📚کتاب #شازده_احتجاب
🖌️نویسنده #هوشنگ_گلشیری
🔸️درباره کتاب:
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته هوشنگ گلشیری است. در اواسط دهه 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای #اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه قدرت و نفوذ این شازده سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت #نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی #لذت_طلبانه و اغلب بی رحمانه اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده، جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
#رمان
#داستان
#جهان_کتاب
🆔️Jahaneketab
📚کتاب #شازده_احتجاب
🖌️نویسنده #هوشنگ_گلشیری
🔸️درباره کتاب:
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته هوشنگ گلشیری است. در اواسط دهه 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای #اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه قدرت و نفوذ این شازده سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت #نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی #لذت_طلبانه و اغلب بی رحمانه اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده، جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
#رمان
#داستان
#جهان_کتاب
🆔️Jahaneketab
📚کتاب #شازده_احتجاب
🖌️نویسنده #هوشنگ_گلشیری
🔸️درباره کتاب:
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته هوشنگ گلشیری است. در اواسط دهه 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای #اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه قدرت و نفوذ این شازده سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت #نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی #لذت_طلبانه و اغلب بی رحمانه اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده، جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
#رمان
#داستان
#جهان_کتاب
🆔️Jahaneketab
📚کتاب #شازده_احتجاب
🖌️نویسنده #هوشنگ_گلشیری
🔸️درباره کتاب:
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته هوشنگ گلشیری است. در اواسط دهه 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای #اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه قدرت و نفوذ این شازده سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت #نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی #لذت_طلبانه و اغلب بی رحمانه اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده، جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
#رمان
#داستان
#جهان_کتاب
🆔️Jahaneketab
📚کتاب #شازده_احتجاب
🖌️نویسنده #هوشنگ_گلشیری
🔸️درباره کتاب:
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته هوشنگ گلشیری است. در اواسط دهه 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای #اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه قدرت و نفوذ این شازده سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت #نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی #لذت_طلبانه و اغلب بی رحمانه اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده، جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
#رمان
#داستان
#جهان_کتاب
🆔️Jahaneketab
📚کتاب #شازده_احتجاب
🖌️نویسنده #هوشنگ_گلشیری
🔸️درباره کتاب:
کتاب شازده احتجاب، رمانی نوشته هوشنگ گلشیری است. در اواسط دهه 1920 و در خانه ای رو به ویرانی، آخرین بازمانده از خانواده ای #اشرافی به خاطر ابتلا به بیماری سل به شکلی تدریجی در حال نزدیک شدن به مرگ است. دامنه قدرت و نفوذ این شازده سالخورده، اکنون به خانه اش تقلیل یافته؛ خانه ای که در آن، حسرت شکوه و عظمت #نیاکان شازده دست از سر او برنمی دارد. این شخصیت به یاد ماندنی که مدام بین واقعیت و توهم در گذار است، در بخش هایی از زندگی #لذت_طلبانه و اغلب بی رحمانه اجداد خود غرق می شود. خویشاوندانی که مدت ها از مرگشان می گذرد و اکنون تنها در قاب عکس های اطراف دیده می شوند، در ذهن سودازده ی شازده، جان می یابند و او را تهدید می کنند. اما خاطره ی همسر شازده یعنی فخرالنسا بیشتر از هر چیز او را آزار می دهد.
📖 #کتابهای_رایگان در کتابخانهی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59