eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.1هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
322 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿:) #شہید‌جھادمغنیھ..🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگࢪ↶ 『 @jihaad313 』 . . #اللہم‌عجل‌لولیک‌الفرج :)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
໑♥️⛓ • . اے شهیدِ خـدا دست مـا را هم بگیر؛ کہ پاهایمان بدجور گیر است در گِـلِ این دنیاے دست و پا گیـر 💔 . . . 💌¦↫🕊✨ 📿¦↫💛! ⌈.🌱.@jahadesolimanie
'🌿' (ره): مظلومیت بهشتی ، دردآورتر از شهادتش ! : دلم برای رئیسی سوخت ! 📃⃟🔗|🎙" ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
{🌦🥀} بیچاره‌تر از عــاشق بی‌صبر کجاست ؟! ✍🏾مولانا 🌸⃟☂|✨ 『اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』
• • محبوبم +زاکانی وار برات میجنگم. +جلیلی وار برای آینده‌مون برنامه دارم. + قالیباف گونه بحران های زندگیمونو‌‌مدیریت‌می‌کنم. +قاضی زاده وار بچه هامونو تمیز‌و‌مرتب‌تربیت‌میکنم. و به اندازه پزشکیان داغونتم.🤣😂😐 @jahadesolimanie
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 🌠 رمان شب ۱۳ 🌷 عین پاکی... 🔹 بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود، علی همه رو بیرون کرد ... ⭕️ حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه! اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت... 🔸خودش توی خونه ایستاد ... تک تک کارها رو به تنهایی انجام می داد ... مثل یه پرستار ... و گاهی کارگر دم دستم بود ... تا تکان می خوردم از خواب می پرید ... 🔸 اونقدر که از خودم خجالت می کشیدم ...😢 🔸اونقدر روش فشار بود که نشسته ... پشت میز کوچیک و ساده طلبگیش، خوابش می برد ... بعد از اینکه حالم خوب شد ... با اون حجم درس و کار ... بازم دست بردار نبود ... 🔹اون روز ... همون جا توی در ایستادم ... فقط نگاهش می کردم ... با اون دست های زخم و پوست کن شده داشت کهنه های زینب رو می شست ... دیگه دلم طاقت نیاورد ... 🔹همین طور که سر تشت نشسته بود... با چشم های پر اشک رفتم نشستم کنارش ... چشمش که بهم افتاد، لبخندش کور شد ... - چی شده؟ ... چرا گریه می کنی؟ ...🙄 🔹تا اینو گفت خم شدم و دست های خیسش رو بوسیدم ... خودش رو کشید کنار ... - چی کار می کنی هانیه؟ دست هام نجسه! 🔸 نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... - تو عین طهارتی علی ... عین طهارت ... هر چی بهت بخوره پاک میشه ... آب هم اگه نجس بشه توی دست تو پاک میشه ... 😭 🔸من گریه می کردم ... علی متحیر، سعی در آروم کردن من داشت... اما هیچ چیز حریف اشک های من نمی شد... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
31 ✨باور کن؛ کسی به تنهایی، حتی از پسِ ساده ترین مشکلاتش هم برنمیاد! ✔️هُنـرِ یه انسان دیدن دست خدا درلابلای حوادث زندگیشه! بشناسش تا باورش کنی، و ازش کمک بگیــری 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
'بسم‌رب‌ضامن‌آهوها💛:))'
•° نَظَرة واحدة‌ عَليك‌ تَشْفي كُل جَراحنا یک نگاه تو، مرحم تمام زخم‌های ماست! السلام‌علیڪ‌یاخلیفة‌الله‌فےارضھ..✋🏻- ♥️🌿'' 🧡°`⛅️^^! 『 @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀⃟🪴 و امروز به نگاهت ، به دعایت از همه وقت بیشتر احتیاج دارم... به حال خودم رهایم نکن برادر!✋🏻 🌸🌱 🌤!> - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(💛🕌) . . این گدا از سلطان کَرَم میخواد یه مشهد کنار مادرم میخواد … ♥️ 「ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌
[👼🎠] امام‌محمدباقرعلیه‌السلام : از خدا بخواهید فرزندی روزی تان کند و او را پرهیزکار و پاک قرار دهد. 🍯|ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• • هر کدام از نامزد ها با کدام خودرو آمدند؟ ببینم آیا نکتش و متوجه میشید؟☝️😂 داداشم‌زاکانی🤣🤣🤣🤣 @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋💐💚💐💐💚💐🦋 رمان شب 14 "عشق تحصیل"😌 🔷 یه بار زینب، شش هفت ماهه بود، علی رفته بود بیرون، داشتم تند تند همه چیز رو تمییز می کردم که تا نیومدنش همه جا برق بزنه😍 🔸 نشستم روی زمین، پشت میز کوچیک چوبیش ...📚 چشمم که به کتاب هاش افتاد، یاد گذشته افتادم 😌 عشق کتاب و دفتر و گچ خوردن های پای تخته ... توی افکار خودم غرق شده بودم که یهو دیدم خم شده بالای سرم ... حسابی از دیدنش جا خوردم و ترسیدم ... چنان از جا پریدم که محکم سرم خورد توی صورتش !!! 🔸حالش که بهتر شد با خنده گفت ... عجب غرقی شده بودی... نیم ساعت بیشتر بالای سرت ایستاده بودم 😊 منم با دل شکسته ... همه داستان رو براش تعریف کردم... چهره اش رفت توی هم ... همین طور که زینب توی بغلش بود و داشت باهاش بازی می کرد ... یه نیم نگاهی بهم انداخت ... 🔸 چرا زودتر نگفتی؟ ... من فکر می کردم خودت درس رو ول کردی ...🙄 یهو حالتش جدی شد ... سکوت عمیقی کرد ... - می خوای بازم درس بخونی؟ ☺️ 🔸 از خوشحالی گریه ام گرفته بود ... باورم نمی شد ... یه لحظه به خودم اومدم ... - اما من بچه دارم ؛ زینب رو چی کارش کنم؟🙄 - نگران زینب نباش، اگه بخوای کمکت می کنم.👌🏼 🔸ایستاده توی در آشپزخونه، ماتم برد ... چیزهایی رو که می شنیدم باور نمی کردم ... گریه ام گرفته بود ... برگشتم توی آشپزخونه که علی اشکم رو نبینه ... 🔸 علی همون طور با زینب بازی می کرد و صدای خنده های زینب، کل خونه رو برداشته بود . 🔷خودش پیگیر کارهای من شد ... بعد از 3 سال ... پرونده ها رو هم که پدرم سوزونده بود ... کلی دوندگی کرد تا سوابقم رو از ته بایگانی آموزش و پرورش منطقه در آورد. مدرسه بزرگسالان ثبت نامم کرد ... 💢اما باد، خبرها رو به گوش پدرم رسوند ... هانیه داره برمی گرده مدرسه!!! 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
32 از دوره کردنِ خودت نترس❗️ از انتقادات دیگران، هول نکن. ✔️تادیر نشده؛ تا سوتِ پایانو نزدن؛ بیماری های دست و پاگیرِ روحتو بشناس واین مصائب بزرگ رو ازروحت پاک کن 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹عماد فائز‌مغنیه و عملکردی به شیوه آیت خرچنگ یکی از مواردی که در می آموزیم این است که باید غیرقابل پیش بینی باشیم تا دشمن را از عملکردمان درچار حیرت کنیم ، همانطور که دوستان شهید مغنیه از ایشان روایت می‌کنند : 🔹همیشه میگفت : 《 باید یک شیوه و اسلوبی پیدا کنم که اسرائیلی ها توقع و انتظار آن را نداشته باشند 》 📚راز رضوان _ صفحه ۵۴ _____🦀_________🦀________🦀_______ کانال کودکان تمدن ساز 👇🏻 @koodakanetamadonsaz
⊰🥀✨⊱ . . ݪبخݩد‍‌ٺو‌بر‌ڪآشے‌دݪ‌حڪ‌شدهـ‌اسٺ . .(: 🎞⃟🔗|⇜" ♥️⃟🔗|⇜🌱" 🌼⃟🔗|⇜✨'' •• ـــــــــــــ❁ـــــــــــــ •• 🌤⤑𝓳𝓪𝓱𝓪𝓭𝓮𝓼𝓸𝓵𝓲𝓶𝓪𝓷𝓲𝓮