eitaa logo
جهادگران تبیین بسیج
3.7هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3.2هزار فایل
کانال تحلیلی ویژه هادیان ، اساتید و سخنرانان بسیج سراسر کشور پل ارتباطی با ادمین @Maahdeyar313
مشاهده در ایتا
دانلود
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ 🇮🇷 🕰ساعت: 22/00 🗓تاریخ:99/03/28 🔍◁موضوع‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌ 🕋✧◁ امام جعفر صادق (ع) 🎙ارائه:جناب حجه الاسلام پور 🔮اجرا: 🆔 @hafezanammareyon ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─═༅𖣔🌺𖣔༅═─ 🇮🇷
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ 🇮🇷 🕰ساعت: 22/30 🗓تاریخ:99/03/29 🔍◁موضوع‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌ 🔊✧◁ سیاهان آمریکا،پایانی بر رویای لیبرالیزم وابر قدرتی 🎙ارائه:جناب استاد 🔮اجرا: https://eitaa.com/joinchat/2216230965C6d9cc71f0b ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─═༅𖣔🌺𖣔༅═─ 🇮🇷
هدایت شده از کلیپ سرای عماریون
45.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️فیلم کامل مناظره حجت الاسلام دکتر رفیعی و آقای آقامیری
هدایت شده از کلیپ سرای عماریون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️خلاصه مناظره اینستاگرامی دکتر رفیعی و آقای حسن آقامیری 🎙علی
✈️ حاج قاسم..... مهندس پرواز.... 🔶خرداد سال ۹۲ قرار بود با هفت تُن بار ممنوعه به سمت دمشق پرواز کنیم. علاوه بر بار، تقریباً ۲۰۰ مسافر هم داشتیم که حاج قاسم یکی‌شان بود. حاجی مرا از نزدیک و به اسم می‌شناخت. طبق معمول وارد هواپیما که شد اول سراغ گرفت خلبان پرواز کیه؟ گفتند اسداللهی. صدای حاج قاسم را که گفت "امیر" شنیدم و پشت بندش دَرِ کابین خلبان باز شد و خودش در چارچوب در جاگرفت. مثل همه پرواز‌های قبلی آمد داخل کابین و کنارم نشست. زمان پرواز تا دمشق تقریباً دو ساعت و نیم بود. این زمان هر چند کوتاه بود ولی برای من فرصت مغتنمی بود که همراه و هم صحبتش باشم. تقریباً ۷۰ ، ۸۰ مایل مانده به خاک عراق قبل از اینکه وارد آسمان عراق شویم باید از برج مراقبت فرودگاه بغداد اجازه عبور می‌گرفتیم. اگر اجازه می‌داد اوج می گرفتیم و بعد از گذشتن از آسمان عراق بدون مشکل وارد سوریه می شدیم. گاهی هم که اجازه نمی دادند ناگزیر باید در فرودگاه بغداد فرود می‌آمدیم و بار هواپیما چک می شد و دوباره بلند می‌شدیم. اگر هم بارمان مثل همین دفعه ممنوع بود اجازه عبور نمی گرفتیم از همان مسیر به تهران بر می گشتیم. آن روز طبق روال اجازه عبور خواستم، برج مراقبت به ما مجوز داد و گفت به ارتفاع ۳۵ هزار پا اوج گیری کنم. با توجه به بار همراهمان نفس راحتی کشیدم و اوج گرفتم. نزدیک بغداد که رسیدیم، برج مراقبت دوباره پیام داد. عجیب بود! از من می‌خواست هواپیما را در فرودگاه بغداد بنشانم. با توجه به اینکه قبلا اجازه عبور داده بودند شرایط به نظرم غیر عادی آمد. مخصوصاً اینکه کنترل فرودگاه دست نیروهای آمریکایی بود. گفتم:" با توجه به حجم بارم امکان فرود ندارم. هنگام فرود چرخ‌های هواپیما تحمل این بار را ندارد. مسیرم را به سمت تهران تغییر می دهم." به نظرم دلیل کاملاً منطقی و البته قانونی بود اما در کمال تعجب مسئول مراقبت برج خیلی خونسرد پاسخ داد: نه اجازه بازگشت ندارید در غیر اینصورت هواپیما را می زنیم! 