت گرفته است. البته نه به انتخاب خود آنها؛ آنها که اختیاری از خود ندارند و به تعبیر ترامپ، فقط «گاوشیرده» برای دوشیدن هستند. عربستان، امارات و بحرین سه کشوری هستند که در چند سال گذشته بارها از پشت به ملت فلسطین خنجر زده‌اند. اوج این خیانت‌ها اعلام طرح «معامله قرن» از سوی ترامپ در سایه همراهی همین کشورهای وابسته عربی بود که به عنوان بزرگترین خیانت به ملت و آرمان فلسطین مطرح شد. اصلا، روح حاکم بر معامله قرن عادی ‌سازی روابط کشورهای مرتجع عربی با رژیم صهیونیستی است. در راستای این هدف شیوخ مرتجع عرب دیدارهای پیدا و پنهان زیادی با مقامات صهیونیستی انجام دادند. در حقیقت در چند ماه گذشته روابط امارت و بحرین با رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود و تنها یک قدم یعنی علنی کردن این روابط مانده بود که پنج شنبه(23 مرداد 99) انجام شد. سرانجام روابط رژیم صهیونیستی با امارات علنی شد تا بار دیگر ملت فلسطین در برابر یک خیانت تاریخی قرار بگیرند. خیانتی که نخستین بار از سوی مصر در سال 1979 و دومین بار در سال 1994 از سوی اردن انجام شده بود. پیمان آبراهام امارات و رژیم صهیونیستی می‌گویند روز پنج شنبه به توافق‌نامه صلح موسوم به پیمان آبراهام دست یافته‌اند. دولت امارات هم با صدور بیانیه‌ای از آغاز روابط مستقیم با این رژیم نیز خبر داده است. بر اساس این بیانیه، در تماس تلفنی محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تل‌آویو موافقت کرد اعمال حاکمیت خود در مناطقی از کرانه باختری اشغالی را که در مورد الحاق آن بحث کرده بود، تعلیق کند. دونالد ترامپ نیز در بیانیه‌ مشترکی که منتشر کرده گفته بنیامین نتانیاهو، و محمد بن زاید، ابراز امیدواری کرده‌اند که «این دستاورد تاریخی» بتواند به پیشرفت صلح در خاورمیانه کمک نماید! مقامات کاخ سفید به رویترز گفته‌اند توافق صلح محصول گفت‌وگوهای طولانی میان رژیم صهیونیستی، امارات و آمریکا بوده که اخیراً شتاب گرفت. بدین ترتیب امارات سومین کشور عربی و اولین کشور عربی حوزه خلیج‌فارس است که با این رژیم جعلی رابطه فعال و علنی برقرار می‌کند. از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ میلادی تاکنون، تنها مصر و اردن با صهیونیست‌ها قرارداد صلح امضا کرده‌ بودند که وضعیت این دو کشور امروز بر همگان معلوم است. بازی نتانیاهو با طرح الحاق با آنکه مقام‌های امارات برای توجیه حماقت بزرگ خود گفته‌اند که توانسته‌اند طرح اشغالگرانه این رژیم (طرح الحاق 30 درصد از کرانه باختری به سرزمین‌های اشغالی) را متوقف کنند، «بنیامین نتانیاهو»، بلافاصله گفت این طرح متوقف نشده و فقط به تأخیر افتاده است! «دیوید فریدمن»، سفیر آمریکا در سرزمین‌های اشغالی نیز اعلام کرده، طرح الحاق کنار گذاشته نشده است! تقلای بی‌فایده برای رهایی از نابودی رژیم صهیونیستی که با چالش‌های داخلی و منطقه‌ای فراوانی مواجه بوده و رهبر معظم انقلاب در سال 94 وعده نابودی این رژیم را تا 25 سال آینده داده‌اند سعی دارد با ترفندهای مختلف نابودی خود را به تاخیر بیندازد. اما این تلاش‌ها نه تنها مفید نخواهند بود بلکه حتی روند نابودی این رژیم جعلی را تسریع خواهد کرد. در همین راستا، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در واکنش به این توافق آن را «اقدام بزدلانه» و «تجاوزی آشکار به حقوق دینی، ملی، نژادی و تاریخی ما در فلسطین» عنوان کرد. حماس با بیان اینکه این توافق، «خنجری در پشت ملت فلسطین و گروه‌های مقاومت آن است»، تصریح کرد: «هدف از این توافق، تأثیر گذاشتن بر روند مبارزاتی و مقاومتی ملت فلسطین است؛ ملتی که هدفش، بیرون راندن و شکست اشغالگر و احقاق حقوق ملی ثابت است». حماس با بیان اینکه این اقدام، پایان مسیر «فروپاشی و سقوط نژادی، ملی و اخلاقی حکام امارات است»، افزود: «این حاکمان چیزی جز شکست و خواری به دست نخواهند آورد؛ زیرا این دشمن، هیچ‌گاه یار و یاور کسی نبوده و به زودی پی خواهند برد که خروج از آغوش ملت‌های مسلمان و عربی و پناه بردن به دامان صهیونیست‌ها، خودکشی سیاسی و ملی است». این جنبش در ادامه با اشاره به ضعف
روزافزون رژیم صهیونیستی در برابر گروه‌های مقاومت و از بین رفتن توهمات آن درباره «اسرائیل بزرگ»، تاکید کرد: «چنین توافقاتی بر عمر این رژیم نخواهد افزود و از آن در برابر خشم و مبارزه ملت فلسطین محافظت نخواهد کرد و قطعا سرنوشت این رژیم، نابودی است». آغاز اعتراض‌ها در فلسطین شمار زیادی از مردم فلسطین دیروز در واکنش به این توافق، تصاویر محمد بن زاید ولی‌عهد ابوظبی را به آتش کشیدند. شاهدان عینی گزارش دادند صدها نفر از شهروندان فلسطینی در مناطق مختلفی از کرانه باختری، ضمن برگزاری تظاهرات، این توافق را محکوم کردند. معترضان در شهرک «یطا» واقع در استان الخلیل (جنوب)، با چهره‌های دارای نقاب، پرچم امارات را در مرکز این شهرک به آتش کشیدند. این افراد همچنین در جریان این تظاهرات، شعارهایی را در محکومیت این اقدام سر داده و این توافق را خیانتی علیه آرمان فلسطین قلمداد کردند. در شهر «نابلس» هم شهروندان فلسطینی، ضمن محکوم کردن این توافق، پس از نماز جمعه در میدان «الشهداء» واقع در مرکز این شهر، تظاهرات کردند. جوانان حاضر در این اعتراضات، تصاویر دونالد ترامپ، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و ولی‌عهد ابوظبی را لگدمال کردند و به آتش کشیدند. واکنش‌ها «زیاد النخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، دیروز در سخنرانی مطبوعاتی خود، تمامی مردم فلسطین را به بازآرایی صفوف خود بر