#یک_لقمه_کتاب🥄📚
مدام بی طاقتی میکرد و گریه به خاطر خوابی که دیده بود. میگفت خواب دیده پیکر شهیدی را در صحن می آورند. بعد صدایی از گنبد امام رضا«علیه السلام» آمده که ما حاجت پدرت را دادیم...💕
ده روز بود از حسین خبری نداشتیم...
زینب یک گوشه کز کرده بود و توی خودش فرورفته بود.
ساعت هشت شب است و خانه ساکت و غم زده. خودم آنقدر دلشوره دارم که کارهایم را نمی فهمم. گوشی ام زنگ می خورد، دلم هری میریزد.
شماره ابراهیم است، خبری از حسین میگیرد که میگویم ده روزه خبر ندارم، ابراهیم می گوید فردا می آیم و سری به شما میزنم.
یکی از دوستان حسین هم تماس میگیرد و همان قضیه تماس ابراهیم تکرار میشود و میگوید فردا به خانهمان می آید.
از این حرف ها حالم خراب تر میشود...🥀
تلفن خانه زنگ می خورد.
خانم شهید دانشمندی است. حال و احوال میکند و نمیفهم چرا ناغافل میگوید: امشب به شوهرم گفتم جای ما نیاد، بیاد به بچه های شما سر بزنه و شما رو آروم کنه!❣
می گویم چرا، که به مِن مِن می افتد، فقط آخرش تاکید میکند که گوشی را خاموش کنم و راحت بخوابم.
همین که تلفن قطع شد به سراغ تلفن همراهم میروم، آن قدر دستپاچه و نگران بودم که رمزش یادم نمی آمد. نفس عمیق کشیدم، پنج صلوات فرستادم و رمز گوشی را زدم. اولین کاری که کردم رفتم سراغ کانال عباسیان که مخصوص سوریه و شهدای آنجا بود.🌹
آخرین عکس را گذاشته بودند، اینترنت را زدم تا عکس را برایم باز کند.
آنچه می خواندم و میدیدم را باور نمی کردم.
عکس حسین سر مزار شهید صدر زاده بود💔
و نوشته بود...
🔻برای خوندن ادامه این داستان زیبا یه پیشنهاد عالی براتون داریم، این داستان برگی از زندگی نامه شهید #حسین_محرابی🌹 هست که در تحت عنوان کتاب #روایت_بی_قراری🌱 به چاپ رسیده...
امیدوارم این کتاب رو تهیه کنید، بخونید،
لذت ببرید
و از همه مهم تر یکی از ستاره های راهتون پر نور تر بشه...✨
🔸ڪـاناݪرسـمـے گـروهجـہـادیشہـیدمـحـرابـے🌷
🦋•°.| @jahad_mehrabi
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یک_لقمه_کتاب🥄📚
بخشی از کتابِ خاطرات
#شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی🌱
با هم میبینیم و میشنویم...🙏💐
🔸ڪـاناݪرسـمـے گـروهجـہـادیشہـیدمـحـرابـے🌷
🦋•°.| @jahad_mehrabi
.•°• بسم الله الرحمـن الرحیـم•°•.
