🎥 #ببینید | باغدار اهرمی حامی مردم فلسطین شد 🔹یکی از نخلدارهای اهرم بوشهر در همدلی با مردم فلسطین، همه محصولات نخل‌هایش را به مردم غزه اهدا کرد. 🎯#راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🎞 #ببینید | شیر زنان بوشهری 🔹️ زنان بوشهری چگونه با مال و وقتشان، به مردم غزه و لبنان کمک می کنند؟ 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🎞 #ببینید | خانه همدلی 🔹️تماس تلفنی سید محمدرضا سید احمد مسئول گروه جهادی اویس قرنی در ویژه برنامه راه نصرالله 🔻تکفل ۱۰۰۰ کودک لبنانی و ۵۰۰ کودک فلسطینی 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🎞 #ببینید | نقش پزشکان در راه نصرالله 🔹️تماس تلفنی ریحانه حسن قربان فعال جهادی و داروساز در ویژه برنامه راه نصرالله 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🏷 #سهم_من| با یک تیر سه نشون همسرم تصمیم گرفته، هر روز مسیر برگشت از سر کار را که مسیر طولانی هست، اسنپ کار کند و درآمد حاصل را وقف محور مقاومت کند... 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🏷 #سهم_من | رج‌های مقاومت یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌ام یه جمع مادرانه دارند که دور هم می‌نشینند و کارهای حال خوب کن انجام می‌دهند. یکی از اعضای جمع، یک روتختی نوی بلا استفاده داشته، فروخته و با پولش کاموا و میل بافتنی خریده است. حالا دارند کلاه و شال می‌بافند برای رزمنده‌های مقاومت. 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🏷 #سهم_من || ایستاده در میدان! مثل هر روز پشت میز ایستاده بودم و با صدای بلند از اساتید و دانشجوها دعوت می‌کردم: کمک به مردم مظلوم غزه و لبنان؛ از هزارتومان تا صدهزارتومان! شما هم سهیم باشید! استاد جلو آمد. به نشانه ادب، دست روی سینه گذاشتم و سلامی عرض کردم. مثل همیشه، لبخند روی لبش بود و سلام گرمی مهمانم کرد. منتظر ماندم تا استاد شروع‌کننده کلام باشد. گفت: «خدا خیرتون بده. توی این شرایط، هرکس هرکاری ازش برمیاد، توی هر لایه‌ای نباید دریغ کنه.» سرم را به نشانه تایید تکان دادم. دستش را به سمت پالتویی که تنش بود برد و یک سکه روی میز گذاشت اما النگو هنوز در دستش بود. در این چندروز کمک‌های نقدی زیادی جمع شده بود اما این اولین بار بود که یکی از اساتید، به صورت غیرنقدی به غزه و لبنان کمک می‌کرد. حالا می‌فهمم چرا حرف‌هایش در وجودم تا این حد اثرگذار است. چون او هم در میدان است و می‌جنگد، هم‌سنگر با رزمنده‌های غزه و لبنان... 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🏷 #سهم_من || روضه کامل بود! ایام فاطمیه است، با توسل به مادر، مشغول جمع کردن کمک های مردمی برای جبهه مقاومت هستیم... یک میز ساده با چند تا کارتخوان فراهم کردیم تا قدمی برای مردم مقاومت برداریم... شب‌های فاطمیه غمگین و سنگین است، به خصوص وقتی روضه خوان هیئت میثاق با شهدا روضه مادر بخواند، مثل هر شب کارمان را با توسل شروع کرده بودیم، یکی از بچه ها با صدای بلند فریاد میزد؛ بر تمام مسلمانان فرض است که با تمام امکانات خود در کنار مردم مظلوم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند. حضرت آقا امام خامنه‌ای یکی دیگر از بچه‌ها پشت‌بند او، فریاد میزد:کمک به جبهه مقاومت، کمک به مردم مظلوم غزه و لبنان، از ده هزار تومان تا صد هزارتومان... تلاش بچه‌ها جواب داده بود و مردم کمک‌های خودشان را در حد توان اهدا می‌کردند. هوا تاریک بود و باران تازه بند آمده بود، همچنان مشغول دعوت از مردم بودیم، دلم از اینکه دو شب به خاطر جمع کردن کمک نتوانسته بودم روضه را شرکت کنم، گرفته بود، زیر لب شعرهایی که بلد بودم را زمزمه می‌کردم... در حال خودم بودم خانمی به سمت من آمد و بدون اینکه توقف کند، یک بسته کوچک در دستم گذاشت و رفت، خیلی سریع اتفاق افتاد، از ظاهر بسته مشخص بود چیز مهمی داخلش است، یکی از بچه ها با خوشحالی می‌گفت: بالاخره تلاش‌های من جواب داد! وقتی بسته را باز کردم، متوجه گوشواره‌ها شدم، تا چشمم به آنها افتاد، یاد روضه‌ای که در دلم بود و با خودم زمزمه می‌کردم افتادم... قبل از آن هم آقایی انگشتری را نذر لبنان کرده بود. روضه کامل بود، یاد دختر، یاد بابا، یاد گوشوار... 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🏷 #سهم_من | کتاب‌های عاقبت‌بخیر در جلسه‌ای که با اعضای گروه جهادیمان داشتیم، هر یک از دانشجو‌ها، ایده‌‌ای برای کمک به جبهه مقاومت مطرح کردند. یکی از پیشنهادهای جالب، فروش کتاب‌های نو و بلا استفاده‌ای بود که اعضای گروه داشتند. کتاب‌های عاقبت‌بخیری که شاید مدت‌ها بود توی قفسه‌ها خاک می‌خوردند، حالا قرار بود وسیله‌ای باشد برای کمک به جبهه مقاومت کتاب‌های اعضای گروه را جمع‌‌آوری کردیم و در جلسات و هیئت‌های مختلف، با برپایی غرفه به فروش رساندیم و درآمد حاصل را به حساب «ایران همدل» واریز کردیم. 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