اساس رویکرد آشکار و واضح مقاومت برای مقابله و پاسخگویی به توافق ننگین عادی ‌سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی فراخواند: «توافق ننگین میان امارات و اسرائیل، ضربه مهلک دیگری بر پیکره در حال فروپاشی جهان عرب پس از توافقنامه کمپ دیوید، وادی عربه و اوسلو است. ننگ بر آنها که همه چیز را پایمال می‌کنند و چهره و تاریخ خود را به خون مردم فلسطین و خون ملت‌های عربی که در راه فلسطین و قدس فداکاری کردند، آلوده کردند. آنها قدس را به ناپاکان تحویل دادند تا برده اسرائیل و آمریکا باشند و بر کرسی قدرت باقی بمانند.» از سوی دیگر همه گروه‌های فلسطینی توافق عادی‌‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و آن را «خیانت به آرمان ملت فلسطین» و «هدیه مجانی در راستای تداوم سیاست‌های اشغالگری رژیم صهیونیستی» برشمردند. وزارت خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین، سفیر خود را از امارات فراخواند. «محمود عباس»، رئیس‌تشکیلات خودگردان فلسطین هم خواستار نشست فوری برای بررسی تبعات توافق بین رژیم صهیونیستی و امارات عربی متحده شد. جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم با صدور بیانیه‌ای خواستار تظاهرات در غزه تحت عنوان «نه به خیانت علیه فلسطین» شد. سازمان آزادی بخش فلسطین هم اعلام کرده که این توافق «جایزه امارات به اسرائیل از طریق مذاکرات محرمانه بود». رئیس‌دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین بر لغو توافقنامه امارات و رژیم صهیونیستی تاکید کردند. صائب عریقات، دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین هم اعلام کرد، احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب باید بیانیه‌ای در راستای محکومیت عادی ‌سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی صادر کند اگر قادر به این کار نیست باید کنار بکشد. «محمدعلی الحوثی»، رئیس‌شورای عالی انقلاب یمن نیز با درخواست برای تحریم تجاری امارات اعلام کرد: «توافق اماراتی اسرائیلی خیانت به آرمان فلسطین و شهدای این آرمان و تأکیدی بر این موضوع است که جنگ‌هایی که امارات در آنها حاضر است در جهت اجرای سیاست‌های آمریکاست». امارات منتظر باشد! «کتائب حزب‌الله عراق» نیز در واکنش به خیانت امارات اعلام کرده: «آزادی فلسطین اشغالی به دست نیروهای مقاومت نزدیک است، از این پس برخورد ما با امارات همانند برخورد ما با رژیم صهیونیستی خواهد بود». وزارت خارجه ایران نیز با محکوم کردن این توافق آن را «حماقتی راهبردی» دانست. رئیس‌جمهور ترکیه هم اعلام کرد این کشور احضار سفیر خود از ابوظبی و تعلیق روابط با امارات را در پاسخ به توافق عادی‌‌سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی بررسی می‌کند: «در کنار مردم فلسطین هستیم و فلسطین را هیچ‌گاه تسلیم نکرده‌ایم و نخواهیم کرد». چرا امارت خیانت کرد؟ خنجری که اماراتی‌ها از پشت به فلسطین زدند، اثری در عزم گروه‌های مقاومت فلسطینی و حامیان آنان ایجاد نمی‌کند اما تاثیرات منفی عمیقی روی پادشاهی کوچک و کم جمعیت امارات که به تعبیر رهبر جمهوری اسلامی «عمرش از چنارهای خیابان ولیعصر تهران هم کمتر است»، خواهد گذاشت. موجودیت امارات صد در صد وابسته به بنگاه‌های اقتصادی و حضور سرمایه‌دارن خارجی است که بدون وجود امنیت فرار خواهند کرد. اعلام عادی ‌سازی روابط با چنین رژیم بدنامی، خودکشی و شلیک به این شرایط است و باعث خواهد شد امارات تبدیل به یک هدف ساده برای گروه‌های مقاومت شود. کتائب حزب‌الله عراق نیز رسما امارات را به عنوان یک هدف مشروع تعریف کرده است. حالا سؤال این است
که امارات با وجود اینکه این مسائل را می‌داند و می‌داند که «رابطه با اسرائیل هیچ آورده‌ای برای این کشور ندارد و همانند مصر و اردن که با اسرائیل رابطه برقرار کردند به فلاکت خواهد افتاد چرا تسلیم این رژیم شده است؟» جواب اصلی، به عدم استقلال کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بر می‌گردد و اینکه شیوخ مرتجع عربی بدون اجازه واشنگتن حتی اجازه ندارند یک لیوان آب بنوشند. امارات در واقع با یک حرکت انگشت آمریکا چنین حرکتی کرده است و در حقیقت ولیعهد ابوظبی ماموریت داشت تا ترامپ را در انتخابات پیش رو نجات دهد. ترامپ که به شدت نگران باخت در انتخابات پیش روست(آبان ماه)، به شدت نیازمند دستاورد بود. این اقدام، به نتانیاهو هم که به شدت درگیر بحران سیاسی و اجتماعی و امنیتی داخلی است، می‌تواند تنفسی مصنوعی دهد! روزنامه القدس العربی به نقل از منابع آگاه خود نوشته علاوه‌بر بحرین، عمان و سودان نیز به جرگه امارات ملحق خواهند شد. همه این تحولات دست‌کم، یک برکت با خود دارد: «نقاب از چهره مرتجعین عرب که مدعی مسلمانی و دفاع از فلسطینی‌ها داشتند، برانداخت و تکلیف ملت‌های مسلمان و مقاومت، از فلسطین و لبنان تا یمن و... را با آنها روشن کرد! نگرانی ریاض خبر رسیده، «بن سلمان» ولیعهد عربستان نیز که بیش از همه مشتاق علنی کردن رابطه با صهیونیست‌هاست به دلیل هراس از واکنش گروه‌های مقاومت عقب نشسته است. روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از یک تاجر صهیونیست گزارش داده، ولیعهد عربستان در یک مراسم به وی گفت که علت اصلی عدم عادی‌‌سازی علنی روابط ریاض-تل‌آویو، ترس وی از تهران و دوحه است». شاید حق با برایان هوک مسئول اخراجی میز ایران در وزارت خارجه آمریکا باشد که گفت، به دنبال توافق اسرائیل و امارات «خاورمیانه جدیدی» شکل گرفته است اما مختصات این خاورمیانه جدید را گروه‌های مقاومت رقم خواهند!
