eitaa logo
جهادی طلیعه
550 دنبال‌کننده
1هزار عکس
524 ویدیو
19 فایل
﷽ بروید دنبال کارهای نشدنی | امام خامنه ای | شماره ثبت گروه: ۳۹۹۸۸۳۶۵۲۳۰۰۵ فروشگاه ما @talie_gallery ~~~~~~~~~~~~~~ حالتو با کتاب خوب کن @ketab_talie 📲شماره کارت به نام گروه جـَـღــادے طَلیــღـه: 5892107045424770 ارتباط با مسئول گروه: @atrebaran
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ أَهْلِهِ، وَأَنْکِرِ الْمُنْکَرَ بِيَدِکَ وَلِسَانِکَ، وَبَايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِکَ 🌎امر به معروف کن تا اهل آن باشى و با دست و زبانت منکر را انکار نما و از کسى که عمل بد انجام مى دهد با جديت دورى گزين 📘 🕊 ای شویم . •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• قرار هفتگی | آمل ما اینجا ┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴✔️@jahadi_talie
🌺تأملی در نهج البلاغه :🌺 🍂حکمت ١٨٠: اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ ⚡️ترجمه : طمعكارى، بردگى هميشگى است. 🔴 حقيقت طمع، علاقه شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى پذيرد و به همين دليل همچون برده اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد. 🍁افراد طمع كار انسان هاى ضعيف، زبون، دون همت و فاقد شخصيت اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. •••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🤲 ❤️ | آمل ما اینجا ┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴✔️@jahadi_talie
🌹قسمت 1️⃣ ۱۱سال پیش،بخاطر مسائلی از شوهر سابقم جدا شدم،اولین مسلمان نمایی بود که من بخاطر رفتار بدشون،از دین بشدت زده شدم،بعدش هم مسلمان نماهایی دیگر... گفتم:اگه دین اینه و مسلمون یعنی اینا،من نمیخوام مسلمون باشم. حجابم کم کم،رفت کنار،نمازم نخوندم‌ همینطور. بقول مامانم همیشه میگفت:تو همه رفتارات مثل مسلمانهاست،هرچیزی باید داشته باشی مثل اخلاق خوب،خوش حسابی،انجام کار خیر،احترام به والدین و دستگیری از مردم و...داری ها،فقط می مونه نماز و حجابت میگفتم: اونم بین منه و خدا،هر وقت مطمئن شدم اسلام واقعیه و دینی غیر از این رفتاری هست که دارن بقیه نشون میدن،اونوقت اونا هم انجام میدم ولی همین چندسال هم،خیلی خدا هوامو داشت،همیشه میگفتم خدا منو توی آغوشش گرفته،معجزه زیاد دیدم ازش🙏🥺 ۵سال پیش با مرد خوبی ازدواج کردم،خوشبختی رو حس کردم، و چون اهل طبیعت بودیم،۴سال پیش از شهرمون مهاجرت کردیم اومدیم نور مازندران، تا ۱ آبان ۱۴۰۳،یه شب تنها بودم خونه،موقع اذان مغرب یهو دلم خواست نماز بخونم پاشدم وضو گرفتم با تردید،که مبادا اشتباه وضو بگیرم،و بعدم شمرده شمرده نماز خوندم، که مبادا اشتباه بخونم،وقتی تموم شد،کمی نشستم سر سجاده ام،حس خوبی بود،لبخندی زدم و تموم شد تا چندشب بعدش،باز دلم خواست نماز بخونم،پاشدم خوندم،همون شب اتفاقی که ۵سال بود منتظرش بودیم و نگرانش بودیم،بالاخره میخواست اتفاق بیفته،توی دلم یهویی گفتم یا فاطمه زهرا(س)،بخوبی رقم بخوره این اتفاق،من ۴۰روزحدیث کسا میخونم...