🔶من جدای از هفت تُن بار، حجم بنزین هواپیما را که تا دمشق در نظر گرفته شده بود محاسبه کرده بودم تا به دمشق برسیم بنزین می سوخت و بار هواپیما سبک تر می شد. تقریباً یک ربع با برج مراقبت کلنجار رفتم، اما فایده نداشت. بی توجه به شرایط من فقط حرف خودش را می زد. آخرش گفت: آنقدر در آسمان بغداد دور بزن تا حجم باک بنزین هواپیما سبک شود. حاج قاسم آرام کنار من نشسته بود و شاهد این دعوای لفظی بود. گفتم: حاج آقا الان من میتونم دو تا کار بکنم، یا بی توجه به اینها برگردم که با توجه به تهدیدشان ممکنه ما رو بزنن، یا اینکه به خواسته شان عمل کنم. حاج قاسم گفت: کار دیگه ای نمیتونی بکنی؟ گفتم: نه. گفت: پس بشین! آقای رحیمی مهندس پروازمان بین مسافرها بود، صدایش کردم. داخل کابین گفتم؛ لباس هات رو در بیار. به حاج قاسم هم گفتم: حاج آقا لطفاً شما هم لباس هاتون رو در بیارید. حاج قاسم بی چون و چرا کاری که خواستم انجام داد. او لباس های مهندس فنی را پوشید و رحیمی لباس های حاج قاسم را. یک کلاه و یک عینک هم به حاجی دادم. از زمین تا آسمان تغییر کرد و حالا به هر کسی شبیه بود الا حاج قاسم. رحیمی را فرستادم بین مسافرها بنشیند و بعد هم به مسافرها اعلام کردم: برای مدت کوتاهی جهت برخی هماهنگی های محلی در فرودگاه بغداد توقف خواهیم کرد. روی باند فرودگاه بغداد به زمین نشستیم. ما را بردند به سمت "جت وی" که خرطومی را به هواپیما می چسبانند. نیم ساعت منتظر بودیم، ولی خبری نشد. اصلاً سراغ ما نیامدند. هر چه هم تماس می گرفتم می گفتند صبر کنید... بالاخره خودشان خرطومی را جدا کردند و گفتند استارت بزن و برو عقب و موتورها را روشن کن و دنبال ماشین مخصوص حرکت کن. هرکاری گفتند انجام دادم. کم کم از محوطه عادی فرودگاه خارج شدیم، ما را بردند انتهای باند فرودگاه جایی که تا به حال نرفته بودم و از نزدیک ندیده بودم. موتورها را که خاموش کردم، پله را چسباندند. کمی که شرایط را بالا و پایین کردم به این نتیجه رسیدم که در پِیِ حاج قاسم آمده اند. به حاجی هم گفتم، رفتارش خیلی عادی و طبیعی بود. نگاهم کرد و گفت: تا ببینیم چه میشه. به امیر حسین وزیری که کمک خلبان پرواز بود گفتم: امیرحسین! حاجی مهندس پرواز و سر جاش نشسته! تو هم کمک خلبانی و منم خلبان پرواز. من که رفتم، دَرِ کابین رو از پشت قفل کن. بعد هم با تاکید بیشتر بهش گفتم: این "در" تحت هیچ شرایطی باز نمی شه، مگه اینکه خودم با تو تماس بگیرم. 🔶از کابین بیرون آمدم. نگاهم روی باند چرخید. سه دستگاه ماشین شورلت ون، به سمت ما می آمدند. دو تایشان، آرم سازمان اف بی آی آمریکا را داشتند و یکی شان آرم استخبارات عراق را. شانزده، هفده آمریکایی و عراقی از ماشین ها پیاده شدند و پله ها رابالا آمدند و توی پاگرد ایستادند. برایشان آب میوه ریختم و سر حرف را باز کردم. به زبان انگلیسی کلی تملق شان