سر بی مغز شیطان بزرگ به سنگ خورد @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران رأی نیاورد. این قطعنامه با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق و ۲ رأی مخالف از تصویب بلز ماند. 🔹بعد از این شکست دیپلماتیک بزرگ، باید منتظر اقدامات عجولانه و غیرعقلانی آمریکایی‌ها ماند. آنها طبعا با لحاظ خوش رقصی های بی سابقه برجامیان عاشق آمریکا، همچنان امیدوارند که ایران علیرغم همه این اهانت ها و تحقیرها، همچنان در برجام باقی بماند. 🔸به نظر میرسد خداوند طوری مقدر کرده که ننگ نامه به افتصاح تاریخی برای لیبرال های وطنی تبدیل شود تا در تاریخ ایران دیگر هیچ طایفه سازشکار و غرب پرستی نتواند سرش را بالا بگیرد. 🔹تیم دولت به عنوان عامل این تحقیر ملی تکلیفش روشن است اما دوگانه‌سوزهای دوست نما که از حامیان مخفی برجام بودند باید تکلیف شان را با تاریخ و آرمان های امام و انقلاب روشن کنند. نام آنان در زمره کسانی ثبت شده که در تحمیل یک ننگنامه سیاه مشارکت داشته اند.
hafiz-118.pdf
2.39M
┈••✾•🌿💠🌺💠🌿•✾••┈┈• نشریه حفیظ شماره ۱۱۸ ┈••✾•🌿💠🌺💠🌿•✾••┈┈• 🌺 @hafiz_8
درباره رای سه کشور اروپایی 🔸ماجرای رد نیاوردن قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت را چگونه باید تحلیل کرد؟ از پانزده عضو شورای امنیت، فقط چین و روسیه بودند که با قطعنامه مخالفت کردند. 🔸این دو کشور تهدید کرده بودند که حتی در صورت تصویب قطعنامه پیشنهادی، آن را وتو خواهند کرد. اما انگلیس و فرانسه و آلمان، حاضر به مخالفت با عهد شکنی آمریکا نشدند و صرفا رای ممتنع دادند. 🔸اگر کسی می خواهد تفاوت و علت ترجیح چین و روسیه بر سه کشور اروپایی را بفهمد، نوع رای هر یک از دو طرف به اندازه کافی گویاست. 🔸طبق توافق برجام و قطعنامه 2231، تحریم تسلیحاتی ایران باید 27 مهر ماه امسال به پایان برسد و بنابراین شیطنت آمریکا برای تمدید این تحریم -آن هم در حالی که توافق و قطعنامه را زیر پا گذاشته- اقدامی گزافه و باطل است. 🔸در اصل، درست این بود که تروئیکای اروپایی، از شورای امنیت می خواستند نشست رسمی برگزار کند تا آمریکا را به خاطر نقض صریح قطعنامه 2231 محاکمه و مواخذه آمریکا کنند. اما آنها حتی با عهدشکنی جدید این رژیم یاغی مخالفت نکردند. 🔸این، سند دیگری بر خباثت اروپاست. آنها ماه گذشته، با وجود ادعای بسته شدن پرونده موسوم به PMD در برجام، قطعنامه ای ضد ایرانی را به آژانس بردند و به تصویب رساندند تا مستمسکی برای دعاوی بعدی آمریکا باشد. 🔸اما فراتر از دو خیانت اروپا در رای ممتنع دیروز و قطعنامه ضد ایرانی آژانس، باید عنایت داشت که هدف ایران از انعقاد برجام -چنان که بارها از سوی آقای روحانی تصریح شد- لغو تحریم های مالی و بانکی و نفتی بوده و نه تحریم تسلیحاتی، که حاشیه ای بر اصل توافق است. 🔸اروپا در اینجا مرتکب خیانت شد. اما اکنون با استفاده از فشار های پلیس بد (آمریکا)، سعی می کند نقش پلیس خوب را اجرا کند و ایران را به تنازل از حداقل حقوق خود در برجام وادار نماید. 🔸آنها ادعا می کنند ایران برای برخورداری از حداقل حقوق (نسیه!) خود در برجام، باید تغییرات در برجام و تمدید برخی محدودیت ها را در کنار مذاکره برای قبول محدودیت های جدید نظامی و منطقه ای بپذیرد! 🔸این همان چیزی است که ترامپ با زور گویی می خواهد و دموکرات ها (چه در دولت اوباما و چه اکنون با نامزدی بایدن) با فریبکاری و پشت هم اندازی دنبالش بوده اند. 🔸برجام -با همه خسارت هایش برای ما- توافقی منعقد شده است و امکان زدن تبصره و حاشیه جدید برای این که به غرب به حداقل تعهداتش عمل کند، وجود ندارد. 🔸تروئیکای اروپایی برای چندمین بار رفوزه شد و حال آن که اگر استقلال رای داشتند و منافع خود را پیگری می کردند، می توانستند مانند چین و روسیه با عهد شکنی آمریکا مخالفت کنند. 🔸اروپایی ها دیروز ثابت کردند که حاضر نیستند حداقل حقوق ایران را به رسمیت بشناسند. آنها اگر به اجرای یکطرفه برجام نیاز نداشتند، به قطعنامه رای مثبت می دادند و اگر چنین نکردند، صرفا برای حفظ خط یکطرفه شده برجام و استفاده از در فریبکاری های آینده است. 🔸رای مثبت آنها همچنین، شورای امنیت را هم به خاطر پایبند نبودن به قطعنامه خودش، بی اعتبار تر از گذشته می کرد؛ و این در حالی بود که می دانستند قطعنامه آمریکا قطعا توسط روسیه و چین و تو خواهد شد. محمد ایمانی
4_5891221423753530234.mp3
1.61M
۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰۰_ثانیه 🔻 بخش خبری «در ۱۰۰ثانیه» کانال صبح صادق 🔹تیتر اخبار تحولات داخلی و خارجی را هر روز در صبح صادق بشنوید. @ssweekly
