eitaa logo
💕 جهاد زنان💕
403 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
39 فایل
مادر از هر سازنده‌ای سازنده‌تر و باارزش‌تر است. جهاد زن، خوب شوهرداری کردن، فرزند آوری و تربیت فرزندانی صالح است. آیدی پاسخ به سؤالات @n_khammar123
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 جهاد زنان💕
💠 همسرم اهل محبّت زبانی نیست: 🔻هفت سال است که ازدواج کرده‌ام؛ اما همسرم اهل محبّت زبانی نیست. تا به
🔸 چهارم: عوامل مؤثر در پاک شدن خاطرات ذهنی منفی چند عامل در میزان زمان مورد نیاز برای پاک شدن خاطرات ذهنی منفی و اصلاح چنین رفتارهایی مؤثر است: 1⃣. شدت زشتی رفتارهای گذشته: هر اندازه رفتارهایی که در گذشته انجام گرفته از نگاه همسرمان زشت‌تر باشد، مدت زمان لازم برای پاک شدن خاطرات بیشتر خواهد بود. 2⃣. مدت امتداد آن رفتارها: گاهی رفتار اشتباهی را در مقابل همسرمان انجام می‌دهیم که بسیار زشت است؛ اما فقط یک بار. گاهی هم رفتار دیگری را که از نظر زشتی به پای رفتار اول نمی‌رسد انجام می‌دهیم اما این رفتار تا مدت قابل توجهی؛ مثلا یک سال ادامه می‌یابد. اگر چه درجهٔ زشتی رفتار دوم کمتر بوده؛ اما بعید نیست بخاطر تداوم آن اثر بیشتری روی همسر بگذارد و به همین دلیل هم برای پاک شدن آن از ذهن او نیازمند زمان بیشتری نسبت به آن رفتارِ بسیار زشتی باشیم که فقط یک بار انجام گرفته است. 3⃣. شخصیت همسر برخی از افراد کینه‌ای هستند و به این راحتی بدیهای طرف مقابل را نمی‌توانند فراموش کنند. در بعضی از افراد هم روحیهٔ گذشت، قوّت داشته و خیلی زود و راحت بدیها را فراموش می‌کنند. کینه‌ای بودن یا اهل گذشت بودن تأثير قابل توجهی در زمان پاک شدن خاطرات از ذهن همسر دارد. 4⃣. شدت زیبایی رفتارهای مقابل: ما با سلاح رفتارهای زیبا به جنگ خاطراتی رفته‌ایم که از رفتارهای زشت گذشتهٔ ما نشأت گرفته است؛ پس هر اندازه این سلاح قوی‌تر باشد، در این میدان نبرد زودتر به پیروزی می‌رسیم. 5⃣. فاصلهٔ میان رفتارهای زشت و رفتارهای مقابل: خاطرات منفی مثل جِرم دندان هستند که اگر زود به سراغ آن برویم، با یک مسواک زدن ساده پاک می‌شوند؛ اما اگر دیر به فکرشان بیفتیم، جرم‌ها محکم شده و با مسواک زدن از بین نمی‌رود. آن وقت است که مجبور می‌شویم خودمان را به دست دندان پزشک بسپاریم و با هزینه‌ی گزافی تن به جرم‌گیری دهیم. نباید اجازه داد میان خاطرات ذهنی منفی و رفتارهای زیبای ما فاصلهٔ زیادی بیفتد؛ چرا که هر اندازه این فاصله بیشتر ‌شود، کار زدودن خاطرات منفی هم سخت‌تر می‌شود. 🔸پنجم: تأثير فضای تربیتی خانواده: برخی از افراد به دلایل مختلف از ابراز محبّت زبانی دوری می‌کنند؛ مثل فضای تربیتی حاکم بر خانواده که به آنها محبّت کردن را یاد نداده است. بنده نمی‌خواهم کار این افراد را توجیه کنم؛ بلکه می‌خواهم بگویم توجه به این نکته موجب می‌شود تحمل عدم ابراز محبّت زبانی از سوی همسر آسان‌تر شود. در این موارد انسان مطمئن می‌شود که همسرش دوستش دارد؛ اما آن را با واژه‌های محبّت‌آمیز ابراز نمی‌کند. این نوع نگاه خیلی متفاوت است با وقتی که احساس کنیم همسرمان چون دوستمان ندارد ابراز محبّت نمی کند. 🔸ششم: غافل نشدن از اصل محبّت: اصرار بیش از اندازه بر محبّت زبانی ما را از توجه به محبّت‌های دیگر غافل کرده و موجب می‌شود محبّت‌های رفتاری همسر برایمان رنگ و بویی نداشته باشد. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