(خیلی نگران بودیم باهمسرم) اتفاق افتاد و‌چقدرررر عالی بود،و هیچ‌کدوم از چیزایی که توی فکرمون بود اصلا پیش نیومد،و انقدر قشنگ رد شد اون ماجرا،که هنوز باورمون نمیشه، بعدش حس کردم مدیون خانم هستم🥺اولین چیزی که خریدم یه چادر نمازو سجاده و یه و و کوچک بود😊 از اون به بعد،گفتم خب فقط نماز خوندن که فایده نداره،باید حجابم داشته باشم،شال رو میاوردم جلو و سفت می بستم،حواسم بود موهام نیاد بیرون،دائم دستم به روسری ام بود چون گیره روسری نداشتم،بعد گفتم باید برم مانتو بگیرم،همه مانتو هام جلو باز یا کوتاه بودن😐😔گشتم تا به لطف خدا یه مغازه پیدا کردم فروش پوشاک حجاب بود،رفتم دوتا مانتو عبایی خریدم باذوق،و گفتم خب چادر نه،ولی مانتو بلند و باحجاب میپوشم،یه روز بیرون بودم باد زد،و کمی حجم بدنم،داخل همون مانتو عبایی پیدا شد،گفتم:ببین الکی خودتو گول نزن،چادر یه چی دیگه اس،بااین مانتو هاهم،آخرش حجم بدنت پیداس😔 نزدیک شهادت حضرت زهرا سلان الله علیها بود سرسجاده داشتم تعقیبات نمازمو میخوندم،یهو نمیدونم چرا مثل این بچه پررو ها گفتم،یا فاطمه زهرا،اگه من باید چادر سر کنم،اصلا،خودتون برام بفرستین، این نشونه س برام که باید چادر سر کنم یا نه... دوروز مونده به شهادت خانم،دیدم فعلا شرایط خرید چادر رو ندارم..طاقت نیاوردم،رفتم سر چمدان ام،و یه چادر کمی قدیمی که از قبلم بود که گذاشته بودم برای دادگاه که میرفتم،سر میکردم رو آوردم شستم اتو کردم و سر کردم.. بعد ۱۱سال... عکس گرفتم برای مامانم فرستادم... کلی ذوق کرد و قربون صدقه ام رفت😊 یکروز مونده به شهادت خانم،به شوهرم گفتم فردا شهادت حضرت زهرا هست،من روسری مشکی ندارم،میشه برام یه روسری مشکی بخری؟(چون همه لباسهام و شال هام،رنگی بود هیچ چیز مشکی نداشتم)باهم رفتیم روسری مشکی خریدم😊و مراسم شهادت خانم،مشکی پوش شرکت کردم.. بعد،شبی،خانم،چادر رو توسط بنده خدایی برام فرستادند..با گریه،بو کردم و سرم کردم.. در کنار اینها،باهدایت خداوند،کلاس تفسیر قرآن پیدا کردم،شرکت میکردم عضو کتابخانه شدم،شروع کردم به مطالعه در مورد ،کلی سوال که از نوجوانی برام پیش اومده بود ولی هیچ کسی جوابی نداده بود بهم رو نوشتم،کلی اینترنت تحقیق و مطالعه میکردم،و خدا هی برام نشانه میفرستاد..🥺در حین همین مطالعه ها،یه روز مدیرکتابخانه، بهم کتابهای شهدای مدافع حرم رو معرفی کرد،داشتم کتابهارو نگاه میکردم که کتاب" سلام بر ابراهیم" جذبم کرد،با چندکتاب دیگه گرفتم و اومدم خوندم همشون رو. جایی دیدم نوشته بود یه شهید رو انتخاب کنید،باهاش دوست بشید،ازشون کمک بخواهید و... چون دیدم شهید هادی،مثل من خیلی ارادت داشتن به حضرت زهرا(س)،و بعدم فهمیدم گمنام هستن،ایشون رو انتخاب کردم.. و بعدش تصمیم داشتم کتاب "سلام برابراهیم" رو بخرم داشته باشم،که دوست مامانم چندین کتاب بهم هدیه دادند که دیدم یکی اش،کتاب سلام بر ابراهیم هست..!!🥺 امسال،بعد ۱۱سال،ماه رمضان روزه هامو گرفتم🥺😍 مشهد،قم،جمکران هم روزی ام کردند رفتم🥺کلی اتفاقهای عالی و قشنگ برام افتاد🙏⚘️ عید هم رفتم شهرم،رفتم گلزار شهدا،چندین کتاب از کتابفروشی خریدم،که یکی،کتاب ۲جلدی رو‌دیدم و خریدم😍 ادامه دارد ....🔻 | آمل ما اینجا ┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴✔️ @jahadi_talie