راگفتم و شوخی کردم و خنداندمشان تا فقط حواسشان را از سمت کابین پرت کنم. سه چهارنفرشان که دوربین های بزرگ فیلمبرداری داشتند وارد هواپیما شدند. توی هر راهرو هواپیما دو تا دوربین مستقر کردند. بعد هم یکی یکی لنز دوربین را روی صورت مسافرهازوم می کردند. رفتارشان عادی نبود. به نظرم داشتند چهره ی مسافران پرواز را اسکن می کردند و با چهره‌ای که از حاج قاسم داشتند تطبیق می دادند. این کارها یک ربع، بیست دقیقه ای طول کشید و خواست خدا بود که فکرشان به کابین خلبان نرسید. آمریکایی ها دست از پا درازتر رفتند و عراقی‌ها ماندند. تا اینکه گفتند : زود در "کارگو" را باز کن تا بار رو چک کنیم. نفسم بند آمد. خیالم از حاج قاسم تا حدودی راحت شده بود، اما با این بار ممنوعه چه کار باید می کردم؟! این را که دیگر نمی شد قایم یا استتارکرد. مانده بودم چطور رحیمی را بفرستم کارگو را باز کند؟ این جزو وظایف مهندس فنی پرواز بود، اما رحیمی که لباس شخصی تنش بود هم مثل بید می لرزید، منم بلد نبودم. دیدم چاره‌ای برایم نمانده، خودم همراهشان رفتم. از پله ها بالا رفتم و از روی دستورالعملی که روی در کارگو نوشته بود در را با زحمت و دلهره باز کردم. یکی شان با من آمد یک جعبه را نشان داد و گفت: این جعبه رو باز کن... سعی کردم اصلا نگاهش نکنم. قلبم خیلی واضح توی شقیقه هایم می زد. حس می‌کردم رنگ به رویم نمانده. دست بردم به سمت جیب شلوارم، کیف پولم را بیرون کشیدم و درش را باز کردم و دلارهای داخلش را مقابل چشمش گرفتم. لبخند محوی روی لبش آمد و چشمکی حواله ام کرد. نمی‌دانم چند تا اسکناس بود همه را کف دستش گذاشتم، او هم چند عکس گرفت و گفت بریم... 🔶روی باند فرودگاه دمشق که نشستیم، هوا گرگ و میش بود.حاجی رو به من گفت: امیر پیاده شو. پیاده شدم و همراهش سوار ماشینی که دنبالش آمده بود شدیم. رفتیم مقرشان توی فرودگاه. وقت نماز بود. نمازمان را که خواندیم گفت: کاری که بامن کردی کی یادت داده؟ گفتم: حاج آقا من ۶۰ ماه توی جنگ بوده ام این جورکارها رو خودم از برم... قد من کمی از حاجی بلندتر بود، گفت: سرت رو بیار پایین. پیشانی ام را بوسید و گفت: اگرمن رئیس جمهور بودم مدل افتخار گردنت می انداختم. گفتم: حاج آقا اگه با اون لباس میگرفتنتون قبل از اینکه بیان سراغ شما، اول حساب من رو می‌رسیدند، اما من آرزو کردم پیشمرگ شما باشم... تبسم مهربانی کرد و اشک از گوشه ی گونه هاش پایین افتاد. 👨‍✈️راوی: کاپیتان امیر اسداللهی ، خلبان هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی ماهان.