🚩 اهداف قیام امام حسین علیه السلام🔰 ✅ اصلاح اُمَّت ✅ احیای سنت پیامبر (صل الله علیه و آله) ✅ امر به معروف و نهی از منکر ✅ مقابله با فتنه ✅ برائت از ظالمین ✅ حمایت از حق و مبارزه با باطل ✅ تشکیل حکومت اسلامی ✅ مبارزه با جهل ✅ اجرای عدالت ✅ افشای چهره منافقان ✅ امتحان مسلمین پُر ادعا از اهداف والای قیام سیدالشهداء علیه السلام بود 💠 از فرمایشات مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف
نمره بیست نصرالله در مدیریت تحولات سخنان روز جمعه آیت‌الله مجاهد، سیدحسن نصرالله که به مناسبت سالگرد پیروزی درخشان لبنان در جنگ 33 روزه بر رژیم صهیونیستی ایراد شد، مثل همیشه پرنکته بود. او در تحلیل تحولات لبنان به موضوع مهمی اشاره کرد که خود یک پیروزی بزرگ سیاسی برای لبنان به حساب می‌آید. از مهر ماه سال گذشته، یک جریان سیاسی با کارگردانی آمریکایی‌ها در لبنان راه افتاد و تا امروز ادامه دارد. این جریان سیاسی «انحلال ساختارهای حقوقی و سیاسی لبنان» را دنبال می‌کرد. آمریکایی‌ها با به میدان آوردن عده قلیلی که عدد آنان هیچ‌گاه از حدود 15 هزار نفر فراتر نرفت اما به علت توسل به شرارت و درگیری، «بسیار» دیده می‌شدند، تلاش کردند تا در این کشور «خلأ سیاسی» پدید آورند و پس از آن و با تحمیل دوره‌ای از بی‌ثباتی و ترور، وضع جدیدی که در آن مقاومت لبنان مضمحل شده و یا به حاشیه رفته باشد، به وجود آورند. مهم‌ترین نکته این تحول خلاص کردن رژیم اسرائیل از یک «هماورد قدرتمند» بود که نتوانسته بودند آن را در درگیری‌های مختلف از پای درآورند. نقشه آمریکا این بود که با شیوه «انقلاب‌های رنگی»، حریف پیروز و قدرتمند را مرعوب نموده و تغییرات بنیادی را به او تحمیل نماید. حرکت‌های اعتراضی لبنان در مهر‌ماه سال قبل که با پوسته اعتراض به چندبرابر شدن قیمت‌های اینترنت و هزینه‌های شبکه‌های اجتماعی پدید آمد -و از قضا دولت متحد آمریکا و عربستان یعنی دولت سعدالدین حریری این گرانی را به طور خودسرانه پدید آورد- انحلال حاکمیت را مد‌نظر داشت. پس از آن بود که به نام اعتراض به چندبرابر شدن قیمت‌ها که زندگی اکثر لبنانی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌داد، میدان‌های پایتخت و مراکز استان‌های لبنان به تصرف معترضین درآمد و چیزی نگذشت که سعد حریری -عامل این گرانی‌ها- استعفا داد و به صفوف معترضین پیوست! استعفای حریری از نظر آمریکایی‌ها می‌توانست به عنوان «اولین پیروزی» در فروپاشی ساختار قدرت در لبنان جا زده شود و سبب گسترش دامنه اعتراضات و پدیدار شدن خشونت بیشتر در خیابان‌های لبنان شود. آنان گمان می‌کردند با استعفای حریری و فشار جمعیت میادین، مقاومت لبنان از ساختارهای رسمی و حمایت از این ساختارها کنار می‌کشد چرا که مقاومت از نظر حیاتی چندان وابستگی هم به این ساختارها نداشت. حزب‌الله در همین دو دهه اخیر دوره‌هایی را سپری کرده بود که رئیس‌جمهور -میشل سلیمان- و نخست‌وزیر - فؤاد سینیوره- و اکثریت پارلمان تا حد زیادی در مقابل آن قرار داشتند، اما حزب‌الله چندان دچار آسیب نشد و حتی توانست گردنه‌های سختی را به سلامت پشت سر بگذارد. آمریکا و عوامل آن گمان می‌کردند با استعفای حریری و فشار جمعیت میادین به پارلمان و ریاست‌جمهوری، حزب‌الله با ساختار سیاسی وداع می‌کند و یا در مقابل فشار بر این ساختارها بی‌تفاوت می‌شود. اما آنچه اتفاق افتاد خلاف تصور آمریکا و عوامل آن بود. حزب‌الله اگرچه اصرار داشت که حریری کار خود را به عنوان نخست‌وزیر ادامه دهد اما با استعفای او در هفتم آبان سال قبل، بحث انتخاب نخست‌وزیر جدید را دنبال کرد و در نهایت 51 روز پس از آن توانست توافق داخلی لبنان را برای نخست‌وزیر «حسان دیاب» به دست آورد و او از روز 28 آذر سال قبل سکان کابینه را به دست گرفت و حدود 8 ماه در این سمت باقی ماند. با انتخاب دیاب عملاً فشارها برای انحلال پارلمان و واداشتن رئیس‌جمهور به کناره‌گیری متوقف و شرایط تا حدود زیادی آرام شد. آمریکایی‌ها وقتی با شکست مواجه گردیدند و حتی نتوانستند کاندیدای خود «نواف سلام» را به قدرت برسانند -در حالی که اصولاً دنبال انحلال همه ساختار حقوقی لبنان بودند و نه جایگزین فردی به جای سعدالدین حریری- به اعمال فشارهای سنگین اقتصادی روی آوردند، کمک‌های اقتصادی -وام‌های طولانی‌مدت- که حیات اقتصاد لبنان به نحو بیمارگونه‌ای به آن وابسته بود را قطع کردند. عربستان، امارات و بقیه کشورهای عربی حوزه جنوبی خیلج‌فارس هم کمک به لبنان را متوقف کردند و این در حالی بود که از مدت‌ها قبل اقتصاد داخلی لبنان به سبب سوء عملکرد عناصر وابسته به غرب از جمله رئیس‌کل بانک مرکزی لبنان در «وضعیت هشدار» قرار گرفته بود. سیاست‌های اعمال فشار آمریکا به لبنان باعث سقوط شدید ارزش لیر لبنان گردید تا جایی که واحد برابری لیر در مقابل دلار که تا تابستان سال قبل 750 بود، به 12 هزار لیر رسید. به گونه‌ای که کارشناسان اقتصادی از آن به «سقوط آزاد لیر» و «فروپاشی قطعی اقتصاد لبنان» تعبیر کردند. با این حال دولت حسان‌دیاب توانست با سیاست‌های کنترلی، ارزش‌ واحد لیر در برابر دلار را به 4000 برساند و روند کاهش ا
