eitaa logo
مرکز فرهنگی فتوت/۱۳۸۰
96 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
9 فایل
موسسه عضو افتخاری می پذیرد. ارتباط با ادمین: @fotovat1380
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ایهامی به نام پیوست عدالت 👤 🔹عنوان «پیوست عدالت» از عناوین جدیدی است که در ادبیات سیاسی ترویج شده و رهبر انقلاب هم چندین بار برای تأکید بر عدالت از آن استفاده کرده اند با این توضیح که طرح ها، لوایح، قوانین و بخشنامه های دولت و مجلس باید «پیوست عدالت» داشته باشند و تأمین کننده و محقق «عدالت» باشند نه اینکه تبعیض و فاصله های طبقاتی را افزایش دهند. 🔸با این وجود، این عنوان نتوانسته اصل مفهوم را منتقل نماید و غالباً نگاهِ صوری و حاشیه ای و فرعی به «پیوست عدالت» دارند؛ مثل همان نگاهی که به «پیوست زیست محیطی» برای صنایع و کارخانجات داشتند. طبق قوانین موجود ایجاد هر کارخانه صنعتی در هر نقطه ای از کشور باید مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست داشته باشد حالا این مجوز با لابی و نفوذ و مسامحه هم بدست آمده باشد مسئله ای نیست یا اساساً اگر مجوز هم دریافت نشد باز خلل آنچنانی در ایجاد کارخانه صورت نمی گیرد. چون نگاه به «پیوست زیست محیطی» سطحی و حاشیه ای است. ✅نگاه به «پیوست عدالت» هم اینگونه شد که در انتهای هر طرح و قانون و سیاستی، در یک یا چند برگه آچار توضیح می دهند که این طرح چه تأثیری در تحقق عدالت دارد! خیلی سطحی و فرعی! 🔹بی شک منظور رهبری از طرح این عنوان برای طرح ها و لوایح و قوانین و بخشنامه ها و دستورالعملل ها، این نگاه سطحی نبود. بلکه منظور این بود که این طرح ها باید «عدالت پایه» یا «بر مبنای عدالت» یا «با مقیاس عدالت» یا «در راستای تحقق عدالت» طراحی و تدوین شوند! 🔸اساساً «عدالت» باید مقیاس و معیار اصلیِ بررسی هر طرح، لایحه، قانون، سیاست عمومی، دستورالعمل و بخشنامه باشد. ✅یعنی معیار اصلی و ملاک اصلی تصویب و تأیید و صدور و اجرای موارد بالا باید عدالت باشد. که آیا اینها عدالت را محقق می کنند، عدالت اجتماعی را تقویت می کنند یا نه؟ 🔹شهید مطهری عدالت را نه تنها مقیاسی برای موارد فوق که مقیاسی برای حقانیت یک دین و درستی دستورالعمل های آن و حق بودن احکام آن می دانند. استاد شهید می گویند: «اصل عدالت از مقیاس های اسلام است که باید دید چه چیزی بر او منطبق می شود. عدالت در سلسله علل احکام است نه در سلسله معلولات. 🔸 نه این است که آنچه دین گفت عدل است، بلکه آنچه عدل است دین می گوید، ‌این مقیاس بودن عدالت است برای دین پس باید بحث کرد که آیا دین مقیاس عدالت است یا عدالت مقیاس دین؟ مقدسی اقتضا می کند که بگوئیم دین مقیاس عدالت است اما حقیقت اینطور نیست این نظیر آن چیزی است که در باب حسن و قبح عقلی میان متکلمان رایج شد و شیعه و معتزله، عدلیه شدند یعنی عدل را مقیاس دین شمردند نه دین را مقیاس عدل.» 💢به نظر می رسد هم باید ایهام «پیوست عدالت» برطرف شود و هم بدنبال اصطلاح یا عنوان بهتری برای جایگزینی آن باشیم که وقتی از آن استفاده می کنیم همه بدون هیچ توضیحی، اصل مطلب را بفهمند و در اجرا، تفسیر به رأی نکنند.