جهادگران تبیین بسیج
راگفتم و شوخی کردم و خنداندمشان تا فقط حواسشان را از سمت کابین پرت کنم. سه چهارنفرشان که دوربین های
با عرض پوزش از همه عزیران و جهت اطلاع ارائه این روایت از کاپیتان اسداللهی موج رسانه ایی بیگانه فارسی زبان ( ایران اینترنشنال ) شروع و مدعی شده اند ؛ با این سرتیتر خبری: سردار سلیمانی با لباس مبدل و رشوه به ماموران F.B.I گریخت . لذا با عنایت به این سوژه و پوشش خبری گسترده و تهیه مواد لازم برای تهاجم رسانه ایی با راه اندازی میزگردها و تحلیل های کارشناسی و سر ریز شدن آن به شبکه های اجتماعی توسط پادوهای مزدور را شاهد باشیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب نامه / ناگفته هایی از حضور ایران در ونزوئلا / یمن مسیری که با فشار کری بر ظریف متوقف شد .../ جان کری پس از متوقف کردن حضور ایران در یمن با فشار بر ظریف : اگر می خواهید ایران را شکست دهید راهکار این است : یک عقب نشینی را به ایران تحمیل کنید .../ همه چیز در خصوص پیشرفت ایران در آمریکای لاتین / آیا سرویس های اطلاعاتی ایران ، دولت ونزوئلا را حمایت می کنند ؟/ قسمت 186
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌ ─┅═༅🍃🌼🍃༅═┅─ از شبِ تاریکِ عالم، روی ماهت کم شده قلب من از غیبتت، چون خیمه‌ی ماتم شده زیر شلاقِ تباهی، چون نهالی بی‌‌پناه قامتم ای سرو ایمان، در فراقت خم شده تو ببار ای فصلِ باران، بر کویرِ چشم ما همدم هر برگِ غنچه، در سحر شبنم شده مژده‌ی دیدار تو در روز جمعه وقت عشق بر دو چشمانِ تر و بر زخمِ ما مرهم شده 🍂 مَتَى نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنَقِرَّ عَيْنا [فَتَقَرَّ عُيُونُنَا] مَتَى تَرَانَا [وَ] نَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى  🍁چه زمان با تو صبح و شام می کنیم، تا دیده از این کار روشن کنیم، چه زمان ما را می بینی، و ما تو را می بینیم، درحالی که پرچم پیروزی را گسترده‌ای 📖فرازی از دعای ندبه 🆔 @ammareyon ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌ ─┅═༅🌍🌍༅═┅─
هدایت شده از کلیپ سرای عماریون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 (1132) ⭕️ زمان (عج) در روز جمعه 🎤 🆔 @clipsaraammareyon ┅┅❅ ❥❈❥❅┅┅ 🇮🇷اتحادیه عماریون🇮🇷
🌷حاج قاسم آن روز مهندس فنی پرواز بود و آمریکائیها در میان مسافران دنبال او می گشتند! +عکس ها+فیلم ⭕️با توجه به اینکه قبلا اجازه عبور داده بودند شرایط به نظرم غیر عادی آمد. مخصوصاً اینکه کنترل فرودگاه دست نیرو‌های آمریکایی بود. گفتم:” با توجه به حجم بارم امکان فرود ندارم. هنگام فرود چرخ‌های هواپیما تحمل این بار را ندارد. مسیرم را به سمت تهران تغییر می‌دهم. ” به نظرم دلیل کاملاً منطقی و البته قانونی بود، اما در کمال تعجب مسئول مراقبت برج خیلی خونسرد پاسخ داد: نه اجازه بازگشت ندارید در غیر اینصورت هواپیما را می‌زنیم! ⭕️مطالعه متن کامل این مصاحبه جذاب در تلفن همراه ۲۵ دقیقه زمان می برد.👇👇 https://basirat.ir/fa/news/323082/ ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود  سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
