🔅 حدیث روز | امام علی(ع)
✍ با چیره شدن بر عادتهاست که میتوان به بالاترین مقامات رسید
📚 غررالحکم ح۴۳۱۰
#حدیث | #امام_علی
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ مرمت و بازسازی منزل یک خانواده نیازمند توسط گروه جهادی مسجدیها
♦️ اقدامات انجام شده:
اتمام گچ کاری ساختمان
آماده سازی و نصب کانال کولر
#خبر | #گروه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ فعالیت های گروه جهادی حضرت نرجس(س) به مناسبت شهادت حضرت امالبنین(س)
♦️ تهیه و توزیع ۵۰ پرس عدس پلو
🔹 تهیه و توزیع ۴۰ پرس آش رشته
♦️ تهیه و توزیع ۴۰ ظرف حلوا
🔹 تهیه و توزیع ۴۰ ساندویچ
♦️ اهدای ۲ پتو به نوعروس
🔹 اهدای چند قلم لوازم منزل
#خبر | #گروه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ مراسم تجلیل از مادر شهیدان زینالدین و همچنین مادر شهیده زهرا حسنیسعدی
♦️ گردهمایی گروههای جهادی سازمان بسیج جامعه پزشکی سپاه امام علی بن ابیطالب(ع) در قالب هیئت «آل یاسین» ضمن تقدیر از جهادگران برگزیده این سازمان و مادران شهید مهدی زینالدین و شهیده زهرا حسنیسعدی برگزار شد.
#خبر | #گروه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ طلاب جهادی قم مزار سردار شهید سلیمانی را زیارت کردند
♦️ به مناسبت گرامیداشت ایام شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، جمعی از فرماندهان و گروههای جهادی طلاب و روحانیون بسیجی قم در مسیر سفر راهیان پیشرفت به هرمزگان، ظهر امروز باحضور در گلزار شهدای کرمان، ضمن زیارت مزار مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی، یاد مجاهدتهای شهیدان به ویژه سیدالشهدای مقاومت را گرامی داشتند.
#خبر | #گروه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ اهدای تابلو فرش ابریشم منقش به زیارت عاشورا به بارگاه مقدس امام حسین(ع)
♦️ توسط گروه جهادی شهیده اقدس احمدی
#خبر | #گروه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ قرارگاه جهادی امیرالمومنین(ع)
وابسته به حوزه شهید قربانی به همت پایگاه های تابعه و گروه های جهادی
۴۳۳بسته معیشتی _یلدایی
بین خانواده های منطقه هدف توزیع کرد
#خبر | #گروه_جهادی | #یلدا
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #فیلم | ۲۰ حقیقت تحسین برانگیز از عملکرد دولت دکتر رئیسی به روایت رهبر معظم انقلاب
#کلام_رهبری | #جهاد_تبیین
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
هدایت شده از حرکتهای جهادی
✅ قابل توجه کلیه مسئولان گروههای جهادی و جهادگران استان قم
💯 در راستای امر مقام معظم رهبری نسبت به جهاد تبیین، گفتمانسازی حرکتهای جهادی در سطح استان و برای انعکاس و بازتاب خبری گسترده فعالیتها و اقدامات گروههای جهادی قم، گزارشات و تصاویر و فیلمهای خود را به آیدی زیر در پیامرسان ایتا ارسال بفرمایید👇
🆔 @jahaad_admin
🆔 @jahaad_admin
#جهاد_تبیین | #رسانه_باشیم | #جهادگران
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/3636068464C37abd83753
🔅 حدیث روز | امام صادق(ع)
✍ مومن، پرکار و کم خرج است
#حدیث | #امام_صادق
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ فراخوان | با هماهنگی برخی نهادهای حاکمیتی و دولتی، گروه های جهادی مردمی و با محوریت جبهه جهانی شباب المقاومة برگزار میشود:
♦️ همایش بزرگ جوانان کشورهای اسلامی و جوانان مومن انقلابی شهر مقدس قم
⏰ زمان: عصر سهشنبه ۱۲ دیماه
(همزمان با ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم)
🔸ساعت: ۱۵
🔹مکان: طریق المهدی (بلوار پیامبراعظم قم)
۱. جزئیات برنامه ها در کانال های مختلف خبری، اطلاع رسانی خواهد شد.
