🖌 #یادداشت | منطقه قرمز (بیماران مشکوک به کرونا) || خاطرات علی مهدیان طلبه جهادگر
#روز_چهاردهم
🖌 دو تا بیمار بودن که اون قدر که من از حرفهای پرستارها متوجه شدم هر دوشون شبیه هم بودن به لحاظ میزان پیشرفت بیماری. اما رفتارهاشون با هم متفاوت بود.
🖌 یکیشون ترسیده بود. هر چقدر هم دیگران تلاش میکردن ترسش کمتر بشه فایده نداشت. از ترس کل بخش رو روی سرش گذاشته بود. خیلی عذر میخوام اما دیدم که از ترس خودش رو خیس کرد. واقعا پرستارها و همه رو کلافه کرده بود.
💻 متن کامل خاطره: b2n.ir/454044
✊ #رزمایش_همدلی
@jahadgaran | جهادگران
🖌 #یادداشت | روزهای کرونایی بانوان جهادگر اصفهانی || یادداشت جهادگر ساجده سلطانی
#روز_چهاردهم
🖌 از یک خانم پاکستانی حرف می زند: ایشون تبعه ی پاکستان بودن، همسرشون طلبه بودن اینجا، اسمشون درست خاطرم نیست طولانی بود، اصلا زبان بلد نبودند اومدند و دست و پاشکسته گفتند می خواهم کار کنم، ماهم با هر طریقی بود بهشون گفتیم چیکار باید بکنن و شروع کردن، تا روز آخر همراهمان بودن، یه بسته ی معیشتی از حسینیه براشون تهیه دیدیم، یه روز کشیدمشون کنار و گفتم بعد از تموم شدن کار بیاین این بسته روتقدیمتان کنم، گفت: نه! یک بسته ی حمایتی اول ماه رمضان بهمون دادن کافیه، بدین به کسایی که نیاز دارند!
🖌 برای من خیلی عجیب بود، پیش خودم گفتم من اگر در یک کشور غریب در چنین شرایطی بودم شاید این بسته را هم می گرفتم می ذاشتم کنار و می گفتم بالاخره شاید در این کشور غریب وضعیت از این بدتر بشه و نیاز پیدا کنیم. اما اون خانم قبول نکرد.
💻 متن کامل یادداشت: b2n.ir/009276
📽 #مثل_آوینی
@jahadgaran | جهادگران