🔴 چطور سیاهی ها را فریاد کنیم؟ 🖌 🔻 در چند ده روز گذشته جامعه رسانه ای ما درگیر با چند موضوع تلخ بوده است. از رومینا تا آسیه پناهی تا غیزانیه تا عمران محمدی و این روزها هم طبری و ... 🔻سوال خیلی ها اینست که چطور به این موضوعات بپردازیم که مطالبه ما مورد سواستفاده ضدانقلاب قرار نگیرد. 🔹پاسخ اول و کلیدی اینست که مطالبه این موضوعات اولا باید در دست انقلابی ها باشد. هیچ سیاهی نباید سفیدنمایی شود. هیچ تلخی را نمی شود مزه کرد و به ناخوشی اش بی اعتنا بود. ظلم در هر اندازه ای در جمهوری اسلامی قباحت ایدئولوژیک دارد نه صرفا نگرانی بابت کارآمدی. انقلاب اسلامی شکل گرفت تا بساط ظلم برچیده شود. غصه عمیق مولا از ماجرای خلخال و زن یهودی، قصه باشد یا افسانه، مبنای دینی و منطقی در حکومت دینی دارد. بیرق مطالبه ایندست مسائل نیز باید دست انقلابی ها باشد. باید فریاد کنند؛ آنهم به صدای بلند. 🔹با این توضیح چه کنیم که مطالبه ما دستاویز ضدانقلاب نشود؟ چه کنیم پازل ضدانقلاب را کامل نکنیم؟ بالاخره ضدانقلاب لاشخور وار نشسته و مترصد است ظلم را امری دامنگیر در انقلاب نشان دهد. 🔻سوال اینست که چه کنیم تا دچار خطای تحلیل و خطای مطالبه نشویم؟ 🔹خلاصه و روان و ساده بگویم؛ به اثر رفتارمان در مخاطب توجه کنیم. اگر اثر رفتار ما این شد که مخاطب احساس کرد سیاهی سراسری است یعنی به خطا رفتیم. اگر حس کرد گرفتار بن بستیم دچار اشتباه شدیم. اگر ناامید از آینده شد یعنی به هدف نزدیم. 🔹اگر سوال کرد پس فرق ما با طاغوت و دیگر حکومت های مستبد چیست یعنی مصداق را تعمیم به ساختار دادیم؛ فرد خطاکار را به خطای نظام ارتقا دادیم و فساد مصداق را تبدیل به فساد سیستمی کردیم. نقد و مطالبه ما چه در ساحت ادبیات و چه بیان مشکل یک تفاوت جدی با ضدانقلاب دارد و آن اثرش بر مخاطب است. 🔹ایجابی بحث کنیم. جوان انقلابی وقتی ظلمی را پی گیری می کند در نهایت مخاطب باید حس "حرکت" کند. حس اینکه در حال شدنیم. در حال اصلاحیم. مطالبه باید مخاطب را به حرکت برای اصلاح وادار کند نه نشستن و ناامیدی. 🔹خیلی وقت ها نقدها، ولو نقد دولت و قدرت نتیجه اش می شود قهر مردم از صندوق. اگر نقد کردیم و آنوقت مردم را برای تغییر وضع موجود پای صندوق آوردیم، هنرست واگرنه همان می کنیم که زمین بازی رقیب بدذات است. چنان مطالبه و نقد کنیم که انتخاب مردم تغییر کند نه با هر نوع انتخابی خداحافظی کنند. در مکتب امام و به حکم مردمسالاری، رای سبز و بنفش و سیاه از بی رایی بهترست. ✅ ؛ نقد کردن تمام حیثیت نظام، نه لازم بلکه واجب است، اما نتیجه اش باید امید به اصلاح باشد...همین ملاحظه سبک و ادبیات و روش نقد را تعیین می کند. 【 : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔺اگر تحلیل راهبردے میخوانید 🔻اگر سرخط تحلیلے میخواهید 🆔 | eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd
✔️به روایت آمار و اسناد 💬 بیش از ۲۴۶ دیدار دانشجویان و دانشگاهیان با آیت‌الله خامنه‌ای ۵۶ دیدار با عموم دانشجویان ۵۲ دیداربا اساتید و مسئولان دانشگاه ۴۲ دیدار با تشکل‌های دانشجویی ۱۵ دیدار با نخبگان دانشگاهی ۲۶ دیدار با دانشجویان در سفرهای استانی و... ✔️ @shenakhte_rahbari 🔺
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅🍃🌼🍃༅═┅─ 👤امام صادق علیه السلام: ☄ما مِن عَمَلٍ أفضَلَ يَومَ الجُمُعَةِ مِنَ الصَّلوةِ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ. ✍در روز جمعه هيچ عملى برتر از صلوات بر محمد و خاندان او (علیهم السلام) نيست. 📖الخصال شیخ صدوق ، ص۳۹۴ 🆔 @gh_karimi 🆔 @hafezanammareyon ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅🍃🌼🍃༅═┅─ 🗞 خَرِ مسجد... ✍مدتی پیش در محل گلزار شهدای شهر قم کنار قبر همسنگرها با جمعی از دوستان، قدم می‌زدیم، خاطرات جنگ را تعریف می‌کردیم و برای هر یک از رفقای شهید خود فاتحه‌ای قرائت می‌کردیم. و بنا به یک عادت ناپسند درباره افرادی و یا به عبارت دیگر اشراری که دستی در سیاست دارند نیز سخن می‌راندیم. بله از سیاستمدارها هم می‌گفتیم. من از خوردن‌ها و بردن‌ها و اختلاس‌هایشان سخنانی گفتم و در جواب من دوستی حاضر جواب، تمثیلی آورد که نشان از دقت و نکته‌سنجی او بود. من سؤال کرده بودم، برای ما که نه زیر خاکیم، از ما رفع تکلیف شده باشد و نه بر منبریم که صدای ما شنیده شود، تکلیف چیست؟؟ دوست من، با لبخند شیرینِ همیشگی‌اش گفت ما خرِ مسجد هستیم!! پرسیدم خر مسجد دیگر چه صیغه‌ای است؟! دوست همرزم من به نقل از مرحوم پدرش ادامه داد: در گذشته وقتی قرار می‌شد صیغه‌ی مسجد بر زمین وقفی خوانده شود و کار ساخت مسجد را آغاز کنند، مجتهد یا ملای ده در حالی‌که بر خر سوار بود، وارد زمین مسجد می‌شد. از همان ابتدای ساخت مسجد خر دارای نقش بود و در ادامه با حمل مصالح ساختمانی نیز در ساخت مسجد مشارکت می‌کرد. تمام کارها و بارهای اصلی و مهم در ساخت مسجد، از حمل سنگ گرفته تا خاک و آجر و... همه توسط الاغ‌ها انجام می‌شد. الاغ‌هایی که این سعادت نصیب آن‌ها می‌شد و توفیق رفیق راه‌شان شده و باربر مصالح مسجد می‌شدند، دارای احترام خاصی نزد مردم بودند. مردم شهر با دیدن کاروان الاغ‌ها اشک شوق بر چشم‌هایشان می‌نشست. از آنجا که ساخت مسجد واجب کفائی بود، کسانی‌که کنار خیابان ایستاده و کاروان خرها را نظاره می‌کردند، شوق می‌کردند و از آن‌ها رفع تکلیف می‌شد. آن‌قدر شور و شوق داشتند که حتی پیرزن‌های شهر که توانایی مالی چندانی نداشته تا به ساخت مسجد کمک جانی و مالی بکنند، در مسیر راه با تمام توان به حمایت خرهای زیر بار مصالح آمده، با جوی پوست‌کنده از آنها پذیرائی می‌کردند. خلاصه خرها خیلی مهم بودند ، موضوعِ گفتگوی هر جمع و محفلی شده بودند. از مهندس و معمار گرفته تا بنّا و کارگر!! بدون خر کارها لنگ می‌شد. همه جا خرها به حساب می‌آمدند. وقتی الاغها واردِ مسجد می‌شدند ؛ بناها و معمارها به استقبال‌شان می‌رفتند، کارگرها