Negar_۲۰۲۲۱۰۲۷_۰۰۲۹۵۳.png
669.5K
#هم_شاگردی_شهیدم
#شهیده_راضیه_کشاورز
همیشه می گفت : امام زمان(ع) یار بیسواد نمی خواد . خیلی از شبا تا دیر وقت بیدار می موند و درس می خوند. راضیه تاقبل از بهار 16 سالگی اش موفقیت های چشمگیری را در زمینه ی ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد. همیشه پیش خودم فکر می کردم که راضیه حتماً جز تک رقمی های کنکور می شود.
علاقه زیادی به درس زیست شناسی داشت، همیشه می گفت مامان وقتی معلم زیستمون داره درس می ده، می فهمم خدا چقدر بزرگه. هر روز که زیست شناسی داشت، وقتی به خونه برمی گشت مثل این بود که از یک زیارتی برگشته، خیلی حال معنوی خوبی داشت، می نشست و تمام درس رو برام توضیح می داد. در آخر هم در حالی که کتاب زیست شناسی باهاش بود شهید شد.
شهیده کشاورز، در حادثه بمب گذاری حسینیه سید الشهداء شیراز، از ناحیه کلیه، کبد، ریه، پهلو و سینه، دچار مصدومیت شد و پس از تحمل دردهای شدید ناشی از انفجار در تاریخ 10/2/87 به آرزویش رسید.
#درس
#جهاد_علمی
#شیراز
#دانش_اموز_انقلابی
#زیست_شناسی
https://eitaa.com/joinchat/3465478330C389f05dada
#دانش_آموز_انقلابی
بعضی وقتا رجوع به دلت خیلی مهمه!
اینکه خیلی راحت بگی منم مثل خیلیا چند وقت بعد از اینکه چشمم به این دنیا باز شد خودمو تو مدرسه دیدم!
راستی سلام رفیق
احوال دلت چطوره؟ با درسا چیکار میکنی؟ بله! همون سوال معروف که بعضیاتون در جوابش میگید: "اِی میگذره دیگه..." و بعدش هم یه آه عمیقی از نهادتون بلند میشه که ژرفاش تا دو سانت پایین از زانوهاتون میرسه!
حالا بگذریم از اینکه اگه اون بنده خدایی که سوال رو پرسیده و کمی ادامه بده،
سفره ی دل بعضی ها اینقدر باز میشه که همسایه ها باید یاری کنن برای بستنش!
که چی؟ که همش امتحان داریم، درسامون به دردمون نمیخوره، کی از انتگرال و سینوس تو زندگیش استفاده کرده؟ هر روز صبح زود باید بلند شیم، سال های طلایی عمرمون تو مدرسه داره هدر میره
_البته این یکیو بنده اطلاع دارم که اگه مدرسه نمی رفتید الان دسته جمعی در حال غنی سازی اورانیوم بودید_
درسامون خیلی سنگینه، معلما سخت گیرن اصلا وقت نداریم، شش تا از معلما با من لج هستن و بیستم رو دوازده دادن!
دیگه در این لحظات اگه همسایهها برای بستن سفره ی دلتون به یاری نیان، کار میرسه به اینجا که صندلی هامون خیلی سفته، بینی معلممون کجه، به خاطر همین معدلم پایین میشه و از این حرفا و در این نقطه است که احساس پشیمونی در چشم های کسی که یک کلام پرسیده "چه خبر از درسا؟" دیده میشه.
لبخند تلخی میزنه و میگه: "ما هم این دوران رو گذروندیم بچه جون!" و اینجاست که شما میمونی و کلی دغدغه به خاطر دوست نداشتن مدرسه با درس، بله! عارضم خدمتتون که به عقیده بعضی رفقا مدرسه عالیه به شرطی که نخوان صبح زود بلند شن و تو مدرسه درس نخونن و البته با دوست هاشون وقت بگذرونن. بیشتر هم خوش میگذره مگه نه؟
احتمالا شخص شما رفیق نادیده ی من،
در آینده میخوای یه آدم درجه یک باشی که دنیا و آخرتت تامین باشه یا مثلا یه آدم مفید و موثر باشی یکی مثل چمران، پرفسور حسابی، یا احمدی روشن یا بشی تربیت کننده چمران ها، بابایی ها شاید هم تو دلت این میگذره که بشی از سربازهای امام زمان (عجل الله).
خب اینها که آیندهست. چیش به الان؟
چون الان حسش نیست، مثلا ممکنه این نوجوونی که تموم شد و این مدرسه _که نمیدونیم از کجا نازل شد!_ رو تموم کردیم یک مصطفی چمران از خاک بروید و دست بر قضا اون شما باشید.
اصلا هم عجیب نیست!
حالا بذار من بپرسم تا بهت ثابت بشه،
بعضی از اونهایی که این براشون عجیبه تو عمل همین کار رو انجام میدن.
صادقانه به دلت جواب بده رفیق.
چقدر تو زندگی الان چمران هستی؟ چقدر کارات رو، درس خوندنت رو او طور که امام زمان میخوان انجام میدی؟ چقدر حواست هست که چرا میری مدرسه؟
بذار با هم رو راست باشیم با این غر زدن ها با این انگیزه ها با این وضع درس خوندن که بعضیا دارن،
اون چیزی که امام زمان میخوان نمیشن.
باید احمدی روشن باشی تا احمدی روشن بشی! باید جهادش تو نطنز بیاد و بشه الگوی جهادت تو مدرسه. رفیق شهدا شرمنده نمیخوان پیرو میخوان...
چه اشکالی داره رو راست حرف زدن دو تا رفیق؟ رفقا باید هوای همو داشته باشن متذکر هم باشن، من مطمئنم که تو _رفیق (احتمالا!) ندیده ی من_ لیاقتت اینه که جز اون ۳۱۳ تا بشی.
البته بشی نه، باشی. میدونی چیه قطار ظهور میرسه و لنگ من و تو نمیمونه میاد مسافراشو سوار میکنه و میره اگه ازش جا بمونیم هر چقدر هم بدوییم بهش نمیرسیم.
اینه که الان باید یه چیزایی تغییر کنه یه چیزایی که درس خوندنت رو بکنه عبادت،
با عشق _که بهترین راهه برای وصل_ درس بخونی.
منم مثل تو رفیق، میدونم سیستم آموزشی اشکال داره. اما اینم میدونم که تو قرار نیست کمتر از صیاد ،پرفسور حسابی و دکتر کاظمی آشتیانی بشی. باید اون موتور انگیزه راه بیفته. با هم راهش میندازیم!
قدم اول رو میدونی رفیق؟
بشین کنار خودت به صرف یک فنجون تفکر، فقط نیم ساعت.
کلید واژه ش هم فقط یک سواله
"که چی بشه؟"
_من میرم مدرسه.
که چی بشه؟
_که درس بخونم.
_که چی بشه؟
_که مهندس بشم.
_که چی بشه؟
_که رفاه داشته باشم.
_که چی بشه؟
_که...
حالا واقعا تهش چی بشه؟
تو عبادتِ تفکرت رفیقِ جدیدت رو هم دعا کن :)
📍@jahadelmi313