‍ 🔴 ‏ریشه‌ها؛ بسترها و عوامل ایجاد گروه‌های تکفیری-تروریستی در جهان اسلام 👤 🔹مقصود از گروه‌های تکفیری، گروه‌هایی از مسلمانان(سنی-وهابی) هستند که سایر فِرَق اسلامی بجز خودشان را مرتد می‌دانند و برای از بین بردن مخالفین -شیعه و سنی- از حربه تکفیر استفاده و از هیچ جنایتی دریغ نمی‌کنند.‏ 🔸الف) ریشه‌های فکری: به جهت اندیشه، این گروه‌ها ریشه تاریخی در خوارج در صدر اسلام، فقه امام حنبل در اهل سنت، اندیشه‌های ابن تیمیه در قرن ۶و۷ و اندیشه‌های محمد بن عبدالوهاب و اندیشه سلفی‌گری معاصر دارند. ✅تکفیر کردن مخالفین، خشک‌مغزی، برداشت ظاهری از دین و قرآن، عدم فهم دنیای جدید‏، عدم توجه به عقل و خرد، خشونت و نگاه انحصاری به توحید و مفاهیم دینی و تکفیر دگراندیشان از ویژگی‌های آنان است. 🔹 ب) بسترها: مهم‌ترین بسترهای شکل‌گیری این گروه‌ها فقر، فساد و عدم توسعه در کشورهای اسلامی است. 🔸متاسفانه فقر گسترده، فساد اداری و اقتصادی و تبعیض‌های عمیق زمینه رشد این‏ گروه‌ها را فراهم کرده است. ✅ج) عامل ایجاد: اما جدا از ریشه‌ها و بسترها، عوامل مهم دیگری در ایجاد و توسعه این گروه‌ها در غرب آسیا هم وجود دارد و آن سیاست غرب، حمایت‌های سیاسی، اطلاعاتی، اقتصادی و تجهیز این گروه‌ها توسط آمریکا و برخی دولت‌های منطقه(ترکیه، سعودی، امارات و...) است.‏ 🔹باید سهم ریشه‌های فکری و فقهی، بسترهای رشد و عوامل ایجاد این گروه‌ها را جداگانه تحلیل و بررسی کرد. 🔸یک روز عراق، یک روز افغانستان، روز دیگری پاکستان و روزهای دیگری در سایر ممالک اسلامی مثل سوریه، شاهد ظهور و بروز این گروه‌ها هستیم.‏ ✅نکته مهمی که سیاستمداران و نخبگان جهان اسلام باید بدانند این است که شاید سازمان نظامی وسیاسی این گروه‌ها دربرهه‌ای منهدم و تضعیف شود (مثل داعش درسال‌های گذشته) ولی ریشه فکری باقی می‌ماند و برنامه‌ها باید بگونه‌ای باشد که فرصت رشد مجدد پیدا نکنند. 🔹اما راه‌حل چیست و چه باید کرد؟‏ به نظر می‌رسد مهم‌ترین راه‌حل‌ها در این محورها قرار بگیرد: 1⃣ الف) تبیین و روشنگری فکری و دینی و جهاد فکری در جهان اسلام 2⃣ ب) مبارزه بی‌امان با فقر، فساد و تبعیض در ممالک اسلامی 3⃣ ج) مقابله با سیاست‌ها و برنامه‌های استکباری و حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا
🔴یکی از نکات امروز رهبر انقلاب، توصیه به عدم انفعال در برابر دشمن بود. 👤 🔹رهبر انقلاب: جمهوری اسلامی در هیچ مشکلی در طول دوران انقلاب، یک لحظه دچار انفعال نشد / در موفقیتها غرور سم است و در ناکامیها انفعال زهر 🔸رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار اقشار مختلف مردم در سخنان پیرامون تحولات اخیر منطقه: ✅جبهه‌ی مقاومت نه از پیروزی‌ها مغرور باید بشود، نه از شکست‌ها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست هست، زندگی شخصی انسانها هم همین جور است. در آن موفقیت هست ناکامی هست. زندگی گروه‌ها همین جور است، در آن موفقیت هست ناکامی هست. 🔹یک جریانی یک روز بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است، دولت‌ها همین جور کشورها همین جور. فراز و نشیب در زندگی‌ هست، از فراز و نشیب نمی‌شود انسان پرهیز بکند، آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار می‌گیریم مغرور نشویم. چون غرور جهل می‌آورد. خود مغرور شدن انسان را غافل میکند وقتی که به فرود رسیدیم یک جایی ناکام ماندیم بایست افسرده و مأیوس و دلشکسته نشویم. 🔸جمهوری اسلامی در این چهل و چند سال با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده. حوادث بزرگ. جوانها آن روز را ندیدند، در همین تهران در خانه نشسته بودند مردم تهران جنگنده‌ی میگ ۲۵ ساخت شوروی متعلق به صدام می‌آمد بالای سر ما اینجا حرکت میکرد اگر نجابت می‌کرد بمباران نمی‌کرد اما می‌ترساند و ما هم هیچ کار نمی‌توانستیم بکنیم. نه پدافندش را داشتیم نه امکاناتش را داشتیم با اینها مواجه شدیم ما. ✅جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده اما در این حوادث یک لحظه جمهوری اسلامی دچار انفعال نشده. 💢 انفعال از مؤمن نباید سر بزند. انفعال گاهی از خود حادثه خطرش بیشتر است. انفعال یعنی اینکه انسان نگاه کند به این احساس برسد که هیچ کاری نمیتواند بکند، پس تسلیم بشود. این انفعال است. پس در پیشرفتها و موفقیتها غرور سم است. در ناکامیها، مشکلات، انفعال زهر است.
