eitaa logo
گروه جهادی رقیه خاتون سلام الله علیها
83 دنبال‌کننده
224 عکس
53 ویدیو
0 فایل
سلام و نور 🌱 ما یه گروه فارغ التحصیل هستیم 🎓🇮🇷 و دغدغه جهاد داریم اون هم از جنس جهاد در راه فرشته های زمینی ، کودکان معصوم ... اینجا محفلی است برای انجام کار خیر ارتباط با ما : @
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه جهادی رقیه خاتون سلام الله علیها
میز را از امامزاده قرض گرفتم، در پیاده‌رو گذاشتم. پسر نوجوانی داوطلبانه به کمکم آمد. یکی از مغازه دارها سطل زباله اش را به میدان آورد. نگران دویدن پسر سه ساله ام در خیابان بودم. با صندلی دو طبقه ای که دیگری آورد مشکل حل شد، برای پسرم جدید بود و جذاب. چفیه را پهن کردم، همان که از طریق کربلا هدیه گرفته بودم، حواسم بود نوشته «کربلا طریق قدس» جلوی میز باشد. البته روسری مشکی روی سرم هم هدیه همان مسیر بود، وقتی مشکی می‌پوشم یعنی غمم آنقدر بزرگ هست که دیگر در دلم جا نشده و سرازیر شده در ظاهرم. قاب عکس شهید سید حسن نصرالله را روی میز گذاشتم، همان قاب عکسی که همسرم دیشب از قم برایم آورده بود. پرسیده بود «سوغاتی چی دوست داری؟» و من در پاسخ گفتم« دلم هیچ چیز نمی خواهد». مثل همیشه فهمیده بود چه چیزی نیاز دارم حتی بهتر از خودم. جلوی در همین امامزاده چندین بار متوسل شدم به حضرت زینب برای ازدواج با یک مدافع حرم بدون ذکر هیچ ویژگی دیگری و بانو برایم یک مدافع حرم با تمام ویژگی هایی که می‌تواند دل سرکش مرا رام کند کنار گذاشته بود. حالا نوبت بشقاب صورتی قلبی بود که برود روی میز،حکم آمده بود فرض است با امکانات خود کنار مردم لبنان باشید و من به قندهای داخل قندان خانه هم معترض شدم که باید به میدان بیائید. با وانیل کمی معطرشان کرده بود و در دل بشقاب صورتی جا داده بودم. کالسکه پسرم می‌خواست پیش تانک های دشمن کم نیاورد فلاسک های چای را بار زده بود. دلم می‌خواست شیرکاکائو درون فلاسک ها باشد اما بودجه ام همان دیروز صبح که جلوی در خانه شیرکاکائو پخش کردم به پایان رسید. لیوان های کاغذی را چیدم و مشغول چای ریختن از فلاسک های قرضی شدم، نگاهم به چهره هایی بود که چای برمی دارند، خانمی سوال عجیبی داشت کمی خنده ام گرفته بود از سوالش و کمی بغض، پرسید «نسبتی با ایشون داشتین؟» و در پاسخ شنید «همین که دل بچه‌ها ی غزه رو شاد میکرد دلم میخواست کاری براش انجام بدم». به خانه بازگشتم دلم گرفته بود برای بیکاری فردا صبح، همسرم با پلاستیک های شیر سررسید و آماده باش داد، صبح زود باید عازم در مدرسه ای می‌شدیم برای پخش شیرکاکائو. ⬅️محتواهای تصویری خودتون رو با هشتک به آیدی @nagshe_man در پیام رسان بله ارسال کنید. فرصتی برای نشر مهربانی❤ | @jahadi_roghayeh_khaton |