eitaa logo
جهاد تبیین🇮🇷
219 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
169 فایل
سلام رفقا🙏🏻 اینجا قراره به بخشی از مسئولیتم در جهاد تبیین که آقاجان مون آسدعلی آقا خامنه ای{حفظه الله} فرمودن هریک از ما به اندازه خودمون مسئول هستیم، عمل کنم، لطفا با من همراه باشید🙏🏻 #روشنگری #تربیت_دینی #تربیت_سیاسی راه ارتباطی👇🏻 @ali_ziyaie
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای مهربان من! به علی! ببخش منو 😭 دامن آلوده و روی سیاه آورده‌ام گرچه آهی در بساطم نیست، آورده‌ام... الهے العـفـــــو😔 🖤🖤 @jahad_tabiin_rahbari
شهدا؛ برایمان دعا کنید دعایی که ما را نجات دهد در این شب ها از این قید و بندِ دنیا ... 🖤🌱 👈🏻عضـو شوید @jahad_tabiin_rahbari
جهاد تبیین🇮🇷
دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان #هرروز_یک_شهید 🖤🙏🏻🖤 #سحر_بیستم #شهید_سیدمحمد_رضوی_جمالی 🖤🙏🏻🖤 @emamhas
از ویژه ۲۵ ، ( ) : . 🔹سه ساله بود که پدرش را از دست داد.هم مداح بود هم قاری قرآن و هم موذن.رفت قم و درس حوزه خوند و طلبه شد.جنگ که شروع شد رفت جبهه.سیدمحمد در مدت حضورش در جبهه، علاوه بر فعالیت‌های تبلیغی، عمامه به سر و سلاح بر دوش، به‌عنوان رزمنده، درمسئولیت‌های مختلف، در خطوط مقدم می‌جنگید. . 🔹چندین مرحله تو جبهه ها مجروح شد ▪️در سال ۱۳۶۱ چهار بار در اثر اصابت ترکش خمپاره ▪️در سال ۱۳۶۲ چهار بار از ناحیه سینه و شکستگی دنده ▪️در سال ۱۳۶۳ در اثر اصابت ترکش به چشم ▪️در سال ۱۳۶۴ بر اثر اصابت ترکش به کمر مجروح و در بیمارستان‌های مختلف اهواز، تهران و ساری بستری شد. سرانجام در سال ۱۳۶۵ بعد از ۷۰ روز نبرد و ایستادگی در منطقه فاو، عملیات والفجر هشت در شب قدر به مولایش علی {ع} پیوست و به شهادت رسید🥺 شادی روحش صلوات🌱 👈🏻عضو شوید @jahad_tabiin_rahbari
هدایت شده از پویابیـاتـی
تا حالا داستان حمّال تبریزی رو شنیدید؟؟ فرد بیسوادی درتبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی گذرانده بود تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود ، برای آنکه نفسی تازه کند ، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند ؛ می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وروجه نکن ، می افتی ، در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر می خورد و به پایین پرت می شود. مادر جیغی می کشد و مردم خیره می مانند ، حمال پیر با لهجه ترکی فریاد می زند «ساخلیان ساخلار»، یعنی « نگهدارنده نگه می دارد » کودک میان آسمان و زمین معلق می ماند ، پیرمرد نزدیک می شود ، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل می دهد. جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس از او سوالی می پرسد : یکی می گوید تو امام زمانی ، دیگری می گوید حضرت خضر است ، کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده. حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد ، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کند ، به آرامی و خونسردی می گوید : ” خیر ، من نه امام زمانم ، نه حضرت خضر و نه جادوگر ، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید ، من کار خارق العاده ای نکردم ، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود ، من اطاعت کردم ، یکبار من از خدا خواستم ، او اجابت کرد. ☆☆☆ این داستان درس بزرگی است برای همه خصوصا آنهایی که با چند کلاس سواد و کاغذ پاره ای به نام مدرکِ فلان و لباسی خاص و پست و منصبی فکر می کنند کسی هستند . عزتمند و آبرمند درگاه خدا کسی است که اهل طاعت او باشد در هر لباس و هرمکان و شغل و منصبی اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ وَ صِدْقَ النِّيَّةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ خداوندا توفیق اطاعت و بندگی و دوری از گناه و درستی نیت و شناخت آنچه حرمتش لازم است روزیمان کن 🏷 🌐 @pooyabayati