🏷 #سهم_من || مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا در سوز سرد پاییزی... در لحظه‌ای که دست‌هایم را بهم گره‌زده و با نفس‌هایی که از دلِ آتش گرفته برمیخزد گرمشان میکنم و همزمان خبر را می‌خوانم که حلب سقوط کرد و زمزمه برخی مردم را می‌شنوم که با صدای اعتراضی می گویند چرا نیازمند داخلی نه... باخود برای هزارمین بار درگیر می‌شوم که آیا این همان کاری است که باید پایش بایستی یا خودت را سرگرم کرده‌ای؟! از راه می‌رسد به قیافه‌اش می‌خورد از برادران افغانی باشد ابتدا یک پنجاهی در دست و سپس پنجاهی دیگری هم به آن اضافه می‌کند و نزدیک‌تر می‌شود بدون اینکه کاسه آشی دریافت کند پول را تحویل می‌دهد و راهی زیارت می‌شود. پس از چند دقیقه دوباره می‌بینم به سمت میز می‌آید تا پول را در دستش می‌بینم، باخودم فکر می‌کنم حتما دلش آش خواسته و پشیمان شده و آمده است که آش بگیرد، شاید هم خجالت می‌کشد به همین خاطر می‌خواهد مجددا پول بدهد سریع قبل از اینکه حرفی بزند میگویم: بفرمایید آش پولش را دادید ولی تحویل نگرفتید. اما او دوباره یک پولی در دستم میگذارد که من هنوز مبهوت زیبایی این صحنه هستم از اعتماد او به یک گروه مردمی بی نام و نشان از اینکه مصیبت چشیده استکبار بودن و بلاهای امروز فلسطین و لبنان را خوب احساس می‌کنند از اینکه دشمن چقدر تلاش کرد بین ما و آنها فاصله بیندازد... از اینکه چقدر مورد هجمه برخی رسانه‌های داخلی بودند و مجددا شیربچه‌های فاطمیون در سوریه خون می‌دهند همینطوری دارم فکر میکنم که گویا او هم متوجه شده است حواسم به پولی که دریافت کردم نیست یهو اشاره می کند یورو! ۵۰ یورو...! برای کمک به مقاومت است به سوی حرم راه می‌افتد گویا باز من متوجه این مبلغ نشده‌ام و به ارزش غیر مادی آن می اندیشم که دوستم یهو فریاد می زند: بابا دمش گرم حدود ۴ میلیون تومان اما قیمت این صحنه چند؟ خوشبحال کسانی که تمدن اسلامی، برادری و خواهری به وسعت جهان را خواهند چشید... 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

📸 #گزارش_تصویری || برپایی بازارچه خیریه به همت جهادگران گیلانی 🔸برپایی بازارچه خیریه با هدف کمک به جبهه مقاومت به همت دانشجویان جهادگرِ دانشکده علوم پایه و ریاضی استان گیلان 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران

📸 #گزارش_تصویری || برپایی بازارچه مقاومت به همت دانشجویان جهادگر 🔸برپایی بازارچه خیریه با هدف کمک به جبهه مقاومت به همت دانشجویان جهادگرِ استان یزد 🇱🇧 | #راه_نصرالله @jahadgaran I جهادگران