۲. برقراری موکب و ایستگاه صلواتی از ظهر سه شنبه در بلوار پیامبر اعظم امکان پذیر است.
۳. گروه های مردمی که توان راه اندازی کاروان های موتوری و خودروئی در عصر روز سه شنبه دارند اعلام کنند.
۴. گروه هایی که در سه برنامه ذیل یعنی
برنامه پیاده روی، راه اندازی کاروان موتوری و کاروان خودرویی تمایل به مشارکت دارند، جهت هماهنگی و کسب اطلاعات با حساب👇
👉 @poshtibani
ارتباط برقرار نمایند.
🔴 تاکید میشود؛
گروه هایی که توانایی راه اندازی کاروان های موتوری و خودرویی از نقاط مختلف شهر را دارند، حتماً با پشتیبانی ارتباط بگیرند تا در کانال های بزرگ قم محل حرکت کاروان تبلیغ شود.
🤝 گروه جهادی علی یاوران افتخار دارد به عنوان حلقه میانی اتصال گروه های مردمی و جهادی را به مجموعه های دولتی و حاکمیتی برقرار نماید.
#اطلاع_رسانی | #گروه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ آیین تکریم و معارفه مسئول قرارگاه عملیات جهادی شهدای جهادگر برگزار شد
♦️ آیین تکریم و معارفه مسئول قرارگاه عملیات جهادی شهدای جهادگر استان قم در جلسه قرارگاه سازندگی سپاه استان با حضور معاون هماهنگ کننده سپاه امام علی بن ابیطالب علیهالسلام برگزار شد.
🔹 در این جلسه از زحمات و تلاشهای حجتالاسلام محمدی مسئول سابق این قرارگاه قدردانی و آقای روح الله ثانی به عنوان مسئول جدید این قرارگاه منصوب شد.
#خبر | #قرارگاه_جهادی | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
⚜ مسئولان گروه جهادی سرداران مقاومت و سیدالاوصیاء تقدیر شدند
♦️ در آستانه فرارسیدن سالروز ولادت باسعادت حضرت زهرا(س)، برادر جهادگر حجتالاسلام عباسی مسئول گروه جهادی سیدالاوصیاء و خواهر جهادگر تقی نژاد مسئول گروه جهادی سرداران مقاومت بهعنوان مسئول گروه برتر در جشنواره اشراف استانی مالک اشتر سپاه امام علی بن ابیطالب(ع) انتخاب و تجلیل شدند.
#خبر | #جهادگران | #امام_زمان
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
🔰پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود؛ تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند.
خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم.
درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند.
به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.»
حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم.
شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم.
پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم.
صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم.
حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند.
📚 برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم»
✍ خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
#حاج_قاسم | #جهاد_تبیین
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
@jahadgaraan_qom
@jahadgaraan_qom
✅ قابل توجه کلیه مسئولان گروههای جهادی و جهادگران استان قم
💯 در راستای امر مقام معظم رهبری نسبت به جهاد تبیین، گفتمانسازی حرکتهای جهادی در سطح استان و برای انعکاس و بازتاب خبری گسترده فعالیتها و اقدامات گروههای جهادی قم، گزارشات و تصاویر و فیلمهای خود را به آیدی زیر در پیامرسان ایتا ارسال بفرمایید👇
🆔 @jahaad_admin
🆔 @jahaad_admin
#جهاد_تبیین | #رسانه_باشیم | #جهادگران
📍با جهادگران استان قم همراه باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/3636068464C37abd83753