🔺کسی باید بر مسند بنشیند که دنبال اجرای حکم الهی باشد نه تغییر آن
➖نقل کردهاند که ناصرالدین شاه قاجار در ماه مبارک رمضان در نامهای به مرجع تقلید آن زمان میرزای شیرازی اعلی الله مقامه نوشت: من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدهم، لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرماييد!
➖جناب میرزای شیرازی (ره) در جواب شاه نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم. حکم خدا قابل تغییر نیست؛ لکن حاکم قابل تغییر است! اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پائین بیا! تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
➖این درسی است به آن مسئولی که دنبال تغییر حکم حجاب و عفاف است؛ آن حکم الهی تغییرپذیر نیست، ولی شما و پست شما را میتوان تغییر داد. لطفا پائین بیایید تا کسی بر آن مسند نشیند که دنبال اجرای احکام الهی باشد نه تغییر آن.
#مرتضی_آقاتهرانی
#حجاب
#عفاف
#حکم_الهی
@Jahadetabyin_ir
🔴 تدبیر امام باقر (علیهالسلام) برای شکستن واحد پول خارجی!!
روزی خدمت آیت الله حائری شیرازی (ره) رسیدم، ایشان ناراحت بودند که چرا نظام اقتصادی ما بسته به دلار است؟
و چرا اقتصاددانان ما فهم مشترکی از استقلال اقتصادی ندارند؟
سپس این حدیث را توجه دادند:
🔺در سده ى اول هجرى زدن سکه در انحصار رومیان بود و مسیحیان مصر نیز که سکه میزدند به روش رومیان و بنا بر اعتقاد مسیحیت نشان «اب و ابن و روح القدس» را بر آن میزدند.
عبدالملک خلیفهٔ اموى سکهای از این گونه را دید و در نشان آن دقیق شد و فرمان داد آن را براى او به عربى ترجمه کنند و چون معناى آن را دریافت خشمگین شد که چرا باید در سرزمین مسلمين سکهها چنین نشانى داشته باشد؟ بىدرنگ به فرماندار مصر نوشت که از آن پس بر سکهها شعار توحید - شهد الله انه لا اله الا هو - بنویسند و نیز به فرمانداران سایر ایالات اسلامى نیز فرمان داد سکههایی که نشان مشرکانهى مسیحیت را دارد از بین برده و از سکههاى جدید استفاده کنند.
🔺سکههاى جدید با نشان توحید اسلامى رواج یافت و به شهرهاى روم نیز رسید و خبر به قیصر بردند و او در نامهاى به عبدالملک نوشت: صنعت سکه همواره با نشان رومى بوده و اگر کار تو در منع آن درست باشد، پس خلفاى گذشتهى اسلام خطاکار بودهاند و اگر آنان به راه درست رفته اند پس تو در خطا هستى؛ من همراه این نامه براى تو هدیهاى لایق فرستاده و دوست دارم که سکههای نشاندار را به حال سابق واگذارى و پاسخ مثبت تو موجب سپاسگزارى ما خواهد بود. عبدالملک هدیه را نپذیرفت و به قاصد قیصر گفت: این نامه پاسخى ندارد.
🔺قیصر دیگر بار هدیهاى دوچندان براى او گسیل داشت و نوشت: گمان میکنم چون هدیه را ناچیز دانستى نپذیرفتى، اینک دو برابر فرستادم و مایلم هدیه را همراه با خواستهى قبلى من بپذیرى. عبدالملک باز هدیه را رد کرد و نامه را نیز بىجواب گذاشت.
🔺قیصر این بار به عبدالملک نوشت: دو بار هدیهى مرا رد کردى و خواستهی مرا بر نیاوردى، براى سوم بار هدیه را دو چندان سابق فرستادم و سوگند به مسیح اگر سکههای نشاندار را به حال پیش برنگردانى فرمان میدهم تا زر و سیم را با دشنام به پیامبر اسلام سکه بزنند و تو میدانى که ضرب سکه ویژهى ما رومیان است، پس همان بهتر که هدیه را بپذیرى و خواستهى ما را برآورى تا روابط دوستانهمان چون گذشته پابرجا بماند.
🔺عبدالملک در پاسخ بیچاره ماند... و با مسلمانان به مشورت نشست ولى هیچکس نتوانست چارهاى بیندیشد، یکى از حاضران گفت: باید از «باقر» اهلبیت چارهى این مشکل را بجویى.
🔺عبدالملک به فرماندار مدینه نوشت «امام باقر» (علیهالسلام) را با احترام به شام بفرستد و خود فرستادهى قیصر را در شام نگه داشت تا امام علیهالسلام به شام آمده و داستان را به عرض او رسانیدند.
🔺حضرت فرمود: تهدید قیصر در مورد پیامبر (ص) عملى نخواهد شد و خداوند این کار را بر او ممکن نخواهد ساخت و راه چاره نیز آسان است، هم اکنون صنعتگران را گرد آور تا به ضرب سکه بپردازند و بر یک رو سورهى توحید و بر روى دیگر نام پیامبر (ص) را نقش کنند و بدین ترتیب از مسکوکات رومى بىنیاز میشویم. و توضیحاتى نیز در مورد وزن سکهها فرمود تا وزن هر ده درهم از سه نوع سکه هفت مثقال باشد و نیز فرمود نام شهرى که در آن سکه میزنند و تاریخ سال ضرب را هم بر سکهها درج کنند.
🔺 امام (علیهالسلام) فرمود: سه نوع سکه ضرب شود، نوع اول هر درهم یک مثقال و ده درهم آن ۱۰ مثقال، و نوع دوم هر ده درهم ۶ مثقال و نوع سوم هر ده درهم ۵ مثقال باشد. بدین ترتیب هر سى درهم از سه نوع ۲۱ مثقال میشد و این برابر با سکههاى رومى بود و مسلمانان موظف بودند سى درهم رومى که ۲۱ مثقال بود بیاورند و سى درهم جدید بگیرند.
🔺 عبدالملک دستور امام را عملى ساخت و به همهى شهرهاى اسلامى نوشت که معاملات باید با سکههاى جدید انجام شود و هر کس از سابق سکهاى دارد تحویل دهد و سکهى اسلامى دریافت کند، آنگاه فرستاده ى قیصر را از آنچه انجام شده بود آگاه ساخت و بازگرداند.
🔺قیصر را از ماجرا خبر دادند و درباریان از او خواستند تا تهدید خود را عملى سازد، قیصر گفت: من خواستم عبدالملک را به خشم آورم و اینک این کار بیهوده است چون در بلاد اسلام دیگر با پول رومى معامله نمیکنند.
📚«المحاسن و المساوى بیهقى»، ج ۲، ص ۲۳۲- ۲۳۶، چاپ مصر- «حیوه الحیوان دمیرى» چاپ سنگى، ص ۲۴، با اختصار و نقل به معنى.
#مرتضی_آقاتهرانی
#واحد_پول
#پول_خارجی
#روایت
@Jahadetabyin_ir