رزش لیر را متوقف گرداند. بنابراین آمریکا در این مرحله به جایی نرسید و نهادهای حقوقی لبنان در برابر فشار مقاومت کردند که در این میان مقاومت میشل‌عون رئیس‌جمهور مسیحی لبنان بیش از همه قابل تقدیر بود. عون در برابر همه این فشارها ایستاد و به افشاگری علیه غرب هم دست زد. حادثه انفجار بیروت‌غربی که آشکارا با اهمال‌کاری و بی‌توجهی همین طیف در فاصله سال‌های 2013 تا 2020 پدید آمد، فرصت دوباره‌ای را در داخل لبنان تداعی کرد و طیف 14 مارس به رهبری سعد حریری را بر آن داشت تا بار دیگر شانس خود را در انحلال ساختار حقوقی لبنان بیازماید. در حادثه سه‌شنبه 14 مرداد غرب بیروت، دولت‌های «تمام سلام» -1392 تا 1394- و سعد حریری -1394 تا 1398- مسئولیت داشته‌اند و در کوتاهی آنان هیچ تردیدی نیست. اما آنان به گمان اینکه می‌توانند از این ماجرا به مثابه ماجرای 11 سپتامبر 2001 استفاده کرده و کار مقاومت را تمام کنند، به میدان آمدند. اما از این نکته غافل بودند که نسبت دادن انفجار بیروت به مقاومت در نهایت دشواری است. در این صحنه، حزب‌الله لبنان مثل همیشه درایت به خرج داد و از واکنش به آنچه به او نسبت می‌دادند، پرهیز کرد. حزب‌الله به خوبی می‌دانست که متن مردم لبنان، بیروت غربی و عوامل دخیل در مدیریت آن در طول این ده‌ها سال را می‌شناسند و از این رو سیدحسن نصرالله در اولین نطق تلویزیونی که سه روز پس از حادثه ایراد کرد، بر لزوم تعقیب جدی عواملی که در به وجود آمدن آن نقش داشته‌اند، تأکید کرد و در این راه، صلاحیت «ارتش» را برای رسیدگی به آن کامل دانست. تحولات بیروت آن‌گونه که مثلث حریری، جعجع و جنبلاط می‌خواستند پیش نرفت. آنان گمان می‌کردند دامنه اعتراضات و اتهام‌پراکنی علیه مقاومت گسترده می‌شود، اما پس از گذشت 24 ساعت اوضاع به سمت آرامش پیش رفت. میشل‌عون رئیس‌جمهور بر لزوم ادامه کار ساختارهای داخلی تأکید نمود و گمانه‌زنی مخالفان در مورد استعفای خود را باطل کرد. توطئه جریان 14 مارس برای انحلال پارلمان هم به جایی نرسید و روند استعفای نمایندگان متوقف گردید. از آن طرف دولت حسان دیاب که به دلیل پذیرفته نشدن طرح برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی از سوی ائتلاف حزب‌الله، امل و جریان ملی آزاد، استعفا داده بود، کار خود را در مقام «نخست‌وزیر موقت» ادامه داد. غربی‌ها که وضع داخلی را این‌گونه دیدند از میانه راه «تغییرات بنیادی» بازگشتند. «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه که یک روز پس از حادثه به بیروت آمد و مانند تیول‌دار لبنان برای مسئولین این کشور خط و نشان کشید، به زودی دریافت که شرایط برای تغییر در لبنان فراهم نیست. از این رو یکی از مطبوعات غربی نوشت لحن ماکرون بعد از بازگشت از بیروت تغییر کرد. او حتی پا را از این فراتر نهاد و کنفرانس پاریس را با ادعای جمع‌آوری کمک برای باز‌سازی بیروت برپا کرد و در آن گفت وعده 20 میلیارد کمک از سوی دولت‌های مختلف دریافت کرده است. وزیر دفاع فرانسه در سفری که پس از بازگشت ماکرون به بیروت داشت، ایده تشکیل دولت جدید براساس الگوی مشترک عون-نصرالله را مناسب دانست و در واقع به الگوی تشکیل «دولت مستقل» با «دولت بحران» که اولی از سوی حریری و دومی از سوی جنبلاط مطرح شدند -و هر دو یک معنا داشتند و آن تشکیل دولتی خارج از چارچوب جاری لبنان بود-، پاسخ منفی داد و از این رو تیم حریری و... دریافتند که نمی‌توانند روی فضای بین‌المللی حساب کنند. حریری که حدود 10 ماه پیش استعفا داده بود، اعلام کرد تحت شرایطی حاضر به تشکیل دولت است اما عون و حزب‌الله اعلام کردند هیچ شرطی را از حریری نمی‌پذیرند و او می‌تواند در چارچوپ نظام سیاسی و پذیرش قواعد آن کاندیدا شود. آنچه در این صحنه اتفاق افتاد تلاش یکپارچه مقاومت و مدافعان لبنانی آن بر حفظ ساختارهای موجود و در واقع مقابله با توطئه فروپاشی لبنان بود. حزب‌الله می‌دانست که اگر در اولین گام مخالفین، تسلیم خواسته آنان شود، باید سنگر به سنگر عقب بنشیند و این لبنان را وارد یک «دالان تاریک» و درگیری‌های داخلی نافرجام می‌کرد. حزب‌الله در گام اول محکم ایستاد و مخالفان داخلی و خارجی آن ناگزیر به عقب‌نشینی شدند. هر چند توطئه هنوز کاملاً خنثی نشده است، اما آنچه اینک در فضای سیاسی جریان دارد محوریت جریان مقاومت است. مقاومت اجازه مداخلات خارجی را نداد و نگذاشت پرونده انفجار غرب بیروت، بین‌المللی شود. چرا که خود بین‌المللی شدن پرونده هم به معنای انحلال ساختارهای قانونی و در واقع بی‌پناه شدن مردم لبنان بود. لبنان طی هفته‌های آینده روزهای حساسی را خواهد گذراند چرا که اعلام نتایج اولیه بررسی‌های «کمیته تحقیق ارتش» در روز سی‌ام آذر ماه که به احتمال زیاد پای مسئولیت چهره‌های شاخص دولت‌های سلام و حریری را به میان می‌کشد، برای غرب و احزاب وابسته به آن در لبنان غیرقابل تحمل خواهد بود. لبنان به مدیریت هوشمندانه رسیدگی به پرونده حساس غرب