‍ ‏🔴 آغاز شکستِ یک ملت! 👤 🔹این نمودار مقایسه GDP(تولید ناخالص داخلی) سه کشور ‎ سورية (آبی)، ‎تركية (نارنجی) و ‎عراق (سبز) است‌. در سال ۲۰۱۰، gdp سوریه از ترکیه بالاتر رفته اما از ۲۰۱۰ اقتصاد سوریه با کله به زمین میخورد و یکسال بعد درگیری‌‌های داخلی کم‌کم آغاز می‌شود. براستی علت چه بود؟‏ 🔸ماجرای سوریه، هم علل داخلی دارد هم خارجی. مهم‌ترین علل داخلی را می‌توان نبودِ آزادی‌های سیاسی و برخورد سخت با منتقدین و تبعیض(بی‌عدالتی) و فقر (در عین رشد اقتصادی و بزرگ‌تر از ترکیه) و همچنین نبودِ حسِ هویت ملی جمعی(عدم یکپارچگی خرده فرهنگ‌ها و اقلیت‌ها) دانست.‏ ✅مهم‌ترین علل خارجی را می‌توان: الف)نانجیبی رقیبِ منطقه‌ای(ترکیه) و ب)دشمنی غرب و اسرائیل دانست. چون سوریه طی چنددهه گذشته مقابل اسرائیل ایستاد و زمینه لجستیک جبهه مقاومت را در خاک خود فراهم کرد. 🔹رژیم تک‌حزبی سوریه، فضای تحرک به سایر احزاب و گروه‌ها نمی‌داد و فضای خفقان ایجاد می‌کرد‏؛ از طرفی اجرای سیاست‌های نئولیبرالیسمِ(هم اقتصادی - هم فرهنگی) از سال ۲۰۰۵ باعث دو شکاف عمده شد. 🔸شکاف اول که ناشی از تبعیض بود. حذف یارانه‌ها، جهانی‌سازی قیمت‌ها، وابستگی بیش‌از پیش به دلار و افزایش خصوصی‌سازی، هم باعث شکل‌گیری طبقه سرمایه‌دار شد هم افزایش جمعیت زیر خط فقر.‏ ✅شکاف دوم: از طرفی اجرای سیاست‌های فرهنگی نئولیبرال منجر به تقابل بیشتر طیف‌های سنتی سلفی با حکومت شد. لذا فقر گسترده، تورم بالا و فاصله‌های طبقاتی و درگیری‌های فرهنگی و دینی، بهترین بستر را برای رشد گروه‌های تکفیری فراهم کرد. 🔹از طرفی، بلندپروازی‌های ترکیه و دشمنی غرب با سوریه در چندمحور بر سوریه موثر بود.‏ 🔸اولین محور، حمایتِ فکری لجستیکی ترکیه از گروه‌هایی مثل ‎جبهة النصرة که بعد به ‎تحرير الشام تغییر نام داد؛ دومین محور حمایت فکری لجستیکی آمریکا از کردهای سوریه که در ۲۰۱۵ به عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد) نامگذاری شد. محور سوم، تحریم اقتصادی سوریه توسط آمریکا و اروپا بود.‏ ✅به اینها اضافه کنید اقدامات عربستان سعودی، قطر، امارات واسرائیل(هرکدام جداگانه و بعضاً هماهنگ) علیه سوریه. 💢منتهی ضربه اصلی را دولت ترکیه وارد کرد که از افزایش قدرت اقتصادی سوریه بسیار نگران بود و روند رشد اقتصادی سوریه این را هم نشان می‌داد. اما از ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ با جنگ داخلی، اقتصاد سوریه با ضربه کاری مواجه شده و این روند از ۲۰۱۰ تاکنون نیز ادامه دارد.
🔴آیا به سمت شوک درمانی می رویم؟! 👤 🔹قریب سه دهه است که روند بی ثباتی اقتصادی در ایران در کنار همه پیشرفت ها و توسعه زیرساخت ها و خدمت رسانی و توزیع امکانات مختلف در سطح کشور ادامه دارد؛ افزایش هزینه های زندگی اعم از هزینه های بهداشت و درمان، آموزش، تهیه مسکن و سایر در این سه دهه چشم گیر است. روندی که از ابتدای دهه 90 با اجرای سیاست های هدفمندسازی یارانه ها، بصورت تصاعدی افزایش یافته است. 🔸اما با این وجود هیچ اجماع کارشناسی در کشور وجود ندارد؛ یک طرف جمعیت کثیری از کارشناسان اقتصادی قرار دارند که طی این سه دهه همین سیاست ها و نسخه ها را تجویز کرده اند و کماکان راه حل شان همان است یعنی بازار آزاد، آزادسازی اقتصاد، واقعی کردن قیمت ها(گران سازی)، حذف یارانه ها یا تبدیل یارانه ها به نقدی، سبدکالا برای جبران کاستی ها، ادامه خصوصی سازی و ... . ✅در این دسته هم اقتصاددانانی وجود دارند که خیلی علنی و با افتخار خود را لیبرال معرفی می کنند و هیچ ابایی ندارند و لیبرالیسم را راه نجات اقتصاد کشور می دانند و هم اقتصاددانان حزب اللهی و متدین که می گویند لیبرالیسم را قبول ندارند و خود را علیه لیبرال ها تعریف می کنند. 🔹در مقابل این جمعیت کثیر کارشناسان، اقلی از کارشناسان هم با این راه کارها و سیاست ها مخالفند و نتیجه وضعیت فعلی را ادامه این سیاست ها و نسخه ها می دانند. 🔸گوش دولت ها و حاکمیت هم در دست همان جبهه کثیر کارشناسان است. ظاهراً یا باطناً هم حاکمیت(ارکان و بدنه کارشناسی) هم معتقد به این مسیر است و قرار نیست بازگشتی داشته باشند از این مسیر. ✅با این وجود، هیچ گفتگوی کارشناسی سازنده ای هم بین این دو طیف کلان دیده نمی شود. بیشتر زد و خورد رسانه ای است. 🔹من کارشناس مسائل اقتصادی نیستم اما بی اطلاع از اقتصاد سیاسی و مکاتب اقتصادی هم نیستم و به نظر حقیر، این ره که می رویم به ترکستان هم نمیرسد! سرانجام این راه را فروپاشی می دانم. 🔸با این وجود معتقدم گفتگوی کارشناسی بصورت مستمر مفید است. حالا آن دسته از اقتصاددانانی که با افتخار از لیبرالیسم می گویند شاید قائل به گفتگو نباشند ولی طیفی از اقتصاددانانی که بالاخره خود را مسلمان و حزب اللهی و علیه لیبرالیسم تعریف می کنند چرا گفتگو نمی کنند؟ چرا گفتگویی شکل نمی گیرد؟ ✅اگرچه تصمیم گیری درباره اقتصاد امروز به دست سرمایه داران انجام می شود و واقعیت این است که اقتصاد ایران را سرمایه داران انحصاری و شاید الیگارشی مدیریت می کنند اما اجماع کارشناسی اگر به وجود بیاید و پشتوانه مردمی داشته باشد می تواند جلوی این سیل وحشی و ویران گر را بگیرد. 🔹نرخ ارز روز به روز بالاتر می رود؛ تفاوتی هم در دولت رئیسی یا روحانی یا پزشکیان در این سیاست ها نیست. سفره مردم روز به روز کوچک تر می شود؛ تورم و افزایش نرخ ارز کمر اقتصاد ایران را شکسته و این وضعیت فقط به نفع طبقه دارا و ثروتمند جامعه است که دارایی شان -اعم از ملک و شرکت و ... - مطابق با تورم بیشتر و بیشتر می شود. 🔸اما نه تنها خبری از توقف این روند نیست بلکه اخبار نگران کننده ای درباره سیاست نیز درباره نرخ انرژی هم وجود دارد. اگرچه نرخ آب، برق و گاز در این مدت افزایش یافته اما گرانی گازوئیل و بنزین باتوجه به اظهارات مقامات، دور از انتظار نیست. ✅اخیراً نیز یک خبرنگار اقتصادخوانده که از لیدرهای رسانه ای نئولیبرال ها در ایران است هم با افتخار از سیاست شوک درمانی و مثال زدن آلمان و چین هم سخن گفته و تجویز کرده که یک شبه همه چیز را گران کنیم بعد هم پلیس و بسیج را به میدان بیاریم برای سرکوب معترضین! 💢هرکسی که اندکی تحلیل داشته باشد می داند این روند، سرانجامی به سوی آشوب دارد؛ چین و آلمان یا هر بلد کفری که این سیاست ها را اجرا کرده اند همراه با کشتار مردم بوده؛ آیا اسلام به ما اجازه اجرای این سیاست های غلط و فاجعه بار را می دهد؟ آیا از این سه دهه هیچ تجربه ای کسب نکرده ایم و قرار است مجدد دست به این سیاست های کثیف و خانمان سوز بزنیم.
🔴مهندس بازرگان - یکی از ریشه های «گفتمان تسلیم» در ایران 👤 🔹مرحوم مهندس مهدی بازرگان در جوانی برای تحصیل به اروپا رفت و سپس به کشور بازگشت و مقطعی رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. علی رغم خیلی از کسانی که برای تحصیل به اروپا می رفتند بازرگان معتقد بود که بین علم و دین مخالفت و تضادی وجود ندارد و دین و علم تجربی با همدیگر سازگارند. باتوجه به اینکه خانواده مؤمن و مذهبی داشت خود نیز فردی متشرع بود و به همین دلیل تلاش می کرد تا با تألیفات خود نشان دهد که بین دین و علم سازگاری وجود دارد. 🔸در همین سال‌ها بود که بازرگان مطهرات در اسلام (۱۳۲۲ش) را، که در آن «کلیه احکام طهارت و نظافت اسلامی از دریچه تصفیه بیوشیمی و به استعانت قوانین فیزیک و شیمی و فرمول‌های ریاضی مطالعه شده بود»، تألیف کرد. ✅و نیز راه طی شده را نگاشت (۱۳۲۷ش) تا ثابت کند که «بشر خاکی به پای خود و با تجربه و دانشی که طی هزاران سال کسب کرده است، همان راهی را طی کرده و می‌کند که انبیاء تعیین و ترمیم نموده‌اند». 🔹گرایش و تمایل بازرگان به تمدن و دستاوردهای غرب از این جهت نبود که باید با دین مخالفت کنیم و دین را دور بیاندازیم تا پیشرفت کنیم؛ نه؛ بازرگان می گفت این تمدن و پیشرفت غرب، در همان امتداد دین و رسالت انبیاء است! 🔸این مدل بازهم یکجور تسلیم در برابر غرب بود؛ به تعبیر شهید مطهری تفکر بازرگان در «راه طی شده» به نوعی «سپر انداختن در مقابل مادیین» بود و کوچکترین خدمتی به توحید نمی کند! 🔸بازرگان با همین مبنا بود که علی رغم حضور در دولت مصدق به عنوان رئیس هیئت مدیره موقت شرکت ملی نفت و سپس اولین مدیرعامل ایرانی شرکت ملی نفت ایران بعد از خلع ید انگلیس و علی رغم مشاهده کردن کودتای 28 مرداد 32 توسط آمریکایی ها و علی رغم زندانی شدن در دوره پهلوی، باز ماه های منتهی به انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357 تحت تأثیر جلسات و تعارفات و تشریفات نمایندگان سفارتخانه های آمریکا، انگلیس، ایتالیا، فرانسه و شوروی قرار می گیرد و در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» که در سال 1362 تألیف کرده، می گوید قدرت های جهانی و دنیا انقلاب اسلامی را پذیرفتند و آماده همکاری با ما بودند و بعضاً از یکی دوماه قبل از انقلاب وقتی از سقوط شاه مطمئن شدند، در جلسات خصوصی به من تبریک می گفتند! ✅بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» معتقد است که انقلاب اسلامی دو حرکت داشت؛ حرکت اول یا حرکت رو به وحدت و مرکزیت را به اصطلاح ریاضی و علم میکانیک حرکت رو به مرکز (سانتریپ) centripte و حرکت دوم را که فرار از وحدت است حرکت گریز از مرکز (سانتریفوژ) cenripuge . یعنی پیش از انقلاب همه فعالیت ها و اقدامات به سمت وحدت و انسجام ملی بود اما بعد از انقلاب همه فعالیت ها به سمت اختلاف و انشقاق و تفرقه. 🔹اگرچه در این کتاب هیچ سهمی از این اختلاف و تفرقه را سهم خود و جریان نهضت آزادی نمی داند و حاضر به پذیرفتن هیچ خطا و اشتباهی نیست و بیش از همه روحانیت را مقصر می داند اما باز برخی نقدهای دقیق و به حق را نسبت به انقلابیون مطرح می کند که جای تأمل و تدقیق دارد. 🔸با این وجود وی معتقد است که ما قرار نبود که با غرب و در رأس آن -آمریکا- در بیفتیم و مقصر اختلاف بین انقلاب و آمریکا و حتی مقصر جنگ تحمیلی صدام و رژیم بعث علیه ایران، خود ماییم! ✅بازرگان آدم متدین و متشرعی بود اما به نظرم این بی انصافی و تحلیل غلطش هم ناشی از همان مبنای ساده اندیشی و تسلیم در برابر قدرت غرب بود هم ناشی از لجاجت و ناراحتی هایش بعد از استعفا دولت موقت! 🔹بازرگان با وجود اینکه خود به ظلم های تاریخی آمریکا در حق ملت ایران تا لحظه سقوط شاه و حتی تلاش برای کودتای نظامی و سرکوب سنگین مردم، اما خام اندیشانه و ساده لوحانه معتقد است که آمریکای آن روز - جیمی کارتر - حاضرند ما را بپذیرند به شرطی که ما شعار علیه آنها ندهیم و با آنها مذاکره کنیم. او از یک طرف می گوید اسلام از سیاست جدا نیست اما به صراحت می گوید که ما هیچ رسالتی برای مبارزه با ظلم های جهانی و دفاع از مستضعفین نداریم. 💢کسانی که بازرگان و نهضت آزادی ایران را به خوبی می شناسند متوجه می شوند که جریان اصلاحات از دهه 70 به این طرف، هیچ حرف و سخن تازه ای ندارند به جز تکرار همین حرف های بازرگان. حرف هایی که اول انقلاب مطرح می کرد. بازرگان فکر می کرد مشکل آمریکا با چند تریبون در نماز جمعه و شعار «مرگ بر آمریکا» است.
🔴 ‏ماجرای یک دروغ بزرگ درباره ‎علامه مصباح! 👤 🔹"فیلتر یارانشی" نوع دیگری از فیلترها است که اذهان را بدون آنکه متوجه شوند به چیزی علاقمند یااز چیزی دور می‌کند. در چند دهه اخیر، رسانه‌ها بعنوان یک فیلترینگ موثر در این حوزه عمل کرده‌اند و پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی اخیر نیز با طراحی الگوریتم‌های مشخص سعی کرده‌اند که مطابق سیاست‌های خود، مدیریت داده را تنظیم کنند و انواع خاصی از اطلاعات را به مخاطب برسانند و یا از رساندن برخی اطلاعات ممانعت کنند. 🔸"فیلتر یارانشی"، هم از مدل سانسور یا بایکوت کامل استفاده می‌کند و هم از مدل تحریف واقعیت و ارائه روایت متفاوت.‏ ✅اگر بخواهم یکی از مصادیقِ قربانیِ فیلترینگ یارانشی در جامعه ایرانی را مثال بزنم آن شخص، مرحوم ‎علامه مصباح است؛ شناخت نخبگان، سیاسیون و بخش‌های مهمی از مردم بیش از آنکه شناخت مستقیم و بلاواسطه باشد، شناخت از دریچه فیلترهای رسانه‌ای است. از یک طرف افکار و آثار او بایکوت شده، از طرفی، اطلاعات خلاف یا ناقص درباره ایشان پمپاژ رسانه‌ای شده است. 🔹 اگر از خیلی از مخالفین ومنتقدین‏ مرحوم ‎آیت‌الله مصباح بپرسید که کدام کتاب یا کدام اثر مکتوب علامه را خوانده‌اید یا کدام سخنرانی یا سلسله مباحث و جلسات ایشان را گوش کرده‌اید، قطعاً بالای ۹۵ درصد خواهند گفت هیچ‌کدام! 🔸شناخت آنها محدود به تیتر چند روزنامه و وب‌سایت است و می‌گویند علامه خشونت‌طلب بود یا ایشان مخالف جمهوریت و دموکراسی بود و رای مردم را قبول نداشت! ✅ترور شخصیت بدتر از ترور فیزیکی است. در ترور فیزیکی اگر جان شخص را مورد هدف قرار دهند ولی او درجامعه شهید حساب شده و بسیار محبوب و مورد احترام است اما در ترور شخصیت، فرد حداقل در بخشی از جامعه، مورد حمله قرار می‌گیرد.‏ 🔹مرحوم علامه مصباح، هم فیلسوف بود و هم فقیه؛ هم از تمدن غرب شناخت دقیق داشت و عالمی جهان‌دیده بود، هم شناخت عمیق و دقیقی از اسلام داشت. علامه محدود در حجره‌های حوزه علمیه نبود و در دانشگاه‌های برتر غربی هم حضور پیدا می‌کرد و با برخی دانشمندان و فلاسفه جهان دیدار علمی داشت.‏ 🔸به شدت اهل اخلاق و رعایت احترام و حق و حقوق دیگران بود. برچسب خشونت‌طلبی که جناح غرب‌گرا در کشورمان به این فیلسوف عزیز چسبانده بود، این نکته بود که علامه می‌گفت باید در برابر دشمنان کشور و مسلمانان، جهاد و ایستادگی کرد و اسلام دین مماشات و سازش با ظالمان و مستکبران نیست.‏ ✅علامه در ساحت نظریه و اندیشه معتقد بود که مشروعیت، دینی است و مشروعیتِ حاکم و حکومت، وابسته به معیارها و ارزش‌های دینی است نه نظر مردم؛ این مسئله اختلافی در ساحت اندیشه بود اما تحقق حکومت خاصه در عصر فعلی را بدون رضایت و خواست مردم، امکان‌پذیر نمی‌دانست و به رای مردم، ویژه احترام می‌گذاشت و خودش در انتخابات بارها بعنوان کاندیدا شرکت می‌کرد و در همه انتخابات‌ها هم پای صندوق رای حاضر می‌شد و هم کنش‌گری سیاسی و انتخاباتی داشت و حتی در برهه‌ای از تشکیل حزب پایداری نیز حمایت کرد و در برخی انتخابات ریاست جمهوری نیز از برخی نامزدها حمایت کرد. 🔹مگر می‌شود فرد برای جمهوریت احترام قائل نباشد اما‏ خودش بارها در انتخابات‌ها مشارکت فعال داشته باشد؟ 🔸ضمن اینکه اختلاف در بحث مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی با سایر بزرگان و رهبران انقلاب و اندیشمندان، یک بحث علمی و نظری است ولی رقیب نامرد از این اختلاف علمی، نهایت سوءاستفاده را برده و او را تخریب و مخالف رای مردم معرفی می‌کرد. 💢نه تنها مرحوم علامه مصباح، شخصیت‌های دیگری نیز وجود دارند بین درگذشتگان یا زندگان که شناخت جامعه از آن تحت تاثیر فیلترهای رسانه‌ای، خاصه فیلتر یارانشی است. در این بین، چاره‌ای بجز آگاهی بخشی عمومی و تبیین فراوان وجود ندارد. چه بسا، حقانیت یک شخص در عصر دیگری اثبات شود.