🔴 همسری افسرده و بی‌محبّت سی‌ و دو سال است که ازدواج کرده‌ام. تا دو سال پیش هیچ مشکلی با هم نداشتیم؛ اما همسرم دو سال پیش بیمار شده و در پی آن افسردگی گرفت. از وقتی که از بیمارستان آمد، گفت که دیگر با من کاری نداشته باشید. دیگر هیچ توجهی به من و فرزندانم ندارد؛ البته گفت هر چه پول می‌خواهید می‌دهم؛ اما دیگر محبّت خود را از ما قطع کرد و کاری هم به تربیت دختر چهارده ساله‌ام نداشته و سراغ پسرم را هم که ازدواج کرده نمی‌گیرد. شوهرم به قدری پای خود را از خانه و مسئولیت‌های آن بیرون کشیده که در زندگی ما شبیه یک سایه شده است. روحیهٔ همسرم روی دخترم اثرات منفی زیادی گذاشته و او را هم نسبت به زندگی بدبین کرده است. وقتی من به او می‌گویم دخترمان نیاز به محبّت و توجه شما دارد، می‌گوید من که پول شما را تأمین می‌کنم، دیگر از من چه می‌خواهید؟ او از زندگی ناامید است و می‌گوید زندگی برای من هیچ معنا و مفهومی ندارد. مشکل افسردگی او روز به روز زیادتر شده و روی خانواده هم اثر منفی گذاشته است. وقتی هم که به او می‌گوییم که به مشاوره یا روان‌پزشک مراجعه کند، می‌گوید من مشکلی ندارم. ✅ اول: تقدير از روحیهٔ خوب این مادر: واقعا موجب خوشحالی است که این مادر محترم با وجود این مشکلات هنوز مهر و محبّت خود را نسبت به زندگی از دست نداده است. این روحیه نشان از بالا بودن افق نگاه به زندگی و قدرت روحی ایشان دارد. بدون تردید این لطف الهی است که شامل حال این مادر شده و امیدوارم که ایشان با به جا آوردن شکر این نعمت بزرگ، زمینهٔ زیاد شدن آن را فراهم کند. ✅ دوم: توجه به بیمار بودن ایشان: اگر بخواهیم تنها با سخنان این خواهر محترم قضاوت کنیم، باید گفت که همسر ایشان دچار بیماری افسردگی است. در نظر گرفتن این نکته، تحمل این مشکل را آسان می‌کند. تاب آوردن رفتارهای ناهنجاری که از یک انسان سالم سر می‌زند، نیاز به آستانهٔ تحمل بالایی دارد؛ اما تحمل همین رفتارها وقتی از یک انسان بیمار سر می‌زند، چندان سخت نیست البته درصورتیکه حواسمان باشد که این انسان بیمار است. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
🔴 همسری افسرده و بی‌محبّت سی‌ و دو سال است که ازدواج کرده‌ام. تا دو سال پیش هیچ مشکلی با هم نداشتیم؛
🔸 سوم: نیاز فرزندان به توجه دو چندان؛ به ویژه دخترتان: در فضایی که ترسیم کردید، توجه شما به فرزندانتان باید دوصدچندان شود. دختر شما در این میان نیازمند به توجه بیشتری است. هر اندازه رابطهٔ عاطفی همسر با فرزندانتان کمتر می‌شود، شما باید این رابطهٔ عاطفی را بیشتر کنید؛ البته هر اندازه توجه شما زیاد شود، جای محبّت و صمیمیت پدر را نمی‌گیرد؛ اما آثار زیانبار بی‌توجهی پدر را به شدت کاهش داده و آن را از نقطه‌ی هشدار پایین می‌کشد. 🔸 چهارم: هدف زندگی را فراموش نکنید: یادتان نرود برای چه به این دنیا آمده‌اید تا مشکلات خسته‌تان نکند. به هر حال شما به این دنیا آمده‌اید تا چند روزی بندگی کنید. مصداق بندگی در حال حاضر برای شما تحمل این مشکلات است؛ به ویژه آنکه حالاتی که شما از همسرتان می‌گویید، اگر چه زندگی را به کامتان تلخ کرده؛ اما دست خود او نیست و همانطور که گفتید او یک بیمار است. 🔸 پنجم: ضرورت مشاوره دربارهٔ افسردگی: بدون تردید باید همسر شما با یک مشاور متعهد ارتباط داشته باشد تا بتواند بر افسردگی خود غلبه کند. شما از دعوت او برای مشاوره خسته نشوید. با در نظر گرفتن نکتهٔ ششم و هفتم شاید بتوانید او را وادار به مشاوره کنید. 