بیروت، نیاز دارد و رهبران باتجربه لبنان نشان داده‌اند از هوشمندی بسیار بالایی برخوردارند. سعدالله زارعی
شبتون مهدوی التماس دعا 🙏
تلاش مذبوحانه نظام سلطه در باتلاق لبنان به رغم گذشت ۱۴ سال از یورش وحشیانه رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی، هنوز جنگ ۳۳ روزه ناگفته‌های زیادی با خود دارد. به همان میزان که تهاجم ددمنشانه صهیونیست‌ها برای جهان اسلام تلخ و جانسوز بوده است، سخن گفتن از نبرد ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی موسوم به حرب تموز مفتوح یا جنگ باز و بازگویی خا‌طرات آن نبرد برای صهیونیست‌ها تلخ و آزاردهنده بوده و به منزله سخن گفتن از رؤیا‌های برباد رفته و کابوس مقاومت تلقی می‌گردد. جنگ ۳۳ روزه از پیامد‌های حضور امریکا در منطقه غرب آسیا و اشغال افغانستان و عراق و محصول تلاش غرب برای ایجاد خاورمیانه جدید است، در واقع این جنگ، توطئه مشترک صهیونیست‌ها با دولت‌های غربی و دولت‌های خائن و خودفروخته اردوگاه وهابیون کشور‌های عربی به‌عنوان مقدمه حمله به جمهوری اسلامی ایران و عقیم سازی محور مقاومت و تشکیل خاورمیانه جدید محسوب می‌گردد. بازخوانی اهداف و دستاورد‌های جنگ ۳۳ روزه به خوبی نشان می‌دهد که غربی‌ها قویاً در پی انجام دومین تقسیمات جدید جغرافیایی در منطقه غرب آسیا (پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی) و رفع موانع تحقق استراتژی خاورمیانه جدید (صدور اعلامیه بالفور ۲) بوده‌اند. خانم رایس وزیر امور خارجه امریکا با دفاع از کشتار بی رحمانه و دد منشانه صهیونیست‌ها، قتل عام کودکان و زنان و مردان لبنانی را به درد زایمان تشبیه کرده و گستاخانه می‌گوید اتفاقات لبنان درد زایمان تولد خاورمیانه جدید است. حمله اشرار وحشی صهیونیست به لبنان در سال پنجم حضور امریکایی‌ها در منطقه غرب آسیا و اشغال افغانستان و عراق و به‌عنوان یک حلقه از حلقات ایجاد خاورمیانه جدید و با اهداف بسیار از جمله اهداف زیر صورت پذیرفت: ۱ - ایجاد خاورمیانه بزرگ. ۲ - تضعیف و انزوای ایران. ۳ - نابودی عقبه استراتژیکی ایران. ٤ - نابودی مقاومت لبنان. ۵ - ترور رهبران حزب‌الله. ۶ - دوقطبی سازی و ایجاد موج نفرت علیه حزب‌الله در لبنان. ۷ - تأمین امنیت رژیم صهیونیستی از ناحیه مرز‌های لبنان. ۸ - زمینه سازی برای بازگشت به استراتژی «جنگ در بیرون از خانه/ امتیازگیری در خانه». ۹ - زمینه سازی برای به تسلیم کشاندن ایران. ۱۰ - تضعیف ائتلاف ایرانی/سوری. به این ترتیب می‌توان گفت اولاً حمله به لبنان مدل کوچک و آزمایشگاهی حمله به ایران بود، ثانیاً این حمله به نوعی انتقام از لبنانی‌ها به خاطر خروج خفت‌بار صهیونیست‌ها در سال ۲۰۰۰ محسوب می‌شود چرا که رژیم صهیونیستی که در سال ۱۹۸۲ طی دو روز بیروت را اشغال کرده بود در سال ۲۰۰۰ خوار و ذلیل شده بود. اگر چه مثلث اشرار غربی، عبری و وهابی در جنگ ۳۳ روزه به اهداف شیطانی و ضدبشری خود دست پیدا نکرد، اما آثار کوچک و بزرگ، میان مدت و بلند مدت، تاکتیکی و استراتژیکی و... و در سطوح مختلف (داخلی لبنان، رژیم صهیونیستی، منطقه غرب آسیا، جهان اسلام، محور مقاومت، سطح بین‌الملل، اتحادیه کشور‌های عربی منطقه و...) از خود به جا گذاشت که برخی از آن‌ها از این قرار است: ۱ - رفع اختلافات داخلی شیعیان لبنان به‌ویژه بین حزب‌الله و جنبش امل. ۲ - تحکیم موقعیت داخلی حزب‌الله و حمایت اهل سنت و مسیحیان لبنان از مواضع حزب‌الله. ۳ - تضعیف جبهه ضد حزب‌الله داخل لبنان که از سوی رژیم سعودی حاکم بر حجاز تغذیه، هدایت و حمایت می‌شوند. ٤ - تثبیت و تقویت توانمندی و موقعیت شیعیان در لبنان و پذیرفته شدن ظرفیت شیعیان در معادلات لبنان. ۵ - همراهی و همسویی اهل سنت و مسیحیان لبنان با گزینه ایستادگی و مقاومت در برابر خوی تجاوزگری رژیم صهیونیستی و دشمن خارجی. ۶ - ظهور حزب‌الله به‌عنوان یک نیروی مقتدر نظامی و هم‌وزن ارتش صهیونیستی و به‌عنوان یک بازیگر قوی در حوزه سیاست منطقه غرب آسیا. ۷ - آشکار شدن نفاق و