🔴 ‏آتش بس؛ سرزندگی یا افسردگی؟ 👤 🔹از ساعتی که حماس اعلام کرده که آتش بس را پذیرفته و بیشتر شروط اعلامی در رسانه ها نیز نشان از تأیید حداکثری شروط حماس است، موجی از خوشحالی و شادی در بین مردم فلسطین، غزه و لبنان و سایر آزادگان جهان در رسانه ها ابراز شده و در جبهه مقابل موجی از ناراحتی و‏ افسردگی و خودخوری و ابراز غم! 🔸با آنکه کفه تخریب ها و کشته ها اساساً قابل قیاس نیست. اما جبهه صهیونیستی بسیار غمگین و ناراحت است؛ آنها با آن همه رذالت، جنایت، کودک کشی، نسل کشی، قتل عام و ترور رهبران مقاومت و تخریب هزاران خانه و ساختمان و زیرساخت، احساس پیروزی نمی کنند.‏ ✅این واقعیت جنگ یکسال و نیمه اخیر است. یک طرف از مقاومت خود با کمترین تجهیزات و با آن همه کشته و تخریب، احساس شعف و سرزندگی و پیروزی می کند اما طرف دیگر با آن همه جنایت و درّنده خویی، خیر! 🔹جنگ امروز، جنگ اراده هاست. ترامپ قبل از آمدن تهدید کرده بود که یا حماس اسرا را آزاد میکند یا آتشی درخاورمیانه به پا میکنم! برای اهل تحلیل این تهدید خیلی روشن بود که درظاهرش خطاب به جبهه مقاومت وایجاد رعب و وحشت است اما باطنش نسبت به خانه عنکبوتی صهیونیستی خودشان است که به آنها بگویند ما دیگر پولی نداریم به شما بدهیم! گند زدید و زود تمامش کنید! 🔸آنانیکه از تهدیدهای ترامپ می‌ترسند بدلیل ضعف اراده و ایمان است. آمریکایی و اسرائیلی ها در یکسال اخیر هر جنایتی از دستشان برآمد انجام دادند. تمام اقدامات صهیونیستها در غزه، در لبنان و غیره با هماهنگی و پشتیبانی آمریکایی ها انجام شده. اما نتوانستند کمتر از 35 درصد غزه را اشغال کنند! 💢بله حجم کشته ها و تخریب ها اساساً قابل قیاس نیست. اما پیروزی‌ها و شکست‌ها را اینگونه نمی‌سنجند! نه حماس از بین رفته، نه حزب‌الله، نه هیچ کدام از اهداف اعلامی اسرائیل به سرانجام رسیده!
