هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
خطبه۲۰۱ نهج البلاغه امیرالمومنین (ع) «اى مردم! در طریق هدایت از کمى پویندگانش وحشت نکنید سپس به دلیل آن اشاره کرده، مى فرماید: «زیرا مردم گرد سفره اى اجتماع کرده اند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است. اشاره به اینکه اگر رهروان جاده هدایت کم هستند به جهت جاذبه هاى دنیاست. امام(ع) در این کلام پرمعنا دنیا را به سفره رنگینى تشبیه مى کند که موادّ کم ارزش یا بى ارزشى از نظر تغذیه در آن گذارده شده; ولى آنها را با زرق و برق آراسته اند. دنیاطلبان اطراف آن را مى گیرند غافل از اینکه موادّ غذایى آن تنها در مدّتى آنها را سیر مى کند و به دنبال آن گرسنگى طولانى در پیش است.این «جوع طویل» ممکن است اشاره به اندوه و حسرت طولانى باشد که به هنگام مرگ و بعد از آن و در صحنه قیامت به دنیاپرستان دست مى دهد و پیوسته بر تقصیرات خود در دنیا تأسّف مى خورند.این عبارت پر معناى امام(ع) در حقیقت برگرفته از آیات قرآن است. در آیه 100 سوره مائده مى خوانیم: قُلْ لاَّ یَسْتَوِى الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ; بگو هیچگاه ناپاک و پاک مساوى نیستند، هر چند فزونى ناپاکان تو را به شگفتى اندازد».همچنین آیات دیگرى که سخن از اکثریت جاهل، بى ایمان، غیر عاقل، فاسق، ناسپاس و مانند آن دارد.آنگاه دومین نکته را یادآور مى شود; نکته اى که مى تواند بسیارى از مسائل اعتقادى و اجتماعى را حل کند و آن اینکه آنچه گروههاى اجتماعى را از یکدیگر جدا مى سازد، هم بستگى افکار و دلهاست، هر چند روى صحنه افراد خاصى باشند; تمام کسانى که با آن افراد هم بستگى فکرى و رضایت قلبى دارند در یک گروه جاى مى گیرند، مى فرماید: «اى مردم! رضایت و نارضایتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در کیفر و پاداش) مى شود»;أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَى وَالسُّخْطُ
بنابراین نه تنها شرکت در عمل یا تهیه مقدمات و اعانت بر اثم سبب شرکت در نتیجه مى شود; بلکه رضایت قلبى نیز همین کار را مى کند، لذا در زیارتنامه ها با صراحت این تعبیر آمده است: «وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ; خداوند لعنت کند گروهى را که جنایات جانیان را در کربلا شنیدند و به آن رضایت دادند»، هر چند بعد از آن جانیان در عرصه زندگى دنیا ظاهر شدند در خطبه ۱۲ که شرح آن در جلد اوّل گذشت، خواندیم که على(ع)هنگام سخن یکى از اصحاب خود را بعد از جنگ جمل شنید که آرزوى حضور برادرش را در این میدان و سهیم شدن در این پیروزى مى کرد، فرمود: نه تنها او با ما بود; بلکه گروههایى که هنوز از مادر متولّد نشده اند و بعد از تولّد، هم عقیده با ما خواهند بود نیز در این میدان حضور داشتند و در این پیروزى سهیم بودند. این سخن افق تازه اى را در مطالعات اسلامى در برابر چشم ما مى گشاید و به همگان هشدار مى دهد که مراقب پیوندهاى قلبى و رضا و سخط باطنى باشند. این مطلب به قدرى اهمیّت دارد که در روایات متعددى از معصومان به آن اشاره شده است; مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل در ابواب امر به معروف و نهى از منکر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ إنْکارِ الْمُنْکَرِ بِالْقَلْبِ عَلى کُلِّ حال وَ تَحْریمُ الرِّضا بِهِ وَ وُجُوبُ الرِّضا بِالْمَعْرُوفِ» ذکر کرده است و در آن باب هفده حدیث در این زمینه آورده است; از جمله در حدیث مفصّلى از امام على بن موسى الرضا(ع) نقل کرده که فرمود: اگر کسى در شرق عالم قتلى انجام دهد و دیگرى در غرب جهان راضى به آن قتل باشد، در پیشگاه خدا شریک قاتل خواهد بود» کوتاه سخن اینکه در فرهنگ اسلام نه تنها شرکت در عمل یا معاونت در مقدمات، سبب شرکت در نتیجه ها مى شود; بلکه رضایت قلبى نیز این اثر را دارد.در ادامه این سخن، امام(ع) به دلیل محکمى از قرآن مجید براى اثبات این حقیقت تمسّک مى جوید، مى فرماید: «ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد; امّا کیفر و عذاب الهى آن همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند.
✨ ناقه حضرت صالح را فقط یک نفر کشت ولی خداوند همه را مشمول عذاب ساخت، چراکه همه آنها به این امر رضایت دادند. (خطبه ۲۰۱ نهجالبلاغه)
✅ خطای بزرگ قوم ثمود این بود که گمان میکردند مجرم فقط آن است که مستقیم شتر را بکشد. خیال میکردند، اگر سکوت کنند، نظر ندادهاند، رأی ندادهاند ولی نمیدانستند که سکوت خودش رأی است.عدهای از آنها جرم را دیدند ولی فقط دیدند، عدهای جلو آمدند و گوشتهای شتر را تکهتکه کردند و با خود بردند. عدهای فقط در دل، به کار مجرم، شکوه کردند
عدهای خنده کردند و مجرم را تشویق کردند.
ولی...
✅ خداوند فرمود: «فعقروها»؛ همه آنها، شتر را کشتند. پس همه آنها عذاب شدند.
کسانیکه #جنایات و به شهادت رساندن شهدای فلسطین و لبنان را به هر طریق ممکن محکوم نکردند و با آنها همسویی می کنند و در مواردی اظهار خوشحالی می کنند و توبه هم نمی کنند، در گناه قاتل شریک می باشند
.