🔸 ششم: قطع نکردن رابطهٔ محبّت‌آمیز: درست است که رابطهٔ محبّتی او با شما قطع شده؛ اما این مسأله نمی‌شود برای اینکه شما هم محبّت خود را از او دریغ کنید. یکی از نیازهای ضروری انسانِ افسرده محبّت است؛ حتی اگر خودش به ظاهر نسبت به محبّت اظهار بی‌میلی یا بی‌نیازی کند. علاوه بر اینکه خود شما به عنوان همسر باید توجه و محبّت خود را از او دریغ نکنید، به فرزندانتان هم توصیه کنید که بی‌توجهی پدر را بهانه‌ای برای مقابله به مثل قرار ندهند. به آنها بگویید که با پدرشان مانند یک پدر با محبّت برخورد کنند. سرد شدن رابطهٔ شما و فرزندانتان با ایشان موجب تشدید مشکلاتتان خواهد شد. 🔸هفتم: توسل: اگر چه در شرایط مختلفی از زندگی انسان به صورت ظاهری، امیدی به تغییر شرایط ندارد؛ اما به قدرت مطلق الهی ایمان داشته باشید و خود را به دست او بسپارید. توسل را فراموش نکنید که در اوج ناامیدی روزنه‌ی روشن و مطمئنی برای خروج از مشکلات است. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
🔴 من سه ماه است که عقد کرده‌ام؛ اما اصلا از ازدواجم راضی نیستم. همسرم خواهر دامادمان می‌باشد و واسطه ازدواجمان هم خواهرم بود. به قدری برادر و خواهرهایم از او تعریف کردند که من گفتم حتما مورد خیلی خوبی است؛ اما الآن حتى از قیافه‌اش هم خوشم نمی‌آید؛ البته ناگفته نماند که خانوادهٔ خوبی هستند؛ اما من از او خوشم نمی‌آید. وقتی به جدایی هم فکر می‌کنم، می‌بینم نمی‌شود 💠 اول: توجه به مرحله‌ای که در آن هستید فراموش نکنید که شما یک مرحله در ازدواج پیش رفته‌اید. اگر در مرحله‌ی خواستگاری بودید، تصمیم‌گیری بسیار آسان‌تر بود؛ اما الان دربارهٔ یک زندگی شکل گرفته می‌خواهید تصمیم بگیرد. از سویی دیگر هم نباید فراموش کنید که هنوز عروسی نکرده و در دوران عقد هستید. توجه به این نکتهٔ مهم اندکی کار شما را آسان می‌کند؛ چرا که تبعات جدایی در دوران عقد، کمتر از جدایی پس از آغاز رسمی زندگی مشترک می‌باشد. 💠 دوم: توجه به تبعات تصمیم‌گیری حساسیت این تصمیم‌گیری به جهت اینکه زندگی خواهرتان به آن وابسته است بیشتر می‌باشد، شاید دلیل نگرانی شما هم همین باشد که فکر می‌کنید اگر جدا شوید، ممکن است به زندگی خواهرتان آسیب جدی وارد شود؛ اما در عین حال به هیچ وجه در تصمیم‌گیری، اشتباه اول خود را تکرار نکنید. شما به خاطر خواهرتان قبول کردید؛ اما نمی‌توانید به خاطر خواهرتان ادامه دهید. مطمئن باشید که تصمیم به جدایی پس از عروسی، تبعات بیشتری برای شما، همسرتان و خواهرتان خواهد داشت. حواستان باشد که اگر جدا نشوید؛ اما زندگی پر از تنشی را با همسرتان داشته باشید، باز هم به زندگی خواهرتان لطمه خواهد خورد؛ البته این لطمه‌ها در صورتی است که فرهنگ خانوادگی همسر خواهر شما به گونه‌ای باشد که نتوانند میان زندگی شما و خواهرتان تفاوت قائل شوند. برخی از خانواده‌هایی که به قول امروزی‌ها بده بستان داشته‌اند، تنش‌های هر کدام از این دو زندگی را به دیگری سرایت می‌دهند؛ اما برخی هم این‌طور نیستند. اگر خانواده همسر شما از کسانی هستند که اجازه نمی‌دهند مشکلات زندگی شما به زندگی خواهرتان سرایت کند تصمیم‌گیری آسان‌تر خواهد شد. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
🔴 من سه ماه است که عقد کرده‌ام؛ اما اصلا از ازدواجم راضی نیستم. همسرم خواهر دامادمان می‌باشد و واسطه
💠 سوم: نگاه واقع بینانه تلاش کنید دربارهٔ ازدواج، واقع بینانه فکر کنید. یک بار دیگر دربارهٔ زندگی ایده آلِ خود فکر کنید و ببینید برای تشکیل یک زندگی خوب، همسر انسان چه ویژگیهایی باید داشته باشد. شاید این ویژگی‌ها در همسر شما باشد. نکند به جهت اینکه همسرتان را دوست ندارید، چشمتان را به روی همهٔ واقعیت‌ها بسته‌اید؟ گاهی وقتها انسان می‌تواند با تفکر و تأمل واقع بینانه، بغض و کینه را تبدیل به محبت و عشق کند. شما که او را دشمن خود نمی‌دانید؛ بلکه می‌گویید از او خوشم نمی‌آید. 