‍ 🔴 چرا مخفیانه به آنان پیام می دهید که دوستشان دارید؟ 👤 🔹اخیراً رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از مسئولین نظام در رابطه با نوع مواجهه مسئولین دولتی با دولت آمریکا، به بخشی از آیه یک سوره مبارکه ممتحنه اشاره کردند: "چشمانمان را باز کنیم؛ «تُسِرّونَ اِلَيهِم بِالمَوَدَّة» نباشیم." 🔸آیت‌الله خامنه‌ای بعنوان یک فقیه و اسلام‌شناس واقعی که از نوجوانی و جوانی با قرآن و تفسیر قرآن انس دارد، غالباً مسائل را با نگاه قرآنی تبیین و از مثال‌های قرآنی به جا و دقیق استفاده می‌کنند. ✅اصل آیه و ترجمه را بخوانید: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ ۙ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي ۚ تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ. 🔹ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید، شما با آنان اظهار دوستی می کنید، در حالی که آنان به طور یقین به آنچه از حق برای شما آمده کافرند، و پیامبر و شما را به خاطر ایمانتان به خدا که پروردگار شماست [از وطن] بیرون می کنند، [پس آنان را دوستان خود مگیرید] اگر برای جهاد در راه من و طلب خشنودیم بیرون آمده اید [چرا] مخفیانه به آنان پیام می دهید که دوستشان دارید؟ در حالی که من به آنچه پنهان می داشتید و آنچه آشکار کردید داناترم، و هر کس از شما با دشمنان من رابطه دوستی برقرار کند، مسلماً از راه راست منحرف شده است. 🔸شأن نزول این آیه درباره شخصیتی به نام "حاطب بن ابی‌بلتعه لخمی" از مهاجرین و اصحاب پیامبر و موثرین در جنگ بدر است. ✅ماجرا از این قرار است که حاطب، نامه‌ای را پنهانی از طریق زن خواننده‌ای به نام ساره برای اهالی مکه ارسال کرد و ضمن اظهار دوستی با مشرکین، آنان را نسبت به برنامه پیامبر برای حمله به کفار و مشرکین و فتح مکه باخبر کرد. سپس جبرئیل بر پیامبر نازل و ایشان را از این نامه با خبر کرد و حضرت امیرالمومنین را مامور کشف و ضبط نامه می‌کند که داستان مفصلی دارد. 🔹خداوند متعال در این آیه به صراحت به مومنین می‌فرماید چرا پنهانی با دشمنان من و دشمنان خودتان اظهار دوستی می‌کنید؟ 🔸اینها همان کسانی هستند که شما را از خانه و شهر خودتان اخراج کردند. ✅امروز اگر درست ببینیم مگر همین آمریکایی‌ها، به عنوان دشمن درجه یک اسلام و مسلمین و بشریت، ظلم‌های بی‌شماری در حق ملت ایران و سایر ملت‌ها نکردند؟ مگر در یکسال گذشته، اسرائیل هزاران نفر از مسلمانان در غزه و لبنان را با پشتیبانی آمریکایی‌ها، به خاک و خون نکشانده؟ 💢پس این ارتباطات پنهانی و التماس‌ها برای مذاکره که خود بهتر می‌دانید سودی بحال ملت ایران و منافع ملی نداشته و ندارد، برای چیست؟
🔴 شُکر قدرت، قدرتت افزون کند! به مناسبت دهه فجر 👤 🔹حضور فراگیر و عجیب مردم ایران از همه طیف‌ها و اقشار و طبقات جامعه در مبارزات قبل از انقلاب علیه رژیم دیکتاتوری و موروثی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر اینکه موجب تغییرات بنیادین سیاسی در ایران شد، یک نعمت الهی بود. نعمتی که خداوند متعال حتماً از کسانی که به موجب این نعمت، به جایگاه و پایگاه و مقام و حکومت و مسئولیت رسیدند سوال می‌شود که آیا‌ قدر نعمت را دانستید و شکرش را بجای آوردید یا خیر؟ 🔸برخی تریبون‌داران خطاب به مردم می‌گویند قدر انقلاب را بدانید و شکرش را بجای آورید. در کلیت این حرف درست است اما حرف دقیق‌تر و درست‌تر آن است که این انقلاب را خودِ همین مردم بوجود آوردند و باید خطاب به آنان که طی چنددهه اخیر به قدرت و مسئولیت رسیدند، این عبارت را بگویند که آیا شکرِ این نعمت- یعنی حضور مردم در مبارزات قبل و بعد از انقلاب در همه صحنه‌ها- را بجای آورده‌اید؟ ✅لازم به توضیح هم نیست که بدانیم مقصود، شکرِ زبانی و تشکرها و تعاریفِ خشک‌وخالی نیست. بلکه مطلوب، شکرِ عملی است. شکر عملی هم یعنی خدمت به مردم؛ یعنی تلاش ویژه برای تحقق آرمان‌های این مردم در انقلاب که عبارت بودند از استقلال، آزادی، عدالت، مبارزه با فساد، فقر و تبعیض و ...! 🔹خداوند متعال در آیه ۷ سوره ابراهیم می‌فرماید: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی تردید عذابم سخت است. 🔸به قول مولوی: شکر قدرت قدرتت افزون کند جبر، نعمت از کفت بیرون کند 🔸و ضرب المثل معروف که: شکر نعمت، نعمتت افزون کند کُفر نعمت از کفت بیرون کند
🔴 حکومت صد در صد مردمی 👤 🔹 حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمىِ به تمام معناست. مردمی یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمانها و اراده‌ها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پُر از عدل و داد نمی‌کند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار می‌بخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیل می‌دهد 🔸 مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلای تهران، ۱۳۸۱/۰۷/۳۰ ✅پیش از این در محافل متعدد و مطالب قبلی در همین کانال از ذهنیت سلطانی حاکم بر فکر ما مردم ایران سخن گفته ام، اینکه در پس ذهن ما این است که ما رعیتیم، ما کاری از دستمان بر نمی آید و اصلاح جامعه را باید مسئولان(سلطان ها) انجام دهند.حتی انسان های بزرگ دینی (مانند امامزاده ها ) را هم شاه و شاهزاده و سلطان نامیده ایم. مکرر هشدار داده ام که تفکر مهدویت هم زیر سایه این ذهنیت سلطانی قرار گرفته و ما از موعود آل محمد(عج) تصویر آخرین شاهزاده ای را در ذهن داریم که برای حفظ جانش پنهان گشته و روزی جومونگ وار بر خواهد گشت و تاج شاهی بر سر خواهد گذاشت و عالم را پر از عدل و داد می کند و ما رعیت در آرامش زندگی خواهیم کرد. در این تصویر ما رعیت نه قبل از ظهور او مسئولیتی داریم نه بعد از آن، نهایتا اینکه ادبیات سازی می کنیم که مهمترین وظیفه منتظران (ما رعیت ) ترک گناه است! 💢اما انقلاب اسلامی صحنه را عوض کرد، ما بعد از انقلاب اسلامی رعیت نیستیم ولی نعمتیم صاحبیم مالکیم و بازیگر اصلی صحنه قبل از ظهور و بعداز ظهوریم.