هم‌سویی اردوگاه کشور‌های وهابی منطقه با رژیم صهیونیستی. ۸ - تقویت و تثبیت موقعیت ایران در منطقه. ۹ - کشف نقاط ضعف و آسیب پذیری‌های رژیم صهیونیستی تا جایی که به رغم گذشت ۱۴ سال از این جنگ ویرانگر هنوز خاطره شکستن ابهت پوشالی رژیم صهیونیستی با نام مرگ تانک‌های مرکاوا و ناوچه‌های ساغر یاد می‌شود. ۱۰ - بروز شکاف در سطح بین‌الملل بین کشور‌های حامی رژیم صهیونیستی. ۱۱ - شکسته شدن تابوی شکست ناپذیری و اقتدار نظامی رژیم صهیونیستی در جهان. ۱۲ - ترک برداشتن اتحاد بین‌المللی و پذیرش جعلی بودن رژیم صهیونیستی و صدور قطع‌نامه‌های متعدد علیه صهیونیست‌ها پس از این جنگ. ۱۳ - باور پذیر شدن شکست اسرائیل در افکار عمومی جهان و شکل گیری موج نفرت علیه رژیم صهیونیستی در بین افکار عمومی جهان. ۱٤ - تکثیر الگوی مقاومت به داخل سرزمین‌های اشغالی و سایر کشور‌های تهدید پذیر نظیر سوریه. ۱۵ - تح
میل هزینه سنگین و تلفات انسانی و کشف شکنندگی و آسیب پذیری‌های رژیم صهیونیستی. ۱۶ - شکستن اعتبار رژیم صهیونیستی نزد شهروندان صهیونیست داخل سرزمین‌های اشغالی. ۱۷ - برملا شدن ترس، بی انگیزگی و ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در صحنه‌های نبرد. ۱۸ - معرفی ایران به‌عنوان برنده واقعی و نهایی جنگ لبنان. ۱۹ - تکمیل و تقویت زنجیره مقاومت اسلامی. ۲۰- نابودی تفکر ایجاد خاورمیانه جدید. آنچه که امروز در لبنان از حضور فرصت‌طلبانه فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها و... و دامن زدن به خط آشوب و انجام پروژه متنفرسازی علیه حزب‌الله شاهدیم قطعاً بی تأثیر از حس انتقام‌گیری آنان از حزب‌الله لبنان و ایران نیست، اما با محاسبه و برآورد صحیح و دقیق فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت در لبنان و محور مقاومت و... می‌توان با قوت آینده را به نفع حزب‌الله و مردم لبنان پیش‌بینی کرده و پیروزی بزرگ‌تری نسبت به نبرد ۳۳ روزه را به مسلمان و مردم آزاده جهان نوید داد. منبع: روزنامه جوان
خدایا! می‌شود گذشته‌ی بد ما را به یک آینده‌ی خوب تبدیل کنی...؟ یا مبدل السیئات بالحسنات!
8.mp3
2.03M
🎙 سلام عزیز فاطمه(س)، امیر مشهدین 🥀 @hob_hossein
dbc_92c9bc56fb45f0105e3cd139db95461a.mp3
1.61M
۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰۰_ثانیه 🔻 بخش خبری «در ۱۰۰ثانیه» کانال صبح صادق 🔹تیتر اخبار تحولات داخلی و خارجی را هر روز در صبح صادق بشنوید. @ssweekly
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖🍃 🍃 •[ 📚 ]• 🎙 امام خامنه ای(مدظله‌العالے): 🌀باید مدیریّت جهادی را بر دیوان‌ سالاری‌های فرسوده ترجیح بدهیم؛ اصرار بر مدیریّت جهادی، یکی از اولویّت‌های ما است. 🌀مدیریّت جهادی به معنای بی‌انضباطی نیست؛ پُرکاری، باتدبیر حرکت کردن، شب‌ و روز نشناختن و دنبال کار را گرفتن، این معنای مدیریّت جهادی است. 📆 تاریخ: ۱۳۹۶/۱۱/۲۹ 🍃 📖🍃
💥 پنج دستورِ امام رضا(ع) برای سیروسلوک عاشورایی «روايتی از امام رضا(ع) هست که در روز اول محرم به ابن‌شَبيب فرمودند: روزه گرفته‌ای؟ امروز روزی است که زکريا روزه گرفت و خدا يحيی را به او عطا کرد. اگر می‌خواهيد حاجت‌روا شويد، امروز را روزه بگيريد. فرمودند: محرم ماهی است که اهل جاهليت حرمتش را نگه می‌داشتند، اما اين امت نه حرمت محرم را نگه داشتند، نه حرمت نبی اکرم(ص) را؛ ذريه‌اش سيدالشهدا(ع) را به شهادت رساندند، زنانش را به اسارت بردند، کاروانش را غارت کردند. خدای متعال هرگز اينان را نيامرزد. ابن‌شبيب! اگر می‌خواهس بر کسی گريه کنی، فقط بر امام حسين(ع) گريه کن، «فانه ذبح کما يذبح الکبش»، هیجده نفر از جوانانی که شبيه نداشتند، در کنارش به شهادت رسيدند. آسمان‌ها و زمين‌ها بر شهادتش گريه کردند، چهار هزار ملک برای نصرت حضرت آمدند، ولی زمانی رسيدند که کار تمام شده بود، آنها غبارآلود و اندوهگين ماندند تا در کنار حضرت حجت(عج) خون‌خواهی کنند و شعارشان «يالثارات الحسين» است. پدرم از جدم امام سجاد(ع) حکايت کردند که وقتی سيدالشهدا(ع) به شهادت رسيدند، آسمان خون گريه کرد. در ادامه، حضرت پنج دستور فرمودند که هميشگی است، اما موطنش محرم است: ◀️فرمودند: فرزند شبيب! اگر بر سيد‌الشهدا(ع) گريه کردی تا اشکت بر گونه‌ات جاري شد، خدا هر گناهی که کردی ـ کم يا زياد، صغير يا کبير ـ را می‌بخشد. (اين روايات مثل آيات توبه است. آيات توبه در مؤمن غرور ايجاد نمی‌کند، بلکه به مؤمن بشارت می‌دهد که مأيوس از رحمت خدا نشود. اين روايات هم، مؤمن را جسور بر گناه نمی‌کند.) ◀️بعد دستور دوم را فرمودند که اگر می‌خواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که گناهی نداشته باشی، سيدالشهدا(ع) را