💠 چهارم: رابطه فعال عاطفی فقط به فکرکردن بسنده نکنید. تلاش کنید با ابراز محبّت و ایجاد یک رابطهٔ صمیمی، فضای ارتباطی خود و همسرتان را متحول کنید. 💠 پنجم: گفتگوی دوستانه اگر احساس می‌کنید که همسرتان عیوبی دارد که اجازهٔ ایجاد رابطهٔ عاطفی را به شما نمی‌دهد، در گفتگوهای دوستانه‌ای این عیب‌ها را مطرح کرده و از او بخواهید تا این عیب‌ها را اصلاح کند. شما هم در مسیر اصلاح، به او کمک کنید. 💠 ششم: توسل از توسل به اهل بیت(علیهم‌السلام) غافل نشوید. مقلب القلوب خدا است. امیدتان به خدا باشد. اهل بیت(علیهم‌السلام) را در پیشگاه الهی واسطه قرار دهید تا دل شما را همسرتان مهربان کند و مهر او را در قلبتان جای دهد. 💠 هفتم: فکر نهایی در دوران عقد به هر دلیلی اگر نتوانستید در دوران عقد علاقه و محبّت خویش را نسبت به او احیا کنید، فکر نهایی را در همین دوران عقد بکنید. برای عروسی عجله نکنید. به این راحتی نمی‌توان تصمیم نهایی را به پس از عروسی واگذار کرد. اگر در دوران عقد این محبّت ایجاد نشود، احتمال ایجاد آن پس از عروسی بسیار کم است. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
🔴 عدم ایجاد علاقه، یک هفته پس از عقد ما برای برادرمان به صورت رسمی به خواستگاری رفتیم و دختری را برایش انتخاب کردیم. مراحل خواستگاری یکی پس از دیگری طی شد؛ اما تا پیش از عقد به جز یکبار گفتگوی حضوری نیم ساعته، اینها فقط به صورت تلفنی با هم ارتباط داشتند؛ آخر برادرم در عسلویه کار می‌کند و بیست و سه روز سر کار است و هفت روز مرخصی دارد. حالا یک هفته‌ای است که از عقد می‌گذرد؛ اما همسر او می‌گوید مهر برادر شما به دل من نیفتاده و من او را دوست ندارم. شما عجله کردید و نگذاشتید ارتباط بیشتری داشته باشیم تا من بتوانم تصمیم بگیرم. من می‌خواهم بدانم که آیا حرف این خانم، نشانگر اضطرابی است که همهٔ دخترها در ابتدای ازدواج دارند یا اینکه باید ما آن را جدی گرفته و رویش حساب باز کنیم؟ 🔹اول: محبّت، پایهٔ زندگی همان طور که بارها گفته‌ایم یکی از پایه‌های اصلی زندگی مشترک، محبّت میان زن و شوهر است. در فرهنگ مردم ما از این محبّت با عنوان به دل نشستن یاد می‌شود، بدون این محبّت واقعا نمی‌توان به راحتی زندگی را تحمل کرد. پس نباید به راحتی از کنار آن گذشت. 🔹 دوم: علاقه یا عشق؟ اگر منظور این خانم از به دل ننشستن آن است که همسرش را دوست دارد؛ اما عاشقش نیست، نباید برای ایجاد این علاقهٔ شدید عجله کرد. روزهای اول عقد را نمی‌توان ملاک مطمئنی برای قضاوت قرار داد. معمولا وقتی این محبّت وجود داشته باشد، در طول دوران عقد زیاد می‌شود؛ البته در صورتی که دو طرف کفو هم باشند که هر چه هم‌سویی خود را در مسائل مختلف با همسرشان می‌بینند، محبّت‌شان نسبت به هم زیاد می‌شود. با توجه به اینکه مدت زمان زیادی از عقد این دو جوان نمی‌گذرد و در این مدت کوتاه نیز ارتباط زیادی با هم نداشته‌اند، انتظار عشق و علاقه آن چنانی کمی دور از واقع به نظر می‌رسد. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
🔴 عدم ایجاد علاقه، یک هفته پس از عقد ما برای برادرمان به صورت رسمی به خواستگاری رفتیم و دختری را برا
