#شهداء
♻️محفلی دوستانه بود و سیدمرتضی #آوینی و رضا و گنجی دور هم نشسته بودند و گپ می زدند. از خاطرات خود با دیگر شهدا می گفتند که #گنجی رو کرد به آقا مرتضی و گفت: «حاجی در #شهادت دیگه بسته شده»، سید نگاهی به گنجی انداخت و گفت: نه برادر شهادت لباس تکسایزیه که باید تن آدم به اندازه اون دربیاد، هر وقت به سایز این لباس در اومدی، #پرواز می کنی، مطمئن باش!». رضا که شاهد گفت و گوی آنها در مورد شهادت بود، به سید مرتضی گفت: حاجی، من چی؟ کی نوبت پرواز منه؟» سید با یادآوری مناطقی که رضا در آنها مستند ساخته بود، گفت: «تو هم در کوله ات چیزایی داری که نمی دونم چیه، هر وقت اون رو سبک کردی وقت پروازته.». کوله سید و گنجی سبک شد اما کوله رضا معلوم نیست کی سبک می شود.
📚 برگرفته از خاطره رضا برجی
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
@jahadeentezar