#گریه_های_عجیب_شیخ_انصاری_
✨ یکی از خادمان حرم مطهر امیرالمومنین می گوید:
طبق معمول، ساعتی قبل از طلوع فجر برای روشن کردن چراغ های حرم مطهر بدان جارفتم. ناگهان از طرف پایین پای حضرت امیرالمومنین صدای گریه ای بلندو جانکاه و ناله ای سوزناک به گوشم رسید. بسیار در شگفت شدم، خدایا، این صدای کیست؟ این گریه جان سوز از کجاست؟ عادتا این وقت شب، زوار به حرم مشرف نمی شوند و... . در همین اندیشه ها بودم و اهسته اهسته پیش می آمدم تا ببینم ماجرا از چه قرار است. ناگهان دیدم شیخ انصاری صورتش را بر ضریح مقدس گذاشته و چونان مادر جوان مرده گریه می کند و به زبان دزفولی با سوز و گداز خطاب به امام
می گوید:
اقای من مولایم ای اباالحسن یا امیرالمومنین، این مسیولئتی که اینک به دوشم آمده، بس خطیر و مهم است. از تو می خواهم که مرا از لغزش و اشتباه و عمل نکردن به وظیفه مصون داری، و در توفان های حوادث ناگوار همواره راهنمایم باشی.✨
سیمای فرزانگان ص122، 121