🔸 سوم: احتياط اگر هیچ محبّتی نسبت به طرف مقابل نیست، باید احتیاط کرد. احتیاط در اینجا از دو بُعد است. از یک سو نباید عجله کرد و به راحتی این عقد را به هم زد. از سویی دیگر نباید بی‌اعتنا بود و بدون حل این قضیه، زندگی مشترک را آغاز کرد. بنده نمی‌توانم حرف کسانی را که می گویند آغاز کنید، محبّت ایجاد می‌شود قبول کنم؛ چرا که بنا است آغاز شود. آمدیم و این محبّت ایجاد نشد؛ آن وقت چه؟ مگر کم است مواردی که به این امید ازدواج کرده‌اند؛ اما محبّتی ایجاد نشده است؟ 🔸چهارم: صبر فعّال در این موارد بهتر است کمی صبر کرد؛ اما صبرِ تنها، بعید است مشکلی را حل کند. باید راههای ایجاد و ازدیاد محبت را پیدا کرد و به کار بست. اگر پس از گذشت زمان قابل توجهی، این محبت ایجاد نشد و نظر مشاور هم این بود که این محبت ایجاد نخواهد شد، آن وقت باید تصمیم جدی گرفت. پنجم: یک پیشنهاد برای پیشگیری پیشنهاد اصلی بنده درباره پیشگیری از این نوع مشکلات، چیزی است که فرهنگش در میان ما ایرانیها جا نیفتاده است. شاید اگر بگویم، شما هم از دستم ناراحت شوید؛ اما چون از نظر دین هیچ مشکلی ندارد می گویم. بنده فکر می کنم وقتی دو نفر با هم به تفاهم رسیدند؛ ولی نمی دانستند که آیا بعد از عقد می توانند یکدیگر را دوست داشته باشند، برای اینکه اطمینان حاصل کنند، می شود یک صیغه موقت یکی دوماهه بین این دو خوانده شود تا با آرامش بیشتری با هم ارتباط برقرار کنند. اگر بنا باشد این دو همدیگر را دوست داشته باشند یا از هم خوششان نیاید، در همین یکی دو ماه مشخص می شود؛ البته این درصورتی است که مراحل اولیه شناخت طی شده باشد. در حال حاضر هم برخی از خانواده ها این فرهنگ را پذیرفته اند. وقتی مراحل خواستگاری طی می شود، قبل از عقد رسمی، بدون اینکه در بوق و کرنا کنند، صیغه محرمیتی بین دختر و پسر می خوانند تا برای آغاز زندگی دائمی بتوانند واقع بینانه تر تصمیم بگیرند. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
🔸 سوم: احتياط اگر هیچ محبّتی نسبت به طرف مقابل نیست، باید احتیاط کرد. احتیاط در اینجا از دو بُعد است
🔻ممکن است که کسی بگوید آمدیم و در این مدت یکدیگر را نپسندیدند آن‌وقت چه؟ تبعات این عقد موقت را چه باید کرد؟ از آنجا که بنده هم نگران این تبعات هستم می‌گویم به جای عقد دائم در ابتدا عقد موقت خوانده شود. حالا من از شما می‌پرسم که اگر این دو با هم عقد دائم کردند و یکدیگر را نپسنديدند چه؟ عقد موقت در فرهنگ ما به عنوان نامزدی است؛ نه ازدواج. نتیجهٔ عقد موقت دادگاه و طلاق نیست؛ اما اگر عقد دائم به هم خورد، این دو باید به دادگاه مراجعه کنند و از یکدیگر طلاق بگیرند. به نظر شما تبعات کدام یک بیشتر است؟ تازه ما که گفتیم می‌توان عقد موقت را بدون اطلاع فامیل انجام داد؛ حتی اگر نتوان بدون اطلاع فامیل چنین کاری کرد، باز هم تبعات عقد موقتی که با اطلاع فامیل انجام می‌گیرد کمتر از عقد دائم است. اگر یک نکتهٔ دیگر را هم ضمیمه این نکته کنیم، مسأله روشن‌تر می‌شود. با توجه به فرهنگ موجود در جامعه‌ی ما کسانی که عقد می‌کنند به نوعی خود را مجبور به ادامهٔ راه می‌دانند که خود تبعات زیادی دارد. در حال حاضر متأسفانه طلاق در سال اول زندگی در جامعه‌ی ما رو به افزایش است. به عقیده‌ی بنده اگر این فرهنگ در جامعه‌ی ما جا بیفتد، بسیاری از ازدواج‌ها شکل نمی‌گیرد تا به طلاق بیانجامد. ✅ یک پیشنهاد دیگر دارم که شاید به پاسخ این سؤال چندان مربوط نباشد و آن اینکه اگر مراحل اولیّه‌ طی شد و با توجه به نکات گفته شده، دختر و پسر یکدیگر را پسندیدند، بد نیست که باز هم قبل از عقد دائم، صیغه‌ی موقتی خوانده شود تا اینها در این مدت، بیشتر یکدیگر را بشناسند. ممکن است با توجه به رابطه‌ای که در این مدت برقرار می‌کنند، به این نتیجه برسند که روحیاتشان به هم نمی‌خورد. بالأخره در این مدت، بسیاری از اخلاق‌های جزئی هم بروز می‌کند که در تصمیم‌گیری بسیار مؤثر است. این با فرهنگ دینی ما سازگار است؛ اما فرهنگ ایرانی این مسأله را نمی‌پسندد. جالب است بدانید که در برخی از کشورها، این مسأله به صورت قانون درآمده و کاملا رسمی است. در قانون مدنی ژاپن در رابطه با زن و مردی که می‌خواهند با یکدیگر ازدواج دائم نمایند، برای درک یکدیگر و احراز هماهنگی، ازدواج آزمایشی یک ماهه اجازه داده شده. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💠 ازدواج اجباری و بی‌علاقگی همسر به شوهر در دوران عقد برادرم یک سال پیش ازدواج کرده و الآن در دوران عقد است. همسرش می‌گوید من تو را دوست ندارم. او قبل از برادر من خواستگار دیگری داشته که به او علاقه‌مند بوده؛ اما پدرش مخالفت کرده و اجازهٔ ازدواج نداده است. حالا او توقع بالایی از برادر من دارد و دو هفته است که قطع رابطه کرده؛ درحالیکه برادرم همسرش را دوست دارد. 🔻اول: ازدواج‌های اجباری💥 اگر چه به نظر می‌رسد دورهٔ ازدواج‌های اجباری به پایان رسیده؛ اما متأسفانه ما هنوز هم با این مشکل مواجه هستیم. البته در گذشته ازدواج‌های اجباری این طور بود که دختر بدون اینکه در انتخاب خود دخالت داشته باشد، پدر یا برادر یا یک بزرگتری برای او تصمیم می‌گرفت و تنها نقش دختر، گفتن یک بله بر سر سفره عقد بود. این شکل از ازدواج اجباری در حال حاضر بسیار کم شده، اما اینکه دختری تمایل به ازدواج با کسی دارد و ما اجازه نمی‌دهیم و او مجبور می‌شود که با مرد دیگری ازدواج کند، خود نوعی ازدواج اجباری است. ما بارها به پدران و مادران بزرگوار توصیه کرده‌ایم که سعی کنند با برقراری رابطه‌ای دوستانه با فرزندانشان در موارد مختلف ازدواج به یک توافق واقعی برسند. 🔸دوم: دلیل بی‌علاقگی اما در پاسخ به این خواهر محترم باید گفت که حتما باید دید که آیا این دختر به جهت علاقه‌ای که به خواستگار قبلی داشته، برادر شما را دوست ندارد یا اینکه برادر شما نتوانسته همسر مطلوب او باشد؟ بهتر است یک بزرگ‌ترِ عاقل و یا یک مشاور با این خانم صحبت کند و دلایل بی‌علاقگی او را نسبت به همسرش به دست بیاورد. گاهی اوقات جوان از فرد مورد علاقه خود یک انسان آرمانی ساخته و همسر خود را با او مقایسه می‌کند. این مقایسه خیلی توهمی و بی‌ریشه است؛ چرا که این جوان شناخت کاملی از فرد آرمانی خودش ندارد؛ اما هر اندازه هم که اشتباه باشد، اشتباهی است که وجود داشته و کار همسر این افراد را سخت می‌کند. همسر چنین افرادی باید تلاش کنند با محبت و احترام و توجه زیاد و با پرهیز شدید از اشتباهات رفتاری به همسر خود ثابت کنند می‌توانم همسر آرمانی تو باشم. 🔻اگر به هر دلیلی با صحبت دیگران و تغییر رفتار همسر باز هم محبت ایجاد نشد، بهتر است فکر اساسی را در همین دوران عقد کرد. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💠 احساس عدم کفویت در دوران عقد در دوران عقد به سر می‌برم. شوهرم از اقوام است. وقتی به خواستگاریم آمد، می‌دانستم از نظر خط سیاسی و ایمان با هم مقداری تفاوت داریم؛ اما اعضای خانواده فوق‌العاده خوشحال شدند؛ چرا که او و خانواده‌اش را خوب می‌دیدند. حالا با شوهرم رابطهٔ خیلی خیلی خوبی دارم. از نظر ایمانی هم تأثیراتی در او داشته‌ام؛ اما وقتی خبر ازدواج دختران آشنایان را با پسران خیلی مؤمن می‌شنوم، به شدت افسرده می‌شوم؛ چرا که خودم را مقصر می‌دانم که به خواستگاری شوهرم جواب مثبت دادم و بیشتر صبر نکردم تا شخص بهتری بیاید؛ از خواهر بزرگترم هم ناراحت هستم که مرا تشویق به این ازدواج کرد. آنها خانواده پرجمعیتی هستند و رفت و آمدشان زیاد است. من دوست دارم جمعه‌ها به نماز جمعه بروم، تمایلی به شرکت در مجالس گناه ندارم؛ اما شوهرم و خانواده‌اش این‌طور نیستند. کمی هم چهره‌اش نازیبا است. ✅ اول: توجه به مرحله‌ای که در آن هستید باز هم تکرار می‌کنیم که حواستان باشد که شما در دوران عقد هستید یعنی از مرحله خواستگاری گذشته‌اید؛ اما هنوز زندگی مشترک خود را به صورت رسمی آغاز نکرده‌اید. ✅ دوم: دو نكتهٔ امیدوارکننده ⬅️ رابطهٔ خوب و تأثیر پذیری در پرسش شما دو نکتهٔ بسیار امیدوارکننده وجود دارد. اول آنکه گفته‌اید با همسرم رابطهٔ خیلی خیلی خوبی دارم. شما می‌توانستید بگویید رابطه‌ام بد نیست، یا خوب است یا خیلی خوب است؛ اینکه گفته‌اید خیلی خیلی خوب است، معلوم می‌شود واقعا از این رابطه راضی هستید. 