🔴 نیمه شعبان؛ از ظرفیت جهانی عدالت تا جشن‌های بی‌تأثیر! 👤 🔹 17 جولای، روز عدالت بین‌المللی؛ ویترینی برای عدالت گزینشی! 🔸در تقویم جهانی، 17 جولای با عنوان روز عدالت بین‌المللی، یادآور تصویب اساسنامه رم و تأسیس دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) است. نهادی بین‌المللی که ظاهراً برای پیگیری جنایات جنگی و نقض حقوق بشر شکل گرفته، اما در عمل، تصویری گزینشی از عدالت را به نمایش می‌گذارد. ✅قریب 90 درصد از پرونده‌های دیوان لاهه، عمدتاً به جنایات جنگی در آفریقا محدود شده و چند مورد انگشت‌شمار هم به جنایات هیتلر، امپراطوری ژاپن(قبل از جنگ جهانی دوم) و اخیراً حمله روسیه به اوکراین و کیفرخواست نتانیاهو اختصاص یافته است. اما دریغ از بررسی جنایات تاریخی قدرت‌های بزرگ در قرن اخیر و اشغال کشورهای مسلمان! 🔹در این دادگاه هیچ خبری از پیگیری جنایات گسترده قدرت‌های غربی(آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و سایر) در جهان نیست؛ جنایات این قدرت ها در عراق، افغانستان، بمباران هسته‌ای ژاپن و سایر اقدامات آمریکا در سراسر جهان و جنایات فرانسه در مالی؛ ICC با تمرکز بر کشورهای ضعیف جنوب جهانی و حتی گروه‌های مدافع ملت‌ها، عملاً نظم جهانی مورد نظر غرب را تثبیت می‌کند. 🔸 20 فوریه؛ روز جهانی عدالت اجتماعی، شعاری بی‌عمل؟! در کنار 17 جولای، 20 فوریه نیز به عنوان روز عدالت اجتماعی از سوی سازمان ملل نامگذاری شده است. اما در جهانی که بیش از یک میلیارد انسان در فقر مطلق و قریب به یک میلیارد نفر در گرسنگی به سر می‌برند، این روز، بیشتر به یک شعار بی‌عمل می‌ماند و سازمان ملل و نهادها، کنوانسیون ها و ارکان این سازمان در عمل به این فاصله طبقاتی و توسعه فقر، دامن زده‌اند و سیاست‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول عملاً منجر به افزایش فقر، تورم، تبعیض و فساد و فاصله های طبقاتی شده است. ✅نیمه شعبان؛ فرصتی مغتنم برای طرح گفتمان عدالت مهدوی؛ 🔹در چنین شرایطی، روز نیمه شعبان با ظرفیت عظیم معنوی و اندیشه عدالت‌خواهانه مهدوی، می‌توانست به عنوان روز جهانی عدالت مطرح شود. روزی برای محاکمه قدرت‌ها و ظالمان، روزی برای مبارزه با فقر، فساد و تبعیض. 🔸اما افسوس که نه در عمل توانسته‌ایم نیمچه عدالتی را در ایران پیاده کنیم تا الهام‌بخش جهانیان باشد و ملل را به عدالت علوی مشتاق نمائیم، نه در عرصه اندیشه، نظریه عدالت بر مبنای آموزه‌های شیعه و اندیشه امام مهدی (عج) را تولید، تبیین و ترویج کرده‌ایم تا در کنار سایر نظریات، همچون نظریه عدالت جان رالز(کتاب عدالت به مثابه انصاف)، نظریه‌ای علمی و قابل دفاع به جهانیان و دانشگاه‌ها و اصحاب علم عرضه کنیم و نه در عرصه رسانه، از این ظرفیت عظیم برای معرفی و تبلیغِ آرمان‌های عدالت‌خواهانه خود به جهانیان بهره برده‌ایم! ✅ما حتی از داشته‌های خود در عرصه عدالتخواهی جهانی و دفاع از مظلومان و مستضعفان(خاصه اقدامات حمایتی در فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، یمن، بوسنی و ...)، نتوانسته‌ایم بهره‌ای تبیینی، تبلیغی و رسانه‌ای برده و به ملت‌ها نشان دهیم که هدف اصلی‌مان تحقق قسط و عدالت در جهان است.(بجز محدود و معدودی از آزادگان جهان که از نیات و اقدامات ما مطلع هستند) 🔹نیمه شعبان، که باید روز بزرگداشت مستضعفان(داخل کشور و خارج کشور) و دفاع از حقوق آنان باشد، متأسفانه به جشن‌هایی بی‌تأثیر و تکراری تبدیل شده است؛ جشن‌هایی از جنس همان جشن‌های انجمن حجتیه قبل از انقلاب اسلامی که هیچ خروجی عملی در راستای تحقق عدالت ندارند. 🔸به جای تمرکز بر جشن و پایکوبی، شایسته است که مسئولین نظام جمهوری اسلامی در این روز بزرگ، به مردم گزارش دهند که در راستای تحقق عدالت، چه گام‌هایی برداشته‌اند و چه چالش‌هایی پیش رو دارند. شایسته و بایسته است که در این روز، حکومت‌داری امیرالمؤمنین تبیین و تبلیغ شود و اینکه چرا ما اینقدر از این آرمان فاصله گرفته ایم. نیمه شعبان، فرصتی است برای بازنگری در رویکردها و تلاش برای تحقق آرمان‌های عدالت‌خواهانه مهدوی در عرصه جهانی. 💢روز نیمه شعبان باید به نمادی از مبارزه علیه فقر، فساد و تبعیض تبدیل شود؛ روزی که در آن صدای مستضعفان شنیده شود و عدالت واقعی به عنوان هدف اصلی بشریت مطرح گردد.