هدایت شده از جهادگران | JAHADGARAN
📜 #خاطره | تولید ماسک
🔖قسمت اول
ایام پایانی سال بود به همراه اعضای تیم کشتی دانشگاه سخت در حال تمرین برای اعزام به مسابقات منطقهای سال بعد دانشجویان بودیم بعد از تمرین مربی عزیزمان بچهها را جمع کرد برای انتخاب لباس تیم نهایتا لباس بسیار زیبایی که از طرح های قرمز و مشکی تشکیل شده بود انتخاب شد و قرار شد جلسه بعدی تمرین برایمان بیاورند. جلسه بعدی اما مربی مان که خودش از جهادیهای پرکار بود با کمی تاخیر به همراه یکی از مسئولین دانشگاه آمد و گفت طبق آخرین دستورات جدید وزارت بهداشت تمامی تجمعات چه ورزشی و آموزشی در دانشگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
مدتی را در خانه در حال استراحت بودیم که یکی از دوستان تماس گرفت فلانی اینطور که برداشت میشود حالا حالاها قرار نیست از این بیماری خلاص شویم و نمیشود با کمبودهایی که از ماسک و مواد ضدعفونی و … در جامعه میبینیم دست روی دست گذاشت.
بعد از نیاز سنجی اولیه به بخش تولید ماسک خانگی رفتیم و با کمک دوستان مقدمات اولیه هسته را تشکیل دادیم. با تولید روزانه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ ماسک در روز، با گذشت مدت کمی از ۸,۷ خانواده هسته اولیه و با یک تیم ۲-۳ نفره آنقدر کار این خانواده ها دهان به دهان چرخید که یک تیم مخصوص مدیریت و هماهنگی برای پیدا کردن راننده و جمع آوری ماسک از مناطق روستایی شهری و حاشیه شهر تشکیل شد.
تصور کنید که فقط واحد ماسک های خانگی ۱۲۰ - ۱۵۰ خانواده به صورت گردشی ۵-۶ تیم پشتیبانی ظرف کمتر از چهل روز همهی اقشار جامعه به جهاد مبارزه علیه ویروس منحوس کرونا به پا خواسته بودند.
در بین آن همه جهادگر یکی از خانواده های عزیز هنوز در گوشه ذهنم مانده که مایه دل گرمی و موتور محرک روحیه ما بود ...
این داستان ادامه دارد، با ما همراه باشید ...
خاطرهی جهادی، جهادگر مهدی ساری
@jahadgaran I جهادگران
هدایت شده از جهادگران | JAHADGARAN
📜 #خاطره | تولید ماسک
🔖قسمت دوم
در بین آن همه جهادگر یکی از خانوادههای عزیز هنوز در گوشه ذهنم مانده که مایه دل گرمی و موتور محرک روحیه ما بود.
بعد از اطلاعرسانی یکی از دوستان که ساکن یکی از روستاهای نزدیک بجنورد بود آقایی تماس گرفت و درخواست پارچههای مخصوص تولید ماسک کرد. شب با چند نفر از دوستان حرکت کردیم و با کمی پرس و جو خانهای را که نسبتا از روستا دور بود را پیدا کردیم، بعد از کمی خوش و بش پارچه ها را تحویل دادیم و گفتیم که برای دوختن چه نکاتی را رعایت کنند.
چند شبی به همین منوال گذشت و بعد از گرفتن ماسکها متوجه شدیم که چرخ خیاطی که برای دوختن استفاده میکنند چرخ دستی است و صنعتی یا برقی نیست.
دوباره خدمتشان رسیدیم و گفتیم با این حجمی که شما تولید میکنید فکر کردیم که چرخ برقی دارید! بنده خدا با توضیح اینکه بعد از نماز صبح و طلوع خورشید ۴ نفره (آقا به همراه همسر و دو فرزند دبستانی شان) خانوادگی برای تولید این ماسکها مشغول میشوند تا حوالی غروب آفتاب که موقع تحویل گرفتن ماسک ها بود.
(ماسکها را بعد از جمع آوری به دانشگاه علوم پزشکی برای استریل کردن در دستگاه های مخصوص انتقال میدادیم و صبح به تیم های توزیع و آموزش بهداشت میرساندیم).
بعد که گفتیم شما با این اوضاع لازم نیست دیگر ماسکی درست کنید بسیار ناراحت شدند و گفتند میخواهیم ما هم در این جهاد خدمترسانی که آقا گفتند سهیم باشیم.
نکته قابل توجه و بسیار شگفت انگیز این بود که متوجه شدیم همسرشان پا به ماه است و با آن شرایط ماسکها را میدوختند.
حتی بعد از به دنیا آمدن فرزندشان دوباره درخواست پارچه میکردند.
هیچ یادم نمی رود که تنها خواسته شان این بود که عکس حاج قاسم با لباس خادمی امام رضا (ع) را برایشان ببریم چراکه خانوادگی آن عکس را بسیار دوست داشتند.
خاطرهی جهادی، جهادگر مهدی ساری
@jahadgaran I جهادگران