eitaa logo
جهاد انتظار
2.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
790 ویدیو
54 فایل
✍️ هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است 👥️ درجهت آشنایی مخاطبین عزیز با امام زمان و زمینه سازی برای ظهور قدم برمی‌داریم. برگزاری موکب هفتگی در مسیر حرم تا جمکران و مسابقات هفتگی 👤 ادمین: @admin_jahadeentezar ☎️ تماس: 09010189844
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام جواد عليه السلام : 📝هر كه كار را بشمارد ، در آن كار است . 📚بحار الأنوار/ج 75/ص 82. 🔰چهارشنبه مشهوربه روز زیارتی امام کاظم،رضا،جواد،هادی علیهم السلام می باشد. ✋السلام عليكم يا أولياءالله ورحمة الله وبركاته 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 💠جهادانتظار 🌸___♤♤♤♤♤♤♤___🌺 👀@jahadeentezar 🌸___°°°°°°°°°°°°°___🌺
1_1460683559.mp3
2.6M
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌞روزچهارشنبه ✅امام کاظم،رضا،جواد،هادی علیهم السلام 🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸 💠جهادانتظار 🌸___♤♤♤♤♤♤♤___🌺 👀@jahadeentezar 🌸___°°°°°°°°°°°°°___🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 علامه محمد تقی مجلسی می فرماید: 🔸در اوایل بلوغ در پی کسب رضایت الهی بودم و همیشه به خاطر این مسئله نا آرام بودم، تا آنکه بین خواب و بیداری حضرت (عجل الله فرجه) را دیدم که در مسجد جامع اصفهان تشریف دارند. 🔸سلام کردم و خواستم پای مبارکشان را ببوسم، ولی حضرت اجازه ندادند. دست حضرت را بوسیدم و مشکلاتم را از ایشان پرسيدم، تا اینکه عرض کردم: مولاجان برایم امکان ندارد که همیشه به حضورتان شوم، لذا تقاضا دارم کتابی که همیشه بتوانم به آن عمل کنم به من عطا فرمایید. 🔸فرمودند: کتابی به تو عطا کردم و آن را به مولا محمد تاج داده ام، برو و آن را از او بگیر. 🔸در همان حال به سمت محله ای از محله های اصفهان رفتم وقتی به آنجا رسیدم، مولا محمد تاج مرا دید و گفت:حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) تو را فرستاده اند؟ 🔸گفتم: بله، او از بغل خود کتاب کهنه ای بیرون آورد و آن را بوسیدم و بر چشم خود گذاشتم. در همین وقت به حال طبیعی برگشتم و دیدم کتاب در دستم نیست به همین خاطر تا مدتی مشفول و گریه بودم 🔸فردا صبح در دلم افتاد به آن سمتی که در دیده بودم بروم، به آنجا رفتم و وقتی به آن محله رسیدم، مرد صالحی را که اسمش آقا حسن تاج بود دیدم. او گفت: کتاب ها نزد من است. به هرکس می دهم به شروطش عمل نمی کند،ولی تو عمل می کنی. 🔸با او به کتاب خانه اش رفتم،اولین کتابی که به من داد همان بود که در خواب دیده بودم! کتاب را گرفتم، بود. گریه ام گرفت، از او تشکر کردم و گفتم همین برایم کافی است. 📚نجم الثاقب،ص 590 💠جهادانتظار 🌸___♤♤♤♤♤♤♤___🌺 👀@jahadeentezar 🌸___°°°°°°°°°°°°°___🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا