دل میرود زدستم! دکتربده دوا را
نسخه بپیچ کم کم، دردم شد آشکارا
دل درد و زخم معده آید سراغم این ماه
لطفی کن ای طبیبا ، معذوردار ما را
کلّیه ام دوباره این ماه سنگ سازد
آمپول و قرص و شربت تجویز کن نگارارا
ازفرط تشنه کامی چشمم رود سیاهی
باشد که باز بینم ، در مطّب آشنا را
هردکتری که رفتم آنهم سرش شلوغ است
بعضی کند مداوا ، با عدّه ای مدارا
دکتر خیال کرده دردم بهانه باشد
عذرم نمی پذیرد یا ایها السکارا
امّا صلاح این است! باید گرفته باشی
دفترچه بیمه دستی، دستی دگر دوارا
#شعرطنز :)
😅🔊 @tanzesiyasi 🔥