بعد از هر دفعه که بار را تخلیه می‌کردند دستی به سر و صورت الاغ‌ها کشیده، تیمارشان میکردند و برای ادامه کار، آماده‌شان می‌کردند. الاغ‌ها روزگار خوبی را پشت سر می‌گذاشتند. هم احترام داشتند و هم خوراک، حال و هوا چه از جهت مادی و چه از جهت معنوی خوب بود. همه چیز عالی و کار ساخت مسجد کم‌کم رو به پایان بود. الاغ‌ها خسته اما راضی بودند. در آخر ، فرش‌های مسجد نیز بر روی کول خرهایی بود که وارد مسجد می‌شدند.... وقتی مسجد فرش شد خرها در دالان مسجد به تماشا ایستاده بودند، ملا فریاد بر آورد: خرها را از مسجد بیرون کنید، مسجد که جای خر نیست... مسجد که جای خر نیست..!! کسانی‌که جای مُهر بر پیشانی داشتند به سمت خرها یورش بردند، تا از مسیر دالان به سمت درب خروجی خرها را هدایت کنند. یکی از الاغ‌ها گردن چرخاند تا ببیند در مسجد چه می‌گذرد که مورد اصابت لنگه‌کفش زاهدی قرار گرفت..! دیگر از آن لحظه به بعد هیچ‌کس از زخم‌های تنِ الاغ‌ها که نپرسید، هیچ بلکه زخمی هم بر دلشان نهادند. خرها واقعاً کاری و توقعی نداشتند فقط دنبال آشنایان قدیم خود می‌گشتند!! ملا، معمار، بنا و کارگرهایی که همیشه زخم‌هایشان را تیمار می‌کردند. گویا کسی را نمی‌شناختند، پیدایشان نمی‌کردند و کسی هم آن‌ها را نمی‌شناخت!! پس خرهای مسجد با چشمانی گریان، دل‌هایی شکسته و بدن‌هایی زخمی دالان مسجد را پشت سر گذاشتند و در دل، با خود ‌گفتند که جواب خدا را چه باید بگوییم با این سایه‌بانی که برای این از خدا بی‌خبران ساخته‌ایم؟!✏ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
کابینه نهضت علمی.pdf
198.8K
نسخه pdf ❇️یادداشت اختصاصی/ کابینه نهضت علمی و جریان سازی امام جعفر صادق (ع) ✅به قلم دکتر علی مرادزاده - کارشناس مسایل سیاسی هادیان و مسئولان سیاسی بصیرتی https://sapp.ir/meyar.pb eitaa.com/meyarpb
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ 🇮🇷 🕰ساعت: 22/00 🗓تاریخ:99/03/30 🔍◁ 💮✧◁ خدا 💮✧◁ چمران در کلام امامین انقلاب 🎙ارائه:جناب استاد 🔮اجرا:جوانان وطلاب انقلابی https://eitaa.com/joinchat/3477274636C59b60852f0 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─═༅𖣔🌺𖣔༅═─ 🇮🇷
ادعای رسانه آمریکایی: جسد قاضی منصوری در رومانی پیدا شد خبر گزاری تسنیم. تاریخ انتشار: 99/03/30 - 18:55 حساب کاربری رسمی «رادیو فردا» متعلق به نهادهای آمریکایی در توئیتر به نقل از خبرنگار خود در بخارست مدعی شد که جسد «غلامرضا منصوری» قاضی ایرانی که قرار بود به‌منظور پاسخگویی به اتهامات خود به ایران بازگردد، در رومانی پیدا شده و هویت جسد نیز به تأیید رسمی رسیده است. طبق نوشته این رسانه آمریکایی جسد غلامرضا منصوری روز جمعه در بیرون هتل محل اقامت وی پیدا شد، آن طور که ادعا شده منصوری از پنجره محل اقامت خود به پایین پرت شده است. غلامرضا منصوری به دریافت ۵۰۰ هزار یورو رشوه متهم است و پس از تشکیل دادگاه اکبر طبری، نام وی بر سر زبان‌ها افتاد و مشخص شد که در خارج از کشور به سر می‌برد.