از نزديک و شايد هم از دور زيارت کن. اين دو دستور، يعنی انسان هر وقت احساس کرد سنگين شده و آلوده شده و نمی‌تواند عبادت کند، بايد خودش را با گريه يا زيارت، بدون تأخير به سيدالشهدا(ع) که سرچشمه طهارت است، برساند. ◀️بعد فرمودند: اگر خوشحال مي‌شوی در غرفه‌هايی از بهشت ساکن شوی که در جوار نبی اکرم(ص) باشی، لعن قاتلين سيدالشهدا(ع) را ترک نکن. ◀️در ادامه نيز دستور چهارم را که خيلی عجيب است، فرمودند: اگر می‌خواهی از ثوابی مثل ثواب شهدا کربلا بهره‌مند شوی، هر وقت سيدالشهدا را ياد کردی، عرض حاجت به ايشان کن و بگو «يا ليتني کنت معهم فأفوز فوزا عظيما»؛ ای کاش من هم در کربلا با شهدای تو بودم و به فوز خون دادن پيشِ روی تو می‌رسيدم. (اگر هميشه از امام(ع) چنين طلبی داشته باشی، به آن ثواب می‌رسی. خدای متعال نيتش را به تو می‌دهد، وفور نيت کارَت را درست می‌کند.) ◀️در مورد پنجمين دستور نيز فرمودند: اگر دوست داری در بهشت در درجات ما باشی، غصه و شادی‌ات را از ما جدا نکن. آنجا که ما خوشحاليم، خوشحال باش و آنجا که ما غصه داريم غصه‌دار باش. (البته واضح است که هيچ‌کس به مقام امام نمی‌رسد، مقصود اين است که اگر می‌خواهيد بين ما و شما در بهشت حائل نباشد، اين‌گونه باش. ممکن است کسی در بهشت باشد ولی هفتصد سال يک بار هم سيدالشهدا(ع) را نبيند. حضرت در انتهای اين روايت فرمودند تلاش کن خودت را به ولايت ما برسانی. اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خدای متعال او را با آن سنگ محشور می‌کند. محبت، خودش همراهی است. سعی کن به ولايت ما که سرچشمه‌اش محبت ما است برسی.» استاد_میرباقری
💥 چهار شرطِ همراهی با کاروان امام حسین(ع) «سیدالشهدا(ع) وقتی می‌خواستند در روز هشتم ذی‌الحجه ( روز ترویه) از مکه بیرون بیایند، یک خطبه‌ای دارند که ظاهرِ آن، خطاب به کسانی است که در سال ۶۰ هجری در مکه هستند و حضرت دارند آن‌ها را دعوت می‌کنند، ولی خطابِ ایشان عام است و همۀ ما هم گویا مخاطبِ این خطابِ حضرت هستیم. اگر اجابت کنیم حضرت از ما هم دستگیری می‌کنند و ما را هم به کاروان خودشان ملحق می‌کنند؛ حضرت می‌فرمایند: «مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ‏ مَعَنَا». در همین فراز کوتاه، چهار شرطِ همراهی با کاروان عاشورا ذکر شده است: 🔹 شرط اول: از جان گذشتن «بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَه‏». این مسیر، مسیری است که انسان باید از جان خودش عبور کرده باشد. اگر کسی می‌خواهد با امام حسین حرکت کند، باید جانش را در کفِ دست بگیرد و همه سرمایه‌اش را بیاورد. کسی که به تعلقات خودش چسبیده، و به مالش، به زندگی‌اش، به جانش علاقمند هست و می‌خواهد این‌ها را حفظ کند، نمی‌تواند به این کاروان راه پیدا کند. امام حسین(ع) با همه سرمایۀ ما کار دارند. با خودِ ما کار دارند؛ می‌خواهند این جان را از ما بگیرند و به خدا برسانند؛ کسانی پا به این میدان می‌گذارند که می‌دانند جان دادن در رکاب سیدالشهداء «غرامت» نیست، بلکه «غنیمت» است. 🔹 شرط دوم: آمادگی لقاء‏ اگر کسی خودش را آمادۀ لقاء‌الله کرده و مشغول به دنیا نیست، بلکه از دنیا بزرگ‌تر شده و دلش از دنیا بیرون رفته است، می‌تواند با سیدالشهدا(ع) حرکت کند. کسانی که هنوز از دنیا بزرگ‌تر نشده‌اند و تمام هَمّشان این است که به چرب‌وشیرین دنیا برسند، با امام همراه نمی‌شوند. 🔹 شرط سوم: کوچ از دنیا طالبان همراهی با امام حسین(ع) باید از دنیا کوچ کنند. «فَلْيَرْحَل‏». کوچ به‌معنی مسافرت نیست. «مسافر» غیر از «راحل» است. وطنِ مسافر در پشت‌سرش قرار دارد؛ می‌رود و برمی‌گردد! اما راحلْ آن کسی است که دل از وطن شسته، چشم از وطن برداشته و وطنش پیشِ روی اوست؛ لذا به فکر برگشتن نیست. اگر کسی مشتاق لقاء خدا شده، همه سرمایه‌اش را در دست گرفته که این سرمایه را ببرد و به لقاء خدا برساند، او باید از دار دنیا کوچ کند و دیگرْ دنیا را وطنش قرار ندهد و به هیچ وجه قصد برگشت نداشته باشد. 🔹 شرط چهارم: معیت با امام شرط چهارم که مهم‌ترین شرط است این است: فَلْيَرْحَلْ‏ «مَعَنَا». باید خودش را به امام برساند. مهم‌ترین نکته در سفر الی الله همین است: راهی به سوی خدا نیست الا با امام. این راه با پای ما رفتنی نیست؛ نه با پای دل، نه با پای عقل. آن‌هایی‌که با امام حرکت نمی‌کنند طعمۀ شیطان می‌شوند؛ گاهی اشتیاق و بی‌قراری هم دارد، شوری هم در دلش می‌افتد، دلش گرم می‌شود، می‌خواهد به سمت خدا حرکت کند، ولی اگر با امام حرکت نکند به مقصد نمی‌رسد. الان هم مسئله همین است، الان هم اگر کسی می‌خواهد به خدا برسد، باید خود را بسازد و با کاروان امام حسین(ع) حرکت کند.» استاد_میرباقری