همراهان عزیز، سلام علیکم!✋
جهت دسترسی راحت تر و اطلاع کامل شما،
لیست پایین از #هشتگ ها و بخش های کانال، تهیه شده است👇
#حدیث_هفته🌱
#گردان_همت_نسل_چهارم🌱
#شهید_هفته🌹
#استوری✨
#قرار_عارفانه🌱
#پست_ویژه✨
#گزارش✨
#کلاکت🎬
#کتاب_خوان📚
#یک_لقمه_کتاب🥄📚
#کلام_مولا🌸
#با_هم_ببینیم🎬
#با_هم_بشنویم🎧
#ویژه_بزرگترها✨
#چگونه_یک_مربی_خوب_باشیم⁉️
#زندگی_شیرین💐
#کتاب_من_دیگر_ما🌱
#بازی_در_خانه🏓
#بی_تفاوت_نباشیم‼️
#صراط🌱
#سیره_شهدا🌹
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر🍃
#تشکیلات_در_کلام_بزرگان 📜
#اخلاق_تشکیلاتی‼️
#مصباح ✨
#پیام_جان✨
#رسم_دلبری❣️
#شب_جمعه✨
#هوایت_نکنم_میمیرم❣️
#به_وقت_دلتنگی💔
#آدینه_های_انتظار✨
🔸ڪـاناݪرسـمـے گـروهجـہـادیشہـیدمـحـرابـے🌷
🦋•°.| @jahad_mehrabi
گروه جهادی شهید محرابی
#کتاب_خوان📚 🔹این کتاب مروری بر زندگانی و شخصیت شهید #آیت_الله_مفتح🌹 و فعالیتهای علمی، فرهنگی و سی
#یک_لقمه_کتاب🥄📚
مفتح وقتی احساس کرد کارگزاران استبداد و استکبار در صددند برای عملی نمودن توطئه های خود بین حوزویان و دانشگاهیان تفرقه افکنند، برای ایجاد اتحاد اصولی، منطقی و ریشه ای بین این دو قشر، فداکارانه تلاش کرد و در این مسیر گامهای استوار و ارزشمندی برداشت.🌱
به همین دلیل سالروز شهادتش به عنوان #سالروز_وحدت🌸 حوزه و دانشگاه معرفی شد چرا که او موفق گردید چشمههای با صفای فضیلت را در دشت های تشنه دانشگاه جاری سازد و این کانون علمی و فکری را با مراکز علوم دینی متحد و مأنوس سازد.✨
🔸ڪـاناݪرسـمـے گـروهجـہـادیشہـیدمـحـرابـے🌷
🦋•°.| @jahad_mehrabi
#کتاب_خوان📚
بمبی درکابین کتابی است که به شرح خاطرات و زندگینامه شهید سرلشکر خلبان #عباس_دوران🌹 می پردازد.
این کتاب دارای بخشهایی ازجمله «زندگینامه»📝، «ابلاغ مأموریت»🔖، «آخرین شب»، «لحظات پر اضطراب»، «تحلیلی بر عملیات استشهادی شهید عباس دوران» و... می باشد.🍃🥀
🔻گزیده ای از کتاب👇
...پالایشگاه عظیم الدوره عراق در آتش میسوخت و هواپیمای شماره 2 شادمانه به سوی وطن بازمیگشت، اما خلبان هواپیمای شماره 1 روحی نا آرام داشت... تمامی بمبهایش را رها کرده بود و هیچ تیری در مخزن هواپیما نداشت...🍃🥀
#یک_لقمه_کتاب🥄📚
🔸ڪـاناݪرسـمـے گـروهجـہـادیشہـیدمـحـرابـے🌷
🦋•°.| @jahad_mehrabi
گروه جهادی شهید محرابی
#کتاب_خوان📚 شهید #مصطفی_صدرزاده🌹 با نام جهادی «سید ابراهیم» فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتد
#یک_لقمه_کتاب🥄📚
با فریاد لبیک یا زینب (س) یک محور از محاصره را شکستیم و در قلب دشمن قرار گرفتیم.
نه راه برگشتی بود نه می شد پیشروی کرد‼️
سید من را صدا زد و گفت «به تکفیری ها بگو ما مسلمونیم و نباید آتیش به سر خودمون بریزیم. باید برای دفاع مردم مظلوم فلسطین سر اسرائیل بمب و خمپاره بریزیم.💥»
این جملات را به عربی برایشان گفتم. تکفیری ها هم شروع به ناسزا گفتن کردند.
بار دیگر سید ابراهیم چند آیه از قرآن برایشان خواند.✨🌱
یکی از تکفیری ها پشت بی سیم گفت «مگه شما مسلمانید؟!»
گفتم «بله ما مسلمانیم و رسول خدا پیامبر ماست و قرآن کتاب ما.»
نفهمیدیم چه شد اما دشمن روستای جلوتر را هم تخلیه کرد و ما توانستیم با تعداد کم از محاصره دربیاییم...🌿
🔻گزیده ای از کتاب #قرار_بی_قرار📚 زندگینامه شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده🌹
🔸ڪـاناݪرسـمـے گـروهجـہـادیشہـیدمـحـرابـے🌷
🦋•°.| @jahad_mehrabi