کدام کشور‌ها به قطعنامه شورای حکام رای مثبت دادند استرالیا، بلژیک، برزیل، کانادا، اکوادور، مصر، استونی، فرانسه، آلمان، غنا، یونان، مجارستان، ایتالیا، ژاپن، کویت، مراکش، نیجریه، نروژ، پاناما، عربستان سعودی، سوئد، انگلیس، آمریکا، اروگوئه و آرژانتین به قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی به شورای حکام رای مثبت دادند. : شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امروز (جمعه) اولین قطعنامه ضد ایرانی پیشنهاد شده از سوی تروئیکای اروپایی از سال ۲۰۱۲ را به بهانه عدم همکاری تهران با تحقیقات آژانس، تصویب کرد. این قطعنامه پیشنهادی با ۲۵ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع تصویب شده است. خبرنگار فارس مطلع شد ۲۵ کشوری که به این قطعنامه رای مثبت دادند شامل استرالیا، بلژیک، برزیل، کانادا، اکوادور، مصر، استونی، فرانسه، آلمان، غنا، یونان، مجارستان، ایتالیا، ژاپن، کویت، مراکش، نیجریه، نروژ، پاناما، عربستان سعودی، سوئد، انگلیس، آمریکا، اروگوئه و آرژانتین هستند. روسیه و چین نیز به این قطعنامه رای منفی دادند. براساس این گزارش، کشور‌های آذربایجان، هند، مغولستان، نیجر، پاکستان، آفریقای جنوبی و تایلند به این قطعنامه رای ممتنع دادند. پاراگوئه نیز غایب بوده است. لینک کوتاه: http://www.Javann.ir/004E1s
#عکس_نوشت | ✅برنامه کاری رهبر انقلاب👆 ⭕️ این جملات برنامه کاری اجمالی رهبر انقلاب اسلامی #به_روایت_خودشان بود در دیدار با جمعی از پاسداران سپاه ولی‌امر(عج) بیان شد. دیداری که تا ساعت ده شب طول کشید و این یکی از تفاوت‌های نظام اسلامی با سایر نظام‌ها است. در نظام اسلامی، رهبر به آنچه می‌گوید خود #مومن و #عامل است. اگر به امتش توصیه به کار و تلاش می‌کند از خود مثال می‌زند. زیرا «رهبر الهی، مانند ره‌ رو این راه، به آنچه می‌گوید، به گامی که بر می‌دارد، با همه وجودش صمیمانه مومن است. ☑️مطالب ‌درباره ‌رهبرانقلاب👇 ✅ @shenakhte_rahbari
هدایت شده از بینات
🌷 مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ 🗓 ۳۱ خرداد سالروز شهادت انسان‏ ساز سردار پر افتخار اسلام و مجاهد بيدار و متعهد، شهید صدیق ، عارف بالله دکتر مصطفی چمران ، گرامی باد. 💐 هدیه به روح مطهر امام شهیدان و ارواح طیبه جمیع شهداء ، مخصوصاً دانشمند شهید ، مجاهد عارف ، دکتر مصطفی چمران ، فاتحة مع الصلوات. 🆔 @gh_karimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به چند سوال در خصوص اظهارات آمریکا / آقای احمدی نژاد ، بالاخره منطقه را گورستانشان کنیم یا با مذاکره به استقبالشان برویم ؟ / اظهارات سال 89 را قبول کنیم یا فرمایش امروز را ؟ / علت پاسِ گل به غربگراها ، آن هم در حالی که آمریکا متاثر از وضعیت این روزها در ضعف قرار گرفته چیست ؟ / احمدی نژاد تغییر کرده یا یاران سابقش؟ / قسمت187
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم / ‌‏دقایقی پیش تلویزیون رومانی خبر از کشف جسد «قاضی منصوری» در هتلی واقع در بخارست داد. با انتشار "خبرِ مرگِ منصوری" پرونده اکبر طبری شکل پیچیده تری به خود خواهد گرفت ...