🔻دومین نکتهٔ امیدوارکننده هم اینکه گفته‌اید من به لحاظ ایمانی تأثیراتی روی او داشته‌ام. بنده از ضمیمه‌ی این دو نکته به هم می‌توانم یک نتیجه بگیرم و آن اینکه اگر شما بتوانید از این رابطهٔ خیلی خیلی خوب، خیلی خیلی خوب استفاده کنید، می‌توانید با توجه به تأثیرپذیری همسرتان او را به نقطه‌ای برسانید که مطلوب شما است. طعم این همراهی و به مقصد رسیدن کمتر از طعم ازدواج با کسی که از همان ابتدا در نقطه مطلوب شما بوده نیست. اگر کمی صبر داشته باشید و از عجله پرهیز کنید، اگر رابطهٔ محبتی خود را روز به روز با همسرتان بیشتر کنید، اگر در انجام دستورات دینی راه افراط را در پیش نگیرید، به امید خدا می‌توانید به آنچه در همسرتان می‌خواهید برسید؛ البته این نکته مختص به شما است که ازدواج کرده‌اید؛ یعنی ما نمی‌خواهیم در اینجا به دختران توصیه کنیم که بروید با کسانی ازدواج کنید که کفو شما نیستند. ادامه دارد... 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
💠 احساس عدم کفویت در دوران عقد در دوران عقد به سر می‌برم. شوهرم از اقوام است. وقتی به خواستگاریم آمد
💠 احساس عدم کفویت در دوران عقد ✅ سوم: توجه به ارزش کاری که انجام می‌دهید حتما به قدر و قیمت کار خود هم توجه کنید. آیا از میزان پاداش کسی که فردی به دست او هدایت شود آگاهی دارید؟ رسول خدا به امیرمؤمنان على(ع) فرمود: «به خدا قسم اگر خداوند کسی را به دستان تو هدایت کند، برای تو از هر آنچه که خورشید بر آن طلوع و غروب می‌کند بهتر است». اگر به این مسأله خوب توجه کنید، دیگر با دیدن دخترانی که همسرشان خیلی مؤمن است، افسرده و ناراحت نمی‌شوید. 🔻در کنار توجه به این نکته، به این مسأله هم فکر کنید که آیا شما یقین دارید که اگر با ایشان ازدواج نمی‌کردید، کسی به خواستگاری شما می‌آمد که بهتر از او بود؟ از کجا معلوم که اگر با ایشان ازدواج نمی‌کردید، ممکن بود با کسی ازدواج می‌کردید که از ایشان پایین‌تر بود؟ شاید هم کسی به خواستگاری شما می‌آمد که در ابتدا از ایشان بالاتر بود؛ اما از کسانی بودند که از جای خودشان قدم از قدم برنمی‌دارند و به همان مقدار از معنویتی که دارند راضی‌اند. همسر شما اگر در نقطه‌ی آغاز از دیگران عقب است اما در حال تغییر دادن خویش است که خود مایهٔ دل گرمی است. اگر شما بتوانید از دو نکتهٔ امیدوارکننده‌ای که گفتم خوب استفاده کنید، می‌توانید همسرتان را از بسیاری از مردان مؤمنی که حسرتشان را می‌خورید، پیشتر ببرید. ✅ چهارم: مراقب وظایف دینی خود باشید در این مدت مراقب باشید به دلایل مختلف وظایف دینی خود را زیر پا نگذارید. شما نباید در مجلس گناه شرکت کنید، حتی اگر موجب ناراحت همسرتان شود. ✅ پنجم: قیافه دربارهٔ قیافه و تأثیر آن در زندگی مشترک به صورت مفصل صحبت کرده‌ایم؛ اما همین قدر در اینجا باید گفت که قیافه در زندگی هیچ کس رکن اصلی خوشبختی نبوده، نیست و نخواهد بود. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah
💠 تعلق افراطی به دوست؛ حتی پس از ازدواج یک سال از عقد دختر بیست و یک ساله‌ام می‌گذرد. از دوران دبیرستان با دختری دوست شده و به شدت به او علاقه.مند است؛ تا اندازه.ای که وقتی دخترم با همسرش بیرون می‌رود، او را هم با خود می‌برد. معمولا هر روز به خانهٔ هم رفت و آمد دارند. همسر دخترم از این همه وابستگی راضی نیست؛ اما دخترم می.گوید من دوستم را از همهٔ شما بیشتر دوست دارم. می‌گوید حاضرم از همسرم جدا شوم؛ اما از این جدا نشوم. ما نگران تأثیر این دختر خانم پس از عروسی دخترمان هستیم. 🔸اول: خطر تعلقات افراطی بنده بدون اینکه بخواهم این مادر بزرگوار را بترسانم، باید بگویم که نگرانی شما کاملا به جاست. واقعا وابستگی‌های این چنینی می‌تواند در زندگی مشترک، مشکلات جدی تولید کند؛ به ویژه اگر همسر نیز نسبت این ارتباط حساس باشد. خطرناک بودن این تعلقات از دو بُعد قابل توجه است؛ یکی اینکه در ارتباط محبتی میان زن و شوهر تأثیر منفی گذاشته و موجب می‌شود که شوهر در تعلق داشتن زن به خودش تردید کند. واقعا اگر شوهر این خانم متوجه شود که همسرش حاضر است از او جدا شود؛ اما از دوستش به هیچ وجه جدا نمی‌شود، چه حسی نسبت به همسر خود پیدا خواهد کرد؟ اما از بُعد دوم باید گفت که گاهی اوقات تعلقات این چنینی که دو طرف با هم ارتباط دارند، منجر به تعلق خاطر شوهر به دوست همسرش می‌شود که خود آغاز یک دردسر جدید است. اگر چه ممکن است با گفتن این نکته نگرانی این مادر محترم دوچندان شود؛ اما این را گفتم تا کسانی که در ارتباط با دوستانشان حدّ اعتدال را رعایت نمی‌کنند، حواسشان را بیش از پیش جمع کنند. 🔸 دوم: مطلع کردن از این وابستگی پیش از ازدواج چه خوب بود پیش از ازدواج، دامادتان را از این وابستگی مطلع می‌کردید؛ البته بهتر این بود که خود دخترتان با او در این باره صحبت می‌کرد تا دامادتان می‌توانست تصمیم واقع‌بینانه‌تری در این باره بگیرد. فکر می‌کنید اگر پیش از ازدواج دامادتان می‌دانست که دختر شما دوستش را به همسر آینده‌اش ترجیح می‌دهد، چه تصمیمی می‌گرفت؟ 🔸 سوم: ریشهٔ این تعلقات در بسیاری از موارد تعلقات این چنینی ریشه در عدم ارضای محیط خانه دارد. این دختر فرزند آخر است. با عرض پوزش از همه مادران و پدران باید بگویم فرزندان آخر که با میانسالی پدر و مادر برخورد کرده‌اند، آنگونه که باید از توجه و محبت پدر و مادر سیر نمی‌شوند؛ به همین دلیل هم نیاز خود به این توجه و محبت را در محیط بیرون از خانه پاسخ می‌دهند. نتیجهٔ پاسخ گرفتن این نیاز از دوستان، وابستگی‌های افراطی می‌شود؛ اما خوشبختانه باید گفت در بسیاری از موارد هم وقتی این فرزندان ازدواج می‌کنند، محبتشان به سوی محبت به همسر تغییر جهت پیدا می‌کند. مسأله‌ای که باعث می‌شود حساسیت مشکل این دختر خانم بیش از موارد مشابه شود، آن است که پس از گذشت یک سال از عقد هنوز هم وابستگی افراطی خود را به دوستش حفظ کرده است. اینکه چرا این دختر خانم محترم پس ازدواج هم این اندازه به دوست خود وابسته است، باید در یک مشاورهٔ مفصل معلوم شود؛ اما در اغلب موارد دلیل کم نشدن تعلق خاطر، آن است که همسر نتوانسته آنگونه که باید پاسخ نیاز محبتی او را بدهد. این دختر با دوستش رابطهٔ عاشقانه دارد، اگر بنا باشد از او جدا شود، همسر هم باید رابطهٔ محبتی خود را تا هر اندازه که می‌تواند زیاد کند؛ البته نباید این زیاد شدن رابطهٔ محبتی مصنوعی یا شرطی باشد. یعنی نباید دختر احساس کند که همسرش به این دلیل رابطهٔ محبتی مضاعفی برقرار کرده که از دوستش جدا شود. اگر با زیاد شدن رابطهٔ محبتی باز هم این تعلق تعدیل نشد، بهتر است دختر را وادار به یک مشاوره کرد. 🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇 💞 @jahadalmarah